تاريخ : سه شنبه 1 دی 1388  | 3:08 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

نقول است که حضرت امیر المومنین علی (ع) چهار انگشتر در دست می کردند : انگشتر یاقوت برای شرافت و زینتش ، فیروزه برای نصرت و یاریش ، حدید صینی برای قوتش و عقیق برای حرز و دفع دشمنان و بلاها

در حدیث صحیح از امام رضا (ع) مروی است که عقیق فقر و درویشی را بر طرف می کند و در دست کردن عقیق نفاق را زایل می کند


ادامه مطلب




نظرات 0
تاريخ : سه شنبه 1 دی 1388  | 3:06 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

برگرفته ار سایت امام علی (ع): 

فاطمه جان! آیا غذایی داری تا از گرسنگی بیرون آیم؟

 

 

- دو روز است كه در منزل غذای كافی نداریم آنچه بود به شما و فرزندانم حسن و حسین دادم و خود از غذای اندك موجود استفاده نكردیم.

 

 


ادامه مطلب




نظرات 0
تاريخ : سه شنبه 1 دی 1388  | 3:05 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian
روزی امیرالمومنین علی علیه السلام به قنبر یار و همراه همیشگی خود  فرمودند که فلان فرد را که فلان جرم را مرتکب شده به حضور ایشان بیاورد تا حکم اعدام در حق وی اجراء شود. قتبر آن فرد را به حضور امیرالمومنین (ع) حاضر کرد و در آن لحظه به در حق او جسارتی مرتکب شد.  

ادامه مطلب




نظرات 0
تاريخ : سه شنبه 1 دی 1388  | 3:04 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

قالَ(علی علیه السلام): لفلْمفرائى ثَلاثف عَلامات: یَكْسفلف إذا كانَ وَحْدَهف، وَ یَنْشطف إذاكانَ ففى النّاسف، وَ یَزیدف ففى الْعَمَلف إذا أفثْنفىَ عَلَیْهف، وَ یَنْقفصف إذا ذفمَّ.

فرمود: براى ریاكار سه نشانه است: در تنهائى كسل و بى حال، در بین مردم سرحال و بانشاط مى باشد. هنگامى كه او را تمجید و تعریف كنند خوب و زیاد كار مى كند و اگر انتقاد شود سستى و كم كارى مى كند.

محبّة البیضاء: ج 5، ص 144، تنبیه الخواطر: ص 195، س 16.

 







نظرات 0
تاريخ : سه شنبه 1 دی 1388  | 3:02 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian


ما همه عشق به مولای یتیمان داریم


بر خدا و به رسولش همه ایمان داریم

 

اشک در سوگ امامان هنر ملت ماست


رقــــت قلب زســــالار شـــهیدان داریم

 


ادامه مطلب




نظرات 0
تاريخ : سه شنبه 1 دی 1388  | 3:01 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

کتاب خاطرات علی (ع)

هنگامى كه آیه "و انذر عشیرتك الاقربین " (1) بر رسول خدا (ص) نازل گردید ، آن حضرت مرا به حضور طلبید و فرمود :
على ! از من خواسته شده كه بستگانم را به پرستش خداى یكتا دعوت كنم و از عذاب الهى برحذر دارم. از طرفى ، مى دانم كه اگر این ماموریت را با آنان در میان بگذارم پاسخ ناگوارى دریافت مى كنم. به این جهت در انتظار فرصتى مناسب دم فرو بستم تا اینكه جبرئیل فرود آمد و گفت :
اى محمد! اگر ماموریت خود را انجام ندهى به عذاب الهى مبتلا خواهى شد (اكنون از تو مى خواهم كه مقدمات آن را فراهم كنى) براى این كار یك صاع طعام (تقریباً سه كیلو گندم) تهیه كن و با افزودن یك ران گوسفند بر آن غذایى طبخ كن و قدحى نیز از شیر پر كن ، آنگاه پسران عبدالمطلب را گرد آور تا من با ایشان گفتگو كنم و ماموریت خویش را به آنها ابلاغ نمایم.


ادامه مطلب




نظرات 0
تاريخ : سه شنبه 1 دی 1388  | 3:00 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

كتاب : سیره معصومان ج 3 ص 744
نویسنده : سید محسن امین
مترجم : على حجتى كرمانى

طبرى در تاریخ و ابو الفرج اصفهانى در مقاتل الطالبیین وصیت نامه امیر مؤمنان (ع) را ذكر كرده ‏اند.
این وصیت نامه چنین است :
«بسم الله الرحمن الرحیم. این وصیت نامه على بن ابیطالب است. گواهى مى ‏دهد كه معبودى جز خداى بى شریك نیست و محمد بنده و پیامبر اوست كه وى را با هدایت و آیین حق فرستاد كه بر همه دین ها چیرگى دهد اگر چه مشركان آن را ناخوش دارند.
نماز و عبادت و زندگى و مرگ من براى خداى بى ‏شریك ، پروردگار جهانیان است. چنین مامور شده ‏ام و من از مسلمانانم.
شما دو تن (حسن و حسین (ع)) را به تقواى الهى سفارش مى ‏كنم.


