محققان امریکایی در پژوهش های خود دریافتند که میان مصرف گوشت قرمز و احتمال ابتلا به سرطان معده و مری ارتباط وجود دارد. محققان مؤسسه ملی سرطان امریکا در مطالعات خود ترکیب DiMelQx را یافتند که نوعی اسید آمینه هتروسایکلیک به شمار می رود که در گوشت قرمز و پس از پخت در دمای زیاد ظاهر می شود. مصرف این ماده می تواند باعث بروز خطر سرطان معده و مری شود. پژوهشگران ۴۹۴۹۷۹ امریکایی ۵۰ تا ۷۱ ساله را طی ۱۰ سال مورد بررسی قرار دادند و طی سؤالاتی عادات غذایی و نوع آماده کردن آن ها، مصرف سیگار، ورزش و اضافه وزن را مورد مطالعه قرار دادند. نتایج به دست آمده نشان داد که از میان این تعداد تنها ۲۱۵ نفر دچار سرطان معده و مری شدند. با توجه به پایین بودن این آمار، محققان در مطالعات خود دریافتند که احتمال بروز سرطان در افرادی که مصرف گوشت قرمز آن ها بالاست تا حد قابل توجهی افزایش می یابد و ترکیب DiMelOX با پخت گوشت تولید می شود. در این افراد مورد مطالعه، افرادی که بیشترین مصرف گوشت قرمز را داشتند ۷۹ درصد بیشتر از افرادی که کم ترین مصرف را داشتند، در معرض بروز سرطان مهده و مری قرار گرفتند.
گوشت قرمز و فرآورده های آن با وجود داشتن مکانیسم های مختلف خطر بروز سرطان های مختلف را فراهم می آورد.
-
چهارشنبه 1 دی 1389
6:23 PM
نظرات(0)
زن و مرد قبل از ازدواج، در کانون گرم خانواده و در ناز و نعمت، بدون اين که مسئوليتي داشته باشند، مشغول زندگي بودهاند. آن چه باعث شده که آن ها دست از آن کانون مهر بکشند و به زندگي جديد راضي شوند، گرايش آن ها به يافتن شريک دائمي براي زندگي بوده است. لذا طبيعي است که هر کدام از همسران انتظارهايي از يکديگر داشته باشند. مرد و زن جوان در پي ازدواج، توقع هاي خود را از والدين خود قطع و به همسر خود متوجه کردهاند. محور ازدواج را همين توقع ها تشکيل مي دهد. نکته مهم در اين است که اين توقع ها، به جا باشند. توقعي به جا است که سه شرط زير را داشته باشد: - توقعات هماهنگ با حفظ مصلحت زندگي خانوادگي باشد: توقع همسران از يکديگر نبايد اساس زندگي مشترک را متزلزل کند. مثلاً آيا اين که زن و مرد از هم انتظار داشته باشند که هر کدام همه پيوندهاي خود را با پدر و مادر و ديگران قطع کنند، به صلاح زندگي مشترک آن ها است؟ يکي از مشکلات رايج همسران جوان، قطع رابطه با وابستگان است. ازدواج فقط پيوند با يک نفر نيست، بلکه در پي يک ازدواج دو خانواده به هم مربوط مي شوند. همسران جوان نسبت به همه اين افراد وظايفي دارند و قطع رابطه با آن ها به مصلحت شان نيست. همسران بايد نياز روحي يکديگر را جهت حفظ رابطه با خويشاوندان درک کنند. - زن بايد خسيس باشد! در زمينه اقتصاد خانواده هم چون معمولا مرد مديريت اقتصادي خانواده(تامين درآمد زندگي) و زن خط سازي اقتصادي(تعريف و تعيين هزينه هاي زندگي) را به عهده دارند، هر توقع مالي آن ها بايد در راستاي مصلحت خانواده باشد. روايتي هست که مي گويد خسيس بودن براي مرد عيب بزرگ و براي زن، خوبي بزرگي است. چون مرد در آمد را صرف خانواده مي کند و اگر خسيس باشد، خانواده به سختي مي افتد، اما زن هزينه سازي را به عهده دارد و اگر بخواهد گشاده دستي کند، همسر به سختي مي افتد. هر گونه توقع نابجايي فشار بر سر همسر را در پي دارد، فشاري که خود را در حوزه هاي مختلف زندگي مثل تربيت فرزند، نشان خواهد داد. مقايسه زندگي خود با ديگران بدون در نظر گرفتن سطح امکانات همسر تنها اين نگرش را براي همسر به وجود مي اورد که شما شرايط او را درک نمي کنيد و ممکن است در او نوعي مقاومت به وجود آورد. - روش کنار آمدن با نصيحت هاي مادرشوهر: برخي مادران همسر ندانسته يا نا خواسته در زندگي فرزندشان دخالت مي کنند و زندگي آن ها را با مشکلات جدي مواجه مي کنند. اگر چه اين مادران نيت خيري دارند اما دردسرهايي هم ايجاد مي کنند که در زير يک روش عملي براي مقابله با اين دردسرها براي تان شرح داده شده است. "مادر شوهر من مدام در حال نصيحت کردن من است و به خاطر هر مشکلي که پيش بيايد آماده است تا فوري مرا سرزنش کند. چطور مي توانم مودبانه به مادر شوهرم بگويم که نظراتش را براي خودش نگه دارد؟" همان طور که احتمالاً خودتان کشف کردهايد، براي گفتن اين موضوع هيچ راه مودبانهاي وجود ندارد. هر چه بگوييد به صورت انتقاد تلقي خواهد شد و در تحکيم روابط خانوادگي اثري نخواهد داشت. خانمي که شوهر شما را بزرگ کرده است حالا اوقات سختي را مي گذراند چرا که ديگر محور زندگي پسرش محسوب نمي شود. شما مايليد که او احترام بيشتري براي تان قائل شود و اين قدر با انتقادات بي جايش شما را نرنجاند. به خاطر احساس رنجشي که از او در دل داريد سرزنش تان نمي کنيم. اما شما نه مي توانيد در اين رويارويي برنده شويد و نه مي توانيد رفتار او را عوض کنيد، پس به شما پيشنهاد مي کنيم که نصايح او را بشنويد و لبخند بزنيد. هر گونه اختلافي شوهر شما را به طرز زجر آوري مابين شما و مادرشوهرتان قرار مي دهد و بعيد است که شما بخواهيد او رابطه اش را با مادرش قطع کند يا رابطه فرزندان تان با مادربزرگ شان تيره و تار شود. گفتن چنين گله و شکاياتي صرفا ديد شوهر شما را نسبت به شما تغيير مي دهد و راه را براي انتقادهاي متقابل او از مادر شما باز مي کند. شما بايد خوش رفتاري نشان بدهيد، به خاطر نصيحتي که به شما مي کند از او تشکر کنيد و موضوع صحبت را عوض کنيد.
