تفکرات اقتصادی از ظهور اولیه آن تا دوره آدام اسمیت
یکی از مسائلی که با خواندن تئوریهای اقتصادی ممکن است به ذهن علاقمندان به این رشته خطور کند این است که آیا نظریات اقتصادی از زمان آدام اسمیت آغاز شده یا اینکه قبل از آن نیز به تجزیه و تحلیل رفتار های اقتصادی پرداخته شده، و اگر اینگونه بوده این امر از چه زمان آغاز و سیر تاریخی آن به چه صورت بوده است. در این مقاله سعی شده تا تفکرات اقتصادی از ظهور اولیه آن تا دوره آدام اسمیت بررسی شود:
میتوان گفت واژه اقتصاد به معنی کلمه برای اولین بار در یونان باستان و توسط افلاطون مورد بررسی قرار گرفت:
افلاطون در خیال خود جامعه ای را پرورانده بود که از سه طبقه فرمانروایان، پاسداران و عامه مردم تشکیل می شد. او که با مالکیت خصوصی اساساً مخالف بود جامعه خیالی خود را بر مبنای نظام مالکیت اشتراکی بنا نهاده بود، که درآن تنها طبقه پایین جامعه اجازه داشتند تا برای بدست آوردن ثروت تلاش کنند؛ و طبقه حکمران و نگهبان حق استفاده از اموال خصوصی را نداشتند .همچنین از نظر او هر کس می بایست به کار و حرفه ای که مطابق با سرشتش بود می پرداخت.
ادامه مطلب
نگاهی بر فهم فریدمن از پول
میلتون فریدمن نظریه مقداری پول را از طریق الحاق نظریه تقاضای پول خود به آن، مورد تجدیدنظر قرار داد. تقاضای پول فریدمن معرف یک رابطه تبعی باثبات بین تقاضای ماندههای حقیقی و تعداد محدودی از متغیرهای تعیینکننده آن میباشد. بر اساس نظر فریدمن تقاضای پول بستگی به سه عامل دارد:
- محدودیت ثروت که تعیینکننده حداکثر پولی است که میتوان نگهداری نمود،
- بازدهی یا عایدی پول در مقایسه با بازدهی سایر داراییهای حقیقی و مالی که میتوان ثروت را به آن شکل نیز نگهداری نمود و
- سلیقه و ترجیحات صاحب دارایی. نحوه تخصیص کل ثروت بستگی به نرخ بازدهی نسبی داراییهای مختلف دارد.
در وضعیت تعادل، ثروت به گونهای بین داراییها اختصاص مییابد که نرخ بازدهی آنها برابر شود. هرگاه نرخ بازدهی نهایی داراییها برابر نباشد، فعالان اقتصادی ثروت خود را بین داراییهای مختلف، تخصیص مجدد خواهند داد؛ این فرآیند تعدیل سبد دارایی، هسته مرکزی نظریه پولگرایان در مورد مکانیسم انتقال است که به موجب آن تغییرات در حجم پول بر بخش حقیقی اثر میگذارد.
ادامه مطلب
مكتب اتريشي يكي از مكاتب اقتصاد بازار آزاد
توسعه مكتب اتريشي و حداقل فراگيري اصولي از آن براي يك دانشپژوه اقتصاد نيازمند راهكارهايي از سوي طرفداران اين مكتب و به طور كلي طرفداران اقتصاد بازار است.
رسيدن به اين هدف كه هر دانشجوي كارشناسي در ايران حداقل يك بار نام مكتب اتريشي را شنيده باشد و آشنايي كلي با آن داشته باشد، هدفي بسيار مطلوب خواهد بود.
هدفي كه امروز فاصله بسيار با آن داريم. اما چه راهكارهايي براي رسيدن به اين هدف وجود دارد؟
دانشجوي اقتصاد بيش از هر چيز به اقتصاد در پارادايم جريان رايج مينگرد، اقتصاد خرد و كلان از منظر او تمام آن چيزي است كه وي بايد در مورد تحليل اقتصاد بداند و مباحث ديگر به تمامي در اين دو خواهد گنجيد.
دانشجويان ايراني شايد حتي در سر كلاس تاريخ انديشه اقتصادي نيز نام اقتصاد اتريشي را نشنوند.
در چنين فضايي سخن گفتن از مكتبي كه اين چنين مهجور افتاده است جرات خاص خود خواهد و ظرافت خاص خويش طلب ميكند.
اگر چه با وجود معدود كلاسهاي روششناسي علم اقتصاد در دانشكدههاي ايران گذاري به اقتصاد اتريشي زده ميشود، اما اين كلاسها كه همواره به صورت اختياري داير ميشوند آنچنان محدود هستند كه نميتوانند جايگاهي باشند براي ابراز انديشههاي اتريشي.
ادامه مطلب