ادامه مطلب




نظرات 0
تاريخ : سه شنبه 1 دی 1388  | 2:59 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian
ـ در جریان شوراى شش نفرى كه به دستور عمر براى انتخاب خلیفه بعد از او تشكیل شد ، عبدالرّحمان بن عوف كه خود را از خلافت معذور داشته بود ظاهراً در مقام بى طرفى قرار گرفت و نامزدى خلافت را در امام على و عثمان منحصر دانست و بر آن شد تا در میان آنان یكى را برگزیند. از على خواست تا با او به كتاب خدا و سنّت رسول الله و روش ابوبكر و عمر بیعت كند.
امّا امام على (علیه السلام) فرمود : «من بر اساس كتاب خدا و سنّت رسول خدا و طریقه و روش خود در این كار مى كوشم.»

ادامه مطلب




نظرات 0
تاريخ : سه شنبه 1 دی 1388  | 2:57 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

كتاب : فروغ ولایت ص 299
نویسنده : استاد جعفر سبحانى

در سال چهاردهم هجرى در سرزمین «قادسیه‏» نبرد سختى میان سپاه اسلام و ارتش ایران رخ داد كه سرانجام به پیروزى مسلمانان انجامید و رستم فرخ زاد فرمانده كل قواى ایران و گروهى از لشكریانش به قتل رسیدند. سراسر عراق به زیر نفوذ سیاسى و نظامى مسلمانان در آمد و مدائن كه مقر حكومت‏ شاهان ساسانى بود ، در تصرف مسلمانان قرار گرفت و سران سپاه ایران به داخل كشور عقب نشینى كردند.

مشاوران و سران نظامى ایران بیم آن داشتند كه سپاه اسلام كم كم پیشروى كند و سراسر كشور را به تصرف خود در آورد.


ادامه مطلب




نظرات 0
تاريخ : سه شنبه 1 دی 1388  | 2:56 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

این متن را حتما بخوانید !

امیرالمؤمنین على بن ابى ‏طالب (ع) ص 751
احمد رحمانى همدانى

1ـ ابن ابى الحدید گوید :
او عابدترین مردم بود و بیش از همه نماز و روزه مى ‏گزارد و مردم نماز شب و ملازمت و آداب ورد خوانى و خواندن نافله‏ ها را از او آموختند. چه پندارى درباره مردى كه كار مراقبت از ذكر و اوراد خود به جایى رسید كه در آن شب بسیار سرد در جنگ صفین زیراندازى برایش گستردند و در حالى كه تیرها در برابرش به زمین مى‏ نشست و از راست و چپ بر بیخ گوش او مى ‏گذشت به نماز مشغول شد و هراسى به خود راه نمى ‏داد و برنخاست تا از كار عبادت آسوده گشت ؟!


ادامه مطلب




نظرات 0
تاريخ : سه شنبه 1 دی 1388  | 2:54 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

کتاب: فروغ ولایت ص 111
نویسنده : استاد جعفر سبحانى

پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله و سلم :
«على (ع) در اجراى دستور خدا بسیار دقیق وسخت گیر است و هرگز تملق و مداهنه در زندگى او راه ندارد.»


ادامه مطلب




نظرات 0
تاريخ : سه شنبه 1 دی 1388  | 2:48 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian
 در یكى از شبها امیرالمؤمنین علیه السلام از مسجد كوفه به سوى منزل خود حركت كرد. كمیل بن زیاد كه از یاران خوب آن حضرت بود امام را همراهى مى نمود. گذرشان از كنار خانه مردى افتاد كه صداى قرآن خواندنش بلند بود و این آیه را ((امن هو قانت آناء اللیل ساجدا و قائما یحذر الاخرة و یرجوا رحمة ربه قل هل یستوى الذین یعلمون و الذین لا یعلمون انما یتذكر اءولوالباب ))  با صداى دلنشین و زیبا مى خواند. كمیل از حال معنوى این مرد بسیار لذت برد و در دل بر او آفرین گفت . بدون آنكه سخنى در زبان بگوید.

ادامه مطلب




نظرات 0
تاريخ : سه شنبه 1 دی 1388  | 2:41 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

جوان برافروخته بود. غمگنانه به صورت مادر خیره‏می‏شد و اشک از چشمان بی‏فروغش می‏ریخت.ناگهان دو دستش را بالا برد و فریاد کشید:

یا احکم الحاکمین! احکم بینی و بین امی!ای خدایی که بزرگترین داوری، میان من ومادرم تو داوری کن!

حوالی ظهر بود. عمر و همراهانش در بازارمدینه مشغول گشت و گذار بودند. جوان تاچشمش به عمر افتاد، ساکت‏شد. عمر ایستادو با تحکم رو به جوان کرد و پرسید:


ادامه مطلب




نظرات 0
تاريخ : سه شنبه 1 دی 1388  | 2:40 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian
علی (ع)می فرماید:
بـا پـیـامبر خدا صلی الله علیه واله در یكى از كوچه هاى مدینه قدم مى زدیم . در طول مسیربه بستان سرسبزى برخوردیم ، به آن حضرت عرض كردم : عجب باغ زیبایى است ؟! فرمود: آرى ، زیباست ، ولى باغ تو در بهشت ، زیباتر خواهدبود.
 
از آنجا گذشتیم به باغ دیگرى رسیدیم. باز گفتم : عجب باغ زیبایى است ؟! فرمود: بله زیباست ، اما باغ تو در بهشت زیباتر است .
 

ادامه مطلب




نظرات 0

تعداد کل صفحات : 59 :: 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59