اگر کسی در نماز گریه کند....
اگر کسی در نماز گریه کند....
مردی پیش فقیهی رفت و سؤال کرد که اگر کسی در نماز گریه کند آیا نماز اوباطل است یا نه؟ فقیه گفت باید دید گریه او برای چیست و از امور پنهان جهان چه چیزی را مشاهده کرده است. اگر آن جهان را دیده، گریه نماز او را رونق می دهد و اگر گریه او از درد و رنج تن است، باید بداند که رابطه او باخدا قطع شده است.
منبع:(مثنوی معنوی)
ادامه مطلب
چگونه هزار رکعت نماز بخوانیم

چگونه هزار رکعت نماز بخوانیم
مرحوم کفعمى روایت کرده است:روزى پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله به حضرت على علیه السلام فرمود: دیشب چه عملى انجام دادهاى؟
آن حضرت اظهار داشت: پیش از آن که بخوابم، هزار رکعت نماز به جا آوردم، حضرت رسول فرمود: چگونه؟!
پاسخ داد: از شما شنیدم که فرمودى: هر کس هنگام خوابیدن سه مرتبه بگوید:«یَفْعَلُ اللهُ ما یَشاءُ بِقُدْرَتِهِ، وَ یَحْکُمُ ما یُریدُ بِعِزَّتِهِ» ؛ او همانند کسى است که هزار رکعت نماز خوانده است.
حضرت رسول اکرم فرمود: راست گفتى، چنین است.
منبع:
مستدرک الوسائل، ج 5، ص 49، ح 21.
ادامه مطلب
کاربرد نشانه های رمزی و سلامت روانی در نماز
کاربرد نشانه های رمزی و سلامت روانی در نماز
شخص نمازگزار با ایمان به قدرت لایتناهی پروردگاری که در مقابلش کرنش میکند، خود را در مقابل هر عاملی که قصد به خطر انداختن او را داشته باشد، ایمن مییابد و ضمن تکرار این باور اعتقادی در نمازهای پنجگانه، این ایمنی را به روان خود تلقین میکند و سرانجام آرامش عمیقی را در وجودش ملکه میسازد. طبق تحقیقات، بیماران مضطربی که در کنار درمانهای رایج، به خواندن نماز و قرآن و اعمال مذهبی روی آوردهاند، در درجات عالیتر درمان قرار گرفتند. بنابراین آرامش روان و خاطر، در پرتو نماز حاصل میشود. نماز اين عاليترين جلوه نياز، ارتباطي گسترده با ابعاد مختلف زندگي انسان دارد. از ميان تمام فرايضي که از لحاظ ديني بر مسلمانان واجب شده است، نماز بيشترين ارتباط را با انسان دارد. هر روز پنج بار اين کتاب نيایش را ورق ميزنيم و اين چنين است که نماز کلاس درسي ميشود که آموختنيهايش تمامي ندارد.
برگرفته از مقاله آقای مهدی یزدی
ادامه مطلب
اهميت ذكر خداوند

با ذكر، همة ترسها از ميان برمىخيزد و همة ناراحتىها از آدمى سترده مىشود. آنگاه كه فرد به ياد خدا مىافتد، قلبش با طمأنينه، آباد مىشود و از خشنودى الهى سرشار مىگردد؛ قلبى كه پيشتر از ترس و يأس آكنده بود. لطف و توجه پروردگار، قلب ذاكر را زير سايه خود قرار مىدهد و انسان، به اين يقين مىرسد كه رهيدن از ناراحتىهاى درونى، آسان و هموار است و مىتوان وسوسههاى شيطانى را در هم كوبيد و گمانهاى باطل را از خود دور ساخت. چنين فردى، همواره با خدا است و از هيچ امرى بيم ندارد و به هيچ عارضهاى روانى دچار نمىگردد. اين حالت، به خاطر ثباتى كه خداوند در دل او ايجاد مىكند، به هم مىرسد.1
1. محمد بن محمد غزالى، مكاشفه القلوب، ص145.
ادامه مطلب