اهمیتی که قرآن برای تهجد قائل است!

اهمیتی که قرآن برای تهجد قائل است!

http://file.tebyan.net/a433b6090c/43327619205092465883_thumb.png
 

عزّت و شرف مۆمن، در نماز شب است. وجود مبارک پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به حضرت امیر(علیه السلام) بسیار به خواندن نماز شب سفارش کرده است: «و علیک بصلاة اللیل و علیک بصلاة اللیل و علیک بصلاة اللیل» همین تکرار، خود نشان دهنده اهمیت نماز شب است.

عظمت شب بیداری

در عظمت و اهمیّت تهجّد(1) و شب بیداری همین بس که خداوند متعال، آیاتی چند از کلام الله مجید را به آن اختصاص داده است. دسته ای از این آیات از این قرارند:

1.«وَ مِنَ الَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّكَ عَسَی أَن یَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَاماً مَّحمُوداً»(2) و پاسى از شب را بیدار باش و تهجّد و عبادت كن، و این وظیفه‏اى افزون براى توست، باشد كه پروردگارت تو را به مقامى محمود و پسندیده برانگیزد.

2.در سوره مباركه «مزّمل» بلافاصله بعد از «بسم الله الرّحمن الرّحیم» آمده است : «یَا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ» «قُمِ اللَّیْلَ إِلَّا قَلِیلاً» «نِصْفَهُ أَوِ انقُصْ مِنْهُ قَلِیلاً » (3): اى كسى كه خود را به جامه‏ات پیچیده‏اى (یا اى كسى كه بردارنده بار گران «نبوّت و پیغمبرى» هستى(؛ در همه شب (براى عبادت و بندگى از جاى) برخیز؛ مگر اندكى (از شب) را كه آن نصف و نیمه شب است، یا از آن نصف اندكى را كم كن (كه آن ثلث یک شب باشد).

3.سوره ی«سجده» آیه پانزده، سخن از مردان الهی است؛ كسانی‌ كه خیلی به رختخواب نمی چسبند: «تَتَجَافَی جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَطَمَعاً»: پهلوهاى ایشان (مۆمنین)، از خوابگاهها دور می شود (نیمه شب را نمی خوابند و به نماز مشغول می شوند)؛ در حالى كه پروردگارشان را از روى ترس (از عذاب و كیفر او) و از روى طمع امید (برحمتش) می خوانند.

4. عبدالله‌بن‌سنان از وجود مبارک امام صادق (علیه السلام) سۆال می‌كند: منظور از «سِیَماهُمْ فِی وُجُوهِهِم مِنْ أَثَرِ السُّجُود» (4) چیست؟ حضرت فرمود: یعنی بیداری، این بیداری در نماز است كه مربوط به نماز شب است.

5.از امام باقر (علیه السلام) پرسیدند : «آنَاءَ اللَّیْلِ سَاجِداً وَقَائِماً یَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَیَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ» (5) یعنی چه؟  حضرت فرمود : یعنی نماز شب (6)

بعضی می‌گویند؛ من هر چه می‌خواهم چشمم را كنترل كنم یا گوشم را كنترل كنم یا زبانم را كنترل كنم؛ نمی‌توانم. آن ها راست می‌گویند؛ برای این كه آزاد نیستند. گناه، هستِ ما را به بند می‌كشد. این بندها، جز با استغفار و توبه باز نمی شوند.

6.یكی از اسامی روز قیامت، تغابن است :«یَوْمَ یَجْمَعُكُمْ لِیَوْمِ الْجَمْعِ ذلِكَ یَوْمُ التَّغَابُنِ» (7) : روزى كه شما را براى روز گردآورى، گرد مى‏آورد، آن [روز]، روز حسرت [خوردن‏] است. وجود مبارک امام صادق(سلام الله علیه) به سلیمان دیلمی فرمود: «یا سلیمان لا تدع قیام اللیل» نماز شب را فراموش نكن «فإنّ المغبون مَن حُرِم قیام اللیل» (8) اگر نماز شب را فراموش كردی؛ مغبون می‌شوی و حسرت خواهی خورد.

به نماز شب خوان ها چه می‌دهند؟

دعاهای ما برابر با معرفت و میزان درک ماست. آرزوهای متعالی و معنوی ما از خداوند سبحان، در عاقبت بخیری و سعادت منتهی می شود. امّا چیزهای دیگری هم هست كه ما نگفتیم. آن ها را خداوند سبحان، به نماز شب خوان ها می‌دهند. برای او چیزهای است كه اصلاً كسی نشنیده و نمونه‌هایش را هم در دنیا ندیده و به ذهن كسی نمی‌آید. «فَلاَ تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِیَ لَهُم مِن قُرَّةٍ أَعْیُنٍ» : هیچ كس نمى‏داند چه چیز از آنچه روشنى‏بخش دیدگان است به [پاداش‏] آنچه انجام مى‏دادند؛ براى آنان پنهان شده است.(9)

