شرط سوم قبولى نماز از نظر آیتالله مصباح یزدی
شرط سوم قبولى نماز از نظر آیتالله مصباح یزدی
شرط سوم این است که نمازگزار، روز خود را با یاد خدا سپرى کند. هستند کسانى که همیشه و در همه حال به یاد خدا هستند و هرگز از یاد خدا غافل نمىشوند: رِجالٌ لا تُلْهِیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللّهِ ؛(3) پاک مردانى که هیچ کسب و تجارت آنان را از یاد خدا غافل نگرداند. خداوند چنین مردانى دارد که حتى اشتغالات مادى دنیا، آنان را از یاد خدا بازنمىدارد. مرحوم علامه طباطبایى(رحمه الله) در این باره که چگونه انسان هم مىتواند به یاد خدا باشد و هم به امور زندگى خود بپردازد، مىفرمودند: مثل این است که هیچ گاه از دست دادن عزیزى و یا محبت داشتن به دوستى، مانع از کار و فعالیت روزانه نمىشود و انسان على رغم این که به امور دنیوى خود مشغول است، به یاد عزیز از دست رفته و یا دوست خود نیز هست. مردان الهى نیز به همین صورت همواره و در تمام حالات به یاد خدا هستند: وَ یَقْطَعُ نَهارَهُ بِذِکْرى.
ادامه مطلب
شرط دوم قبولى نماز از نظر آیتالله مصباح یزدی
شرط دوم قبولى نماز از نظر آیتالله مصباح یزدی
شرط دوم از شرایط قبولى نماز این است که نمازگزار به خاطر خدا از هوا و هوسهاى باطل خود دست بردارد: وَ یَکُفُّ نَفْسَهُ عَنِ الشَّهَواتِ مِنْ اَجْلى. بگوید: خدایا! به خاطر اینکه تو را دوست دارم، دنبال شهوترانى و گناه نمىروم. همانطور که انسان به خاطر دوستان خود، از برخى خواسته هایش صرف نظر مىکند، به خاطر خدا هم، باید از شهوات نامشروع خود چشم پوشد. بین نمازِ خوب خواندن و دنبال شهوات نامشروع رفتن، نسبت معکوس وجود دارد؛ به این معنا که انسان هر قدر نمازش را بهتر بخواند، به همان میزان از شهوات نامشروع دور مىشود و به عکس، هر چه بیشتر شهوترانى کند، از نماز دور مىشود. قرآن کریم درباره برخى اقوام گذشته این مطلب را به زیبایى بیان کرده است؛ پس از ذکر نام تعدادى از انبی(علیهم السلام) مىفرماید: إِذا تُتْلى عَلَیْهِمْ آیاتُ الرَّحْمنِ خَرُّوا سُجَّداً وَ بُکِیًّا؛(1) هرگاه آیات [خداى] رحمان بر ایشان خوانده مىشد، سجدهکنان و گریان به خاک مىافتادند. سپس در ادامه مىفرماید: فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ؛(2) آن گاه پس از آنان جانشینانى به جاى ماندند که نماز را تباه ساخته و از هوسها پیروى مىکردند. انسان اگر بخواهد بداند که چرا آن طور که باید و شاید نمىتواند در نماز با خدا انس بگیرد، باید ببیند چقدر به شهوات نامشروع و افکار باطل دل بسته است.
ادامه مطلب
شرط اول قبولى نماز از نظر آیتالله مصباح یزدی
شرط اول قبولى نماز از نظر آیتالله مصباح یزدی
انسان براى پیمودن راه صحیح تکامل و سعادت، باید از یک سو رابطه خود را با خدا و از سوى دیگر با خلق خدا تقویت نماید. بهترین راه تقویت رابطه با خدا، نماز است. البته مسأله عمل به تکالیف دینى و از جمله اقامه نماز و پرداخت زکات، بحثى است و رسیدن به مراتب عالى کمال بحثى دیگر. مرتبهاى از نماز و زکات که همین نماز و زکات ظاهرى و معمولى است، تنها موجب اسقاط تکلیف مىشود؛ یعنى انسان با آن از عذاب الهى نجات مىیابد. اما این بدان معنا نیست که لزوماً موجب کمال وى و نزدیکى اش به خداوند گردد. رسیدن به مقام قرب الهى از طریق گزاردن نماز، مستلزم رعایت نکات خاصى است که با صِرف عمل به تکلیف، آن هم از روى عدم توجه به مفاهیم بلند آن، محقق نمىگردد.
امام صادق(علیه السلام) در این بخش از سخنان خود با بیان حدیثى قدسى، برخى از شرایط قبولى نماز را یادآور مىشوند. اولین شرط این است که نمازگزار در هنگام نماز، عظمت خدا را به یاد آورد. انسان هرچه بیشتر موفق به درک عظمت خدا گردد، تواضعش در مقابل ذات اقدس احدیّت بیشتر خواهد شد و به کوچکى و ناچیزى خود پى خواهد برد.
در اینجا براى درک بهتر عظمت خدا، روایتى را از رسول خدا (صلى الله علیه وآله) نقل مىکنیم: در زمان پیامبر(صلى الله علیه وآله) زنى به نام زینب عطاره زندگى مىکرد که به شغل عطرفروشى اشتغال داشت. آن زن عطرهاى خوبى را که تهیه مىکرد، ابتدا خدمت پیامبر (صلى الله علیه وآله) مىآورد و حضرت نیز آنها را خریدارى مىکردند. آن زن روزى از پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) خواست تا عظمت خدا را برایش تشریح نمایند. حضرت فرمودند: تو نمىتوانى عظمت خدا را درک کنى، مگر اینکه ابتدا به عظمت مخلوقات خدا پى ببرى. سپس پیامبر (صلى الله علیه وآله) درباره عظمت آفرینش آسمان و زمین فرمودند: این زمین پهناور با تمام دریاها، کوهها و شهرهاى بزرگى که دارد، نسبت به آسمان اول به مانند حلقهاى است که در یک بیابان بىکران افتاده باشد. همین طور نسبت آسمان اول به آسمان دوم تا برسد به آسمان هفتم، و آسمان هفتم نیز نسبت به عرش خدا، هم چون حلقهاى است در یک بیابان بسیار وسیع.
