ملکوت نهان
ملکوت نهان
انگار همین دیروز بود... سجاده سفید و چادر مقنعه جشن تکلیفم را از مامان و بابا هدیه گرفتم... اولین نماز بعد از تکلیف شدن،آن هم با رعایت تمام سفارشهایی که مامان و مسئول امور تربیتی مدرسه کرده بودند.
هنوز صدای بابا در گوشم است؛ همین که قامت نماز را بستم گفت: «ماشاءاللهبه دخترم... آفرین!! من چطور شکر خدا را به جا بیارم برای چنین دختری؟!»
آنقدر حرفهای بابا شیرین بود که هنوز طعم دوست داشتنی آن را با خود دارم...
یا حرفهای مامان که: «تو الان بزرگ شدی، مثل من!... باید تمام کارهای خودت را به موقع و درست انجام دهی... بخصوص نماز»
روزگار گذشت تا حالا که برایم مهم شده بدانم علت کارهایم را. حتی علت حجاب در زمان نماز خواندم را.
پدر به من آموخت نماز «ملکوت نهان»1 میان من و خداست و میتوان از این راه راحت با او رابطه برقرار کرد. مامان میگوید در هر رابطهای باید حق و آداب همصحبتی و معاشرت را رعایت کرد، و من خوب میدانمکه هیچ رابطهای مانند نماز حرمت ندارد و برایم ارزشمندتر نیست.
از آنجا که زیباییهای منِ دختر از دیگر موجودات بیشتر است و ظرایف وجودیام به دیگران غالب است و خداوند میفرماید: «فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِیًّا»2 پس باید زیباییهایم را تنها برای او خرج کرده و از غیر از او اجتناب میکنم و مطابق با امیال او رفتار میکنم.
چادر نمازم را سر میکنم و خودم را در ملکوت نهان غرق میکنم و همه جسمم را بهجز گردی صورت و کفین دستهایم میپوشانم.
او امر کرده است که بر زنان واجب است که همه تنش و زیباییهای جسمیاش را از نامحرمان بپوشاند!
هنگام نماز همگان نامحراماند جز تو که محرم دل هستی و وظیفه است که خود را حفظ کنم از غیر تو... از جن و انس و آدمیزاد و...
حرمتت را حفظ میکنم و همکلام میشویم.
و خوب میدانم که «وَمَا کَانَ لِبَشَرٍ أَن یُکَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْیًا أَوْ مِن وَرَاء حِجَابٍ أَوْ یُرْسِلَ رَسُولًا»3
از اینجا میتوان گفت که سخن گفتن [بنده با خدای سبحان] تنها از پشت حجاب میسّر است.
1. کتاب رازهای نماز، آیتالله جوادیآملی.
2. سوره مریم، آیه 17.
3. سوره شوری، آیه 51.
ادامه مطلب
نماز روش همه انبیاى الهى
نماز روش همه انبیاى الهى
در كتب روائى و جوامع حدیثى كه حاصل زحمات بزرگان و علماى دینى است احادیث و روایات بسیارى به چشم مىخورد كه معصومین(علیهم السلام) به این نكته متذكر شدهاند. به چند روایت از باب نمونه اشاره مىشود.
رسول گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله وسلم) در حدیثى فرمودهاند: الصلاةُ مِنْ شرایع الدین وفیها مَرضاةُ الربّ ـ عزّ وجلّ ـ فَهِىَ منهاجُ الانبیاء.
«نماز از سنتهاى دین و مایه خشنودى پروردگار و راه و روش پیامبران است»(1).
و نیز فرموده اند:
الصلاةُ منهاج الانبیاء. «نماز راه و روش انبیاء است»(2).
در حدیثى دیگر خداوند خطاب به حضرت موسى(علیه السلام) چنین مىفرماید: علیك بالصلاةِ فانَّها بمكان وَلَها عندى عهدٌ وثیقٌ. «بر تو باد به نماز، پس همانا نماز داراى مكان رفیع و پیمان محكمى پیش من مىباشد»(3).
از پیامبران و انبیاى الهى گذشته روایات و احادیثى منقول است كه درباره اهمیت و فضائل آن مىباشد. چنانچه از ابراهیم پیامبر(علیه السلام)وقتى كه همسر و فرزندش اسماعیل را به سرزمین مكه (حجاز) برد قرآن چنین نقل مىكند.
