زندگاني امام علي ، حضرت علی و جعفر جامع و چگونگی آن
انس بن مالک میگوید: چند پرنده را به حضور رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آوردند و به آن حضرت هدیه دادند پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم آنها را بین همسان خود تقسیم کرد که به هر یک از آنها سه پرنده رسید یکی از همسران آن حضرت دو پرنده قطاة از سهمیه خود را پخته و آماده کرده و به حضور پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آورد و خود به همان یک پرنده قناعت کرد.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم چنین دعا کرد: خدایا محبوبترین خلق در پیشگاه خود و در نزد مرا به اینجا بفرست تا از غذایی که از این پرنده آماده شده با هم بخوریم...
امام علی (علیهالسلام) حاضر شد و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با آن حضرت از آن غذا میل کردند.(141)
ز مشرق تا به مغرب گر امام است - امیرالمؤمنین حیدر تماماست(142)
ادامه ندارد
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394
نظرات
، 0
از جمله طرقی که از جانب پروردگار اعظم جل و علا بوسیله خاتم الانبیا صلی الله علیه و آله و سلم افاضه فیض رحمانی بر علی (علیهالسلام) شد جفر جامع بوده است و آن صحیفه و کتابی بود مشتمل بر علم ما کان و ما یکون الی یوم القیامة بطریق حروف رمز که آن کتاب و علم آن از مخصوصات علی و ائمه طاهرین (علیهالسلام) بوده است. نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
وقتی که حضرت فاطمه علیهاالسلام امام حسن (علیهالسلام) را به دنیا آورد، به حضرت علی (علیهالسلام) فرمود: نام او را انتخاب کن. امیرمؤمنان (علیهالسلام) فرمود: من بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سبقت نمیگیرم. سپس او را نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بردند. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم او را بوسید و فرمود: چه نامی برایش انتخاب کردید؟ حضرت علی (علیهالسلام) جواب داد قبل از شما نامی انتخاب نکردیم. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: من هم بر خدای خویش سبقت نمیگیرم جبرئیل از طرف خدا نازل شد و پیام تبریک خداوند را به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم رساند و عرض کرد: خداوند عز و جل امر میکند که چون نسبت علی (علیهالسلام) به شما مانند نسبت هارون به موسی است او را به نام فرزند هارون نام بگذار. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: نام او چه بود؟ جبرئیل جواب داد: شبر. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: زبان من عربی است، جبرئیل عرض کرد: معادل آن در زبان عربی حسن است.(139) نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
علی (علیهالسلام) میفرماید: روزی به همراه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در قبرستان بقیع نشسته بودیم آن روزه هوا سخت بارانی بود در همین حال زنی که سواره بود از جلوی ما عبور کرد ناگهان دست آن حیوان در گودی فرو رفت و در نتیجه آن زن نقش بر زمین شد. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم از دیدن این صحنه روی گرداند و ناراحت شد.اطرافیان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم عرض کردند یا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم آن زن پوشیده است و بر تن جامهای دارد که تمام بدن او را پوشانده است. حضرت در حق او دعا کرد و گفت: پروردگارا زنانی که خود را پوشیده نگه میدارند مشمول رحمت و غفران خود بگردان الله اغفر للمتسر ولات سپس فرمود: نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
ابوسعید خدری میگوید: در حیات رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بر جنازه یکی از انصار حاضر شد. فرمود: آیا بر او دینی هست؟ گفتند: آری، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برگشت، علی (علیهالسلام) به حضرت گفت: من ضامن بدهی او هستم، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به علی (علیهالسلام) فرمود (فک الله رقبتک کما فککت عن اخیک المسلم)(137) آری امام علی (علیهالسلام) آنگونه بود که در بخشش مال خود چنین بود اما حاضر نبود از بیتالمال کمترین مالی به شیعیان نزدیکش بدهد مگر آنکه حق او باشد. نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
