اقسام ترک نماز
- ترک نماز به طور کلی از روی انکار، چون منکر ضروری دین شده کافر می شود.
- ترک نماز به طور کلی نه از روی انکار بلکه به واسطه مسامحه کاری و کم اعتنایی به امور اخروی و اشتغال به شهوات و امور دنیوی که موجب فسق است.
- ترک نماز در بعضی اوقات در اثر ضعف ایمان و کم اعتنایی به امر آخرت یا اهمیت ندادن به اوقات نماز؛ این شخص جزء ضایع کنندگان نماز و سبک شمارندگانآن میباشد.
- ترک واجبی از واجبات نماز (بدون رعایت شرایط صحت آن با بی اهمیتی، با لباس نجس و...) این شخص نیز جزء ضایع کنندگان و خوارکنندگان نماز است.[1]
به هر حال تارک نماز جزء هر قسمی که باشد در قرآن شدیداً نکوهش شده است:«فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ × الَّذِینَ هُمْ عَن صَلَاتهِِمْ سَاهُونَ»؛[2] پس واى بر نمازگزارانى که در نماز خود سهلانگارى مىکنند.
یعنى آنهایى که از نمازشان غافلند اهتمامى به امر نماز نداشته و از فوت شدنش باکى ندارند.[۱۴] «ساهون» به معنى خطایى که از روى غفلت سرزند و در این آیه با معانی مختلفی تفسیر شده است:
- سهو توأم با تقصیر است. (این تفسیر مناسبتر به نظر می رسد.)
- تاخیر انداختن نماز از وقت فضیلت است.
- منافقانى هستند که نه براى نماز ثوابى معتقد بودند و نه براى ترک آن عقاب.
- کسانى که در نمازهاى خود ریا می کنند (در حالی که این معنى در آیه بعد می آید).
باید توجه داشت که نمی فرماید: «در نمازشان سهو می کنند» چون سهو در نماز به هر حال براى هر کس واقع می شود، بلکه می فرماید: «از اصل نماز سهومی کنند» و کل آن را بدست فراموشى می سپرند. وقتى فراموش کنندگان نمازشایسته «ویل» هستند آنها که به کلى ترک نماز گفته و تارک الصلاة هستند چه حالى خواهند داشت.[3]
پانویس:
- ↑ سوره ماعون/5-4.
- ↑ تفسیرالمیزان، پیشین، ج20، ص 634.
- ↑ تفسیر نمونه، پیشین، ج27، ص 361-360.
ادامه مطلب
بریدن از نماز، زمینه گرایش به مفاسد

پس از انبیا گروهى جانشین آنها شدند که نماز را ضایع کردند و از شهوات پیروى نمودند.
اینآیه، ابتدا ضایع شدن نماز را مطرح کرده و سپس در دام شهوات قرار گرفتن را.چون نماز ریسمان ارتباط با خداست، همین که پاره شد، افتادن در وادى تباهى حتمى است، همچون گسستن بند تسبیح، که همه دانهها در اثر آن پخش و گم می شوند.
1) مریم، 59
ادامه مطلب
چرا تارک الصلوه (ترک کننده نماز) مشرک است ؟
چرا تارک الصلوه (ترک کننده نماز) مشرک است ؟
اساس دین و دعوت انبیای الهی عدم اطاعت و پرستش ازغیر خداست؛ چنان که پیامبر اسلام برای دعوت مردم به دین می فرمودند: « قولوا اله الا الله تفلحوا؛ بگویید جز خداوند، خدایی نیست تا رستگار شوید.»
از این رو باید بت ها شکسته می شدند و خدایان خیالی و مادی کنار می رفتند و انسان هماهنگ با ندای هستی، هیچ مخلوقی را در مقام و شأن خالق قرار ندهد.
نمود عینی این خواسته حق (نفی غیر خدا)، در پرستش خدا به وسیله نماز و نفی غیر او و سرباز زدن از اطاعت غیر او محقق می شود؛ و نمازگراز با حرکت ها و اعمال خودکه هر کدام دارای اسرار و معانی خاص در دین هستند، عملا ارادت و اطاعت خویش را به خالق خود نشان می دهد و در این دعوی باید قول و فعل او واحد باشد و جز در برابر خدا هیچ گونه اطاعت و کرنش و تعظیم برای کسی روا نبیند واین عمل را با اعتقاد عمیق روزانه تکرار نماید؛ چنان که در نحوه ی ایستادنمطیع امر خدا باشد و به سویی روی کند که او تعیین کرده است.
نکته دیگر این که تحقق دین الهی در گرو تحقق عبارت « لا اله الا الله » است و این عبارت، نه تنها یک اعتقاد و مسئله تئوری است، بلکه حقیقتی عملی می باشد. امام خمینی (ره) آن موحد بزرگ، تمام علوم حتی علم توحید را هم عملی می داند، زیرا آنچه در جهان تحقق دارد، لا اله الا الله است و ما باید خود را با این حقیقت هماهنگ کنیم و با نفی غیر خدا حتی خواسته های نفسانی خویش، تنها او را پرستش کنیم.
بنابراین، تارک نماز با پرستش شیطان و نفس خود، برا ی خدا شریک قائل شده است.
از سوی دیگر، با به جا نیاوردن نماز عملا توحید الهی را با قلب خویش نپذیرفته است.
3- چرا حکم ترک نماز از گناه کبیره و فحشا و منکر بالاتر است؟
ازامام صادق (ع) سئوال شد: چرا تارک نماز را کافر می دانید ؟ ایشان فرمودند:کسی که نماز را ترک می کند، هرگز آن را ترک نمی کند، مگر به خاطر سبک شمردن آن...و هر کس نماز را از روی عمد ترک کند، پس به قصد لذت این کار را نکرده است، در نتیجه هرگاه قصد لذت نفی شد استخفاف (سبک شمردن) اتفاق افتاده است و هرگاه استخفاف باشد، کفر محقق شده است.
منبع:بهشت وصال
ادامه مطلب
جهنمی بودن تارک الصلاة
جهنمی بودن تارک الصلاة
پیشوای متقیان،حضرت علی (ع) فرمود:کار برپایی نماز را برعهده بگیرید و آن را بپذیرید و آن را بسیار به جا آرید و با نماز خود را به خدا نزدیک دارید که نماز نوشته شده است بر مومنان و باید به وقت آن گزارده شود.آیا گوش فرا نمیدهید به پاسخ دوزخیان که چون از آنان پرسیدند:((ما سلککم فی سقر قالوا لم نک من المصلین))((چه چیز شما را در آورد در آتش سوزان؟گفتند:نبودیم از نمازگزاران))
رسولخدا (ص) فرمود:کسی که نماز صبح نخواند،قرآن از او بیزار است،هر که نماز ظهر به جا نیاورد پیامبران الهی از او بیزارند،هر که نماز عصر را ترک کند فرشتگان از او بیزارند و آنکه نماز مغرب نخواند دین از او بیزار است و کسی که نماز عشا را ترک کند خدای جهان از او بیزار است.باز رسول خدا (ص) در روایت دیگر فرمودند کسی که نماز را ترک می کند و امیدی به پاداش آن ندارد واز مجازات ترک آن نمی ترسد،من باکی ندارم که چنین کسی بمیرد به دین یهود یا محبوس یا نصرانی.
بهخوبی از این گونه روایات استفاده می شود که تارک الصلوة جهنمی می شود.چرا که سر پیچی از دستورات الهی نموده و این فریضه بسیار مهم دینی را ترک گفته است.
کتاب:نماز راز دوست
نگارش:علی رستمی
ادامه مطلب