با اذان روحیه را قوی میکردند
با اذان روحیه را قوی میکردند
اذان گفتن دسته جمعی در هنگام اذان در گردان ما سنت شده بود در پشت پایگاه موشکی خور عبدالله، دشمن در یک حالت نیمه محاصره بود و راه فرارش رابسته بودیم. اما به علت حجم و شدت آتشی که داشت، نمیتوانستیم به خط بزنیم.
هر وقت برادرها احساس ضعف روحیه میکردند و میدیدند آتش دشمن زیاد است، همه با هم به روی خاکریز میرفتند و اذان میگفتند، حسابش را بکنید اگر 300 نفر نیرو با هم اذان بگویند چه میشود؟!
چنان ضعفی در روحیه دشمن به وجود میآمد که در این گونه مواقع به سنگرهایشان پناه میبردند و دیگر خبری از آتش نبود.
منبع:داستانها و حکایتهای نماز (1)رحیم کارگر محمدیاری
ادامه مطلب
شاگرد آخوند خراسانی در نماز به او اقتدا میکرد
شاگرد آخوند خراسانی در نماز به او اقتدا میکرد
پس از انتقال به شهر، مرحوم حاج شیخ علی اکبر به مرحوم ملا عباس تربتی تکلیف کرد که به جای او در مسجد به نماز بایستد و امامت کند و او از این کار امتناع داشت حتی عذری شرعی هم ذکر کرده بود که چون من روستایی هستم و این مردم شهری میباشند ممکن است این مورد نظیر مورد امامت اعرابی باشد برای مردم شهر که از آن نهی شده، لکن حاج شیخ نپذیرفته بود و با جواب علمی او را قانع کرده و باز سرانجام حکم شرعی کرده بود که بر شما از لحاظ وظیفه دینی واجب است که این کار را بکنید.
خود مرحوم حاج شیخ هم گاهی در هنگامی که پدرم مشغول نماز گشته بود میآمد به وی اقتدا میکرد. با این حالمرحوم حاج آخوند پس از چندی نماز جماعت را ترک کرد و گفت: میترسم خلوص نیتی که در نماز لازم است برایم باقی نماند. این بار مرحوم حاج شیخ جواب علمی تنی به او داد و تقریباً مجبورش کرد که به کار امامت در نماز ادامه بدهد و این گونه وسوسه ها را به دل راه ندهد.(1)
پی نوشت:
1) فضیلت های فراموش شده صفحه 158.
ادامه مطلب
توبه سر دسته راهزنان
توبه سر دسته راهزنان
یکی از علماء از کربلا و نجف برمی گشت ولی در راه برگشت در اطراف کرمانشاه و همدان گرفتار دزدان شده و هر چه او و رفقایش داشتند، همه را سارقین غارت نمودند.
آن عالم می گوید : « من کتابی داشتم که سالها با زحمت و مشقّت زیادی آن را نوشته بودم و چون خیلی مورد علاقه ام بود در سفر و حضر با من همراه بود، اتفاقاً کتاب یاد شده نیز به سرقت رفت، به ناچار به یکی از سارقین گفتم من کتابی در میان اموالم داشتم که شما آن را به غارت برده اید و اگر ممکن است آن را به من برگردانید زیرا بدرد شما نمی خورد».
آن شخص گفت: « ما بدون اجازه رئیس نمی توانیم کتاب شما را پس بدهیم و اصلاً حق نداریم دست به اموال بزنیم ».
گفتم: « رئیس شما کجا است ».
گفت: « پشت این کوه جایگاه او است » .
لذا من به همراهی آن دزد به نزدرئیسشان رفتیم، وقتی وارد شدیم دیدم که رئیس دزدها نماز می خواند. موقعی که از نماز فارغ شد آن دزد به رئیس خود گفت:
« این عالم یک کتابی بین اموال دارد و آن را می خواهد و ما بدون اجازهی شما نخواستیم بدهیم ».
من به رئیس دزدها گفتم: « اگر شما رئیس راهزنان هستید، پس این نماز خواندن چرا؟ نماز کجا؟ دزدی کجا؟ ».
گفت: « درست است که من رئیس راهزنان هستم ولی چیزی که هست، انسان نباید رابطهیخود را با خدا به کلّی قطع کند و از خدا تماماً روی گردان شود، بلکه باید یک راه آشتی را باقی گذارد. حالا که شما عالمید به احترام شما اموال را برمی گردانیم ».
و دستور داد همین کار را کردند و ما هم خوشحال با اموالمان به راهمان ادامه دادیم.
پس از مدّتی که به کربلا و نجف برگشتم، روزی در حرم امام حسین - علیه السّلام - همان مرد را دیدم که با حال خضوع و خشوع گریه و دعا می کرد. وقتی که مرا دید شناخت و گفت:
« مرا می شناسی؟ »
گفتم: « آری! »
گفت: « چون نماز را ترک نکردم ورابطه ام با خدا ادامه داشت، خدا هم توفیق توبه داده و از دزدی دست برداشتم و هر چه از اموال مردم نزد من بود، به صاحبانشان برگرداندم و هر کهرا نمی شناختم از طرف آنها صدقه دادم و اکنون توفیق توبه و زیارت پیدا کردهام ».[1]
[1] . کتاب پاداشها و کیفرها.
ادامه مطلب
هدف ارتش آلمان از تعیین امام جماعت برای نظامیان مسلمان

وزارت دفاع آلمان اعلام کرده از هر 5 نظامی آلمانی یکی از آنها مسلمان بوده و این رقم رو به افزایش می باشد. ، به نقل از سایت خبری "المحیط"؛ ارتش آلمان برای اولین بار در تاریخ این کشور به زودی اولین امام جماعت برای نظامیان مسلمان خود که در حال افزایش هستند را به کار خواهد گرفت. بر پایه این گزارش؛ وزارت دفاع آلمان اعلام کرده از هر 5 نظامی آلمانی یکی از آنها مسلمان است و این رقم رو به افزایش می باشد. وزارت دفاع آلمان گفته این کشور برای اینکه با برگزاری عبادت و مراسم دینی نظامیان مسلمان همکاری به عمل آورد اقدام به تعیین امام جماعت خواهد کرد.
منبع: https://rasekhoon.net/forum/thread/1054869/page1/
ادامه مطلب