مستحبات تكبيرة الاحرام
مستحبات تكبيرة الاحرام
1 - مستحب است بعد از تكبيرة الاحرام بگويد: يا محسن قد اءتاك المسيى ء و قد اءمرت المحسن ان يتجاوز عن المسيى ء انت المحسن و اءنا المسيى ء بحق محمد و آل محمد صل على محمد و آل محمد و تجاوز عن قبيح ما تعلم منى ؛ اى خدايى كه به بندگان احسان مى كنى ! بنده گنهكار به در خانه تو آمده است و تو خود امر كرده اى كه نيكوكار كه از گنهكار بگذرد؛ تو نيكوكارى و من گنهكار. به حق محمد و آل محمد (صلى الله عليه و آله و سلم ) رحمت خود را بر محمد و آل محمد فرست و از بديهايى كه مى دانى از من سر زده است ، بگذر!(197)
2 - مستحب است موقع گفتن تكبير اول نماز و تكبيرهاى بين نماز، دستها را تا مقابل گوشها بالا ببرد(198).
3 - مستحب است هنگام بالا آوردن دست ها تا مقابل گوشها انگشتان دست بسته باشد و كف دست رو به قبله قرار گيرد(199).
4 - مستحب است گفتن شش تكبير كه با تكبيرة الاحرام جمعا هفت تكبير شود؛ به اين نحو كه يا قبل از گفتن تكبيرة الاحرام ، شش تكبير بگويد يا بعد از آن و يا بين قبل و بعد تقسيم كند(200). (دعاهاى وارده براى اين تكبيرها در جلد 1 ترجمه تحريرالوسيله ، مساءله دوم ، صفحه 249 آمده است .)
5 - براى امام جماعت مستحب است كه تكبيرة الاحرام را با صداى بلند بگويد، به طورى كه قابل شنيدن براى افراد پشت سر او باشد(201).
6 - براى امام جماعت مستحب است كه شش تكبير ديگر را آهسته بگويد(202).
سبطین
ادامه مطلب
مستحبات و مكروهات اذان و اقامه
مستحبات و مكروهات اذان و اقامه
1 - بلند كردن صدا در اذان و اقامه براى مرد مستحب است ؛ به گونه اى كه بلندى صدا در اقامه ، بلندتر از صداى اذان نباشد(183).
2 - مستحب است كه زن موقع نبودن مرد نامحرم كلمات اذان و اقامه را آهسته بگويد.
3 - مستحب است كه نمازگزار اذان را آرام و شمرده بگويد؛ (يعنى كلمات اذان را آشكارا ادا كند، به طورى كه شنونده بتواند حروفش را بشمارد)(184). و همچنين مستحب است كه وقف كردن در آخر هر بخش اذان را كمى طول بدهد(185).
4 - به سرعت گفتن اقامه مستحب است ؛ آن به اين معنى كه وقف در آخر هر بخش را طول ندهد(186).
5 - مستحب است كه اذان گو در جايى بلند، مانند مناره ، بايستد تا صدايش به نمازگزاران برسد(187).
6 - مستحب است كه اذان گو در وقت گفتن اذان و اقامه ، مخصوصا در اقامه رو به قبله باشد و كراهت دارد كه انسان در گفتن بعضى جملات اذان روى خود را به طرف راست يا چپ بچرخاند(188).
7 - سخن گفتن در بين جمله هاى اذان و اقامه مخصوصا در بين جمله هاى اقامه مكروه است (189).
8 - مستحب است كه اذان گو در وقت گفتن اذان با طهارت و وضو باشد(190).
9 - مستحب است كه انسان وقتى صداى اذان را مى شنود آن را همراه مؤ ذن آهسته تكرار كند(191).
10 - اگر مؤ ذن صدا را در گلو بيندازد، چنانچه غنا نشود، مكروه است (192).
11 - اگر نماز جماعت داخل مسجد باشد و او بخواهد در بام مسجد نماز بخواند مستحب است اذان و اقامه بگويد(193).
12 - اگر نمازگزار بين اذان و اقامه بقدرى فاصله دهد كه اذانى را كه گفته است ، اذان اين اين اقامه حساب نشود، مستحب است كه اذان و اقامه را دوباره بگويد(194).
13 - اگر نمازگزار بين اذان و اقامه و نماز بقدرى فاصله دهد كه اذان و اقامه آن نماز حساب نشود، مستحب است كه دوباره براى آن نماز،اذان و اقامه بگويد(195).
14 - اگر پيش از آنكه نمازگزار به اندازه ركوع خم شود، يادش بيايد كه اذان يا اقامه را فراموش كرده است ، چنانچه وقت نماز وسعت دارد، مستحب است كه براى گفتن اذان و اقامه نماز خود را بشكند(196).
سبطین
ادامه مطلب
آداب نماز
آداب نماز
1 - استفاده از انگشتر عقيق.
2 - پوشيدن لباس پاكيزه .
3 - شانه كردن موها.
4 - مسواك كردن قبل از نماز.
5 - خود را براى نماز خوشبو نمودن.
6 - خواندن نماز در اول وقت ؛ هر چه به اول وقت نزديكتر باشد، بهتر است ، مگر آنكه تاءخير آن از جهاتى بهتر باشد؛ مثلا صبر كند، تا نماز را به جماعت بخواند.
