موارد وجوب وضو

موارد وجوب وضو
 
 
http://file.tebyan.net/a433b6090c/%D9%BE%D9%88%D8%B4%D9%87%20%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%20%D9%86%D8%A7%D9%85/%D9%88%D8%B6%D9%88/%D9%88%D8%B6%D9%882.jpeg
 
براى شش چیز وضو گرفتن واجب است :
   اول : براى نمازهاى واجب غیر از نماز میت . 

نکته ۱: اگر پیش از وقت نماز به قصد اینکه با طهارت باشد وضو بگیرد و یا غسل کند صحیح است .(۱)
نکته ۲: اگر قبل از وقت نماز براى آن وضو بگیرد،وضوى او صحیح است یا خیر؟ و در صورتى که صحیح باشد، آیا بین اینکه وقت نماز نزدیک باشد یا نه ، فرقى هست یا خیر؟
نکته ۳: وضویش صحیح است و وضو قبل از وقت و بعد از وقت مستحب است .(۲)

دوم : براى قضاى سجده و تشهد فراموش شده ،اگر بین آنها و نماز حدثى ازاو سرزده باشد؛مثلا بول کرده باشد.

حدث به چیزى گفته مى شود که اگر براى انسان پیش آید براى نمازش بایستى وضو گرفته و یا غسل نماید، که اگر حدث اصغر باشد براى نماز وضو مى گیرد و اگر حدث اکبر باشد بایستى براى نمازش غسل کند؛ حدث اصغر آن است که سبب مى شودانسان براى نمازش وضو بگیرد؛ مانند بول کردن و… و حدث اکبر آن است که موجب غسل مى گردد؛ مانند جنابت و…..

اگر انسان سجده و یا تشهدى را در نماز فراموش کند، دو صورت دارد: یا شک دارد که به جا آورده یا نه و یایقین دارد که انجام نداده است ،اگر صورت شک باشد یا در محل است یا از محل گذشته ، اگر شک کند و در محل باشد، بایستى به جا آورد و اما اگر شک کند و ازمحل آن گذشته باشد به شک خود اعتنایى نمى کند و اما اگر یقین داشته باشد که به جا نیاورده ، چه در محل باشد و چه ازمحل گذشته باشد، بایستى برگردد و انجام دهد؛ مگر اینکه وارد رکن بعدى شده باشد؛ مثل اینکه وارد رکوع رکعت بعد شده باشد، که اگر وارد رکوع شده و یا بعد از آن یقین پیدا کند، در اینجا حق برگشتن ندارد و باید بعد از سلام نماز آن سجده یا تشهد را قضا نموده و بعد از آن هم دو سجده سهو بنماید.

از مواردى که وضو گرفتن واجب است ، جایى است که سجده و یا تشهدى را فراموش کرده و بعد از نماز هم از قضا کردن آن غفلت کرده و سپس ‍ وضوى او باطل شده و حدثى هم که وضوى او را باطل کرده حدث اصغر بوده که در این صورت وقتى یادش آمد، بایستى وضو گرفته و رو به قبله نشسته و یک سجده یا تشهد را قضا نموده و بعد از آن دو سجده سهو هم به جا آورد.

سوم : براى طواف واجب خانه کعبه

چهارم : اگر نذر کرده یا عهد کرده یا قسم خورده باشد که وضو بگیرد

پنجم : اگر نذر کرده باشد که جایى از بدن خود را به خط قرآن برساند

ششم :  
براى آب کشیدن قرآنى که نجس شده یا بیرون آوردن آن از مستراح ومانند آن درصورتى که مجبور باشد دست یا جاى دیگر بدن خود را به خط قرآن برساند، ولى اگر معطل شدن به مقدار وضو بى احترامى به قرآن باشد، باید بدون اینکه وضو بگیرد، قرآن را از مستراح و مانند آن بیرون آورد، یا اگر نجس شده آن را آب بکشد و تا ممکن است از زدن دست به خط قرآن خوددارى کند و اما اگر ورق قرآن یا چیزى که احترام آن لازم است ، مثل کاغذى که اسم خدا یا پیغمبر یا امام بر آن نوشته شده و یاربت حضرت سیدالشهدا -علیه السلام در مستراح افتاده و بیرون آوردن آن – حتى با خرج کردن مبلغى امکان نداشته باشد، باید به آن مستراح نروند تا یقین کنند که آنها به کلى از بین رفته اند.