چرا نماز شب این‌قدر با اهمیّت است؟

برای این كه در نیمه شب، همه آرمیده اند و تو میمانی و خدای خودت. گفتگوها و شنیدن ها و دیدن ها و خوردن ها و مطالعه‌های عادی و درس و بحث و این ها همه برای روز است : «إِنَّ لَكَ فِی النَّهَارِ سَبْحاً طَوِیلاً» (10) : چون تو در روز دوندگى و مشاغل بسیار دارى. اما شب برای عبادت است. شب را بگذار برای خودت و خدایت. در شب، چون محیط آرام است؛ آدمی می‌فهمد که چه می گوید. سر و صدایی نیست مگر صدای «یا الله» «یا الله» خودِ او، بیگانه‌ای نیست مگر ناله های عاشقانه او، به شرط اینكه كسی، آن مشاغل روز را به همراه نداشته باشد.

اگر كسی با همان درگیری های روزانه خوابید؛ خوابهای پریشان می بیند. بر فرض توفیقی پیدا كرد و نماز شبی خواند؛ در نماز شب نیز این درگیری ها، او را رها نمی کنند. امّا اگر این ها را کنار گذاشت؛ جزء آن هایی می شود که «رِجالٌ لا تُلْهیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إیتاءِ الزَّكاة» (11) : مردانى هستند كه تجارت و معامله، از یاد خدا و نماز خواندن و زكات دادن غافلشان نمى‏كند. چنین کسانی لایق دریافت چیزهایی هستند كه اصلاً كسی نشنیده و به ذهن كسی نمی‌آید.

گناه نکن تا نماز شب خوان شوی

وجود مبارک امام صادق(سلام الله علیه) فرمودند: كسی که یک دروغ می‌گوید؛ از نماز شب محروم می‌شود. این‌ چنین نیست كه این لطف الهی، در هر قلبی بتابد. همانطور که روایت شده كه فرشته‌ها، در خانه ای که سگ و یا عکس آن باشد داخل نمی شوند؛ اگر كسی خدای ناكرده، اوصاف زشت در او باشد؛ آنجا فرشته حضور ندارد. مردی به نزد امیرالمۆمنین آمد و گفت : من از نماز شب محروم شدم؛ چكار كنم؟ راهش چیست؟ (12) حضرت فرمود: بیا این دست و پایت را باز كن؛ گناهِ تو، تو را بسته.

وجود مبارك امام صادق(سلام الله علیه) فرمودند: كسی که یك دروغ می‌گوید؛ از نماز شب محروم می‌شود

بعضی می‌گویند؛ من هر چه می‌خواهم چشمم را كنترل كنم یا گوشم را كنترل كنم یا زبانم را كنترل كنم؛ نمی‌توانم. آن ها راست می‌گویند؛ برای این كه آزاد نیستند. گناه، هستِ ما را به بند می‌كشد. این بندها، جز با استغفار و توبه باز نمی شوند.

زین پس بیاییم در کنار تلاش در ترک گناهان، سرِ شب، با شکم سبک و با وضو به رختخواب برویم. سپس با خواندن سه مرتبه سوره مبارکه توحید، که برابر یک ختم قرآن است بخوابیم. هنگام خواب روح ما به امانت، نزد خدا می رود. بیاییم طاهر و پاک در محضرش حضور یابیم. اگر می خواهید که ساعت خاصّی، مثلاً حدود یک ربع قبل از نماز صبح (به اندازه خواندن نماز شب)، از خواب بیدار شویم؛ این آیه شریفه را قبل خواب بخوانیم : «قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ یُوحى‏ إِلَیَّ أَنَّما إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَمَنْ كانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً» (13). کافیست تنها یک بار امتحان کنیم.

الهی بحق محمّدٍ و آله الطّاهرین صلوات الله علیهم اجمعین، ما را از نماز شب خوان های با بصیرت خود قرار بده و آن نعمت هایی را که هیچ کس ندیده و به ذهن کسی نرسیده به ما عنایت فرما. اللهمّ صلّ علی محمّدٍ و آل محمّد و عجّل فی فرج مولانا صاحب الزّمان

«و الحمد لله ربّ العالمین»

پی نوشت ها:

1.به کسی كه قبلاً خوابیده بود و برخاست می‌گویند «هَجَد»

2.سوره اسراء، آیه 79.

3.سوره مزمل آیات 1 تا 3.

4.سوره فتح آیه ی29.

5.سوره زمر آیه ی9.

6.وسائل الشیعه ج8 ص156.

7. سوره ی تغابن آیه ی9.

8. وسائل‌الشیعه ج8 ص160.

9. تفسیر آیه الله جوادی آملی ذیل آیه 79 سوره مبارکه اسراء.

10.سوره مزمل آیه ی7.