امروزه کیهان شناسان، کهکشانهایى را کشف کردهاند که میلیاردها سال نورى با کهکشان ما فاصله دارند؛ یعنى کل منظومه شمسى با همه عظمتش در برابر کهکشان راه شیرى و نیز این کهکشان، در برابر کهکشانهاى دیگر بسیار ناچیز هستند. حضرت به زینب عطاره فرمودند: وقتى به این مسایل خوب بیندیشى، متوجه مىشوى که در برابر عظمت مخلوق خدا، هیچ به حساب نمىآیى تا چه رسد به عظمت خدا. وقتى انسان به این مسایل توجه کند، خودش را در برابر عظمت بى نهایت خداوند بسیار کوچک مىشمارد و حالت تواضع براى او پیش مىآید.
ادامه مطلب
برخى از ذکرهاى سجده شکر
برخى از ذکرهاى سجده شکر
1ـاز امام رضا(علیه السلام) نقل شده است که: مى توانى صد بار در سجده شکر بگویى: «شکراً» و مى توانى صد بار بگویى «عفواً».(1) همچنین از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است که کمترین چیزى که در سجده شکر کفایت مى کندآن است که سه بار بگویى: «شُکراً للّه».(2) 2ـ در روایات معتبر بسیارى نقلشده است که امام کاظم(علیه السلام) در سجده شکر بسیار مى گفتند: |
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْأَلُکَ الرّاحَةَ عِنْدَ الْمَوْتِ، وَالْعَفْوَ عِنْدَ الْحِساب.(3) |
بار الها همانا از تو خواهم آسودگى را هنگام مرگ و گذشت هنگام حساب. |
3ـ مرحوم «ابن بابویه» به سند معتبر، از امام صادق(علیه السلام) روایت کرده است که هرگاه بنده اى در سجده سه بار بگوید: |
یا اَللّهُ، یا رَبّاهُ، یا سَیِّداهُ |
خدایا، پروردگارا، سرورا |
خداوندبه وى پاسخ دهد: لبّیک اى بنده ام، حاجت خویش را بخواه.(4) 4ـ مرحوم «شیخ طوسى» در «مصباح المتهجّد» در بخش سجده شکر فرموده است: مستحب است در سجده براى برادران مؤمن خویش دعا کند و بگوید: |
اَللّهُمَّ رَبَّ الْفَجْرِ وَاللَّیالِى الْعَشْرِ، وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ، وَاللَّیْلِ اِذا یَسْرِ، |
خدایا اى پروردگار سپیده دم و شبهاى ده گانه و شفع و وتر (و پروردگار) شب هنگامى که بگذرد |
وَرَبَّ کُلِّ شَىْء، وَاِلهَ کُلِّ شَىْء، وَخالِقَ کُلِّ شَىْء، وَمَلیکَ کُلِّ شَىْء، |
و پروردگار همه چیز معبود همه چیز و آفریننده همه چیز و مالک هر چیز |
صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِهِ، وَافْعَلْ بى وَبِفُلان وَفُلان ما اَنْتَ اَهْلُهُ، |
درود فرست بر محمّد و آل او و انجام ده درباره من و فلانى و فلانى آنچه را تو شایسته آنى |
وَلا تَفْعَلْ بِنا ما نَحْنُ اَهْلُهُ، فَاِنَّکَ اَهْلُ التَّقْوى وَاَهْلُ الْمَغْفِرَةِ.(5) |
و انجام مده درباره ما آنچه را ما سزاوار آنیم زیرا که تو اهل تقوا و اهل آمرزشى. |
بهجاى «بِفُلان وَفُلان» نام افراد مورد نظر را بگوید. و چون سر از سجده برداشت دست خود را بر موضع سجود خود بکشد و آنگاه به طرف چپ صورت و سپس به پیشانى خویش بکشد و بعد از آن به جانب راست صورت خود دست بکشد و این کار راسه مرتبه انجام دهد، و در هر مرتبه بگوید: |
اَللّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، عالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهادَةِ، اَلرَّحْمنُ الرَّحیمُ، |
خدایا از آن توست ستایش معبودى نیست جز تو داناى غیب و شهود بخشاینده مهربان |
اَللّهُمَّ اَذْهِبْ عَنِّى الْهَمَّ وَالْغَمَّ وَالْحَزَنَ وَالْفِتَنَ، ما ظَهَرَ مِنْها وَما بَطَنَ.(6) |
خدایا دور کن از من اندوه و غم و دگرگونیها و آشوبها را آنچه آشکار است و آنچه پنهان. |
1. فقیه، جلد 1، صفحه 332، حدیث 970 (همین حدیث در کافى، جلد 3، صفحه 326، حدیث 18، از امام کاظم(علیه السلام) نیز نقل شده است). 2. همان مدرک، صفحه 333، حدیث 978. 3. کافى، جلد 3، صفحه 323، حدیث 10 و بحارالانوار، جلد 83، صفحه 217، حدیث 31. 4. امالى صدوق، صفحه 411، حدیث 6 و بحارالانوار، جلد 83، صفحه 227، حدیث 47. 5. مصباح المتهجد، صفحه 241. 6. همان مدرک، صفحه 243. |
ادامه مطلب