ثواب خواندن نماز شب
ثواب خواندن نماز شب
1. امام صادق علیه السلام فرمودند: نماز شب بخوانید که روش پیامبر شما، عادت صالحان قبل از شما و از بین برنده بیماریهاى بدن شماست .
2. راوى مى گوید: شنیدم که امام صادق علیه السلام فرمودند: ممکن است بنده اى شبانگاه از خواب برخیزد، در حالى که (از شدت خواب آلودگى ) چانه اش روى سینه اش افتاده و به چپ و راست مایل مى شود . در چنین حالى بدون اشک و تردید خداوند به درهاى زمین و آسماندستور مى دهد و آنها براى او گشوده مى گردند. سپس به فرشتگان مى گوید: به بنده من بنگرید که به خاطر تقرب به من و به خاطر عملى که آن را بر او واجب نکرده ام ، چه سختیهایى را تحمل مى کند و امیدوار به سه چیز از جانب من مى باشد؛ گناهى که آن را ببخشم ؛ توبه جدیدى که نصیب او سازم ، یا روزى او را زیاد کنم . من نیز شما فرشتگانم را گواه مى گیرم که همه آنها را به او عطا نمودم .
3. امام صادق علیه السلام فرمودند: نماز شب ، چهره را نیکو، اخلاق را خوب ، بدن را خوشبو، روزى را زیاد، و قرض را ادا نموده ، و غصه را از بین برده و چشم را جلا مى دهد.
4. امام صادق علیه السلام فرمودند: ممکن است مردى دروغ بگوید و بدون تردید به خاطر همین از رزق خود محروم مى شود.
عرض کردم : چگونه از رزق محروم مى شود؟
فرمودند: ابتدا از نماز شب محروم مى شود و هنگامى که از نماز شب محروم شد، از روزى محروم مى شود.
کتاب : ثواب الاعمال و عقاب الاعمال
نویسنده: شیخ صدوق
ادامه مطلب
نماز شب و اشک شبانه

خانم صدیقه مصطفوی (دختر امام( قدّس سرّه )) میگوید: یادم میآید از دوران کودکی کم خواب بودم، چندین بار نیمه شب بیدار میشدم و مکرر نماز شب آقا را میدیدم. از خود میپرسیدم: چرا آقا در هنگام شب این قدر گریه میکند. خیلی از شبها مهتاب بود و در پرتو روشنایی آن اشک چشم آقا را مشاهده میکردم و این وضع برای من که طفلی بیش نبودم، شگفتآور بود. در دورانی هم که به نجف میرفتم و بچههای کوچک داشتم و شبها بیدار میشدم، آقا در اتاقش که رو به روی محل اقامت ما بود، در ایوان کوچکی نماز میخواند و من احساس میکردم برای اینکه صدایش را نشنوم، گریه شبش را با بلندگویی که مناجات پخش میکرد، تطبیق میداد. من چون بیدار بودم، صدای گریه آقا را میشنیدم.[1]
حجت الاسلام و المسلمین حسن ثقفی گفته است: هنگامی که امام برای اقامه نماز شب برمیخواست، مقید بود که بیسر و صدا باشد. یادم هست در پاریس دو اتاق کوچک بود و من که آنجا میخوابیدم، میدیدم امام خیلی آهسته و واقعاً مثل یک سایه برمیخاست و بدون سروصدا وضو میگرفت و نماز شب را برپا میداشت. برخی از خویشاوندان که از پانزده سالگی با امام بودهاند، گفتهاند از دوران نوجوانی که با امام خمینی بودیم، آقا یک چراغ موشی کوچک میگرفت و برای اینکه هیچ کس بیدار نشود به یک قسمت دیگر میرفت و نماز شب میخواند. همسر امام ( رحمه الله ) میگوید: تا حالا نشده که من از نماز شب ایشان بیدار شوم. چون چراغ را مطلقاً روشن نمیکرد، حتی چراغ دستشویی را روشن نمیگذاشت تا کسی بیدار نشود. هنگام وضوی نماز شب یک ابر زیر شیر آب میگذاشت تا صدای چکه و ریزش آب موجب بیدار شدن کسی نگردد.[2]