11.سوره نور، آیه 37.

12.التوحید ص97 وسائل‌الشیعه ج8 ص161.

13.سوره کهف، آیه 110.


ادامه مطلب


[ پنج شنبه 2 اردیبهشت 1395  ] [ 6:10 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

رازهای شب‌خیزی در ماه رمضان

رازهای شب‌خیزی در ماه رمضان

95240763436487335156.jpg;

هم‌کلامی ‌‌با پروردگار عالم یعنی خدا حرف می‌زند و تو هم جواب می‌دهی و یا تو حرف می‌زنی و پروردگارعالم جواب می‌دهد.

شب خیزی و هم‌کلامی‌‌ با حضرت حقّ!

در این ماهی که همه اسماء و صفات است، لیلش افضل از همه ایّام است. پروردگار عالم به واسطه ماه مبارک رمضان می‌خواهد ما اهل لیل و شب‌خیزی باشیم.

گرچه هیچ کس آن الله‌ایی که «لا تأخذه سنه و لا نوم» نمی‌شود امّا آن ولیّ خدا، آن مرد الهی، سلطان‌العارفین، سلطان‌آبادی بزرگ(اعلی اللّه مقامه الشّریف) یک تعبیر بسیار زیبایی را برای اتّصال بندگان به ذوالجلال و الاکرام تبیین فرمودند که نکته ظریف و لطیفی است. آن عارف بالله فرمودند: ما می دانیم فقط پروردگار عالم «لا تأخذه سنه و لا نوم» است، امّا از طرفی خودش می‌خواهد خلیفه‌اش هم مثل (یا مَثَل) خودش شود و آن این است که او هم اهل لیل شود.

البته بشر نیاز به خواب دارد. ما کجا و پروردگار عالم کجا! امّا خدای متعال دوست دارد به بندگانش شمّ‌های از آن حالات شب‌خیزان عالم را مرحمت کند.

لذا جالب است موقعی به هم کلامی‌‌ با ذوالجلال و الاکرام نائل می‌شویم که اهل شب باشیم. موسی نبی(علی نبیّنا و آله و علیه الصّلاة و السّلام) که پروردگار عالم او را کلیم قرار داد، کلیم‌الله بود و سخن پروردگارعالم را می شنید و با او سخن می گفت، به تعبیری دیگر موسی(علی نبیّنا و آله و علیه الصّلاة و السّلام) هم کلام با خداست و این حرف بزرگی است.

آیا تا به حال به این معنا توجّه کردیم که هم‌کلامی ‌‌با خدا یعنی چه؟!

ابوالعرفا(اعلی اللّه مقامه الشّریف) می فرمودند: هم‌کلامی ‌‌با پروردگار عالم یعنی خدا حرف می‌زند و تو هم جواب می‌دهی و یا تو حرف می‌زنی و پروردگارعالم جواب می‌دهد.

موسی کلیم(علی نبیّنا و آله و علیه الصّلاة و السّلام) موقعی کلیم شد که اهل لیل بود، لذا بارها در مورد حالات اولیاء الهی و شب‌خیزان عالم شنیده‌ایم که آنها حتّی خواب را بر خود حرام می‌کردند. ساعت به ساعت بلند می‌شدند؛ یعنی تا می‌آمد خوابشان برود، بلند می‌شدند، وضو می‌گرفتند، دو رکعت نماز می‌خواندند و مناجاتی با پروردگار عالم داشتند و دو مرتبه می‌خوابیدند. بعد تا یک ساعتی نشده، مجدّداً بلند می‌شدند و به دعا، نماز و مناجات با پروردگار عالم مشغول می‌شدند و دو مرتبه می‌خوابیدند.

گرچه این کار می‌شود و شدنی است امّا تمرین می‌خواهد. هر کس بگوید نمی‌توانم، این وسوسه شیطان ملعون و نفس است؛ یعنی خودش را در اختیار شیطان قرار داده است.

اولیاء خدا و مردان الهی این حال را داشتند. آنها از یک طرف می‌دانند که بدن نیاز به خواب دارد امّا از طرفی نمی‌خواهند خواب باشد، می‌خواهند خلیفةالله باشند.

حضرات معصومین(علیهم صلوات المصلّین) فرمودند: شما فقط به ما خدا نگویید؛ یعنی هرچه غیر خدایی بگویید، می‌توانیم و ما فقط خدا نیستیم.

اصلاً می‌دانید چرا غیبت حرام است؟ یکی از دلایل حرام بودن غیبت این است که آن، حرف دیگری است. پروردگار عالم می‌گوید در بساط منی، حرف دیگری را میزنی؟! حرف خودمان را بزن. به تعبیر بسیار عامیانه پروردگار عالم می‌گوید: خودمان را عشق است! اگر بنده من هستی، چرا حرف دیگری را میزنی؟!