نکته ۱: رساندن جایى از بدن ، بدون طهارت (وضو، غسل یا تیمم ) به خط قرآن یا اسم خداوند متعال ، به هر زبانى نوشته شده باشد،حرام است و همچنین مس نام مبارک پیامبر و امام و حضرت زهرا -علیهم السلام اگر هتک و بى احترامى باشد، حرام است .(۳)

نکته ۲: در مورد آنچه که در یادآورى اول گفتیم فرقى نیست که آنچه مس ‍ مى شود جاز اسامى مقدس ج در قرآن باشد یا در جاى دیگرمانند بدن ، روزنامه ، الله جبه صورت ج طلا، و یا آرم جمهورى اسلامى و….(۴)


پی نوشت ها:
۱) توضیح المسائل ، مساله ۳۲۰
۲) توضیح المسائل ، مساله ۳۲۱
۳) توضیح المسائل ، مساله ۳۱۷، ۳۱۹
۴) عروة الوثقى ، فى غایات الوضوء، مساله ۸


ادامه مطلب


[ چهارشنبه 11 فروردین 1395  ] [ 10:52 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

اولین اذان

اولین اذان

http://file.tebyan.net/a433b6090c/%D9%BE%D9%88%D8%B4%D9%87%20%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%20%D9%86%D8%A7%D9%85/%D8%A7%D8%B0%D8%A7%D9%86/%D8%A7%D8%B0%D8%A7%D9%860000.jpeg


نیمروز بود و خورشید همچون همیشه دست سخاوتش را بر سر زمین و اهل آن می کشید.
نسیم خنکی نخل های خرما را نوازش می داد.
پیامبر و علی (ع) پس از کار روزانه در نخلستان مشغول استراحت و صحبت بودند.
جبرئیل بر پیامبر نازل شد، در حالی که پیامبر سر بر دامان علی‏ نهاده بود.
جبرئیل، در گوش پیامبر جملاتی سرود و با صدای ملکوتی اش گوشهای پیامبر را نوازش داد، پیامبر سر برداشت و به چهره علی نظر انداخت.
چهره زیبای علی را نیز، متبسم دید. 
با مهربانی از او پرسید:
تو هم صدای جبرئیل را می شنوی؟
علی جواب داد: بله یا رسول الله!
پیامبر، آرام، محکم و با اطمینان ایستاد و جبرئیل همچنان در گوشش زمزمه می کرد.
علی به چشمان درخشان پیامبر می نگریست و شعفی که لحظه به لحظه، در وجودش بیشتر می شد.
نزول وحی به پایان رسید، پیامبر لبخند زنان پرسید:
علی جان! آنها را به خاطر سپردی؟
علی حافظ قرآن بود و بادقت، آنچه را از جبرئیل شنیده بود، به خاطر سپرد. 
پس جواب داد: بله یا رسول الله!
پیامبر دست بر شانه او گذاشت و مهربانتر گفت:
بِلال را صدا بزن و اذان و اقامه را به او بیاموز!
علی نیز اذان و اقامه را به او آموخت، و دستور داد در اوقات نماز با صدای بلند و رسا اذان بگوید
و این چنین او را به مقام مؤذّنی مفتخر گرداند.
ساعتی بعد بِلال، اولین موذن اسلام، به مسجد رفت و با صدای بلند و دلنشین، فضای مدینه را لبریز از یاد خدا کرد.
اگرچه در آن روزگار، کسانی بودند که صوتی دل‏نشین و لهجه‏ای فصیح‏تر از بِلال داشتند، امّا پاک‏دلی، ایمان و خلوص بِلال، او را تا آن منزلت رفیع بالا برد. 
بحارالانوار، ج ۴۰، ص ۶۲، حدیث ۹۶
من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق‏، ج‏1، ص: ۲۸۲
الکافی، ج‏3، ص: ۳۰۲


