اگر نماز اين همه اهميت دارد، چرا در اديان ديگر نيامده است؟

اگر نماز اين همه اهميت دارد، چرا در اديان ديگر نيامده است؟

http://www.uupload.ir/files/dawb_8.jpg

اتفاقاً یکی از عبادت هایی كه در همه دينها ديده ميشود نماز است. شايد تعجب كنيد كه اولين عبادت حضرت آدم و حوا (علیهما السلام) بعد از خلق شدن نماز بود و بعد از آن که به زمین آمدند باز هم اولین عمل آنها خواندن نماز بود. حضرت ابراهيم (علیه السلام) به مكه هجرت كرد تا نماز را به پا دارد يا حضرت موسي (علیه السلام) همين كه به پيامبري رسيد مأمور شد كه نماز بخواند و پس از بردن بني اسرائيل به مصر، آنها را به نماز دعوت كرد و حضرت عیسی(علیه السلام) آن هنگام که در گهواره بود و مادرش مورد تهمت قرار گرفت لب به سخن گشود و پس از معرفی خود گفت: خدا به من سفارش كرده تا زندهام به اقامه نماز بپردازم.

در بقیه ادیان نیز نماز بوده، ولی ما به همین بسنده میکنیم.

البته شکل و کیفیت نماز در بقیه ي ادیان با نمازی که در اسلام وجود دارد تفاوت دارد.


کتاب پر پرواز ؛ اصغر آیتی و حسن محمودی ؛ ص ۱۸


ادامه مطلب


[ جمعه 22 بهمن 1395  ] [ 7:02 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

اولین امام جماعت حرم حضرت معصومه سلام الله علیها

http://www.axgig.com/images/04337318674885518619.jpg

اولین امام جماعت حرم حضرت معصومه  سلام الله علیها

 

 آيت‏ الله العظمی مرعشى نجفی گويد: هنگامى كه در قم سكونت كردم، صبح‏ ها در حرم حضرت معصومه (عليها سلام) اقامه نماز جماعت نمی ‏شد و من تنها كسى بودم كه اين سنت را آنجا رواج دادم و از 60 سال پيش به اين طرف، صبح زود و پيش از باز شدن درهاى حرم مطهر و زودتر از ديگران می ‏رفتم و منتظر می ‏ايستادم.

 زمستان و تابستان نداشت. در زمستان‏ ها هنگامى كه برف همه جا را می ‏پوشاند، بيلچه‏ اى كوچك به دست می گرفتم و راه خود را به طرف صحن باز می ‏كردم تا خود را به حرم مطهر برسانم. در آغاز خود به تنهايى نماز می ‏خواندم، تا پس از مدتى يك نفر به من اقتدا كرد و پس از آن كم كم افراد ديگر اقتدا كردند و به اين ترتيب نماز جماعت را در حرم مطهر آغاز كردم و تا امروز كه 60 سال از آن تاريخ می ‏گذرد ادامه دارد.

 اکبر دهقان ؛ هزار و یک نکته اخلاقی از دانشمندان ؛ نکته ۲۲۶

منبع : مرکز تخصصی نماز


ادامه مطلب


[ پنج شنبه 21 بهمن 1395  ] [ 8:03 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

اگر نماز برای تشکر از خداوند است ما با زبان از خدا تشکر می کنیم و نماز نمی خوانیم؟

http://www.axgig.com/images/88660085975166408695.jpg

  اگر نماز برای تشکر از خداوند است ما با زبان از خدا تشکر می کنیم و نماز نمی خوانیم؟

 1.نماز فقط برای تشکر از خداوند واجب نشده تا به جای آن تشکرِ زبانی داشته باشیم، بلکه عبادتِ چند منظوره است که یکی از حکمت های آن تشکر از خداوند است، نماز برای خشکاندن روحیه تکبّر و دوری از گناهان وآرامش روح و... است.

 2.نماز فقط تشکر زبانی نیست، بلکه با قیام و رکوع و سجود و قنوت در برابر خداوند خضوع می نماییم. پس تشکرِ در نماز تشکیل شده از تشکر زبانی و تشکر عملی و کسی که با زبان از خداوند تشکر کند تشکر عملی را انجام نداده است.

