اگر هر یک از حالت نماز رازی دارد، راز قیام در حال نماز چیست؟

http://www.upsara.com/images/62jn_15.jpg

 اگر هر یک از حالت نماز رازی دارد، راز قیام در حال نماز چیست؟

 آیت الله بهجت رضوان الله علیه:

قیام بنده در نماز اظهار عبودیت و سکون است و این که هیچ حرکتی از خود ندارد... قیام، «مثول العبد بین یدی مولاه» است، یعنی سراپا حاضرم برای خدمت و عبودیت، مثل چوبی که بی حرکت ایستاده است، یا مثل شاخه ای که هیچ اراده ای از خود ندارد و به هر طرف باد ببرد حرکت می کند.

 صدای سخن عشق؛ حکمت ها و
حکایت های نماز از زبان آیت الله بهجت؛ ص 23

مرکز تخصصی نماز


ادامه مطلب


[ چهارشنبه 12 آبان 1395  ] [ 6:54 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

چرا ما شیعیان نماز ظهر و عصر را با هم می خوانیم، با اینکه پیامبر با فاصله می خواندند؟

http://www.upsara.com/images/liqd_5.jpg

چرا ما شیعیان نماز ظهر و عصر را با هم می خوانیم، با اینکه پیامبر با فاصله می خواندند؟

 پاسخ آیت الله بهجت (رضوان الله علیه) :

حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) هم [گاهی]  نماز را با هم می خواندند. از ایشان سؤال کردند: «چرا شما نمازها را با هم خواندید، مِن غَیرِ عُذرٍ وَ لا عِلّۀٍ ؛ بدون عذر و دلیلی؟»

ابن عباس در کتاب های خودشان (=اهل سنت) روایت کرده که حضرت فرمودند: أُریدُ أن اَسهَل عَلی أُمّتی، برای اینکه می خواهم برای امتم آسان بگیرم.

 ما دیدم که جمع کردن [دو نماز]  در اول وقت از این که آن هایی که نماز را جدا می خوانند و در آخر وقت نماز را به عللی نخوانند، مانع است... وقتی بین نماز تأخیر افتاد، شواغل و موانع زیادی به وجود می آید و کم کم آن نماز دوم به صورت فردی خوانده می شود. اما حالا همه را یک دفعه ای بخوانند راحت تر است و از فوت آن نماز دوم، حفاظت می شود.

 صدای سخن عشق؛ حکمت ها و حکایت های نماز از زبان آیت الله بهجت؛ ص 54

مرکز تخصصی نماز


ادامه مطلب


[ یک شنبه 9 آبان 1395  ] [ 7:43 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

