ناآرامیها در شرق اوکراین به مرگ یک غیرنظامی و یک سرباز ارتش اوکراین منجر شد.

به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، بنابر اعلام طرفهای درگیر در شرق اوکراین، به دنبال ناآرامیهای گسترده در منطقه 2 نفر کشته شدند.
خبرگزاری اتریش اعلام کرد که یکی از سخنگویان ارتش اوکراین روز جمعه، کشته شدن یک سرباز و زخمی شدن 6 نفر دیگر را تائید کرده است. یکی از فرماندهان استقلالطلبان هم گفت که به دنبال درگیریهای شبانه در شهر «گورلیوکا» یک غیر نظامی جان باخته است. این شهر در نزدیکی دونتسک است و تحت کنترل استقلالطلبان قرار دارد.
پنجشنبه گذشته اوکراین، استقلالطلبان را متهم کرده بود که سنگینترین حملات را از زمان آغاز آتشبس در فوریه گذشته علیه نظامیان اوکراینی آغاز کردهاند.
از این رو «جان کری» وزیر خارجه آمریکا در تماسی تلفنی با «سرگئی لاوروف» همتای روس خود درباره وضعیت موجود به شدت ابراز نگرانی کرده بود.
سخنگوی وزارت خارجه آلمان هم تحولات منطقه را نگرانکننده دانسته است. وی از 2 طرف خواست تا به توافق مینسک پایبند باشند.
فوریه گذشته نمایندگانی از آلمان، فرانسه، روسیه و اوکراین در مینسک در مورد آتشبس به توافق رسیدند.
انتهایپیام/م
ادامه مطلب
وزیر خارجه آمریکا با بیان اینکه اوباما تاکنون گامهای مؤثری برای لغو تحریمها علیه کوبا برداشته است، گفت که امکان لغو این تحریمها در اختیار کنگره آمریکا قرار دارد.