شب‌خیزی؛ راه بیداری از خواب غفلت

باید قدر بدانیم و بدانیم اوج ماه مبارک رمضان و این ضیافت و مهمانی خدا این است که پروردگار عالم می‌خواهد انسان را به آن‌ جایی برساند که هرچه را که از اسماء و صفات خودش هست، در او متجلّی کند و مهم‌تر از همه این که خود نمی‌خوابد، لذا دوست ندارد بنده‌اش هم بخوابد.

در مثال مناقشه نیست. یکی از اولیاء(رحمة اللّه علیه) نکته قشنگی را تبییین می‌فرمودند. می‌فرمودند: وقتی بچّه زیاد بخوابد، مادر نگران می‌شود. خیلی دوست دارد سکوت باشد و بچّه‌اش بخوابد امّا وقتی زیاد خوابید، دیگر نگران است. یک طوری می‌رود بچّه را بیدار میکند و از این که بچّه‌اش شیر نخورده، ناراحت است. حتّی اگر شیر هم خورده و خوابیده باشد امّا بیش از حد بخوابد، چون خواب بچّه‌اش را می‌داند چقدر است، ده دقیقه، بیست دقیقه، نیم ساعت، اضافه که شد، دیگر نگران می‌شود.

پروردگار عالم نگران است که این خواب‌های ظاهری، ما را به خواب‌های دیگری نکشاند. برای همین، خدا مانع همین خواب‌ها هم می‌شود.

چند شب‌ها خواب را گشتی اسیر           یک شبی بیدار باش، دولت بگیر

پروردگار عالم می‌خواهد ما را بیدار کند. می‌گوید: در این بیداری می‌خواهم چیزی به تو بدهم که به آن‌هایی که خوابند، نمی‌دهم.

شاید یکی از راه‌های بیداری از خواب غفلت این است که از این خواب‌های ظاهری، از همین خوابی که نیاز بدن است، بیدار شویم. شاید پروردگار عالم می‌خواهد با همین شب‌خیزی‌های ماه مبارک رمضان، ما را از خواب غفلت بیدار کند؛ یعنی این بیداری ظاهری زمینه‌ساز است برای بیداری از خواب غفلت و نکته مهمّش این است که از خواب غفلت بیدار شویم.

همه مطالب پروردگار عالم حکمت دارد. عرض کردیم در عالم چیزی نیست که بی‌حکمت باشد. ولو مثلی که خدا به یک پشه می‌زند که در قرآن می‌فرماید: «بَعُوضَةً فَما فَوْقَها»، در همه اینها حکمت و علم است. چرا خدا می‌خواهد ما شب‌ها بیدار باشیم؟ چون به خواب غفلت نرویم و إلّا مگر خدا مثلاً تنهاست؟!

حالات مستی و راستی را دریابید!

حالات شب اینگونه است، حالات مستی و راستی است. یک چیزهایی است که اولیاء تبیین می‌کنند امّا ما نمی‌فهمیم. البته عیبی هم ندارد. وقتی امام(اعلی اللّه مقامه الشّریف) به آیت‌الله العظمی‌‌شاه آبادی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) فرمودند: بازاری‌ها و یک سری آدم‌های عادی‌ایی در مسجد جامع هستند که این صحبت‌هایی را که شما می‌فرمایید، نمی‌فهمند. ایشان فرموده بودند: آقا! بگذار اینها هم یک خورده از این کفریات بشنوند و به گوششان بخورد!

ما نمی‌فهمیم اینها یعنی چه. آنها که می‌فهمیدند، بزرگان بودند. بیان می‌کنم که خودم هیچ نمی‌فهمم، حالا شما هم گاهی بعضی‌هایش را می‌فهمید و بعضی‌هایش هم فقط وصف العیش است که آن هم خودش لطف است. این مصداق همان مطالبی است که بیان شده: ماه مبارک رمضان باید با ماه‌های دیگر فرق کند؛ یعنی حرف‌ها و مطالبش هم باید فرق کند.

چیزی را که نمی‌فهمید، منکر نشوید.

سیصد سال پیش چه کسی همین موبایل، تلفن همراه تصویری و ... را باورش می‌شد، چه کسی فکر می‌کرد مردم در پاره‌های آهن بنشینند و به آسمان بروند؟! اگر کسی هم می‌گفت، می گفتند: این بنده خدا مریض است، خیلی مطالعه کرده سیم‌هایش روی هم افتاده و قاطی کرده و إلّا مگر می‌شود پاره‌های آهن در آسمان برود و آدم هم در آن سوار شود! جاذبه زمین یک پرِکاه را هم به زمین می‌کشاند، چه برسد به یک پاره آهن! آن موقع باور نمی‌کردند امّا حالا شده.