آداب سجده

http://www.axgig.com/images/30364119219353404917.jpg

توجّه داشته باش از جمله آدابى كه بايد بنده در هنگام سجده رعايت كند اين است كه : خاكسارى اش براى معبود در سجده افزون بر ركوع باشد، پس توجّه داشته باشد كه در محضر خداوند جلّ جلاله است ، و اينكه خداوند جلّ جلاله چنان عظمت و جلالى دارد كه گفتار هيچ كس بدان احاطه نمى كند، و اينكه وى به ناتوانى و نادارى و بيچارگى و گناهانى متّصف است كه موجب فرومايگى او شده است ؛ سپس با ذلّت و خضوع و خشوع افزونتر از آنچه كه در ركوع ذكر كرديم ، براى انجام سجده به پايين مى رود؛ زيرا اگر بنده با غفلت از اين امور، و از روى عادت و تنها با مراعات ظاهر سجده ، و بدون قصد عبادت مولاى خويش و اقبال و توجّه و مراعات ادب در پيشگاه او سجده بجا آورد، مانند كسى خواهد بود كه در سجده اش ‍ بازى نموده ، يا از مالك و معبود خويش روى گردانده ، يا به او استهزا و ريشخند كرده است .
و اهل علم مى دانند كه ركوع و سجده از اركان نماز هستند، و هرگاه بنده آن دو را در نماز خويش ، به عمد يا از روى سهو و فراموشى ، ترك كند بر اساس فتواى فقيهان و روايات نمازش باطل مى شود.
و ديگر اينكه ، صاحب شريعت - صلوات اللّه عليه وآله - بدين جهت اين به سوى مردم مبعوث كه آنان را به معامله و بندگى غير خدا دعوت نمايد؛ بنابراين ، اگر در هدف از اين گونه ذلّت و خاكسارى و بندگى در هنگام ركوع و سجده توجّه نداشته باشى ، فرق ميان تو و مُنْكِران چيست ؟ و چه فرقى است ميان تو و كسى كه ياد خدا را فراموش ، و به امور و بيهوده مشغول گشته است ؟ بى گمان حضرت محمّد (ص ) براى آن آمده كه مردم را از عادت ، به سوى معبود فراخواند، پس مبادا از كسانى باشى بدون توجّه به خداوند - جلّ جلاله - و حضور قلب در انجام خاكسارى و بندگى براى او قيام و ركوع و سجده را به حسب عرف و عادت بجا آورى .
اگر در حال سجده اين دعا را بخوانى
(1)
اءَلّلهُمَّ، لَكَ سَجَدْتُ، وَ بِكَ آمَنْتُ، وَلَكَ اءَسْلَمْتُ، وَ عَلَيْكَ تَوَكَّلْتُ، وَ اءَنْتَ رَبّى ، سَجَدَلَكَ سَمْعى وَ بَصَرى وَ شَعْرى وَ عَصَبى وَ مُخّى وَ عِظامى ، سَجَدَ وَجْهِىَ الْبالِى الْفانى لِلَّذى خَلَقَهُ وَ صَوَّرَهُ وَشَقَّ سَمْعَهُ وَ بَصَرَهُ. تَبارَكَ اللّهُ اءحْسَنُ الْخالِقينَ.
- خداوند، تنها براى تو سجده نمودم ، و به تو ايمان آوردم ، و تسليم تو شدم ، و تنها بر تو توكّل نمودم ، و تويى پروردگارم ، گوش و چشم و موى و عصب و مغز و استخوانهايم از آنِ توست ، روى [و وجود] پوسنده و فناپذيرم براى كسى كه آن را آفريد و صورت نگارى نموده و براى او گوش و چشم قرار داده ، سجده نموده . منزّه و بلند مرتبه باد خداوند، كه بهترين آفرينندگان مى باشد.
ولى تمام اعضايت با قصد خاكسارى و تسليم و توكّل و خضوع و خشوع براى معبود سجده نكند، گويى كه از معناى سجده خبرى ندارى ، و سخن و ادّعايت دروغ و بهتان به مولايت خواهد بود. اى بيچاره ، وقتى كه عبادتت همراه با دروغ و بهتان و اهانت باشد، چگونه نمازت درست خواهد بود؟
ديگر اينكه : اگر در سجده ات آرامش و آسايش و شادمانى اى را كه دوست ، هنگام قُرب به محبوبش دارد احساس مى كنى ، خوشا به حالت . وگرنه سجده ات نكوهيده و فاسد، و قلبت بيمار و دردمند است ، زيرا مى دانى كه در صريح قرآن آمده كه :
وَاسْجُدْ، وَاقْترِبْ
(2)
- و سجده و كرنش نما، و به خدا نزديك شو.
بنابراين ، قرآن شريف سجده را از نشانه هاى قرب عاشق وار به خداوندى كه به اسرار آگاه است قرار داده ، پس تلاش كن كه نَفْسَت قرب و نزديكى به محبوب احساس كند؛ زيرا محبّت خداوند - جلّ جلاله - از ثمرات قوّت شناخت جلال و بخشش بزرگ الهى است . چنانكه خداوند - جلّ جلاله - گروهى را كه به او معرفت دارند، ستوده و مى فرمايد:
يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ.
(3)
- خداوند آنان را دوست مى دارد، و ايشان نيز او را دوست مى دارند.
و در توصيف اهل نجات مى فرمايد:
وَالَّذينَ آمَنُوا اءَشَدُّ حُبّاً للّهِِ.
(4)
- و كسانى كه ايمان آورده اند محبّت بيشترى نسبت به خداوند دارند.

1-  كه خواندن آن در سجده مستحبّ است .
2-  علق (96)، 19.
3-  مائده (5): 54.

4-  بقره (2): 165.

منبع : فلاح السائل
مؤ لف : علاّمه بزرگوار سيّد بن طاووس


ادامه مطلب


[ سه شنبه 9 شهریور 1395  ] [ 7:15 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

آداب معنوى ركوع

http://www.axgig.com/images/74508231196830265923.jpg

شايسته است بنده هنگام گفتن تكبير ركوع ، با حالت ذلّت و خاكسارى و خضوع ، و حضور قلب ، ركوع نموده ، و نيّتش اين باشد: مقصودم از ركوع ، عبادت خداوند و مالك دنيا و آخرت من است ، و در حال ركوع ذلّت بندگى را در برابر كمال جلال الهى نشان دهد. چه نيكو خداوند به گوينده اين شعر الهام نموده كه :

إِذا كانَ مَنْ تَهْوى عَزيزاً، وَلَمْ تَكُنْ
ذَليلاً لَهُ، فَاقْرَ السَّلامَ عَلَى الْوَصْلِ

