کسانى که قضاى نماز بر آنها لازم نیست
1- بچه وقتى که بالغ شود؛
2- دیوانه وقتى که عاقل گردد؛
3- انسان بیهوش ، وقتى که به هوش آید؛
4- کافر وقتى که مسلمان شود؛
5- زن حائض و نفساء، در صورتى که بعد از وقت پاک شود.
ادامه مطلب
سوره حمد در همه نمازها ذکر شده است؟

سوره حمد در همه نمازها ذکر شده است؟
از حضرت رضا (ع) نقل شده: اگر بپرسند: چرا خداوند در همة نمازها امر کرده تا سورة حمد خوانده شود.
در پاسخ میگوئیم: برای اینکه قرآن مهجور و متروک نگردد همواره نمازگزارانبا قرآن ارتباط داشته باشند و آن را از یاد نبرند و انتخاب این سوره از این روست که همة معارف و مفاهیم قرآن در سوره حمد جمع است، و سوره حمد با محتوای بلند و وسیعی که دارد همه اصول و ارکان قرآن را درون خود جای داده است.
«فقد اجتمع فیه جوامع الخیر و الحکمة فی امر الآخرة و الدنیا ما لایجمعه شییء من الاشیاء».
در سوره حمد، همه برنامههای کلّی نیک و حکمت، در امور دنیا و آخرت جمع شده «و این سوره کانون همه ابعاد قرآن شده است» ولی در سورههای دیگر، چنین جامعیّتی وجود ندارد[1].
پی نوشت:
[1] - بحار: ج 85، ص 54 و علل الشّرایع: ج 1، ص 247، عیون الاخبار: ج2، ص 107،
ادامه مطلب
چرا قبل از قنوت “کذلک اللهُ ربّی” می گوییم؟
چرا قبل از قنوت “کذلک اللهُ ربّی” می گوییم؟
سورۀ توحید دارای مضامین بلندی است که به نوعی شناسنامه خداوند است، در این سوره خداوند را به توحید و بینیازی معرفی میکند؛ لذا عبارت «کذلک الله ربّی» تأکید و اعترافی است از طرف قاری و خواننده که خداوند همین گونه است که این سوره مبارکه معرفی میکند.
در روایتی آمده است که امام باقر(ع) بعد از قرائت سورۀ توحید، میفرمود: کذلک الله ربّی؛ یعنی خدای من همانگونه است که در این سوره بیان شده است.[۱]
لذا فقها در باب قرائت سوره توحید در نماز گفتهاند: مستحب است بعد از خواندن سورۀ «قل هو اللّهُ احد»، یک، یا دو، یا سه مرتبه «کَذَلِکَ اللهُ ربّى» یا سه مرتبه «کَذَلِکَ اللّهُ رَبُّنٰا» بگوید.[۲]
پس گفتن این عبارت مخصوص رکعت دوم و قبل از قنوت نیست و در هر رکعت که سورۀ توحید خوانده شود، مستحب است بعد از آن این عبارت گفته شود.
پی نوشت ها :
[۱]. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج ۶، ص ۷۱، موسسه آل البیت، قم، ۱۴۰۹ ق.
[۲]. توضیح المسائل(محشی)، ج ۱، ص ۵۶۰٫
ادامه مطلب
شرط قبولى نماز، کنار گذاشتن شهوات نامشروع است
شرط قبولى نماز، کنار گذاشتن شهوات نامشروع است
از شرایط قبولى نماز این است که نمازگزار به خاطر خدا از هوا و هوسهاى باطل خود دست بردارد؛ یعنى بگوید: خدایا! به خاطر اینکه تو را دوست دارم، دنبال شهوترانى و گناه نمىروم. همانطور که انسان به خاطر دوستان خود از برخى خواستههایش صرفنظر مىکند، به خاطر خدا هم، باید از شهوات نامشروع خود چشم بپوشد. بین نمازِ خوب خواندن و دنبال شهوات نامشروع رفتن نسبت معکوس وجود دارد؛ به این معنا که انسان هر قدر نمازش را بهتر بخواند، به همان میزان از شهوات نامشروع دور مىشود و به عکس، هر چه بیشتر شهوترانى کند، از نماز دور مىشود. قرآن کریم درباره برخى اقوام گذشته این مطلب را به زیبایى بیان فرموده و پس از ذکر نام تعدادى از انبیا علیهمالسلام مىفرماید: «إِذَا تُتْلَى عَلَیْهِمْ آیَاتُ الرَّحْمَن خَرُّوا سُجَّدًا وَبُکِیًّا» (مریم: 58)، هرگاه آیات رحمت ما بر آنها تلاوت شود، با گریه روى اخلاص بر خاک نهند. سپس در ادامه مىفرماید: «فخلف من بعدهم خلق اضاعوا الصلوة و اتبعوا الشهوات.» (مریم: 59)؛سپس جانشین آن مردم خداپرست، قومى شدند که نماز را ضایع گزارده و از شهوت نفس پیروى کردند. انسان اگر بخواهد بداند چرا آنطور که باید و شاید نمىتواند در نماز با خدا انس بگیرد، باید ببیند چقدر به شهوات نامشروع و افکار باطل دل بسته است. بنابراین، شرط قبولى نماز، کنار گذاشتن شهوات نامشروع است: «و یکف نفسه عن الشهوات من اجلى.»
محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 78، ص 285، روایت 1، باب 24
ادامه مطلب