در مطالب معنوی هم خیلی چیزها هست که من و شما نمی‌فهمیم امّا دلالت بر این نیست که وجود ندارد. یکی از خصائص شب‌خیزی این است که چشم ما را در شب باز کنند. صورت ظاهر شب تاریک است امّا می‌گویند: چشمت را در ظلمات باز کن، نور چشم تو ظلمت‌شکن شود و شب را روز کنی - به این تعابیر خوب دقّت کنید، اینها فرمایشات بزرگان است - پروردگار عالم می‌خواهد با شب‌خیزی، چشم ما نورافکن شود و ظلمات و تاریکی‌ها را بدرد.

شاید یکی از راه‌های بیداری از خواب غفلت این است که از این خواب‌های ظاهری، از همین خوابی که نیاز بدن است، بیدار شویم. شاید پروردگار عالم می‌خواهد با همین شب‌خیزی‌های ماه مبارک رمضان، ما را از خواب غفلت بیدار کند؛ یعنی این بیداری ظاهری زمینه‌ساز است برای بیداری از خواب غفلت و نکته مهمّش این است که از خواب غفلت بیدار شویم

لذا این ماه مبارک رمضان است که ما داریم با این حال و هوایی که پروردگار عالم برای ما قرار داده است، به آن ورود پیدا می‌کنیم. البته به ظاهر ورود پیدا کردیم امّا اگر با این مطالب مأنوس شدیم، به حقیقت ورود پیدا می‌کنیم.

دعا؛ حرف زدن بنده با خدا

آن وقت یکی از مطالبی که پروردگار عالم خیلی دوست دارد، حرف زدن با اوست. حالا بلند شدی، می‌خواهی چه کار کنی؟ حرف بزن. خدا دوست دارد حرف دیگری را نزنیم و فقط با خودش باشیم.

اصلاً می‌دانید چرا غیبت حرام است؟

یکی از دلایل حرام بودن غیبت این است که آن، حرف دیگری است. پروردگار عالم می‌گوید در بساط منی، حرف دیگری را میزنی؟! حرف خودمان را بزن. به تعبیر بسیار عامیانه پروردگار عالم می‌گوید: خودمان را عشق است! اگر بنده من هستی، چرا حرف دیگری را میزنی؟!

لذا ضمن این که در این ماه که ماه نزول قرآن است، باید مدام قرآن خوانده می‌شود، از آن طرف دعا را هم نباید فراموش کرد. دعا، قرآن صاعد است که بالا می‌رود. خدا در قالب قرآن با ما صحبت می‌کند و ما هم در قالب دعا با او صحبت می‌کنیم.

لذا در این ماه دعاهای بسیاری داریم، دعاهای سحر، دعاهای روزهای ماه مبارک، دعاهای شب‌های ماه مبارک، دعاهای بعد از فریضه و ... . یک مقدار از این ادعیّه را آن مرد مخلص الهی، آیت‌الله آشیخ عبّاس قمی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) با آن اخلاصش کُدوار بیان کرده و مثلاً گفته سیّدبن‌طاوس در کتاب اقبالش اینطور گفته و می‌توانید به آن مراجعه کنید. آنقدر دعا دارد که گاهی انسان اصلاً وقت نمی‌کند این دعاها را بخواند و وقت کم می‌آورد.

امّا برای این همه آنها را می‌گوید که اگر نتوانستی یک دعایش را بخوانی، یک دعای دیگر بخوانی. اینقدر انسان را تشویق و ترغیب می‌کند که با خدا حرف بزند. پروردگار عالم دوست دارد ما شب‌خیزی و دعا کنیم.


منبع :

بیانات آیت الله قرهی


ادامه مطلب


[ پنج شنبه 2 اردیبهشت 1395  ] [ 6:01 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

سحرخیز باشید كه روزى ها تقسیم مى‌شود

سحرخیز باشید كه روزى ها تقسیم مى‌شود

99774741065785001414.jpg;

آیت الله میرزا جواد تبریزی قبل از اذان صبح بیدار مى‌شدند و به تهجد و عبادت مى‌پرداختند و مى‌فرمودند: «به طلبه ها بگویید سحرخیز باشند كه روزى ها در آن ساعات تقسیم مى‌شود».

طلاب به خصوص طلاب جوان همواره از میرزاى تبریزى سؤال مى‌كردند : " انجام چه كارهایى سبب ترقى انسان به درجات رفیع علمى و معنوى و كسب موفقیت و خدمت به دین را فراهم مى آورد؟ " پاسخ این پرسش را از سیر زندگى فقیه مقدس راحل میرزا جواد تبریزى مى‌توان داد:

یكى از خصایل مرحوم میرزا سحرخیزى بود، ایشان دو ساعت قبل از اذان صبح بیدار مى‌شدند و به تهجد و عبادت مى‌پرداختند و مى‌فرمودند: «به طلبه ها بگویید سحرخیز باشند كه روزى ها در آن ساعات تقسیم مى‌شود». نیمه شب به حرم مطهر حضرت معصومه(سلام الله علیها) مشرف مى‌شدند و آن زمان را جهت ارتباط معنوى با پروردگار، مناجات و توسل به اهل بیت(علیه السلام) اختصاص داده بودند.