 3.بهترین تشكر از نعمت دهنده وقتى عملى خواهد شد كه آنچه او خواسته است ما انجام دهيم؛ نه آنچه كه دلمان مى‏خواهد. خداوند تشکر از نعمت هایش را با شیوه ای خاص در قالب نماز از ما خواسته است و ما نمي توانيم به سليقه خود عمل کرده و ادعای تشکر از خداوند متعال نیز داشته باشیم!

 منبع : مرکز تخصصی نماز


ادامه مطلب


[ پنج شنبه 21 بهمن 1395  ] [ 7:44 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

چرا خدا فرموده «شما نماز را براي خودتان مي خوانيد» ولي اگر آن را نخوانيم مجازات مي شویم؟

چرا خدا فرموده «شما نماز را براي خودتان مي خوانيد» ولي اگر آن را نخوانيم مجازات مي شویم؟

http://uupload.ir/files/fhy8__1_1.jpg

چند نكته را بايد توجه داشت:

اول: هدف خداوند از خلقت انسان، رسيدن او به سعادت دنیا و آخرت است.

دوم: براي رسیدن به سعادت، نماز كارسازترين وسيله و ابزار است.

سوم: نخواندن نماز یعنی انسان به طور تكويني مسيري را طي كند كه باطن آن سوختن و عذاب است. به عبارت ساده تر خداوند عذاب جداگانه اي براي انسان بي نماز مقرر نمي كند بلكه آن عذاب، اثر وضعيِ و تجسّم خارجی ترك نماز است.

چهارم: از كلمه "جزا و مجازات" نباید مسأله كيفر در ذهن وارد شود، كيفر به معناي تأديب كردن، تنبيه كردن، تشفّى پيدا كردن يا تهديد كردن، اسباب عبرت ديگران فراهم كردن است در حالی که منظور از مجازات آخرت اينها نيست. مجازات آخرت یعنی "تجسّم خارجی گناهان."

چکیده سخنان شهید مطهری درباره "تناسب عمل و جزا" بحث را روشن می کند:

بعضي از مجازاتها، تكوينى است، يعنى در نظام خلقت و طبيعت، انسان كارى مى كند و نتیجه اش را در همين دنيا مى بيند. آدمى مشروب مى خورد، مجازاتش را در همين دنيا مى بيند يعنى اعصاب و كبد او خراب مى شود.

اگر كسى بگويد ميان اين عمل و این نتیجه تناسبى نيست یعنی چون چند لحظه مشروب خورده، مجازات هم بايد همين مقدار باشد مى گوييم "جزا" در اینجا يعنى رابطه علت و معلول. آن اثر، فرزند و نتيجه حتمى آن كار در نظام خلقت است.

پس در دنیا رابطه عمل و جزا، رابطه علت و معلول است ولی قرآن منطقى دارد كه از اين هم بالاتر است. قرآن می گوید: همين نفسِ عمل انسان، جزاىِ اُخروى است. آن عقربِ گزنده قيامت كه تو را مى گزد، همان گزيدنى است كه تو در دنيا در فلان ساعت مرتكب شدى، در دنیا هر چيزى كه موجود شد يك وجهه اش معدوم مى شود، يك وجهه ديگرش باقى است، وجود اين جهانى اش معدوم مى شود، وجود آن جهانى اش باقى است، تو خيال مى كنى معدوم شد، ولی واقعاً باقى است. قرآن می فرماید: «هر آنچه انجام داده اند حاضر می یابند» یعنی همين نفسِ عمل در آنجا تجسّم پيدا مى كند، پس چيز زائدى نيست، چون جزا با عمل دو تا نيست.

نباید در مجازاتِ تكوينی كسى بگويد تناسب وجود ندارد، چون آن مجازات را براى اين عمل وضع نكرده اند تا کسی بگوید مى خواستند كمترش را وضع كنند. آن مجازات نتيجه قهرى و جبرى اين عمل است، يعنى اين راهى است كه نهايتش آن است. کسی نمى تواند به خدا اعتراض كند كه اين راهى كه من می روم و آخرش منتهى مى شود به افغانستان، تو يك كارى كن كه من از اين راه بروم ولى به افغانستان نرسم. چنين چيزى محال است.

- «وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً» ؛ كهف (18)، آيه 49

- مجموعه آثار كتاب معاد استاد مطهري، ج4، ص 584


ادامه مطلب


[ پنج شنبه 21 بهمن 1395  ] [ 7:29 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]