صدور جواز در تاخير نماز اول وقت!
صدور جواز در تاخير نماز اول وقت!
در روايات بسياري توصيه به اقامه نماز اول شدهايم اما اين دستور اهل بيت(عليهم السلام) استثنائاتي دارد كه آنها را ذكر ميكنيم.
1. کسي که نافله ظهر و نماز عصر ميخواند به اندازه خواندن نافله، نماز ظهر و عصر را به تاخير بيندازد و الا اگر نافله نميخواند اول وقت افضل است.
2. کساني که شب عيد قربان از عرفه به مشعر الحرام ميروند مستحب است نماز مغرب و عشا را به تاخير بيندازند و در مشعرالحرام بخوانند.
3. بهتر است نماز عشا را قدري به تاخير بيندازي تا قرمزي سمت مغرب برطرف شود.
4. زن مستحاضه نماز ظهر و نماز مغرب را تا آخر وقت فضيلت آنها به تاخير بيندازد تا با يک غسل بتواند آنها را با عصر و عشا بخواند.
5. کسي که چهار رکعت از نافله نماز شب را خوانده وقت اذان صبح ميشود مستحب است نماز صبح را به تاخير بيندازد تا نماز شب را کامل کند.
6. روزهداري که ضعف بر او غلبه کرده باشد يا جمعي منتظر او باشند بهتر است نماز را تا بعد از افطار به تاخير اندازد.
7. کسي که يقين به داخل شدن وقت نماز ندارد بايد آنقدر صبر کند تا يقين به وقت نماز پيدا کند.
8. کسي که در حال خودداري از بول و غائط است؛ مکروه است نماز بخواند لذا تا پس از قضاي حاجت نماز را به تاخير بيندازد.
9. کسي که به خاطر نداشتن آب بايد تيمم کند اگر اميدِ پيدا کردن آب دارد بايد نماز را تا آخر وقت به تاخير بيندازد.
10. کسي که نميتواند بول و غائط خود را نگهداري کند نماز ظهر و نماز مغرب را به تاخير بيندازد تا با عصر و عشا با هم بخواند.
11. زني که بچه شير ميدهد و جز يک لباس پاک بيشتر ندارد نماز ظهر و عصر را به تاخير مياندازد تا نزديک غروب، تا چهار نماز(ظهر و عصر و مغرب و عشا) را با هم بخواند.
12. کسي که نافله صبح ميخواند مستحب است نماز صبح را به تاخير بيندازد تا نافله صبح را بخواند.
13. مسافري که ميداند پيش از قضا شدن نماز ظهر و عصرش به وطن ميرود، بهتر است نماز ظهر و عصر را به تاخير بيندازد تا در وطن تمام بخواند.
14. مسافري که ميداند تا چند لحظه ديگر به جايي ميرسد که براي نماز مناسبتر است بهتر است نماز را به تاخير بيندازد تا در جاي مناسب نماز بخواند.
15. امام جماعتي که منتظر ماموم، يا مامومي که منتظر امام جماعت است مستحب است نماز را تا رسيدن امام يا ماموم به تاخير بيندازد.
16. جايي که اگر نماز را به تاخير بيندازد به مکان شريفي(مثلا مسجدي يا حرم امام يا امام زادهاي) ميرسد يا اين که در آن مکان حضور قلب بهتري پيدا ميکند مستحب است به تاخير بيندازد.
17. به تاخير انداختن نماز اول وقت به خاطر رسيدگي به حاجت و نياز مومني.
منابع:
- رساله توضيح المسائل امام خميني
- برگرفته از رواياتي در بحارالانوار، ج 83 .
ادامه مطلب
نمازهایتان را در بهترین و با فضلیتترین اوقات آنها بجا آورید
نمازهایتان را در بهترین و با فضلیتترین اوقات آنها بجا آورید
آیت الله قاضی (ره): شما را سفارش میكنم به اینكه نمازهایتان را در بهترین و با فضلیتترین اوقات آنها بجا آورید و آن نمازها با نوافل 51 ركعت است،پس اگر نتوانستید، 44 ركعت بخوانید و اگر مشغلههای دنیوی نگذاشت آنها را به جا آورید حداقل نماز أوابین را بخوانید. (نماز اهل انابه و توبه، هشت ركعت هنگام زوال)[1]
[1] . اسوه عارفان ـ (گفتهها و ناگفتهها درباره مرحوم سید علی آقا قاضی) ـ ص 137 ـ (صادق حسن زاده ـ محمود طیار مراغی) انتشارات مؤمنین، اول / 1378)
ادامه مطلب
اگر میخواهید بركاتی نصیبتان شود
اگر میخواهید بركاتی نصیبتان شود
آیت الله العظمی بهاء الدینی(ره): «اگر میخواهید بركاتی نصیبتان شود نماز اول وقت بخوانید.»[1]
[1] . حیات عارفانهی فرزانگان ـ ص 26.