علی (علیهالسلام) میفرماید روزی خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم رسیدیم از آن حضرت خواستم تا از خداوند برای من طلب مغفرت نماید. حضرت فرمود: چنین خواهم کرد آنگاه حضرت برخاست و نمازگزارد سپس دستهایش را به دعا برداشت آنگاه شنیدم که به خداوند عرض کرد پروردگارا تو را به مقام و قرب و منزلت علی سوگند میدهم که عی را مشمول عفو و غفران خود سازی. گفتم ای رسول خدا این چه دعایی است؟ (چرا خداوند را به حق من سوگند دادی) حضرت فرمود: یا علی مگر کسی در پیشگاه خداوند آبرودارتر و گرامیتر هست تا او را شفیع درگاهش کنم.(136) نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به علی (علیهالسلام) فرمود: ای علی! این جماعت امر (خلافت و امامت) ترا نقض و غصب نموده و خلافت را بدون تو، خودشان به تنهایی گرفته و درباره تو نافرمانی مرا میکنند پس بر تو باد بردباری، تا خداوند امر خود را نازل کند. ای علی آگاه باش به همین زودی، آنها با تو بیوفایی خواهند کرد، پس آنها را مگذار که به تو راه یافته و خوارت کنند و خونت را بریزند (یعنی صبر را پیشه خود کن) چون امت پس از من به تو خیانت خواهند کرد این خبر را جبرئیل از پروردگار به من داد. (135) نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
ابن مغازلی شافعی مذهب روایت کرده از ابن عباس که وی میگوید: شبی اصحاب پیامبر در خانه ایشان جمع بودند تا اینکه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند امشب در نزدیکی سحر کوکبی از آسمان فرود میآید پایین در خانه هر که فرود آمد آن شخص ولی من است. همان شب همه اصحاب نخوابیدند از همه طماعتر عباس پدرم بود (چون عباس عموی رسول الله بود) ناگهان اصحاب دیدند که کوکبی روشن از آسمان پایین آمد تا در خانه علی (علیهالسلام) فرود آمد البته پس از این واقعه اصحاب گفتند محمد صلی الله علیه و آله و سلم درباره ابن عمش علی (علیهالسلام) در ضلالت است و میخواهد پسر عم خود را ولی خود کند. نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
در جریان فتح مکه توسط پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، که در سال 8 هجری به وقوع پیوست پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم همه را، حتی ابوسفیان را با آن همه سوابق سوء مورد عفو قرار داد و فرمود: (الیوم یوم المرحمة لا الملحمة امروز روز عفو و گذشت است نه روز انتقام) ولی عجیب این بود که عدهای که تعداد آنها 6 نفر بود پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، فرمود: هر کجا آنها را یافتید بکشید اگر چه به پرده کعبه آویزان شده باشند این عده عبارت بودند از مقیس بن صبابه، عبدالله بن سعد بن ابی سرح، عبدالله بن خطل، حویرث بن نفیل و دو نفر آوازه خوان که با ساز و آواز خود از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بدگویی میکردند. حضرت علی (علیهالسلام) یکی از آن دو آوازه خوان بدگو و حویرث بن نفیل را کشت و جمعاً 3 نفر از شش نفر آنها بدست علی (علیهالسلام) کشته شدند. (134) نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
روزی یک نفر مهدور الدم یعنی کسی که به خاطر جرمی حکمش قتل میباشد به امام علی (علیهالسلام) متوسل شد و عرض کرد یا علی (علیهالسلام) چه کنم تا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مرا ببخشد؟ امیرمؤمنان (علیهالسلام) به او فرمود: به حضور پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برو و آیه 91 سوره یوسف را تلاوت کن. نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
علی (علیهالسلام) میفرماید: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم مرا نزد خویش فرا خواند و از من خواست که به منظور برقراری صلح و آشتی در میان مردم یمن به آن ناحیه سفر کنم. به آن حضرت عرض کردم: ای رسول خدا آنان جمعیتی هستند که عمری از ایشان گذشته در حالی که من جوانی (کم سن و سال) هستم حضرت فرمود: یا علی (علیهالسلام) در بدو ورود به یمن که به گردنه افیق رسیدن بایست و با صدای بلند بگو ای درخت، ای کلوخ، ای زمین، محمد صلی الله علیه و آله و سلم ستاره خدا، بر شما درود فرستاده است. علی (علیهالسلام) میفرماید: راهی یمن شدم همین که بر فراز گردنه افیق قرار گرفتم و بر یمنیها اشراف پیدا کردم ناگهان دیدم که آنها با نیزه و کمانهای خود در حالی که شمشیر به دست بودن به طرف من حمله کردند من بنا به توصیه پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم همان جا به صدای بلند فریاد زدم ای درخت، ای کلوخ، ای زمین، محمد صلی الله علیه و آله و سلم فرستاده خدا، بر شما درود فرستاده است. در این هنگام شنیدم که درخت و کلوخ و زمین همگی یک صدا به لرزه در آمدند و گفتند: بر محمد صلی الله علیه و آله و سلم فرستاده خدا و بر تو درود. شنیدن این صداها لرزه بر اندام یمنیها انداخت و زانوهایشان سست شد (آماده و گوش به فرمان) من نیز در میان آنها صلح و آشتی برقرار ساخته و به مدینه بازگشتم.(129) نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
