دلیل بوسیدن مهر پس از نماز
دلیل بوسیدن مهر پس از نماز
به برکت ایثاری که سید الشهداء در بذل جان و مال در سرزمین کربلا انجام داده، خداوند آثاری؛ مانند برکت و شفاء در خاک آن سرزمین قرار داده است.امام کاظم(ع) در ضمن حدیثی فرمود: خداوند تربت جدم حسین(ع) را برای شیعیان و دوستان ما شفا قرار داده است.
بر این اساس بوسیدن خاک کربلا برای تبرک و شفا امر شایستهای است که هیچ منع عقلی یا شرعی ندارد؛ زیرا بوسیدن تربت امام حسین(ع) در واقع نوعی تکریم، ابراز ارادت و زنده نگهداشتن یاد و خاطره آنحضرت است که خود این عمل، نوعی بزرگداشت کمال و فضلیت است.
امّا نسبت به سایر خاکها باید گفت به دلیل تبرک به خاک کربلا کم کم این عمل به صورت عادت در مورد سایر خاکها نیز جریان یافته و این نیز به خودی خود ایرادی ندارد؛ زیرا نظر به اینکه از مهر مورد نظر در ارتباط با خدا استفاده شده و شخص نمازگزار بر آن سجده کرده و با سجده بر آن، در مقابل خدا تواضع نموده، از این جهت تبرک یافته و بوسیدن آن از باب تیمن و تبرک جایز است.
اندیشه قم
ادامه مطلب
فلسفه یک نماز

یکی از سوالات مطرح در خصوص واقعه کربلا اینکه چرا در ظهر عاشورا امام حسین(ع) در میدان نبرد که خطر جانی بسیار داشت نماز ظهر را اقامه کردند؟!
جواب:
نماز خواندن امام(ع) در ظهر عاشورا علت های مختلفی داشته است:
الف) نشان دادن اهمیت نماز و احکام شرعی:
از اهداف مهم امامان(ع) در تمام لحظات زندگی، توجه دادنِ عملی به اهمیت احکام شرعی میباشد و هیچ کار مهمی آنها را از این وظیفه و هدف باز نمی داشت.
نقل شده است که امام علی(ع) در جنگ صفین نزدیک ظهر، چشم به آسمان دوخته بودند و منتظر وقت نماز بودند تا نماز را اول وقت به جا آورند. ابن عباس که این حالت امام(ع) را دید، سؤال کرد: «یا امیرالمؤمنین، نگران چیزی هستید؟!» امام(ع) فرمود: «منتظر رسیدن وقت نماز می باشم.» ابن عباس گفت: «در این وقت حساس نمی توانیم دست از جنگ برداشته و مشغول نماز گردیم.» امام فرمود: «ما با دشمنان، برای نماز می جنگیم.»(1)
در ظهر عاشورا نیز هنگامی که «ابوثُمامه» وقت نماز ظهر را به امام(ع) یادآوری کرد، امام حسین(ع) از کار او خشنود شدند و در حقّ او دعا کرده و فرمودند: «نماز را یادآور شدی، خداوند تو را از نمازگزاران قرار دهد.»(2)
در اینجاست که امام حسین(ع) از دشمن مهلت خواستند تا نماز بخوانند، ولی آنان با گستاخی تمام از نبرد دست نکشیدند و امام(ع) مجبور شدند در میدان نبرد نماز بخوانند.
امام حسین(ع) با این عمل، عشق بی نظیر خود به نماز را نشان دادند و اهمیت آن را برای همیشة تاریخ ثبت کردند.
ب) باطل سازی تبلیغات دروغین دشمن:
بنی امیه با ناجوانمردی، علی بن ابی طالب(ع) و فرزندانش را افرادی لااُبالی و غیر مقیّد به دین معرفی کرده بودند؛ به طوری که وقتی خبر شهادت امام علی(ع) در محراب کوفه به گوش شامیان رسید، بسیاری با تعجب میپرسیدند: «مگر امام نماز هم میخواند؟!»
همچنین یزیدیان سعی داشتند امام حسین(ع) را دشمن خلیفة رسول خدا و غیر مقیّد به احکام شرعی جلوه دهند. امام(ع) و یارانش با توجه به این تبلیغات دروغین، سعی داشتند با سخن و عمل خود، این دروغ بزرگ را آشکار سازند تا فریب خوردگانِ تبلیغات یزیدیان را بیدار گردانند.
وقتی امام حسین(ع) شب عاشورا مهلت گرفت و خود و اصحابش در آن شب به عبادت و مناجات و تلاوت قرآن پرداختند، جمعی از لشکر دشمن، متوجه دروغین بودن تبلیغات یزیدیان شدند و همان شب به امام(ع) ملحق گردیدند.
امام حسین(ع) در روز عاشورا در میدان نبرد به برپایی نماز همّت گمارد تا در تاریخ ثبت شود که پایبندی آن حضرت به دین به حدّی بود که در هنگامهای همچون میدان نبرد هم نماز را فراموش نکرد و به تأخیر نینداخت، تا دشمنان نتوانند او و اهل بیتش را به بی دینی و لااُبالیگری یا خارج شدن از جمع مسلمانان متهم سازند.