ادامه مطلب


[ چهارشنبه 11 فروردین 1395  ] [ 10:34 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

زمان وجوب نماز

زمان وجوب نماز

http://file.tebyan.net/a433b6090c/96103102051551712586_thumb.jpg.png

بي ترديد نماز يوميه كه اقامه آن بر مسلمانان در شبانه روز، پنج مرتبه واجب است، در شب معراج واجب شده است و شايد يكي از بهترين هديه هاي خداوند در اين سفر آسماني نصيب پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ شد و خداوند بر پيامبر و امت او منت گذاشت كه حداقل به صورت واجب در 24 ساعت، 5 نوبت در مقابل او به پا ايستند و نماز بخوانند، زیرا نماز خواندن در واقع سخن گفتن با خدا است.

به هر حال قدر مسلم آن است نماز در شب معراج واجب شد، اما اين كه معراج پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در چه تاريخي واقع شده ديدگاه هاي مختلفي وجود دارد و يكي از سخن ها آن است كه پيامبر اسلام معراج هاي متعدد داشته است كه در يكي از آنها نماز واجب شده است.

آيت الله جعفر سبحاني در اين باره مي گويد: از مسلمات حديث و تاريخ اين است كه در شب معراج ، خدا دستور داده است كه امت پيامبر هر شبانه روز در پنج وعده نماز بخوانند. و نيز از لابلاي تاريخ استفاده مي شود كه تا لحظه مرگ ابوطالب ـ عليه السلام ـ نماز واجب نشده بود، زيرا در لحظات مرگ وي سران قريش به حضور وي آمدند و از او درخواست كردند كه كار آنها را با برادرزاده اش يكسره كند و او را از كردار خود باز دارد و در برابر آن هر چه مي خواهد بگيرد.

پيامبر گرامي(ص) در آن محفل رو به سران كرد و گفت: من از شما فقط يك چيز بيشتر نمي خواهم و آن اين كه بگوييد: لا اله الّا الله؛ يعني گواهي به يگانگي خدا دهيد. اين كلمه را گفت و ابداً از نماز و فروع ديگر سخن به ميان نياورد و اين خود گواه بر اين است كه در آن روز نماز واجب نشده بود وگرنه ايمان مجرد از كردار در زمينه‌ اي كه عملي مانند نماز واجب شده بود بي فايده خواهد بود.

علاوه بر اين تاريخ نويسان كيفيت اسلام آوردن گروهي را مانند طفيل بن عمرو دوسي كه پيش از هجرت به وقوع پيوسته است ذكر نموده و پيامبر گرامي فقط تعليم شهادتين را اكتفاء فرمود و سخن از نماز به ميان نياورده اند. اين نوع قضايا حاكي از اين است كه تاريخ اين حادثه كه در آن نماز واجب شده است چندي قبل از هجرت اتفاق افتاده است.[1] از اين بيان معلوم مي شود كه نماز در شب معراج واجب شد و معراجي كه نماز در آن واجب شده است، اندكي قبل از زمان هجرت به مدينه واقع شده است. در اين جا ممكن است اين سوال مطرح شود كه اگر نماز در زمان ياد شده واجب شده، پس چرا در برخي روايات آمده كه حضرت علي ـ عليه السلام ـ  از سه سال قبل از بعثت ، با پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ نماز مي خوانده است؟

پاسخ آن است كه منظور آن روايات اين نمازهاي يوميه كه به صورتي خاص و مقيد به زماني خاص است نمي باشد، بلكه مراد آن روايات ، عبادت هاي مخصوص و غيرمحدود به وقت است كه پيامبر اسلام (ص) و علي ـ عليه السلام ـ  قبل از بعثت داشته اند و يا مراد نمازهاي مستحبي و عبادت هاي غيرواجب است.[2]