ربنا انى اسكنتُ مِنْ ذرّیتى بواد غیرَ ذى زرع عند بیتك المحرَّم ربّنا لیقیموا الصلاةَ.
«پروردگارا من بعضى فرزندانم را در سرزمین بىآب و علفى در كنار خانهاى كه حرم تو است ساكن ساختم تا نماز را برپا دارند»(4).
و از پندها و نصیحتهاى لقمان حكیم كه معاصر با داود پیامبر است قرآن مىفرماید:
یابنىّ اقم الصلاةَ وامُر بالمعروف وانه عنِ المنكر واصبر على ما اصابك اِنّ ذلك مِنْ عَزْم الاُمور.
«پسرم! نماز را برپا دار و امر به معروف و نهى از منكر كن و در برابر سختىها و مصائبى كه به تو مىرسد با استقامت باش و صبور باش كه این از كارهاى مهم و اساسى است»(5).
علاوه بر اینكه از این طریق (طریقه اخبار و احادیث وارده از معصومین(علیهم السلام)) مطلب براى ما ثابت شده است. راه دیگرى براى اثبات موضوع وجوددارد و آن تاریخ ادیان است كه نحوه عبادت پیروان آن را بیان مىدارد.
پی نوشتها:
1 ـ جامع احادیث الشیعه، ج4 ص22.
2 ـ بحار الانوار، ج82 ص231.
3 ـ كلمه الله، ص257.
4 ـ سوره مباركه ابراهیم، آیه 37.
5 ـ سوره مباركه لقمان، آیه 17.
منبع: كتاب نقش نماز در شخصیت جوانان
ادامه مطلب
نورانیت در وقت فضیلت

و اوقاتِ فضیلت را برگزین که در آن نورانیّتی هست که در زمان های دیگر نیست و کارهای قلبیه خود را در آن زمان ها کم و حتی قطع کن، و این زمانی به دست می آید اوقات خود را برای نماز معین کنی که متکفّل حیات ابدی تو است. باید زمانی خاص تعیین کنی که در آن وقت، کارهای دیگری نداشته باشی و قلب را تعلقاتی نباشد و نماز را با امور دیگر هم زمان قرار مده تا بتوانی قلب را به راحتی حاضر کنی. از بعضی از همسران رسول خدا صلی الله علیه و آلهنقل شده است که: «رسول خدا با ما هم صحبت می شد و چون وقت نماز فرا می رسید، گویی او ما را نمی شناخت و ما او را نمی شناختیم، برای اشتغالی که به خدا پیدا می کرد». و درباره حضرت علی علیه السلام چنین روایت شده که چون وقت نماز فرا می رسید، به خود می پیچید و دگرگون می شد. از او پرسیدند این چه حالتی است که به سراغ تو می آید؟ امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرمود: وقت ادای امانتی که خدای تعالی بر آسمان ها و زمین عرضه کرد و از حمل آن ترسیدند، فرا رسید. سیدبن طاووس رحمه الله، در فلاح السائل نقل می کند که حضرت امام حسین علیه السلام وقتی وضو می گرفت، رنگش دگرگون می شد و مفاصلش می لرزید. وقتی سبب این حالت را از آن حضرت پرسیدند، فرمود: «سزاوار است برای کسی که وقوف کرد بین دو دست صاحب عرش، رنگش زرد شود و مفاصلش بلرزد. از حضرت امام حسن علیه السلام نیز همین گونه منقول است». درباره وضوی حضرت امام سجاد علیه السلام نیز چنین روایت شده است که هنگام وضو، رنگ چهره ایشان زرد می شد. از ایشان پرسیدند این چه حالتی است؟ می فرمود: «نمی دانید بین دو دست چه کسی ایستاده ام».1
ادامه مطلب
نماز در کلام بزرگان(آیت الله اراکی (ره) )
نماز در کلام بزرگان(آیت الله اراکی (ره) )
آیت الله اراکی (ره) :
آیت الله اراکی و آیت الله بهجت در جواب این سؤال که برای اِزدیاد محبت به حضرت حق و ولی عصر (عج) چه کنیم؟ مرقوم فرمودند: گناه نکنید و نماز اول وقت بخوانید.
[1] . حیات عارفانهی فرزانگان، ص 68.
ادامه مطلب