آیت الله سید مصطفی خوانساری هم صحنهای از عبادت امام را اینگونه نقل کردهاست: یک سال در قم برف زیادی آمده بود و سیل، نصف این شهر را خراب کرده بود. در همان وضع و با آن شدت سرما و یخ بندان، امام نیمههای شب از مدرسه دارالشفاء به مدرسه فیضیه میآمد و به هر زحمتی بود، یخ حوض مدرسه را میشکست و وضو میگرفت و زیر مَدْرَس میرفت و در تاریکی مشغول نماز شب میشد. حال چه حس و حالی داشت، نمیتوانم بازگو کنم. با یک سرور و شادی نماز شب را به جا میآورد و هنگام اذان میآمد، مسجد بالاسر و پشت سر آیت الله حاج میرزا جواد ملکی به نماز میایستاد و بعد برمیگشت و مشغول مباحثاتش میشد.[3]
حتی در شب پرواز سرنوشت ساز دوازدهم بهمن 1357، این برنامه امام ترک نشد. یکی از همراهان امام که در هواپیما بود، نقل میکند، به احترام آقا طبقه بالای هواپیما را اختصاص به امام دادند تا در آنجا استراحت کند و کسی مزاحمش نباشد. من جسارت کردم و گفتم بروم ببینم آقا در چه حالی است. وقتی به طبقه بالا رفتم، دیدم آقا مشغول نماز هست، در حالی که اشک میریزد.[4]
[1] مجله سروش، ش 476، تیرماه 1368، ص 87.
[2] ستوده، پا به پای آفتاب، ج 1، ص 157.
[3] مجله حوزه، ش 32، ص 52.
[4] پا به پای آفتاب، ج 2، ص 243.
ادامه مطلب
حضرت على (ع ) نماز شب
حضرت على (ع ) نماز شب
قال على - علیه السلام -
حضرت على (ع ) فرمود: از روزى که شنیدم پیامبر اسلام (ص ) فرمود: ((نماز شب نور))هیچگاه آن را ترک نکردم ابن کواء از حضرت پرسید: حتى در لیلة الهریر (شب عملیات جنگ صفین ) امام على (ع ) فرمود: حتى در لیلة الهریر.
(بحارالانوار ج 40، ص 17).
ادامه مطلب
دستور خداوند برای مقدار شب زنده داری
دستور خداوند برای مقدار شب زنده داری
این «قم اللیل الا قلیلا» (بپاخیز شب را مگر کمی)، که خطاب به پیامبر (ص)است، در آیه بعد بیشتر توضیح داده شده است. بپاخیز مگر کمی، چگونه؟ کمی ازشب، نسبت به نوع کاری که می خواهد صورت بگیرد، خیلی متفاوت است. یک وقت مااز اول شب تا آخر شب را حساب می کنیم می گوییم از اول غروب تا اول طلوع صبح. بعد بگوییم کم یا زیاد؟ اگر از نصف کمتر باشد کم است، اگر نصف باشد برابر است و اگر بیشتر باشد، دیگر قلیل هم نمی شود گفت، باید گفت کثیر و یکوقت نسبت به زمان خوابیدن در نظر می گیریم، به حسب آنچه که معمولا مردم میخوابند. چون معمولا مردم مثلا هفت ساعت در شب می خوابند اگر کسی پنج ساعت بخوابد می گویند شب کم خوابید، یعنی نسبت به آنچه که دیگران می خوابند او کم خوابید.
آیه بعد موضوع را توضیح می دهد که ''قم اللیل الا قلیلا'' یعنی چه؟ می فرماید: نصفه یعنی منظور از این دستور که «شب را بپاخیز مگر کمی از شب را»، این است که نیمی از شب را بپاخیز. ''او انقص منهقلیلا'' یعنی این مقدار یک حد مشخص و معینی که به اصطلاح معروف مو، لای درزش نرود نیست، مقصود آن حدود است: ''نصفه او انقص منه قلیلا'' نصف آن یا چیزی از نصف کمتر. او زد ''علیه''؛ یا چیزی از نصف بیشتر. پس کأنه این جور می شود که در حدود نیمی از شب را بپاخیز و نخواب. ''قم اللیل الا قلیلا ''که توضیحش آیه بعد است: نصفه او انقص منه قلیلا او زد علیه، نیمی از آن یا از نیم چیزی کمتر یا چیزی بیشتر.
منـابـع
مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن 10- صفحه 15-14
ادامه مطلب