مرحوم كليني جريان وجوب نماز در شب معراج و نحوة انجام آن را ضمن حديث معراج به تفصيل بيان كرده، از جمله آورده است: در شب معراج خطاب به پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ گفته شد: يا محمد به نزد آبي كه از پايين عرش جريان دارد و اسم آن (ص) است، نزديك شو و با آن آب وضوء نما و براي پروردگارت نماز بگذار، حضرت نزد آن آب رفت و با دست راست از آن آب برداشت ، خطاب شد: صورتت را بشوي زيرا تو بسوي عظمت من نگاه مي كني، بعد هر دو دست راست و چپ را بشوي، زيرا با دست خود كلام مرا مي گيري، بعد سرت را بعد هر دو پايت را مسح كن زيرا بر تو بركت نازل مي كنم و به جايي ترا مي برم كه هيچ كس نرفته است.

بعد خطاب شد: يا محمد به سوي (حجرالاسود) روي گردان و تكبير بگو: بعد خطاب شد: نام مرا بخوان، «بسم الله الرحمن الرحيم» بگو، بعد خطاب شد كه مرا حمدكن (سوره حمد را تا آخر بخوان) بعد وحي شد: اي محمد اوصاف پروردگارت را بگو كه در سوره توحيد آمده است (قل هو الله احد...) را بخوان، بعد وحي شد كه براي پروردگارت ركوع بجا آور و در آن خدا را تعظيم نما «سبحان ربي العظيم»

بگو، بعد وحي شد، سرت را بردار و راست قامت بايست، بعد وحي آمد كه براي پروردگارت سجده كن و بگو: «سبحان ربي الاعلي» بعد وحي شد راست بنشين، وقتي حضرت نشست و به سوي عظمت خداوند نگاه كرد كه براي او تجلي كرده بود، دوباره سر به سجده گذاشت. بعد خطاب رسيد سر از سجده بردار و دوباره راست قامت بايست و همان كار قبل را تكرار نما (در ركعت دوم به جاي سوره توحيد سوره قدر را دستور داده شد كه حضرت بخواند كه اوصاف و نسبت پيامبر و اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ است) بعد از انجام سجده دوم در ركعت دوم، حضرت راست نشست و تشهد خواند و بر خود و اهلبيت خود درود فرستاد، بعد ديد كه ملائكه ي الهي و انبياء در اطراف او صف كشيده اند، حضرت طبق دستور خداوند فرمود: «السلام عليكم و رحمة الله و بركاته»[3] البته در پايان لازم به ذکر است که نماز در اديان آسماني گذشته به شيوه هاي متفاوتي وجود داشته و بر امتهاي گذشته نيز واجب بوده است.

پي نوشت ها:

[1]  . سبحاني، جعفر، فروغ ابديت، نشر دانش اسلامي، 1363 ش، ج 1، ص 385.

[2] . همان.

[3] . کليني، محمد بن يعقوب، الفروغ من الكافي، بيروت، نشر دار التعارف، 1401 ق، ج 3، ص 482 تا ص 489،


ادامه مطلب


[ چهارشنبه 11 فروردین 1395  ] [ 7:14 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

حکم تجسس در نماز گزاردن همسر

حکم تجسس در نماز گزاردن همسر

سبحانی حکم تجسس در نماز گزاردن همسر

حضرت آیت‌الله العظمی سبحانی به پرسشی درباره تجسس در نماز گزاردن همسر پاسخ گفته است.

متن پرسش مطرح شده وپاسخ این مرجع تقلید شیعیان بدین شرح است:

پرسش:وارد خانه مى شوم و از همسرم مى پرسم که نماز گزارده است یا نه و او جواب مى دهد که خوانده ام، آیا تحقیق لازم است؟

پاسخ:اگر گفت نماز گزارده است، تحقیق لازم نیست. والله العالم


ادامه مطلب


[ چهارشنبه 11 فروردین 1395  ] [ 7:07 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]