چهل سال نماز صبح با وضوی نماز شب

ابو اسحاق عمر بن عبداللَّه سبیعى همدانى از یاران مورد اعتماد امام سجاد(ع) بود. وى در عبادت به مرتبت هاى رسیده بود که درباره اش مى گفتنددر آن روزگار عابدتر از وى کسى نبود، چرا که هر شب یک بار قرآن را ختم مى کرد و چهل سال نماز صبح را با وضوى نماز شب به جاى مى آورد. او محدّث بودو در نزد عام و خاص هیچ کس در نقل روایت از او موثّق تر به شمار نمى آمد.(1)
1_(عوالم العلوم، ج18، ص281.)
ادامه مطلب
نماز حضرت فاطمه (س ) و غذاى بهشتى
نماز حضرت فاطمه (س ) و غذاى بهشتى
حضرت فاطمه علیهاالسلام شخصا به نماز علاقه فراوانى داشت و هرگاه حاجتى از خدا داشت متوسل به نماز مى شد.
حضرتعلى علیه السلام به منزل خود وارد شد، بعد از آن که سه روز بر حضرت على و زهرا علیهماالسلام گذشت که چیزى به عنوان غذا نخورده بودند، على علیه السلام وارد منزل شد که رسول خدا صلى الله علیه و آله نشسته و فاطمه علیهاالسلام نماز مى خواند و بین این دونفر چیزى سرپوشیده است . وقتى که فاطمه علیهاالسلام از نماز فارغ شد، روپوش از آن برداشت ، دید که کاسه اى بزرگ مملو از نان و گوشت است .
حضرت على علیه السلام فرمود: یا فاطمه ! این از کجا برایت آمده ؟
گفت : از جانب خدا نازل گردیده ، خدا به هر که بخواهد روزى مى دهد.
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: آیا مى خواهید نظیر این را براى شما نقل کنم ؟
گفتند: بلى .
فرمود:یا على ! مثال شما زکریا است که هر وقت بر حضرت مریم علیهاالسلام وارد مى شد، مى دید که او در محراب عبادت است و در پیشگاه وى خوراک مهیا نهاده است ،مى فرمود: اى مریم ! این از کجا آمده است ؟ مریم درجواب مى گفت : از جانب خدا، خدا به هر کس که بخواهد روزى مى دهد. آن گاه آن غذا را یک ماه خوردند وآن کاسه همان ظرفى است که حضرت قائم مهدى (عج ) در آن غذا مى خورد. (1)
- پی نوشت -
1- بحارالانوار، ج 42، ص 31.
ادامه مطلب
فاطمه ثمره چهل روز عبادت
فاطمه ثمره چهل روز عبادت
روزىپیامبر صلى الله علیه و آله با على علیه السلام و عده اى از اصحاب از جملهعمار یاسر، حمزه و عباس در ابطح نشسته بودند. جبرئیل به صورت اصلى خود نازل شد، و گفت :
اى محمد! خداوند به شما سلام رسانده ، مى فرماید باید چهل روز از خدیجه کناره گیرى کنى .
بدینجهت ، آن حضرت دیگر به خانه نرفت ، روزها روزه بود و شب ها تا صبح به عبادت مى پرداخت . پیامبر صلى الله علیه و آله براى رفع دلتنگى همسر وفادارش ، عمار را به خانه فرستاد و به او فرمود: به خدیجه علیهاالسلام بگو:
این که تو را ترک کردم از روى بى مهرى نیست ، بلکه به دستور پروردگار است ؛ گویا امر مهمى در کار است . نگران مباش که شما در نیکى برترى دارى و زن شایسته اى هستى ، خداوند تعالى روزى چند بار به تو بر ملائکه افتخار مى کند. هر شب در خانه را ببند و در بستر خود بیاساى . من تاپایان مدت تعیین شده ازسوى خداوند حکیم در خانه فاطمه بنت اسد خواهم بود.
حضرتخدیجه علیهاالسلام روزها از فراق شوى مهربان خود مى گریست . از این که تا مدتى سیماى مبارکش را زیارت نمى کرد بسیار اندوهگین بود.
جبرئیل پس از چهل روز بر رسول خدا صلى الله علیه و آله نازل شد و عرض کرد: اى محمد صلى الله علیه و آله خدا به تو سلام مى رساند و مى فرماید: امشب خود را براى هدیه و کرامت من مهیا ساز.
