نماز خوان همیشه مورد اعتماد همه است
یک مهندس روسی تعدادی کارگر ایرانی را برای کار استخدام کرده بود. کارگران،بنا به وظیفه شرعی، وقت اذان ظهر که میشد، برای خواندن نماز دست از کار میکشیدند.
یک روز مهندس به آنها اخطار میدهد که اگر هنگام کار، نمازبخوانند، آخر ماه از حقوقشان کسر میشود. کسانی که ایمان ضعیف و سست داشتند، از ترس کم شدن حقوقشان، نماز را به آخر وقت میگذاردند، اما عدهایبدون ترس از کم شدن حقوق، همچنان در اول وقت، نماز ظهر و عصرشان را میخواندند.
آخر ماه، مهندس به آنها که همچنان نمازشان را ظهر خوانده بودند، بیشتر از حقوق عادی ماهیانه پرداخت میکند. کسانی که نماز خود را به بعد از کار گذاشته بودند، به مهندس اعتراض میکنند که چرا حقوق آنها را زیاد داده است. مهندس میگوید:
اهمیت دادن آنها به نماز و صرف نظر کردن از کسر حقوق، نشانگر آن است که ایمان آنها بیشتر از شماست و این قبیل آدمها هرگز در کار خیانت نمیکنند، همچنانکه به نماز خود خیانت نکردند. (1)
1) فروع دین / ص 64 و 65.
نام کتاب :بهترین پناهگاه حکایات و داستانهای نمازنویسنده:گردآوری مطالب:رحیم کارگر محمدیاری
ادامه مطلب
عبادت عُباد بن بشیر

پس از بازگشت از یکی از جنگ ها که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم نیز همراه لشکر بودند، به دستور حضرت، سپاه اسلام در میان راه به استراحت پرداختندو چون شب فرارسید محافظت لشکر را به عمّار یاسر و عبادبن بشیر سپردند. این دو نفر شب را میانخود تقسیم کردند. در نصف اول شب که نوبت استراحت عمّار یاسر بود، عبادبن بشیر مشغول نگهبانی شد و در این وقت، فرصت را غنیمت شمرد و به نماز ایستاد.
در اثنای نماز یکی از افراد دشمن به قصد شبیخون به لشکر اسلام آمد و فقط عبادبن بشیر را دید که ایستاده، ولی تشخیص نمی داد که انسان است یا درخت؟ برای این که از طرف او نیز مطمئن شود تیری به سویش انداخت تیر بر پیکر عبادنشست، ولی او اهمیت نداد و نماز را ترک نکرد. تیر دیگری به او زد ولی باز حرکتی نکرد و نماز را ترک نکرد. تیر سوم را زد. عباد نماز را کوتاه کرد و سلام داد.
تعجب کرد و گفت: چرا در تیر اول مرا بیدار نکردی؟ عباد گفت: «در نماز مشغول خواندن سوره کهف بودم و دریغم آمد سوره را ناتمام رها کنم واگر از این نمی ترسیدم که دشمن بر جان مسلمین و رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم مسلط شود و صدمه ای بر پیامبر بزند و کوتاهی در نگهبانی نموده باشم. هرگز نماز را کوتاه نمی کردم اگرچه جانم را از دست می دادم».(1)
(1) صفینة البحار، ج2، ص145.
ادامه مطلب
تعجیل در ادای فریضه نماز
تعجیل در ادای فریضه نماز
حکایت: «روایت کردند که یکی از زنان پیامبر(ص) دوک رِشتی. چون مؤذن بانگ نماز گفتی، تاری که برگرفته بودی در دوک نپیچیدی. و گفت از پیغامبر ـ علیه السلام ـ شنیدم که چون مؤذن بانگ نماز گوید، هر کاری که کنند، آن از نصیب شیطان است».[1]
[1]. ابوطاهر خانقانی، گزیده در اخلاق و تصوف، به کوشش: ایرج افشار، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ص41.
ادامه مطلب
ترک کسالت در نماز
ترک کسالت در نماز
حکایت: «روایت کردند از پیغامبر ـ علیه السلام ـ چون بانگ نمازبشنیدی، زود از جایگاه خود برجستی. پرسیدند: یا رسول الله! این چه حال است؟ گفت تا از آن کسان نباشم که خدای عزّوجلّ گفته است: «إِذا قاموا اِلی الصَّلوه قامُوا کُسالی»[1] (نسا: 142) اندر صفت منافقان همی گوید که چون به نماز برخیزند، به کاهلی برخیزند».[2]
[1]. وقتی به نماز برمی خیزید از روی کسالت، نماز را اقامه می کنند.
[2]. ابوطاهر خاقانی، گزیده در اخلاق و تصوف، ص41.
ادامه مطلب