زيارت، نمودی از احساس شوقِ درونی انسان است، چگونه میشود دوستدار پيامبر(ص)، اهل بيت(ع) و نيكان بود و شوق ديدارشان يا زيارت مزارشان يا ديدن ردّ پا و نشان از كويشان نداشت؟ زيارت، زبان علاقه و وابستگی حقيقی و نوعی رابطه عاطفی و پيوند قلبی است.
حسرت زيارت شما را/به نفس هاي زخمي/و به ياد ياران شهيدم مي شمارم آقاجان/که در نسيم پرچم سبز شما/تا چکاد قله شهادت رفتند/و امروز من مانده ام و هزار ياد سرخ/هزار خاطره سبز/و هزار نامه نانوشته به شما آقاجان/پاي آمدنم نيست/اما در سينه دلي دارم براي تپيدن/مثل کبوتران حرم شما/پس تپش هاي دلم را/روي پرچمي مي نويسم/که خادمان شما از «زير سايه خورشيد» آوردند/و دلم مي گويد/پيغام اجابت شماست مولاي من/و حس مي کنم/اگر به حرم نيامده ام/اما اهل حرمم/اهل عشق به شما/اي ضامن آدم ها و آهوها/يا غريب الغربا...
هر قطعه از آينه کاري حرم مي تواند نماد يک زائر باشد، نماد يک مجاور که عاشقانه رحل اقامت به آستان حضرت خورشيد کشيده است تا در شعاع انوار او باشد، «او» نه، «او» ضمير غايب است حال آن که امام، حاضرتر از حاضران است، پس آناني که به جان اهل حرم مي شوند، مي روند تا خود را در شعاع انوار حضرت قرار دهند تا هم به نور نيوشيدن جان «جوان» کنند و هم واسطه فيض روشني شوند تا هر جا که مي روند در گستره اي که نگاه شان افق را در مي نوردد، نيز از حضرت عشق بگويند هر قطعه از آينه کاري حرم مي تواند نماد يک زائر باشد که خود را از روشني سرشار مي کند و هم انعکاس دهنده نور مي شود و از هم افزايي اين انوار، جهان روشن مي شود. اهل نظري با اشاره به اين آينه کاري ها مي گفت، آينه ها يکديگر را مزاحم نمي شمارند. بلکه، به هم افزايي مي رسند و اهل معنا نيز در زيارت حرم هرگز به دنبال خلوتي حرم نيستند بلکه از قضا شلوغي را مي پسندند،
اگر امامت را به الگوی تفسیری نبوت و هدایت تکوینی و شریعتی دین براساس زمان و مکان، تعریف کنیم بخوبی نقش تاریخی و جغرافیایی ائمه شیعه(ع) را در تاریخ درک میکنیم. گستره تاریخ ائمه شیعه به گونه ظاهری آنان دویست سال ما باشد و گستره جغرافیایی آنها(پراکندگی قبور مطهر آنها) با توجه به گستره حمل و نقل آنها به خاورمیانه میرسد ربع مسکونی جهان آن روز بوده است.
آنجاکه دل می شکند و نا امید و درمانده از همه جا با چشمانی گریان ودلی محزون به درگاه او متوسل می گردد ، آقا و سرور خویش حضرت علی بن مُوسَی الِّرِضاالمَرُتَضي (علیه السلام)را وسیلت می سازد، سراپای وجودش لبریز از نیاز می شود ودر طواف ضریح مطهرش پژواک استغاثه های خویش را در این فضای عطرآگین می شنود و چهره ملکوتی یار را بی پرده در تجلی آینه ها می نگرد، اشک شوق در چشمانش موج می زند و دل فریاد بر می آورد:« السلام علیک یا علی بن مُوسَی الِّرِضاالمَرُتَضي »
امام رضا در طب الرضا می فرماید:
خوردن كليه گوسفند و تودليهاى آن مثانه را تغيير ميدهد.
داخل شدن به حمام با شكم پر مورث قولنج ميگردد.
غسل كردن با آب سرد بعد از خوردن ماهى باعث فلج مى شود.
خوردن ترنج در شب چشم را چپ و احول ميكند.
زياد تخم مرغ خوردن موجب بزرگى سپرز و باد سر معده مى شود.
پرخوردن تخم مرغ كبابى باعث ضيق نفس و تنگى سينه ميگردد.
خوردن گوشت خام مولد كرم معده در شكم است.
خوردن انجير توليد شپش ميكند در صورتى كه گنديده و سياه شده باشد.