- هر کدام از همسران در محدوده حق خود، توقع داشته باشند: زن حق دارد که زندگي او توسط مرد تامين شود و مرد حق دارد که زن، آرامش گاه او باشد. توقع هاي زن و مرد از يکديگر نبايد فراتر از اين حق باشد. مرد نمي تواند توقعي که پسر از مادر دارد، از همسر خود داشته باشد و همين طور، توقع زن از همسرش نمي تواند مانند انتظارات دختر از پدرش باشد. مقايسه زندگي خود با ديگران بدون در نظر گرفتن سطح امکانات همسر تنها اين نگرش را براي همسر به وجود مي اورد که شما شرايط او را درک نمي کنيد و ممکن است در او نوعي مقاومت به وجود آورد تا در قبال خواسته هاي معقول تان نيز کنار نيايند. هر گونه اختلافي شوهر شما را به طرز زجرآوري مابين شما و مادرشوهرتان قرار مي دهد و بعيد است که شما بخواهيد او رابطهاش را با مادرش قطع کند گفتن چنين گله و شکاياتي صرفا ديد شوهر شما را نسبت به شما تغيير مي دهد توقع ها بر اساس وجود امکانات باشد: هر کدام از همسران امکاناتي محدود دارند. خانمي که همسرش درآمدي محدود دارد، نبايد از او انتظار داشته باشد که مثلا حتما از فلان رستوران مخصوص، فلان غذاي گرانقيمت را تهيه کند. همين طور توان خانم جواني که مشغول درس است محدود است و هر توقعي که از او هست، بايد در محدوده امکانات و ظرفيت او باشد.
-
چهارشنبه 1 دی 1389
6:15 PM
نظرات(0)
نتایج تحقیقات پژوهشگران استرالیایی نشان می دهد که غم ناشی از مرگ عزیزان به شدت بر روی ضربان قلب فرد داغدار تاثیر می گذارد و می تواند مشکلات زیادی را برای وی ایجاد کند. داغداری ناشی از مرگ یک فرد بسیار عزیز مثل شریک زندگی و یا فرزند نه تنها می تواند مشکلات روحی و غم و اندوه ایجاد کند بلکه می تواند یک خطر جدی برای قلب باشد. محققان دانشگاه سیدنی با هدف بررسی آسیبهای فیزیکی یک داغداری، تحقیقاتی را بر روی ۷۸ فردی که حداقل از دو هفته قبل زیر فشار غم از دست دادن یک عزیز بوده اند انجام دادند. در این آزمایشات، سطح ضربان قلب در تمام مدت شبانه روز کنترل شد و سپس این داده ها با اطلاعات مربوط به قلب افرادی که از غم از دست دادن عزیزان رنج نمی بردند مقایسه شد. به گفته این محققان، قلب افرادی که در یک موقعیت نرمال زندگی می کنند به طور متوسط ۷/۷۰ ضربه در دقیقه می زند. این درحالی است که تعداد ضربان قلب افرادی که در غم از دست دادن عزیزانی چون فرزند و یا همسر هستند ۱/۷۵ است که این ضربان قلب سریع یک پاسخ طبیعی به اضطراب یا غم است. اما این دانشمندان زمانی نسبت به این تغییر ضربان قلب حساس شدند که یک بی نظمی قلبی را در افرادی مشاهده کردند که به صورت داغدار به زندگی خود ادامه می دهند به طوریکه در بین افرادی که عزیزان خود را از دست داده بودند و به خاطر این از دست دادن به شدت داغدار بودند یک متوسط ۲۳/۲ مورد تپش قلب در اولین هفته های بعد از داغداری ثبت شد. درحالیکه در افرادی که در یک شرایط راحت زندگی می کردند به طور طبیعی ۲۳/۱ مورد تپش قلب به ثبت رسید. نتایج این تحقیقات همچنین نشان داد که پس از یک دوره حدود شش ماه، قلب افراد آسیب دیده از یک داغداری به حالت طبیعی بازگشت اما غم حاصل از این داغ برای مدت زمان بسیار طولانی تر حتی برای همیشه می تواند باقی بماند. این تیم استرالیایی در این بررسیها دریافتند که در میان افراد آسیب دیده از داغداری، سطح افسردگی برابر با ۳/۲۶ است درحالیکه در بین داوطلبان غیرداغدار رقم افسردگی برابر با ۱/۶ است همچنین افسردگی در میان بیوه ها و والدینی که فرزند خود را از دست داده بودند ۳ برابر بیشتر از کسانی بود که با این نوع دردها آشنا نیستند.
-
چهارشنبه 1 دی 1389
6:09 PM
نظرات(0)