شرط قبولی نماز( شرط سوم)
شرط قبولی نماز( شرط سوم)
از شرايط قبولى نماز اين است كه نمازگزار به خاطر خدا از هوا و هوسهاى باطل خود دست بردارد: وَ يَكُفُّ نَفْسَهُ عَنِ الشَّهَواتِ مِنْ اَجْلى. بگويد: خدايا! به خاطر اين كه تو را دوست دارم، دنبال شهوت رانى و گناه نمىروم. همانطور كه انسان به خاطر دوستان خود از برخى خواسته هايش صرف نظر مىكند، به خاطر خدا هم، بايد از شهوات نامشروع خود چشم بپوشد. بين نمازِ خوب خواندن و دنبال شهوات نامشروع رفتن نسبت معكوس وجود دارد؛ به اين معنا كه انسان هر قدر نمازش را بهتر بخواند، به همان ميزان از شهوات نامشروع دور مىشود و به عكس، هر چه بيش تر شهوت رانى كند، از نماز دور مىشود. قرآن كريم درباره برخى اقوام گذشته اين مطلب را به زيبايى بيان كرده است؛ پس از ذكر نام تعدادى از انبي(عليهم السلام) مىفرمايد: إِذا تُتْلى عَلَيْهِمْ آياتُ الرَّحْمنِ خَرُّوا سُجَّداً وَ بُكِيًّا؛(1) هرگاه آيات [خداى] رحمان بر ايشان خوانده مىشد، سجده كنان و گريان به خاك مىافتادند. سپس در ادامه مىفرمايد: فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ؛(2) آن گاه پس از آنان جانشينانى به جاى ماندند كه نماز را تباه ساخته و از هوسها پيروى مىكردند. انسان اگر بخواهد بداند چرا آن طور كه بايد و شايد نمىتواند در نماز با خدا انس بگيرد، بايد ببيند چقدر به شهوات نامشروع و افكار باطل دل بسته است.
- پاورقی -
(1) - مريم (19)، 58.
(2) - همان، 59.
ادامه مطلب
شرط قبولی نماز( شرط دوم)
شرط قبولی نماز( شرط دوم)
اين است كه نمازگزار، روز خود را با ياد خدا سپرى كند. هستند كسانى كه هميشه و در همه حال به ياد خدا هستند و هرگز از ياد خدا غافل نمىشوند: رِجالٌ لا تُلْهِيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللّهِ ؛(212) پاك مردانى كه هيچ كسب و تجارت آنان را از ياد خدا غافل نگرداند. خداوند چنين مردانى دارد كه حتى اشتغالات مادى دنيا، آنان را از ياد خدا بازنمىدارد. مرحوم علامه طباطبايى(رحمه الله) در اين باره كه چگونه انسان هم مىتواند به ياد خدا باشد و هم به امور زندگى خود بپردازد، مىفرمودند: مثل اين است كه هيچ گاه از دست دادن عزيزى و يا محبت داشتن به دوستى، مانع از كار و فعاليت روزانه نمىشود و انسان على رغم اين كه به امور دنيوى خود مشغول است، به ياد عزيز از دست رفته و يا دوست خود نيز هست. مردان الهى نيز به همين صورت همواره و در تمام حالات به ياد خدا هستند: وَ يَقْطَعُ نَهارَهُ بِذِكْرى.
- پاورقی -
(212) - نور (24)، 37.
ادامه مطلب
شرط قبولی نماز
شرط قبولی نماز
انسان همانگونه كه در پيشگاه الهى متواضع است، بايد به بندگان خدا هم بزرگى نفروشد و به آنها خدمت كند؛ مثلاً اگر گرسنهاى را ديد كه توان سير كردن شكم خود را ندارد، او را اطعام كند. اين خود يكى از مصاديق زكات است. زكات در اصطلاح قرآن، فقط آن زكات واجبى كه به اموال خاصى تعلق مىگيرد نيست، بلكه مفهوم زكات در قرآن، انفاق در راه خدا است. در اسلام، هم زكات واجب داريم و هم زكات مستحب؛ زكات واجب، فقط به برخى اموال تعلق مىگيرد، اما زكات مستحب، شامل صدقات، انفاقها و مواردى نظير آن مىشود. زكات و نماز هيچ گاه از يكديگر جدا نمىشوند؛ نماز كه هست، زكات هم بايد باشد. قرآن از زبان حضرت عيسى(عليهم السلام) مىفرمايد: وَ أَوْصانِي بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ ما دُمْتُ حَيًّا؛(213) و تا زندهام مرا به نماز و زكات سفارش كرده است. بنابراين، پرهيز از فخرفروشى به خلق خدا و نيز انفاق به نيازمندان، از ديگر شروط قبولى نماز است: ولا يَتَعَظَّمُ على خَلْقى و يُطعِمُ الْجائِعَ.
شرط ديگر قبولى نماز اين است كه انسان اگر برهنهاى را ديد كه توان پوشاندن خود را ندارد، او را بپوشاند. البته اين سخن بدين معنا نيست كه فرد حتماً بايد برهنه باشد، يعنى ساتر عورت هم نداشته باشد، تا ما به او لباس بدهيم، بلكه منظور اين است كه اگر كسى احتياج به لباس داشت، براى او لباس تهيه كنيم و نيز اگر كسى به مصيبتى دچار شده است، به كمك او بشتابيم و اگر سرپناهى ندارد، تا آن جا كه برايمان مقدور است، براى وى مسكن تهيه كنيم: و يَكْسوُ الْعارِىَ و يَرْحَمُ المُصابَ و يُؤْوى الْغَريبَ .
- پاورقی -
(213) - مريم(19)، 31.
ادامه مطلب
آیا می دانید چه نمازی لعنت خدا را به همراه دارد ؟
آیا می دانید چه نمازی لعنت خدا را به همراه دارد ؟
عن سعید بن ابی سعید البخی قال: سمعت ابا الحسن علیه السلام یقول: ان الله عزوجل فی کل وقت صلاة یصلیها مصلّیها ارسل رحمة لعباده المؤمنین و المعتقدین .و فی بعض هذا الخلق لعنة. قال: قلت: جعلت فداک و لم؟ قال: بجحودهم حقّنا و تکذبیهم ایّانا.
ترجمه :
سعید بن ابی سعید گوید: از امام کاظم علیه السلام شنیدم که می فرمود:
به راستی که خداوند در هنگام هر نماز که نمازگزار به جا می آورد، رحمتی می فرستد بر بندگان مؤمن و معتقدش و درباره پاره ای دیگر از این خلق، لعنتی آماده کرده است، راوی گوید: پرسیدم: فدایت شوم، این لعنت برای چیست؟ فرمود: به سبب اینکه حق ما را انکار کردند، و ما را تکذیب نمودند.
(ثواب الاعمال و عقاب الاعمال شیخ صدوق، باب عقاب الناصب، حدیث 8)
ادامه مطلب