این حركت نیمه شب و تهجد ایشان در حرم مطهر یا مسجد امام حسن عسكرى(علیه السلام) خود درسى بزرگ براى دیگران در مسیر عبودیت و نهایت بندگى در ساحت قدسى پروردگار سبحان بود. یكى دیگر از خصوصیات مرحوم میرزا این بود كه واقعاً مانند یك جوان به درس و بحث اهمیت مى‌دادند و اجازه نمى‌دادند كه لحظه‌اى از وقتشان فوت شود.

در طول شبانه روز و تا آخرین لحظات عمر با جدیت درس و بحث داشتند و همواره مى‌فرمودند: «از درس خواندن مأیوس نشوید و در امر تحصیل از خدا كمك بخواهید و اهل بیت(علیه السلام) را واسطه قرار دهید»و مى‌فرمودند :«تا جوان هستید بنیه علمى خود را قوى كنید و نگذارید عمر كه سرمایه اى گران بها مى باشد تلف شود».

یكى دیگر از مواردى كه مرحوم میرزا به آن اهمیت مى‌داد، نظم در كارها و وقت بود؛ به طورى كه خانواده مرحوم میرزا مى‌گفتند: ما از نظم آقا مى‌توانستیم ساعت خود را تنظیم كنیم، برنامه شبانه‌روزى مشخصى داشتند كه به واسطه این برنامه ریزى از وقت خود به نحو احسن و اكمل استفاده مى‌نمودند.

 

توكل مرحوم میرزا در امور، زبانزد بود و همیشه اهل بیت(علیه السلام) را در كارها واسطه قرار مى‌دادند و به طلاب نصیحت مى‌كردند كه به حبل متین اهل بیت(علیه السلام) چنگ بزنید. اگر اهل بیت(علیه السلام) عنایت كنند، امور حل مى‌شود. مى‌فرمود: «آنان وسیله نجات ما در دنیا و آخرت هستند، وسیله‌اى كه خدا ما را به چنگ زدن به حبل متین آنها سفارش نموده و فرمود:«وابتغوا الیه الوسیله» كه مصداق بارزِ (وسیله)، اهل بیت(علیه السلام) هستند».

یكى دیگر از مواردى كه مرحوم میرزا به آن اهمیت مى‌داد، نظم در كارها و وقت بود؛ به طورى كه خانواده مرحوم میرزا مى‌گفتند: ما از نظم آقا مى‌توانستیم ساعت خود را تنظیم كنیم، برنامه شبانه‌روزى مشخصى داشتند كه به واسطه این برنامه ریزى از وقت خود به نحو احسن و اكمل استفاده مى‌نمودند.

یكى دیگر از خصوصیات مرحوم میرزا تواضع و فروتنى بسیار بود. ایشان خود را بیش از یك طلبه حساب نمى كردند و مى فرمودند: «من یك طلبه هستم و همیشه یك طلبه خواهم ماند و من هیچ گاه فكر نكرده و نمى‌كنم كه مرجع هستم؛ لذت طلبگى از همه لذت‌ها بالاتر است».

ایشان اصلاً راضى نبودند كسى به عنوان مرجع از ایشان یاد كند حتى بارها و بارها در مجالس روضه وقتى منبرى نام ایشان را ذكر مى‌كرد، ناراحت مى‌شدند و مى‌گفتند كه منبر جاى ذكر اهل بیت(علیه السلام) است و مى فرمودند: «اگر مرجعیت وظیفه الهى نبود، هیچ گاه آن را قبول نمى كردم و مانند سایر طلاب تمام وقت را مشغول تحصیل و تدریس بودم؛ ولیكن مرجعیت به عنوان یك وظیفه الهى بر دوش من قرار گرفت و من مجبورم اداى تكلیف نمایم و امیدوارم خداوند به من توفیق دهد كه به بهترین وجه به وظیفه خود عمل نمایم».


منبع :

سایت برنا


ادامه مطلب


[ پنج شنبه 2 اردیبهشت 1395  ] [ 5:44 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

نقش اثر گذار خلوت شب در رشد معنوی و کمال

نقش اثر گذار خلوت شب در رشد معنوی و کمال

http://file.tebyan.net/a433b6090c/43327619205092465883_thumb.png
 

امام صادق(علیه السلام) می فرماید: پاداش هر کار شایسته ای در قرآن کریم بیان شده است غیر از نماز شب که آنقدر ارزش آن در درگاه الهی والا است که خداوند پاداش آن را بیان ننموده و فرموده : «هیج کس نمی داند چه چیز. »

همه ما معتقدیم که انسان علاوه بر نیازهای جسمی و طبیعی دارای نیازهای روحی و معنوی هم هست. به تعبیر دیگر انسانیت ما  تنها از بدن تشکیل نشده است بلکه دارای یک بعد دیگر روحی نیز می باشد. اتفاقا این جنبه از وجود ماست که تفاوت ما را به حیوانات آشکار می کند و در این بخش است که مسیر انسانی از راه حیوانی جدا می شود. پس در واقع اساس انسانیت ما به  همین جنبه است این باور ما است که آن را از اصول و مبانی اسلامی اخذ کرده ایم.