پس از آن میکائیل طبقى را که دستمالى از حریربهشتى روى آن کشیده شده بود، پیش روى آن حضرت گذاشت و عرض کرد: پروردگارت فرمود: امشب با این خوراک افطار کن .
حضرت على علیه السلام دراین باره فرمود: پیامبر هر شب هنگام افطار به من فرمود: در را بگشا تا هر کس میل دارد با پیامبر افطار کند. اما آن شب فرمود: در خانه بنشین و نگذار کسى وارد شود، زیرا این خوراک بر غیر من حرام است .
پیامبر پارچه حریر را ازروى طبق غذا برداشت . در آن طبق یک خوشه خرما، یک خوشه انگور و جامى از آببهشت بود. رسول خدا صلى الله علیه و آله از آن خوراک میل کرد تا سیر شد. سپس آب بهشتى را نوشید تا سیراب گشت . پس از آن جبرئیل با کوزه بهشتى آب بردست مبارک آن حضرت ریخت و میکائیل دست ایشان را شست و اسرافیل دست حضرتش را با دستمال خشک کرد. بعد از آن بقیه طعام دوباره به آسمان برگشت . چون رسول اکرم صلى الله علیه و آله براى نماز آماده شد، جبرئیل عرض کرد. در اینهنگام لازم نیست نماز مستحبى به جاى آرى ، همین الان به خانه خدیجه برو و در کنار او باش ، زیرا حق تعالى اراده کرده است در این شب از نسل تو ذریه پاکیزه اى خلق کند. از این رو پیامبر صلى الله علیه و آله روانه خانه خدیجهشد.
حضرت خدیجه علیهاالسلام ماجراى چهل روز هجران ، و وصال دوباره اش را چنین بازگو کرده است :
منبا تنهایى انس گرفته بودم . هنگام شب درها را مى بستم و پرده ها را مى کشیدم و نماز مى گزاردم . سپس چراغ را خاموش کرده ، به بستر مى رفتم . شب چهلم ، در بین خواب و بیدارى متوجه شدم که کسى در مى زند. سوال کردم : چه کسى در خانه مرا مى زند، در حالى که جز وجود مقدس پیامبر صلى الله علیه و آله کسى حق ندارد کوبه در را به صدا درآورد.
ناگاه از پشت در صداى دلنوازى شنیدم که فرمود: منم محمد صلى الله علیه و آله در را باز کن .
چونآن صداى روح بخش را شنیدم با اشتیاق بسیار از جا برخاستم و در را گشودم . پیامبر صلى الله علیه و آله وارد شد و این بار بر خلاف عادت دیرینه اش که هنگام خواب آب طلبیده و تجدید وضو مى کرد و دو رکعت نماز خوانده ، سپس واردبستر مى شد، یکراست به بستر آمد. طولى نکشید که من نور حضرت فاطمه علیهاالسلام را درون خود یافتم . (1)
- پی نوشت -
1- جلوه هاى رفتارى حضرت زهرا، ص 132.
ادامه مطلب
نماز چیست؟
نماز چیست؟
روزی حضرت امیرالمؤ منین (ع ) در مسجد کوفه جوانی رامشغول نماز خواندن دید. جوان با حضور قلب و توجه تام نسبت به آداب نماز، نماز می خواند. حضرت به او فرمود: ای جوان ، تاویل نماز چیست؟ جوان عرض کرد: آیا نماز را جز عبودیت ، تاویلی است ؟! که بدون آن ، ناقص و ناپسند است . تاویل حقیقت نماز، عبارت است از: قربت ، خلوص ، حضور قلب و توجّه ، معرفت خدا و محبّت اهل بیت علیهم السّلام ، که بدون آن هیچ عملی صحیح نخواهد بود، اگر چه در همه دهر صائم و روزه دار باشد و در بین صفا و مروه به عبادت قیام کند. آری ، روح نماز همانا قربت و خلوص ، توجّه و حضور قلب ،و معرفت و محبّت اهل بیت علیهم صلوه المصلّین است.
چهل داستان درباره نماز و نمازگزاران/ یدالله بهتاش .
ادامه مطلب