به همین جهت در زیارت عاشورا، بر ایمان و اقامة نماز توسط آن حضرت تأکید میشود:
«أشهدُ انّک قد اقمتَ الصلاة»
«شهادت میدهم که تو نماز را برپا داشتی.»3
پی نوشت:
1- وسائل الشيعه، ج4، ص246
2- بحارالأنوار، ج45، ص21
3- مفاتیح الجنان، زیارت عاشورا
ادامه مطلب
چرا خداوند به نمازهاي مستحبي دستور داد؟
چرا خداوند به نمازهاي مستحبي دستور داد؟
ميدانيم كه افعال از نظر اسلام احكام متفاوتي دارند، بعضي كارها لزوماً بايد انجام شوند يا بايد ترك شوند و بعضي كارها بهتر است انجام شود يا انجام نشود و بعضي كارها انجام يا ترك آنها تفاوتي ندارد. و از جهتي بيشترين عنايت به افعالي است كه يا بايد انجام شوند يا بايد انجام نشوند به گونهاي كه «اگر كار مستحبي به كار واجب ضرر بزند آن كار مستحبي را بايد ترك كرد.».(1)
مثلاً اگر كسي آن قدر نماز مستحبي خوانده كه خسته شده و نميتواند نماز واجب خود را با حال و توجه بخواند راه غلطي رفته است و اگر كسي هم به دنبال تقرب خداست بهترين وسيله تقرب همين واجبات ميباشند. «هيچ بندهاي از بندگانم با چيزي دوست داشتنيتر از واجبات نزد من، به من نزديك نميشود.»(2)
بنابراين آنچه در درجه اول از ما خواسته شده است، همان انجام واجبات و ترك محرمات است كه اگر آنها را به جاي نياوريم عقاب خواهيم شد و اگر آنها را با انگيزه بهشت انجام دهيم به بهشت خواهيم رسيد و اگر با انگيزهاي والاتر انجام دهيم به آنچه قصد كردهايم خواهيم رسيد.
اما در مورد انجام نمازهاي مستحبي به بعضي احاديث كه در رابطه با فلسفه بعضي مستحبات بيان شده است رجوع مي كنيم، از جمله:
امام صادق ـ عليه السلام ـ ميفرمايد: «همانا براي بنده از نمازش يا نصف يا ثلث يا يك چهارم يا يك پنجم بالا ميرود. و بالا نميرود براي او مگر به مقداري كه با قلبش توجه داشته است و همانا به نمازهاي مستحبي امر شدهايم تا بوسيله اين نمازها، كاستيهاي نمازهاي واجب برطرف و تكميل شود.»(3)
در اين روايت اشاره شده است كه مقداري از نماز واجب قبول ميشود كه حضور قلب داشته باشد و براي جبران مقداري كه حضور قلب نداشته و نماز به همان مقدار ناقص شده است، نمازهاي مستحبي قرار داده شده است. در حديثي ديگر آمده است كه امام رضا ـ عليه السّلام ـ ميفرمايند: همانا خداوند تبارك و تعالي نمازهاي واجب را با نمازهاي مستحبي كامل كرد و روزه رمضان را با روزه هاي مستحبي و حج را با عمره و زكات را با صدقه و وضو را با غسل جمعه كامل كرد.(4)
به خوبي ميبينيم كه در اين حديث شريف اعمال مستحبي به عنوان كامل كننده اعمال واجب معرفي شدهاند، پس ميتوان گفت آنچه در درجه اول اهميت بوده است، همان واجبات است ولي خداوند متعال به دليل لطف و رحمتش به بندگان كارهاي مستحبي را قرار داده تا نقش كامل كنندة واجبات را داشته باشند و نواقص آن را برطرف نمايند.
پس فلسفه اصلي اعمال مستحبي همان تكميل كردن اعمال واجب و تقرب بيشتر به خداوند متعال ميباشد.
در پايان لازم است به چند نكته اشاره شود:
1. اهميت امور مستحبي از جمله نمازهاي مستحبي، تا آن حد است كه اگر در وقت خود موفق به انجام آنها نشديم، قضاي آنها مورد تأكيد قرار گرفته است.(5)
2. امور مستحبي را بايد هنگامي انجام داد كه قلب متمايل به عبادت باشد نه متنفر از آن.(6)
3. امور مستحبي را اگر ضرر به انجام واجبات ميزند، نبايد انجام داد.
پي نوشت ها:
1. مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، داراحياء تراث عربي، چاپ سوم، 1403، ج 68، ص217.
2. كليني، محمد بن يعقوب، اصول كافي، ترجمه سيد جواد مصطفوي، دفتر نشر فرهنگ اهل بيت ـ عليهم السلام ـ ج4، ص 53.
3. بحارالانوار، ج78، ص238.
4. همان، ج78، ص129.
5. وسايل الشيعه، ج3، ص55 ـ 57.
6. همان، ص51.
ادامه مطلب
چرا براي ميت نماز مي خوانيم؟

همانگونه احترام به مسلمان زنده واجب است، لازم است مرده او نیز مورد تکریم و احترام قرار گیرد؛ لذا در شرع اسلام احکامی؛ مانند غسل، کفن و دفن و خواندن نماز بر بدن او واجب شده است.
در ارتباط با فلسفه نماز میت، امام رضا(ع) میفرماید: «اگر کسی بپرسد؛ چرا مأموریم که بر مردگان خود نماز بخوانیم، گفته میشود؛ براى اینکه به درگاه خدا شفیع میت شویم و آمرزش او را از خداوند بخواهیم؛ زیرا که هیچ وقتى از اوقات، میت محتاجتر از لحظه پس از مرگ نیست که شفاعت شود و از براى او طلب مغفرت و آمرزش کنند».[1]
بنابر این، طلب آمرزش و دعا برای کسی که از دنیا، به سوی عالم برزخ و سرای آخرت راهی شده، دلیل تشریع نماز میت میباشد. از همین رو است که نمازگزاران پس از تکبیر سوم براى مردان و زنان مؤمن دعا کرده و بعد از تکبیر چهارم بویژه براى میّت دعا میکنند.
پي نوشت:
[1]. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، محقق، مصحح، لاجوردی، مهدی، ج 2، ص 113، تهران، نشر جهان، چاپ اول، 1378ق.
ادامه مطلب