حضرت علی (علیهالسلام) شبی را برای آبیاری نخلستان، فردی اجیر شد تا در برابر، آن مقداری جو از صاحب نخلستان مزد بگیرد. آن شب را تا صبح به کارگری و آبیاری پرداخت و آن مقدار جو را گرفت آن جو را سه قسمت کرد یک قسمت آن را آرد نمود و با آن نان تهیه کرد ولی همان لحظه مسکینی آمد و تقاضای غذا کرد. حضرت آن نان را به او داد تا سیر گردد با قسمت دوم آن نیز نان تهیه کرد وقتی که آماده یتیمی آمد و از آن حضرت تقاضای کمک کرد حضرت نان را به او داد با قسمت سوم آن جو نیز حضرت نانی تهیه کرد وقتی که آماده شد اسیری آمد و تقاضای غذا کرد حضرت آن نان را به او داد خود و همسر و فرزندانش گرسنه ماندند...(128) نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
حضرت زهرا علیهاالسلام بیمار شده بود رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم برای دیدار او آمده بود سپس فرمود: زهرای من حالت چطور است؟ چرا غمگین هستی؟ فاطمه علیهاالسلام عرض کرد: پدر کسالت دارم. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: آیا به چیزی میل داری؟ فاطمه علیهاالسلام عرض کرد به انگور میل دارم ولی میدانم که اکنون فصل انگور نیست پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: خدا قدرت آن را دارد که انگور برای ما بفرستد آنگاه چنین کرد اللهم ائتنا به مع افضل امتی عندک منزله خدایا انگور را همراه کسی که از نظر مقام بهترین فرد امت من در پیشگاه تو است نزد ما بفرست. چند لحظهای نگذشت که علی (علیهالسلام) وارد خانه شد و دیدند زنبیلی و زیر عبا به دست گرفته است. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به او فرمود: الله اکبر، الله اکبر، خدایا همانگونه که دعای مرا (در مورد بهترین فرد امت) به علی اختصاص دادی شفای دختر مرا در این انگور قرار بده فاطمه زهرا علیهاالسلام از آن انگور خورد و هنوز پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از خانه بیرون نرفته بود که آن بانوی بزرگوار شفا یافت. (127) نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم به همراه جمعی از مهاجران و انصار در مسجد النبی نشسته بودند ناگاه علی (علیهالسلام) وارد مسجد شد حاضران به احترام او برخاستند و از او به گرمی استقبال کردند تا اینکه علی (علیهالسلام) در جایگاه خود که در محضر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بود نشست در این میان دو نفر از حاضران که متهم به نفاق بودند با هم درگوشی صحبت میکردند رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم وقتی که آنها را دید دریافت که چرا آهسته با هم حرف میزنند، آن حضرت خشمگین شد بطوری که آثار خشم در چهره مبارکش ظاهر شد سپس فرمود سوگند به آن کسی که جانم در دست او است داخل بهشت نمیشود مگر کسی که مرا دوست بدارد آگاه باشید دروغگو است کسی که گمان کند مرا دوست دارد ولی این شخص (اشاره به علی (علیهالسلام)) را دشمن دارد. در این هنگام دست علی (علیهالسلام) در دست پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بود و این آیه (مجادله/9) نازل گردید: ای کسانی که ایمان آوردهاید هنگامی که رازگویی میکنید به گناه و تعدی و معصیت رسول، رازگویی نکنید...(126) نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
در اواخر عصر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم علی (علیهالسلام) را برای ارشاد مردم یمن و قضاوت و حکومت بین آنها به آنجا فرستاد در آن ایام حادثه عجیبی رخ داد گروهی برای شکار شیری گودال عمیقی را کنده و شیری را در میان آن انداخته و محاصره کردند ناگهان پای یکی از آنها لغزید، او برای حفظ جان خود دست دیگری را گرفت و او نیز دست سومی را و سومی دست چهارمی و سرانجام همه آنها به داخل گودال افتاد و بر اثر حمله شیر به آنها هر چهار نفر مردند. نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 زندگاني امام علي ، نام گذاری امام حسن
سال دهم هجرت بعد از مراجعت از حجة الواداع جبرئیل آمد و به رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم خبر داد که عمرت به آخر رسیده آن حضرت دستهای مبارک خود را به درگاه حضرت واهب العطایا برداشت و عرض کرد: خدایا به من وعدهداری و هرگز خلف وعده نمیکنی.
خطاب الهی رسید علی را بردار و بالای کوه احد پشت به قبله بنشین حیوانان صحرا را صدا کن تا تو را اجابت مینمایند در میان آنها بز سرخ رنگ بزرگی است که اندکی شاخ او بالا آمده است به علی امر کن او را ذبح نماید و پوست او را از طرف گردن بکند و وارونه کند او را دباغی کرده آنگاه جبرئیل میآید و دوات و قلم و مرکب میآورد که از جنس مرکب زمین نمیباشد هر چه جبرئیل میگوید: تو به علی بگو بنویسد آن نوشته و پوست باقی میماند و هرگز مندرس نمیشود و محفوظ خواهد ماند هر گاه او را بگشایند تازه خواهد بود.
رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به همان دستور بالای کوه احد عمل نمود جبرئیل آمد قلم و دوات خدمت آن حضرت گذارد حضرت امر فرمود به علی (علیهالسلام) آماده کار شد آنگاه جبرئیل از جانب رب جلیل وقایع مهمه عالم را کلاً و جزء به پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم میگفت، پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم هم به علی میفرمود: بر آن پوست مینوشت تا آنکه پوستهای باریک پاچه و دستها و پاهای او را هم نوشت و ثبت شد در آن کتاب کلما کان و ما هو کائن الی یوم القیمة هر چه بود و هر چه بعد خواهد شد تا روز قیامت.
تمام را نوشتند حتی اسامی اولادها و ذراری و دوستان و دشمنان آنها و آنچه بر سر یکایک اولاد خواهد آمد تا روز قیامت در آن کتاب ثبت گردید.
آنگاه رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آن جلده و جفره را به علی (علیهالسلام) دادند و جزء اسباب وراثت و ولایت و امامت قرار گرفت که هر امامی از دنیا برود به امام معلوم بعد از خود به وراثت میسپارد.
پس این کتاب مخصوص علی (علیهالسلام) و یازده فرزند آن حضرت است و در آن همه چیز هست از علم منایا و بالیا و احکام و تمام لغتها و مشتمل بر هزار و هفتصد صفحه از مفاتیح علوم مخصوص امام علی (علیهالسلام) میباشد.(140)
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، دعای پیامبر برای زن با حجاب
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، من ضامن بدهی او هستم
ای مردم برای پوشش از جامههایی استفاده کنید که اندامتان را پوشیده نگه دارد و همسرانتان را به هنگام خروج از منزل با پوشیدن آن در حفظ و امان نگه دارید.(138)
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، آبرودارترین فرد نزد خداوند
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، پیامبر از بی وفایی مردم می گوید
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، کوکب هدایت بعد از پیامبر
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، اعدام مفسدین
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، یا علی چگونه توبه کنم
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، مأموریتی در یمن
تا الله لقد اثرک الله علینا و ان کنا لخاطئین به خدا سوگند خداوند تو را بر ما تقدم داشته و ما خطا کار بودیم(130)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بیدرنگ آیه بعد (آیه 92 سوره یوسف) را قرائت فرمود(131) لا تثریب علیکم الیوم یغفر الله لکم و هو ارحم الراحمین و توضیحی بر شما نیست خداوند شما را میبخشد و او مهربانترین مهربان است.(132)
و قرائت این آیه از طرف رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به منزله حکم عفو آن حضرت از آن شخص قرار گرفت.(133)
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، ایثارگری بیدار
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، بهترین فرد امت من
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، منافق کینه توز
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، قضاوت عادلانه
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، جهنم را می آورند
در مورد دیه و خون بهای آنها بین بستگانشان اختلاف و نزاع شد تا حدی که ماجرا به جنگیدن رسد. امام علی (علیهالسلام) وقتی از ماجرا مطلع شد نزد آنها رفت و فرمود: من در میان شما داوری میکنم و اگر به داوری من رضایت ندادید به حضور پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برود تا در میان شما قضاوت کند. آنگاه فرمود: فرد اولی که طعمه شیر شد دیهای ندارد، ولی باید بستگان او یک سوم دیه یک انسان را (مثلاً از صد شتر؛ 33 شتر) به اولیاء دومین مقتول بپردازند.
(القضاء کما قضی علی؛ قضاوت صحیح همان است که علی قضاوت کرد)
باید توجه کرد که امام خونبهای مقتول چهارم را میان اولیای سه نفر مقتول قبلی بطور مساوی تقسیم کرد. زیرا بستگان اولی یک سوم دیه را به اولیا دومی دادند و بستگان دومی دو سوم دیه را (که یک سوم آن از خودشان بود) دادند و بستگان سومی همه دیه را که دو سوم آن از دیگری بود پرداختند.(124)
تو بوالحسنی تو مرتضایی - تو جلوهی حق تو مصطفایی
مقصود نبی ز لافتایی - ممدوح خدا ز هل اتایی(125)
ادامه ندارد
سلامـ .... ... ..
موضوعات وبلاگ
آمار وبلاگ
جستوجگر وبلاگ
(( طراح قالب آوازک ، وبلاگدهي راسخون ، نويسنده newsvaolds ))