آهنگری با وجود رنجهای متعدد و بیماری اش عمیقا به خدا عشق می ورزید...

http://uupload.ir/files/x4v1_2.jpg




ادامه مطلب


[ دوشنبه 11 اردیبهشت 1396  ] [ 8:54 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

حکایت امام حسین علیه السلام از گریه امیرالمومنین در هنگام اذان

💠 حکایت امام حسین علیه السلام از گریه امیرالمومنین در هنگام اذان

 

http://uupload.ir/files/rbzj_2.jpg


حضرت سید الشهداء علیه السلام روایت می فرمایند که:  روزی در مسجد در محضر امیرالمومنین علیه السلام نشسته بودیم که صدای موذن به اذان بلند شد و ندای الله اکبر در داد ،حضرت امیر با شنیدن صدای اذان گریه کردند و ما هم از گریه آن حضرت گریه کردیم، وقتی موذن از اذان فارغ شد شروع فرمودند به تفسیر یکایک الفاظ اذان و اقامه ، تا می رسند به قد قامت الصلوه و می فرمایند:

 معنی قدقامت الصلوه فی الاقامه ای حان وقت الزیاره و المناجاه و قضاء الحوائج و درک المنی و الوصول الی الله عزوجل و الی کرامته و غفرانه و عفوه و رضوانه.

معنای قدقامت الصلوه این است که وقت زیارت و مناجات و قضاء حوائج و رسیدن به آرزو و مقصود و وصول به خداوند و کرامت و غفران و عفو و رضوان او نزدیک شده است.

📘 توحید صدوق، ص۲۳۸ تا ۲۴۱.




ادامه مطلب


[ دوشنبه 11 اردیبهشت 1396  ] [ 8:35 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

به امر خدا که هر روز صبح با صدای اذان شما را به نماز جماعت می‌خواند، توجه نمی‌کنید!

💠 حرف حساب! 💠

 

http://uupload.ir/files/4wp_2.jpg

🌷 یک روز در یکی از قرارگاه‌ها شهید صیاد شیرازی از من پرسید فلانی، میزان شرکت رزمنده‌ها در نماز جماعت به چه صورت است؟ من به ایشان گفتم بیشتر رزمنده‌ها در نماز جماعت ظهر و عصر، و مغرب و عشا شرکت می‌کنند؛ ولی تعداد شرکت‌کنندگان در نماز جماعت صبح کم است.

🌷 در این زمان شهید صیاد به من گفت به همه اعلام کن فردا قبل از اذان صبح در حسینیه حاضر باشند، و من این کار را کردم.
صبح همه در حسینیه حاضر شدند و شهید صیاد بلند شد و گفت: برادران، شما به دستور من که یک سرباز کوچک جبهه اسلام هستم، قبل از اذان صبح در حسینیه حاضر شدید؛ ولی به امر خدا که هر روز صبح با صدای اذان شما را به نماز جماعت می‌خواند، توجه نمی‌کنید!

📚 امیرمسلم بهادری، یادنامه سپهبد شهید صیاد شیرازی.




ادامه مطلب


[ دوشنبه 11 اردیبهشت 1396  ] [ 5:26 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(1) ]

از پاهایی که نمی توانند تو را به سمت ادای نماز ببرند انتظار نداشته باش تورا به بهشت ببرند

🌸🌼 حکایت نمازی

 

http://uupload.ir/files/5xu1_2.jpg

🌷 ﺷﺨﺼﯽ ﺑﺎ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺷﺨﺼﯽ ﺍﺵ ﺑﻪ ﻣﺴﺎﻓﺮﺕ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ.
ﻣﻮﻗﻊ ﺍﺫﺍﻥ ﻇﻬﺮ ﺗﻮﯼ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺟﺎﺩﻩ ﻫﺎﯼ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺷﻬﺮ، ﺭﻭﯼ ﺗﭙﻪ ﺍﯼ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﮐﺮﺩ ﭼﻮﭘﺎﻧﯽ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﻧﻤﺎﺯ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪﺍﻥ ﻫﻢ ﮐﻨﺎﺭﺵ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﭼﺮﺍ . ﺍﺯ ﺩﯾﺪﻥ ﺍﯾﻦ ﺻﺤﻨﻪ ﻟﺬﺕ ﺑﺮﺩ ﻭ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺭﺳﺎﻧﺪ. ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﻣﻮﺟﺐ ﺷﺪﻩ ﺗﺎ ﻧﻤﺎﺯﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﺍﺩﺍ ﮐﻨﯽ.
🌷 ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ:ﻭﻗﺘﯽ ﻣﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪﺍﻧﻢ ﻧﯽ ﻣﯿﺰﻧﻢ ﺁﻧﻬﺎ ﮔﺮﺩ ﻣﻦ ﺟﻤﻊ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ. ﺣﺎﻝ ﻭﻗﺘﯽ ﺧﺪﺍ ﻣﻦ راصدا میزند ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺳﻤﺘﺶ ﻧﺮﻭﻢ ﺍﺯ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﻫﻢ ﮐﻤﺘﺮم..

💎 "از پاهایی که نمی توانند تو را به سمت ادای نماز ببرند انتظار نداشته باش تورا به بهشت ببرند".




ادامه مطلب


[ یک شنبه 10 اردیبهشت 1396  ] [ 6:05 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(2) ]