ادامه مطلب
چهار وقت براي تسبيح پروردگار بيان شده
چهار وقت براي تسبيح پروردگار بيان شده
فسبحان الله حين تمسون و حين تصبحون.
و له الحمد في السّموات و الارض و عشيّاً و حين تظهرون.
منزه است خداوند به هنگامي كه شام ميكنيد و صبح ميكنيد.
و حمد و ستايش مخصوص اوست در آسمان و زمين، و تسبيح و تنزيه براي اوست به هنگام عصر و هنگامي كه ظهر ميكنيد.
«روم ، 17»
از اين كه خداوند براي تسبيح اوقات مذكور را مخصوصاً ياد نموده براي آن است كه اوقات تجديد نعمت پروردگار بوده و نعمتي چون روز تمام گشته و با غروب آفتاب شب كه زمان آسايش است سر رسيده و بر اساس وقتي كه مؤمنين از دنيا فارق شده و در آخرت وارد بهشت پروردگار ميشوند به هنگام اين انتقال حمد پروردگار و تسبيح او مينمايند (و آخر دعواهم ان الحمد لله ربّ العالمين).
و بعضي گويند آيه مذكور دلالت بر اوقات نمازهاي پنجگانه دارد زيرا (حين تمسون) بر نماز مغرب و عشاء (حين تصبحون) بر نماز صبح و عشاء بر نماز عصر و (حين تظهرون) بر نماز ظهر دلالت مينمايد.
و البتّه اين تفسير بهتر و با اوقات نماز كه وقت ذكر است مناسبتر به نظر ميرسد.[1]
و حمد و ستايش مخصوص ذات پاك او است در آسمان و زمين، و منزّه است به هنگام عصر، و هنگامي كه وارد ظهر ميشويد (و له الحمد في السموات و الارض و عشياًَ و حين تظهرون).
به اين ترتيب در اين دو آيه چهار وقت براي تسبيح پروردگار بيان شده: آغاز شب (حين تمسون).
طلوع صبح «و حين تصبحون».
عصرگاهان (و عشيا).
و به هنگام زوال ظهر (و حين تظهرون).[2]
امّا حمد از نظر مكان تعميم يافته و پهنه آسمان و زمين را شامل شده است.
ذكر اين چهار وقت در آيات فوق ممكن است كنايه از دوام و هميشگي تسبيح باشد، چنان كه در فارسي ميگوييم هر صبح و شام از فلان كس مراقبت كن (يعني هميشه و در هر زمان).
اين احتمال نيز از ناحيه بعضي از مفسران اظهار شده است كه اوقات چهارگانه فوق اشاره به وقتهاي نماز است، ولي اين سؤال را پاسخ نگفتهاند كه چرا به جاي پنج وقت تنها از چهار وقت سخن گفته است (و از وقت عشا سخني به ميان نيامده).
ولي ممكن است پاسخ داده شود كه چون وقت نماز مغرب و عشاء نسبتاً به هم نزديك است، و فاصله ميان آن دو در حدود يك الي يكساعت و نيم ميباشد هر دو يكجا آمده است، در حالي كه فاصله وقت فضيلت ظهر و عصر نسبتاً زياد و چند ساعت است.
امّا اگر تسبيح و حمد را به معني وسيع كلمه در آيات فوق بگيريم محدود به نمازهاي پنجگانه نخواهد شد، هر چند اين نمازها از مصداقهاي روشن آن است.[3]
در تفسير الميزان آمده:
از اين حمد و تسبيح چند نكته به دست ميآيد: اوّل اين كه تسبيح و تحميد در آيه شريفه انشائي، و از ناحيه خود خداي تعالي است، نه اين كه بخواهد خبر دهد از تسبيح تحميد ديگران، و يا براي ديگران انشاء كرده باشد، تا معنا (قولوا سبحان الله، و قولوا الحمد الله) (خدا را تسبيح و تحميد كنيد) باشد.
ـ و اين اوّلين بار نيست كه خدا خود را تسبيح و تحميد گفته، بلكه در كلام مجيدش مكرر آمده.
ـ نكته دوم اين كه مراد به تسبيح و تحميد معناي مطلق آن است، نه نمازهاي واجب روزانه، كه بيشتر مفسرين كه كلمه (بگوييم) را در تقدير گرفتهاند پنداشتهاند و گفتهاند معناي آيه اين است كه بگوييد «سبحان الله و الحمد لله».
ـ صبح و عصر مخصوص تسبيح و سماوات و ارض و ظهر و شب مخصوص حمد شود. بلكه همه اين اوقات مخصوص تسبيح، و همه مكانهاي مخصوص حمد است.[4]
[1] . مجمع البيان، ج 8، ص 465.
[2] . توجّه داشته باشيد كه «عشياً» و «حين تظهرون» عطف بر «حين تمسون» است و به موضوع تسبيح باز ميگردد.
[3] . تفسير نمونه، ج 16، ص 383.
[4] . تفسير الميزان، ج 16، ص 255.
ادامه مطلب