حال بیاییم و نگاهی به کارهای روزانه خود بیفکنیم و ببینیم که چه اندازه برای جنبه طبیعی خود وقت صرف می کنیم و چه اندازه را به بعد روحی و معنوی خود اختصاص می دهیم. هنگامی که ما به فهرستی از اعمال روزمره خود نگاه می کنیم چند نکته برجسته به خوبی روشن می شود: اول اینکه بیشتر آنها در ارتباط با جامعه و دیگران بوده است.خرید و فروش ها، تماس های تلفنی و احوالپرسی ها، همکاری با همکاران در اداره و شرکت، خواندن روزنامه و امثال آن. دوم اینکه بیشتر آنها جنبه دنیایی و مادی دارند.بخش زیادی از اوقات ما صرف تهیه غذا (درست کردن یا خریدن) وخوردن آن وخوابیدن و امثال آن می شود. سوم اینکه کارهایی که انجام دادیم غالبا پراکنده و احیانا یک سری تنشهای کاری بوده به همین سبب ذهن ما دچار یک درگیری و دغدغه شده است. (اگر خدای ناخاسته گناه و معصیتی هم از ما سر زده باشد که وضعیت بد تر هم می شود.)

این وضعیت متعارف ما در یک روز عادی است. ما انسان هستیم و به همین دلیل درگیری با اینگونه مسائل در زندگی ما طبیعی می باشد اما مگر عقیده ما این نبود که نیازهای ما انسانها فقط مادی و دنیایی نیست؟ مگر ما نمی دانستیم که با کسب موفقیت در مسائل کاری و اجتماعی نمی توان به سعادت و خوشبختی رسید؟ آنچه در این مرور کوتاه مشهود است غفلت از آن باوری است که در ابتدا به آن اشاره کردم. اینجاست که متوجه کم توجهی نسبت به جنبه دیگر وجود خود می شویم و احساس کوتاهی و تقصیر در مساله ارتباط با خالق بی نهایت هستی  پیدا می کنیم. اینجاست که خسته از عالم کثرت به عالم وحدت توجه می کنیم .

نماز و به طور کلی عبادات در دین اسلام برای رفع نیاز  روحی و معنوی  ماتشریع  شده است. هر بار که وضو می گیریم و نماز به جا می آوریم، فرصتی را برای خود فراهم کرده ایم تا لختی درنگ کنیم تا اندکی بیندیشیم که کجاییم؟ و نسبت ما در این مجموعه هستی چگونه است؟ اساسا چه کار داریم می کنیم؟ آیا در مسیر درست هستیم « صراط مستقیم» یا بی راهه می رویم « ضالین» نکند در میان دشمنان خدا باشیم «مغضوب علیهم».

آیا واقعا این محرومیت نیست که انسان در زمانی که درهای رحمت الهی بروی بندگانش باز است و در زمانی که صلحای امت در حال مناجات و درد دل با خدای رحمن هستند، غرق خواب باشد؟ ما که اگر اندک مالی را از دست بدهیم عصه می خوریم، آیا برای از دست رفتن اینهمه فضیلت و ثواب ناراحت می شویم؟

روح عبادات توجه به اینگونه مسائل است توجه به اوج ربوبیت حق و ذلت ذاتی ما بندگان است. اگر می توانستیم در حال نماز حضور قلب را مراعات کنیم مشکلات بزرگی حل شده بود: هم با خودمان خلوتی کرده بودیم، هم از توجه یکنواخت به دنیا و دنیائیان ولو برای چند دقیقه راحت می شدیم  و هم آشفتگی و اضطراب درونی خود را تا حدی سامان می دادیم «الا بذکر الله تطمئن القلوب».

اما افسوس که تا می خواهیم با خود و خدای خود خلوتی داشته باشیم، خاطرات گوناگون و دغدغه های روزانه به سراغ ما  آمده و تا به خود می آییم می بینیم که زمان تمام شده و باید سراغ دنیا برویم!

از افراد استثنائی که بگذریم این حال و روز غالب ما است. از عبادت خود لذت که نمی بریم هیچ تازه خسته هم می شویم. چاره چیست؟ و چه باید کرد؟ اینجاست که ما به موضوع مهم تهجد و خلوت در شب برای رسیدگی به جنبه اصلی وجود خود  می رسیم و می توانیم تا حدی به جایگاه و ارزش آن پی بریم. ما اگر در طول روز فرصت و مجال کمی برای خلوت و عبادت داریم در عوض شبها فرصت خوبی است که می توانیم به جبران غفلتهای روزانه به پا خیزیم و گامی در مسیر تکاملی انسانی خود برداریم. تمرکز و توجه اساس تکامل روحی و روح عبادات می‌باشد و شب بهترین فرصت برای این راه است.  