7 - خواندن نماز به جماعت .
8 - گفتن اذان و اقامه به گونه اى كه بين اذان و اقامه به اندازه يك سجده فاصله بيندازد و دعاهاى وارده را بخواند.
9 - همراه داشتن عمامه با تحت الحنك در نماز.
10 - پوشيدن لباس سفيد و عبا براى نماز.
سبطین
ادامه مطلب
آداب باطنيه كه يك نمازگزار واقعي بايد بر آنها مواظبت كند
آداب باطنيه كه يك نمازگزار واقعي بايد بر آنها مواظبت كند
1. خشوع:
يعني خضوع و فروتني كامل در برابر هيبت و عظمت جمال و جلال محبوب. «قد افلح المؤمنون الذين هم في صلاتهم خاشعون»[1] همانا رستگار شدند مؤمناني كه در نمازشان خاشع اند.
2. طمأنينه:
به اين معنا كه نمازگزار عبادت و نماز خود را از روي سكونت قلب و اطمينان خاطر بجا آورد زيرا اگر عبادت را با حال اضطراب قلب و تزلزل بجا آورد آن عبادت هيچ اثر و فايده اي بر روح و قلب انسان نمي گذارد.
3. محافظت نماز از تصرف و سرقت شيطان:
قرآن در وصف مؤمنين مي فرمايد: الذين هم علي صَلَواتِهم يحافظون»[2] مؤمنين كساني هستند كه بر نمازهايشان محافظت و مراقبت دارند و اين محافظت در تمامي حالات و مسائل و مراتب نماز است كه يكي از مهمترين مراتب، حفظ آن از تصرف غاصبانه شيطان است چنانكه مي دانيم شيطان دشمن قسم خورده انسان است«فبعزتك لاُغوينكم اجمعين»[3] پس به عزت تو قسم همه آنها را گمراه مي كنم مگر بندگان مخلَص .... . از اين روي همواره در همه جا و همه اوقات اين سارق و ره زن، در كمين مؤمنين و كالاهاي ناب آنان است لذا مي بايست تلاش و مواظبت كامل بر نماز و عبادات داشت.
4. نشاط و بهجت:
مي بايست نمازگزار وقتي و ساعتي را به نماز اختصاص بدهد كه فارغ از همه چيز باشد به گونه اي كه داراي نشاط و شادابي و تازگي باشد و هرگز در زمان خستگي و كسالت و بي حالي نماز و عبادت را بر خود تكليف نكن در قرآن آمده«در حال مستي به نماز نزديك نشويد»[4] كه در برخي روايات مستي را به كسالت تفسير كرده اند.[5] امام حسن عسكري ـ عليه السّلام ـ مي فرمايد: هنگامي كه قلوب نشاط و بهجت دارند به آنها امانت بسپاريد و وقتي كه گريزان اند آنها را واگذاريد»[6]
5. حضور قلب:
يكي از مهمترين آداب قلبيه كه خود مفتاح قفل كمالات و باب الابواب سعادت است حضور قلب است سخن در اين باب بسيار است اما اجمالاً يكي از مراتب حضور قلب اين است كه قلب نمازگزار در وقت عبادت از همه جا و همه چيز غير از جمال حق تعالي فارغ و منصرف شود، باجان و قلب خويش خود را فقط در محضر محبوب ببيند و جز او چيزي را مشاهده نكند رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ مي فرمايد:«خدا را عبادت كن چنانچه گويا او را مي بيني و اگر تو او را نمي بيني او تو را مي بيند»[7] در اهميت حضور قلب همين بس كه روايات فراوان داريم كه نمازي و يا مقداري از نماز مقبول حق واقع مي شود كه حضور قلب در آن باشد. از امام صادق ـ عليه السّلام ـ روايت شده كه «همانا بالا رود از نماز بنده از براي او نصف يا ثلث يا ربع يا خمس نماز پس بالا نمي رود براي او مگر آنچه را اقبال به قلب نموده است به آن و ما مأمور شده ايم به نافله ها و نمازهاي مستحبي تا نقص نمازهاي واجب كامل و تمام شود»[8]
6. اخلاقي در عبادات:
به اين معنا كه عبادت و نماز را فقط و فقط براي رضاي او انجام دهد و از هر آنچه كه شائبه غير خدائي دارد عملش را تصفيه و پاك نمايد تا آنجا كه براي ترس از جهنم و يا ثواب و پاداش هم نخواند.[9]
[1] . سوره مؤمنون، آيات 1 و 2.
[2] . سوره معارج، آيه 44. همچنين سوره مؤمنون آيه 9.
[3] . سوره ص، آيات 82 و 83.
[4] . سوره نساء، آيه 43.
[5] . آداب الصلوة، ص 24.
[6] . بحارالانوار، ج75، ص 377، كتاب االروضة, باب 29، حديث 3.
[7] . بحارالانوار، ج 74، ص 74، كتاب الروضة، باب 4، حديث 3.
[8] . شيخ صدوق، علل الشرايع، ج 2، ص 327، باب 24، حديث 2.
[9] . ر.ك، آداب الصلوة، ص 160 ـ 179.
ادامه مطلب