فیل بزرگ تر است یا گاو؟

http://www.upsara.com/images/dmtn_14.jpg

فیل بزرگ تر است یا گاو؟

در آن زمان ها که اسلام تازه در مکه رایج شده بود خیلی از عرب ها توی بیابان زندگی می کردند . روزی یکی از همین عرب ها که تازه مسلمان شده بود به مسجد رفت تا در نماز جماعت شرکت کند.از قضا آن روز امام جماعت سوره بقره را بعد از حمد خواند. اعرابی بی نوا هم هرچه صبر کرد دید قصه ی این گاو مبارک تمامی ندارد و دست آخر دچار درد  و انحراف مفصل زانو شد. نماز را شکست و رفت. فردای آن روز مسجد دیگری پیدا کرد و رفت تا نماز جماعت بخواند؛ اما یاد ماجرای دیروز افتاد و نزد امام جماعت رفت. هنوز چند کلامی با او صحبت نکرده بود که بلند شد و با عجله به سمت بیرون مسجد دوید.

یکی از نمازگزاران جلوی او را گرفت و پرسید:چرا داری فرار می کنی؟ مرد بیابان نشین گفت: آن امام جماعت دیروزی که سوره بقره را خواند،ما از پا افتادیم؛ وای به حالتان که این امام می خواهد سوره فیل را بخواند. و از مسجد خارج شد.

سایت قنوت

 




ادامه مطلب


[ دوشنبه 23 اسفند 1395  ] [ 6:51 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

مهم‌تر از پيروزي

مهم‌تر از پيروزي

http://file.tebyan.net/a433b6090c/%D9%BE%D9%88%D8%B4%D9%87%20%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%20%D9%86%D8%A7%D9%85/%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2%20%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%86/%D8%B1%D8%B6%D8%A7%20%D8%B9.jpeg

مهم‌تر از پيروزي

مناظره با عمران صابئي، به حساس‌ترين نقطة خود رسيده بود كه امام رضا(ع) روي به مأمون عباسي كرد و فرمود: اكنون وقت نماز است. من براي نماز مي‌روم و بازمي‌گردم.

عمران كه مي‌پنداشت براي امام رضا(ع) هيچ چيز مهم‌تر از پيروزي در اين مناظره نيست، گفت: شگفتا! اكنون كه قلب مرا نرم و رام كرده‌ايد، مناظره را رها مي‌كنيد؟ نماز را پس از مناظره هم مي‌توان خواند. آيا نمي‌دانيد كه اين مناظره، چه اندازه براي من و شما مهم است؟ من و خليفه را رها مي‌كنيد و مي‌رويد؟

امام(ع) كه از جاي برخاسته بود، فرمود: براي ما مسلمانان، چيزي مهم‌تر از عبادت خدا در وقتي كه او براي ما تعيين كرده است، نيست. نمازم را مي‌خوانم و به مناظره با تو بازمي‌گردم.[1]

 

[1]. عيون اخبار الرضا(ع)، ص 154.

سایت قنوت

 




ادامه مطلب


[ دوشنبه 23 اسفند 1395  ] [ 6:50 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

استدلال عجیب رضاخان برای فرار از نماز خواندن

استدلال عجیب رضاخان برای فرار از نماز خواندن

 

http://uupload.ir/files/f2lh_5.jpg

 
تاج‌الملوک آیرملو، همسر دوم رضا شاه و مادر محمدرضا پهلوی در خاطرات خود درباره اعتقادات رضاشاه می‌نویسد: رضا [شاه] اهل نماز و روزه نبود و برای خودش استدلالاتی داشت که با ما در میان می گذاشت. رضا می گفت مگر خدا عرب هست که ما باید روزی ۵ نوبت با او عربی صحبت کنیم؟! روزه هم نمی‌گرفت و می گفت انسان هر وقت گشنه می‌شود باید غذا بخورد والا دچار مریضی خواهد شد!