- هرگاه كسى كه دوستش مى دارى عزيز و سرافراز بود، و تو ذليل و خاكسار او نشدى ، پس بر وصل او بدرود گوى .
آيا نمى بينى كه از ادب بندگان با پادشاهانِ دار نيستى و زوال اين است كه : وقتى با آنها ملاقات نموده و بر آنان روى مى آورند، به قصد تعظيم و اجلال آنان براى آنان ركوع مى كنند، و در اين حالت متذكّر مى شوند كه در پيشگاه آنان قرار دارند، و مقصودشان از اين كار بزرگداشت آنان مى باشد، پس چگونه تو براى خداوند كه به اسرار انسان آگاه است و از هر بزرگى بزرگتر است ، بدون حضور قلب در پيشگاه خداوند و توجّه به او در برابر او ركوع و فروتنى مى كنى .

از ديگر آدابى كه نمازگزار بايد در حال ركوع رعايت كند، آن است كه اگر در حال ركوع اين دعا را بخواندكه :
[اءَلّلهُمَّ،]لَكَ خَشَعْتُ، وَ بِكَ آمَنْتُ، وَلَك اءَسْلَمْتُ، وَ عَلَيْكَ تَوَكَّلْتُ، وَ اءَنْتَ رَبّى ، خَشَعَ لَكَ سَمْعى وَ بَصَرى وَ مُخّى وَ عَصَبى [وَ عِظامى ] وَ ما اءَقَلَّتْهُ قَدَماىَ، للّهِِ رَبِّ الْعالَمينَ.
- [خداوندا،] تنها براى تو خشوع نمودم ، و فقط به تو ايمان آوردم ، و تنها تسليم توام ، و فقط بر توكّل نمودم ، و تويى پروردگارم ، گوش و چشم و مغز و عصب [و استخوانها]و هر چه كه قدمهايم آنها را حمل مى نمايد [يعنى تمام اعضاى بدنم ]، براى تو خشوع و فروتنى نموده است ، براى خداوندى كه پروردگار عالَميان است .
توجّه داشته باشد كه در اين گفتار، صفات كسانى را ادّعا مى كند كه با تمام اعضاى خويش حقيقتاً و يقيناً متوجّه خداوند گرديده و تسليم و سرسپرده او گشته و بر او توكّل نموده اند. پس مبادا عضوى از اعضاى تو خضوع و خشوع نداشته و تسليم خداوند - جلّ جلاله - نباشد، يا در امرى از امور دنيا و دين بر خدا توكّل ننموده ، و در نتيجه در اين سخن از دروغگويان باشى ، كه اگر نماز را با دروغ و بهتان بستن به خداوندى كه مالك اوّلين و آخرين است بجا آورى ، كدامين نماز براى تو باقى خواهد ماند؟
از جمله آداب ركوع كه بايد بنده رعايت كند اين است كه : پيش از اَداى كامل انواعِ خاكسارى بندگى براى مولاى خود، در برداشتن سر از ركوع شتاب ننمايد، چنانكه از مقتدايمان روايت نموديم و نيز در روايت ديگر آمده كه امام صادق (ع ) فرمود: علىّ (ع ) به اندازه اى ركوع مى نمود كه عرق او جارى مى شد، بحدّى كه از طول ايستادن ركوع عرق بر گامهايش ‍ مى ريخت .
اى كسى كه نسبت به روح و قلب و بدن و جگر [ويا: درون ] خود دلسوزى مى كنى ، اين بزرگواران كسانى هستند كه خداوند هدايتشان فرموده ، پس به راهنماييهاى ايشان اقتدا كن .
از ديگر آدابى كه بايد در ركوع رعايت شود آن است كه وقتى بنده - بعد از آنچه كه ذكر نموديم - سر از ركوع بلند كرد، بايد سر برداشتن او، همراه با وقار و آرامش باشد؛ زيرا مولاى او، او را مى بيند؛ و هنگامى كه :
سَمِعَ اللّهُ لِمَنْ حَمِدَهُ، اءَهْلُ الْكِبْرِيآءِ وَ الْعَظَمَةِ وَالْجُودِ وَ الْجَبَرُوتِ.
- خداوند، ستايش هركس را كه او را مى ستايد مى شنود، خداوندى كه اهل بزرگمنشى و عظمت وجُود و كبر و سركشى است .
مى گويد، هنگام ذكر كبرياء و عظمت و جبروت الهى دستهايش را به عنوان خاكسارى براى معبود خويش دراز نمايد، و هنگام ذكر جود و بخشش الهى با اميدوارى آنها را بگشايد.

منبع : فلاح السائل
مؤ لف : علاّمه بزرگوار سيّد بن طاووس


ادامه مطلب


[ سه شنبه 9 شهریور 1395  ] [ 7:01 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]