صدقه دادن بستان جهت کسب اخلاص در نماز
صدقه دادن بستان جهت کسب اخلاص در نماز
منقول است که «ابن طلحه» در بستان خود نماز میگزارد، در اثنای نماز نظرش به مرغی افتاد که بر درخت بود و میخواست از وسط درخت خارج شود، به آن مرغ سرگرم شد به قسمی که ندانست چند رکعت نماز بجای آورده است.
خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و حالش را بیان نمود و عرض کرد: «بستانم را صدقه قرار دادم، به هر مصرفی که صلاح میدانید به مصرف برسانید».
**صلوة الخاشعین، شهید دستغیب، ص 95.***
ادامه مطلب
در عبادت به یاد خدا باشیم
در عبادت به یاد خدا باشیم
فیلسوف شهیر «حاج ملاهادی سبزواری» می نویسد: گویند عابدی در بن غاری عبادت میکرد و گاهی در میان عبادت، ریش خود را با انگشت، شانه میکرد، از هاتفی آوازی شنید که مشغول ریش خودی، نه مشغول به ما.
آن دلریش، دلش به درد آمد و شروع کرد به ریش کندن و در اثنای ریش کندن آوازی شنید که باز مشغول ریش. عارفی گوید:
ریش اگر بگذاشت در تشویش بود ورهمی برکند هم در ریش بود
*اسرارالحکم، ج 2، ص 580،
به نقل از کتاب مشکلات مذهبی جوانان، سید جمالالدین حجازی، ص 100 و 101.***
ادامه مطلب
نماز باعث اصلاح انسان میشود
نماز باعث اصلاح انسان میشود
در روایتی آمده است : مردی به زنی نظر داشت، زن شوی خویش را از این ماجرا آگاه ساخت، شوهرش گفت: به او بگو چهل بامداد در نماز جماعت حاضر شو...، آنگاه من تسلیم تو خواهم بود.
آن مرد پذیرفت و چند روز پیاپی به نماز آمد، و به زن پیغام داد که من توبه کرده ام و دیگر از تو تقاضایی ندارم.
زن جریان را به شوی خویش باز گفت، شوهر گفت: میدانستم که «نماز»، او را اصلاح میکند؛ زیرا خداوند فرموده است:
« اِنَّ الصَّلوةَ تَنْهی عَنِ الفَحْشاءِ وَالمُنْکَرِ ».
**جامع الاحادیث، ج 2، ص 11، حدیث 77، به نقل از کتاب نماز، چاپ مؤسسه در راه حق.***
یعنی:«به راستی که نماز، از فحشا و منکر، جلوگیری میکند».
ادامه مطلب
اهمیت بجا آوردن نماز قضا
اهمیت بجا آوردن نماز قضا
جناب حاج «سید محمد علی ناجی» فرزند مرحوم حاج «سید محمد حسن»، وصی پدر خود بود. و از جمله موارد وصیت آن مرحوم، مقدار زیادی نماز و روزه استیجاری بود. وصی مزبور، برای چهار سال نماز و چهار ماه روزه، مرحوم آقای حاج «سید ضیاءالدین» (امام جماعت مسجد آتشیها) را اجیر میکند و وجه آن را نیز نقداً به ایشان تقدیم مینماید.
وصی مزبور نقل کرد که پس از مدتی، پدرم را در خواب دیدم که سخت ناراحت است، به او گفتم از من راضی هستید که به وصیت شما عمل کردم و چهار سال نماز و روزه شما را به آقای سید ضیاءالدین واگذار نمودم که انجام دهد. پدرم با کمال تأثر گفت: «چه کسی به فکر دیگری است». آقای سید ضیاء برای من بیشتر از شش روز نماز نخوانده است.
وقتی بیدار شدم خدمت آقای سید ضیاءالدین رفتم و پرسیدم چه مقدار برای پدرم نماز خواندهاید؟ او در پاسخ من گفت: هرچه خواندهام ثبت کردهام، گفتم میدانم کارهای شما مرتب است، ولی مطلبی است که میخواهم بدانم خوابم درست است یا نه، خلاصه پس از اصرار زیاد، دفتر خود را آورد و معلوم شد که شش روز بیشتر نخوانده است و مرحوم آقای سید ضیاءالدین تعجب کرد و گفت: من فراموش کردهام و خیال میکردم بیشتر آن را خواندهام، الحال که آن مرحوم چنین گفتهاند امروز مرتباً مشغول نماز آن مرحوم میشوم. خلاصه معلوم شد که آقا سید ضیاءالدین فراموش کرده و اخبار مرحوم «حاجی ناجی» هم صحیح بوده است.
**داستانهای شگفت، ص 126.***
ادامه مطلب