رضاشاه با چه استدلالی نماز نمی‌خواند و روزه نمی‌گرفت؟اگر چه در این ایام مستخدمین دولت اکثراً روزه می گرفتند، ولی شب‌نشینی و بیداری تا صبح و مجالس قمار به راه بود. در کوچه و بازار هم کسی سیگار نمی‌کشید و روزه خور علنی دیده نمی شد. اجمالاً شهر منظره ماه رمضان داشت، البته دیگر در مسجدها قالیچه‌های جانماز اعیان و اشراف پهن نمی‌شد، زیرا متوجه شده بودند رضا برخلاف قاجارها میل دارد ایران را به درجه ممالک پیشرفته اروپایی برساند و بساط این‌گونه تظاهرات مذهبی را جمع‌آوری نماید. برخلاف اعیان و اشراف و کسبه و تجار و مردم معمولی و طبقات عوام مساجد را پر می‌کردند.

بعدها که حکومت قدرت و قوام زیادتری پیدا کرد اظهار داشت که می‌خواهد جلوی این آخوندبازی‌ها را بگیرد. در اینجا رضا سیاست مخصوصی را به کار بست و دستور داد تا توپ افطار و سحر را بی‌ترتیب و نامنظم درکنند! بی‌ترتیبی در ساعات توپ افطار و سحر به این صورت بود که توپ افطار را نیم ساعت بعد از مغرب و توپ سحر را یکی دو ساعت جلوتر از طلوع فجر می‌انداختند و با این یک تیر دو نشانه زدند! اولاً عامه را که ساعت نداشتند به واسطه درازی ساعات روزه از روزه‌داری بری می‌کردند و ثانیاً اشخاص ساعت‌دار را که بدون توپ هم می‌توانستند موقع خوردن و نخوردن را تشخیص بدهند به توپ افطار و سحر بی‌اعتماد می‌ساختند تا جایی که اکثراً خواستار آن شدند شلیک توپها متوقف و توپها جمع‌آوری شوند![1]

[1]- خاطرات تاج‌الملوک (ملکه پهلوی)، تهران: نشر به‌آفرین، ۱۳۸۰، صفحه ۲۴۱.
منبع : باشگاه خبرنگاران/ 



ادامه مطلب


[ شنبه 21 اسفند 1395  ] [ 10:32 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(1) ]

يا نماز يا گناه

يا نماز يا گناه

http://uupload.ir/files/0a2m_1.jpg

چگونه ممكن است كسي روزها نماز بخواند و شب‌ها دزدي كند؟! مگر قرآن نفرموده است كه «وَ أَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَي عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ لَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ؛ نماز بگزار كه نماز تو را از زشتي‌ها بازمي‌دارد و ياد بزرگ خدا است. و خدا مي‌داند كه شما چه مي‌كنيد؟» چرا نماز، اين مرد را از زشتي بازنمي‌دارد؟ چرا هم نماز مي‌خواند و هم دزدي مي‌كند؟

خبر را به گوش پيامبر(صلی الله علیه و آله) رساندند. فرمود: «او به‌زودي، يكي را ترك خواهد كرد. يا نماز را يا دزدي را.»

چندي گذشت. روزي مسلمانان، آن مرد را ديدند كه در مسجد نشسته است و خدا را عبادت مي‌كند، اما سخت رنجور و نحيف شده است. پرسيدند: تو را اين‌گونه نديده بوديم. آيا بيمار شده‌اي؟

 گفت: نه. من از هر چه زشتي و گناه است توبه كرده‌ام، و آنچه از مردم ربوده‌ام، بازگردانده‌ام. اكنون نيز خود را كيفر مي‌دهم تا گوشت‌هايي كه به‌حرام در بدنم روييده است، آب شود.

--------------------

رضا بابايي ؛ نماز در حكايت‌ها و داستان‌ها ؛ ص 55

سوره عنكبوت، آية 45.

بحار الانوار، ج82، ص58.




ادامه مطلب


[ شنبه 21 اسفند 1395  ] [ 5:58 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]