 قرآن کریم به توجه بیشتر انسان در عبادات شبانه اشاره کرده و می‌فرماید: «ان ناشئة اللیل هی اشد وطئا و اقوم قیلا»[1]

قطعاً برخاستن شب، رنجش بیشتر و گفتار [در آن هنگام‏] راستین‏تر است.

فضیلت تهجد و نماز شب بیش از آنست که در این مختصر بگنجد لکن اشاره به برخی از نصوص خالی از لطف نیست:

قرآن کریم  می فرماید: « تَتَجَافَى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَطَمَعًا وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ »[2]

پهلوهایشان از خوابگاهها جدا مى‏گردد [و] پروردگارشان را از روى بیم و طمع مى‏خوانند، و از آنچه روزیشان داده‏ایم انفاق مى‏كنند.

هیچ كس نمى‏داند چه چیز از آنچه روشنى‏بخش دیدگان است به [پاداش‏] آنچه انجام مى‏دادند براى آنان پنهان شده است.

در روایتی از امام صادق(علیه السلام) می خوانیم که حضرت با اشاره به آیه مذکور می فرماید: پاداش هر کار شایسته ای در قرآن کریم بیان شده است غیر از نماز شب که آنقدر ارزش آن در درگاه الهی والا است که خداوند پاداش آن را بیان ننموده و فرموده : «هیج کس نمی داند چه چیز...» [3]

مرحوم استاد آیت الله حق شناس از استادشان آیت الله شاه آبادی نقل می کردند که ایشان در اهمیت بیدار بودن در سحرها و تشویق مردم می فرمودند: اگر سیگاری هستید و لو یرای کشیدن یک سیگار هم که شده، بیدار شوید و به همین اندازه از این وقت استفاده کنید. استاد می فرمودند آقای شاه آبادی معتقد بود که خود بیدار بودن در این وقت اگرچه فرد هیچ عبادت خاصی هم نداشته باشد برای نورانیت دل و معنویت مفید و مۆثر است.

روایات جالبی در باره فضیلت تهجد و بیداری در شب برای خلوت کردن با خدا و عبادت وجود دارد که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:

از امیرالمۆمنین(علیه السلام) روایت است که «نماز شب باعث سلامتی بدن و خشنودی خدا و در معرض رحمت قرار گرفتن و پیروی از اخلاق پیامبران است.»[4]

از امام صادق(علیه السلام) روایت است که: « نماز شب را ترک نکن چرا که محروم کسی است که از نماز شب محروم بماند.»[5]

آیا واقعا این محرومیت نیست که انسان در زمانی که درهای رحمت الهی به روی بندگانش باز است و در زمانی که صلحای امت در حال مناجات و درد دل با خدای رحمن هستند، غرق خواب باشد؟ ما که اگر اندک مالی را از دست بدهیم عصه می‌خوریم، آیا برای از دست رفتن این همه فضیلت و ثواب ناراحت می شویم؟

باز، از آن حضرت روایت داریم که فرمودند: «نماز شب باعث نورانیت چهره و زیادی روزی می شود.»[6]

از سیره علمای ربانی ما هم استفاده می شود که برای بیداری شب و خلوت برای مناجات با حضرت معبود نهایت اهمیت را می دادند به طوری که مساله تهجد در ضمن اولین سفارشات و توصیه های آن بزرگواران بوده و می باشد.

مرحوم استاد آیت الله حق شناس از استادشان آیت الله شاه آبادی نقل می کردند که ایشان در اهمیت بیدار بودن در سحرها و تشویق مردم می فرمودند: اگر سیگاری هستید ولو یرای کشیدن یک سیگار هم که شده، بیدار شوید و به همین اندازه از این وقت استفاده کنید. استاد می فرمودند آقای شاه آبادی معتقد بود که خود بیدار بودن در این وقت اگرچه فرد هیچ عبادت خاصی هم نداشته باشد برای نورانیت دل و معنویت مفید و مۆثر است.

امیدوارم که این یادداشت کوتاه برای خود نویسنده و خوانندگان محترم آموزنده باشد و گامی کوتاه در راه توجه بیشتر جامعه به معنویت گردد. آمین

 

پی نوشت ها:

[1] - المزمل 6

[2] - السجدة 16،17

[3] - البحار 8/126

[4] - البحار87/143

[5] - معانی الاخبار1/342

[6] - علل الشرایع1/363


ادامه مطلب


[ پنج شنبه 2 اردیبهشت 1395  ] [ 5:40 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]