از آفات نماز

از آفات نماز
 
25294407555262868076.jpg;

 از شیخ رجبعلی خیاط نقل شده ‌است که:
«شبیحوالی غروب از نزدیک مسجدی در اوایل خیابان سیروس تهران عبور می‌کردم - برای درک فضیلت نماز اول وقت - وارد شبستان مسجد شدم، دیدم شخصی مشغول اقامه نماز است و هاله‌ای از نور اطراف سر او را گرفته، پیش خود فکر کردم که بعد از نماز با او مأنوس شوم ببینم چه خصوصیاتی دارد که چنین حالتی در نماز برای او پدیدار است. پس از پایان نماز همراه او از مسجد خارج شدم. نزدیک در مسجد، وی با خادم مسجد بگو مگویی پیدا کرد و به او پرخاش کرد و بهراه خود ادامه داد، پس از عصبانیت دیدم آن هاله نور از روی سرش محو شد!»
"برگرفته از کتاب کیمیای محبت،‌ حجة الاسلام محمدی ری شهری،‌ با تصرف"


ادامه مطلب


[ پنج شنبه 24 دی 1394  ] [ 6:25 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

درخواست زهرا(س ) براى اذان

درخواست زهرا(س ) براى اذان

88433215785772188988.jpg;

 یکىاز اقدامات فاطمه زهرا علیهاالسلام بعد از رحلت پدر بزرگوارش صلى الله علیه و آله زنده نگهداشتن خاطرات دوران پدر بود. او مى خواست با احیا و یادآورى آن دوران دل هاى مرده را بیدار کند و از تاریکى به سوى روشنایى هدایت کند، و توطئه هاى دشمن و افکار پلید آن ها را به وسیله اذان خنثى کند، چون روح اذان گواهى به توحید و رسالت رسول خدا صلى الله علیه و آله و ولایت على علیه السلام مى دهد.
به راستى که زهرا علیه السلام آموزگار بیدارى و ظرافت است .
وقتىرسول خدا صلى الله علیه و آله از دنیا رفت و وصى او را کنار نهادند، بلال به عنوان اعتراض دیگر اذان نگفت و هر چه به سراغش مى آمدند، امتناع مى کرد وعذر مى آورد. زهرا علیهاالسلام از او خواست که اذان بگوید، گفت : بسیار مشتاقم که صداى موذن پدرم را بشنوم .
بلال بر بالاى بام مسجد رفت . آواىگرم بلال در مدینه پیچید: الله اکبر، همه دست از کار کشیدند. هر کس دست دیگرى را مى کشید و به شتاب به طرف مسجد مى آورد، همه حتى زنان و کودکان دربیرون مسجد جمع شدند، مدینه به یکباره تعطیل شد.
همه به طنین روح افزاىبلال گوش مى دادند و بر دهان او خیره شده بودند. ناگاه ، به یاد ایام رسولخدا صلى الله علیه و آله افتادند، فریاد هاى هاى گریه ها در مدینه پیچید، مدینه کمتر این گونه روزهایى به یاد داشت . همه از یکدیگر سوال مى کردند، چرا بلال اذان نمى گفت ؟ چه شده که به درخواست زهرا علیهاالسلام اذان مى گوید؟ چرا زهرا علیهاالسلام گریه مى کند؟ به یکدیگر نگاه مى کردند، سپس سرها را به زیر مى انداختند و از خود و بیعت شان با ابوبکر شرمشان مى آمد. زهرا علیهاالسلام هم همراه جماعت به اذان گوش داده بود و به یاد دوران پدر وغدیر و...افتاد. و همچون ابر باران اشک مى ریخت .
در فضاى مدینه پیچید:اشهد ان محمدا رسول الله زهرا علیهاالسلام دیگر طاقت نیاورد، فریاد و نالهو آهى زد و از حال رفت . آن چنان که همه گمان کردند از دنیا رفته .
مردم فریاد برآوردند: بلال بس کن ، دختر رسول الله صلى الله علیه و آله را کشتى !
بلال ، اذان را نیمه رها کرد و ندانست که چگونه خود را بر بالین زهرا علیهاالسلام رساند.
زهرا علیهاالسلام را به هوش آوردند. درخواست اتمام اذان کرد.
بلال گفت : از این درگذرید که بر جان شما نگرانم
با اصرار بلال ، التماس و گریه هاى مردم ، زهرا علیهاالسلام از خواسته خود درگذشت . (1)
- پی نوشت -
 1- بحارالانوار، ج 43، ص 157.


ادامه مطلب


[ پنج شنبه 24 دی 1394  ] [ 6:23 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

گهواره فرزند و نماز

گهواره فرزند و نماز

72978666432189431399.jpg;

 

 روایت شده : گه گاهى که حضرت فاطمه زهرا در حال نماز و عبادت بود و یکى از کودکانش مى گریست ، گهواره کودک خود به خود مى جنبید، زیرا فرشته اى آن را به حرکت در مى آورد. (1)
- پی نوشت -
 1- فاطمه زهرا شادمانى دل پیامبر، ص 292.


ادامه مطلب


[ پنج شنبه 24 دی 1394  ] [ 6:22 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

سفارش امام زمان (عج) درباره نماز صبح و مغرب

سفارش امام زمان (عج) درباره نماز صبح و مغرب
 
60369618771276225477.jpg;
 از رحمت خدا بدور است کسى که نماز صبح را چندان به تأخیر بیندازد تا ستارهها دیده نشوند و نماز مغرب را بقدرى به تأخیر بیندازد تا ستاره ها نمایان شوند ...
مرحوم کلینى و شیخ طوسى و طبرسى از «زهرى» نقل کرده اند که گفت: مدّتهاى مدید در طلب حضرت مهدى علیه السّلام بودم و در این راه اموال فراوانى (در راه خدا) خرج کردم اما به هدف نرسیدم تا اینکه به خدمت محمّد بن عثمان رسیدم و مدتى در خدمت او بودم تا روزى از او به التماس خواستم که مرا به خدمت امام زمان علیه السّلام ببرد. محمّد بن عثمان پاسخ منفى داد، ولى در مقابل تضرع بسیار من، سرانجام لطف کرد و فرمود: «فردا اول وقت بیا.»

فرداى آن روز، اول وقت به خدمت محمّد بن عثمان رفتم، دیدم جوانى خوش سیما وخوشبو همراه اوست و به من اشاره کرد که این است آن کس که در طلبش هستى. بهخدمت امام زمان علیه السّلام رفتم و آنچه سؤال داشتم، مطرح کردم. ایشان جواب مرا فرمود تا به خانه اى رسیدیم و داخل خانه شد و دیگر حضرتش را ندیدم. در این ملاقات، ایشان دوبار به من فرمود:

«ازرحمت خدا بدور است کسى که نماز صبح را چندان به تأخیر بیندازد تا ستاره هادیده نشوند و نماز مغرب را بقدرى به تأخیر بیندازد تا ستاره ها نمایان شوند.»

منبع :داستانهاى صاحبدلان، ج 1، ص 131

 


ادامه مطلب


[ پنج شنبه 24 دی 1394  ] [ 6:21 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]