به گزارش خبرنگار دفتر منطقهای خبرگزاری فارس در آمریکای لاتین به نقل از «کوبا دباته»،سفارت آمریکا در کوبا روز گذشته با حضور «جان کری» وزیر امور خارجه آمریکا به صورت رسمی در «هاوانا» (پایتخت کوبا) بازگشایی شد.
«کری» در سخنرانی خود از این اتفاق با عنوان «یک تصمیم ارزشمند» در جهت تغییر وضعیت روابط بین دو کشور یاد کرد.
وی در این سخنرانی اظهار داشت که در 50 سال اخیر روابط بین آمریکا و کوبا به دلیل سیاستهای جنگ سرد قطع شده بودند اما اگر ما اکنون در اینجا حضور داریم به دلیل آن است که رهبران ما تصمیم گرفتهاند دیگر اسیر تاریخ نباشند.
وزیر امور خارجه آمریکا این روز را یک «روز تاریخی» خواند و عنوان کرد که دیگر وقت کنار گذاشتن مسائل قدیمی و جستجوی امکانات جدید میان دو کشور فرا رسیده است.
وی افزود: من با حضور در سفارت آمریکا در کوبا احساس میکنم که در خانه خود حضور دارم.
«کری» در بخش دیگری از سخنرانی خود که به زبان اسپانیایی انجام شد، به مزایای برقراری مجدد روابط بین آمریکا و کوبا پرداخت و اظهار داشت که هیچ موضوعی برای ترسیدن وجود ندارد.
این دیپلمات آمریکایی ادامه داد که مسیر انزوای دوجانبهای که آمریکا و کوبا تا به امروز طی کردهاند، مسیر نادرستی است و دیگر وقت آن فرا رسیده که دو کشور قدم در مسیرهای مطمئنتری بگذارند.
وی خاطرنشان کرد که راه طولانی پیش روی آمریکا و کوبا قرار دارد و هر دو کشور باید از همین لحظه در رابطه با برقراری مجدد روابط آغاز به کار کنند.
«کری» در این راستا اظهار داشت که مردم آمریکا و کوبا دیگر با یکدیگر دشمن نیستند بلکه همسایه هستند و بازگشایی سفارتها به درک متقابل میان ملتها و دولتها کمک خواهد کرد.
وزیر امور خارجه آمریکا از سوی دیگر خواستار برقراری یک دموکراسی قانونی در کوبا شد و عنوان کرد که کوبا با وجود یک دموکراسی قانونی که بر طبق آن مردم بتوانند رهبران خود را انتخاب کنند، کشور بهتری خواهد بود.
وی با اشاره به تحریمهای آمریکا علیه کوبا و ضمن اعلام اینکه «باراک اوباما» رئیسجمهور آمریکا تاکنون گامهای مؤثری برای لغو این تحریمها برداشته است، عنوان کرد که امکان لغو این تحریمها در اختیار کنگره این کشور قرار دارد.
رئیس دستگاه دیپلماسی آمریکا در پایان از پاپ فرانسیس به خاطر نقش مؤثرش در برقراری مجدد روابط میان دو کشور قدردانی کرد.
پس از سخنرانی «کری» سه نظامی کوباییای که در سال 1961 پس از قطع روابط میان آمریکا و کوبا، پرچم آمریکا را پایین کشیده بودند، بار دیگر این پرچم را بر فراز سفارت این کشور در «هاوانا» نصب کردند.
سفارت آمریکا در کوبا از 20 جولای (30 تیر) بازگشایی شده اما مراسمهای رسمی آن به زمان حضور وزیر امور خارجه آمریکا در کوبا موکول شده بود.
سفارت کوبا در آمریکا نیز در 20 جولای (29 تیر) با حضور وزیر امور خارجه این کشور آمریکای لاتین در آمریکا بازگشایی شد و پرچم کوبا بر فراز ساختمان وزارت امور خارجه آمریکا به اهتزاز درآمد و در کنار پرچم 150 کشور دیگر که آمریکا با آنان روابط دیپلماتیک دارد قرار گرفت.
دو کشور با میانجیگری واتیکان 18 ماه مذاکرات محرمانه داشتند اما 26 آذر (17 دسامبر) در بیانیهای مشترک اعلام کردند روابط دیپلماتیک خود را از سر میگیرند و زندانیان یکدیگر را آزاد خواهند کرد.
پس از آن، اوباما ماه آوریل با «رائول کاسترو» رئیسجمهور کوبا به طور رسمی مذاکره کرد که این نخستین دیدار رهبران دو کشور از سال 1956 بود.
دو طرف از زمان اعلام تاریخ از سرگیری روابط کامل دیپلماتیک دو کشور در 17 دسامبر ( 26 آذر 93) تاکنون چند بار مذاکره کردهاند.
واشنگتن از سال 1961 روابط دیپلماتیک خود را با کوبا قطع و این کشور را تحریم کرد؛ اگرچه برخی از این تحریمها در ماههای اخیر لغو شده است اما بیشتر تحریمهای آمریکا همچنان به قوت خود باقی است، اوباما نیز در دسامبر گذشته اعلام کرد گفتوگوها برای عادیسازی روابط دیپلماتیک با کوبا را از سر میگیرد.
یک ماه بعد آمریکا کوبا را از فهرست کشورهای حامی تروریسم خارج کرد، همچنین، در پی این چرخش در سیاست خارجی آمریکا، اوباما دستور اجازه سفرهای بیشتر از این کشور به کوبا، افزایش میزان حواله پول نقد از آمریکا به کوبا و کاهش محدودیتهای برخی از بخشهای بازرگانی با این کشور را صادر کرد.
انتهای پیام/
ادامه مطلب
مرگ «ملاعمر» گره کور امنیت در افغانستان را کورتر کرده و ضربه اصلی را مردم ستمدیده کشور خواهند خورد چرا که با این خبر چشمانداز مذاکرات صلح با طالبان که کورسوی امیدی را در دل مردم ایجاد کرده بود، در کوتاه مدت دچار تیرگی میکند.

به گزارش خبرنگار سایت افغانستان خبرگزاری فارس، «مجتبی نوروزی» کارشناس مسائل افغانستان در یادداشتی به بررسی پیامدهای مرگ ملاعمر، آینده گروههای افراط گرا در افغانستان و مشکلات مهم امنیتی ناشی از آن پرداخت.
در این یادداشت آمده است: خبری که طی چند روز گذشته در بین انبوه فراوان اخبار مربوط به افغانستان خودنمایی کرد و مجدداً مسائل این کشور را در صدر اخبار رسانههای جهان قرار داد؛ تایید خبر مرگ «ملامحمدعمر» رهبر پیشین طالبان بود.
خبری که در لحظات نخست بیشتر به شایعهای شبیه بود که پیش از این هم بارها و در مناسبتهای مختلف مطرح شده بود.
اما تایید این خبر از سوی برخی مقامات دولتی در افغانستان و پاکستان و فشار نیروهای این گروه بر شورای رهبری مبنی بر موضعگیری جدی در برابر این خبر در نهایت گروه طالبان را وادار به تایید رسمی خبر کرد.
به واسطه نقش کلیدی گروه طالبان و ملا عمر در بسیاری از تحولات افغانستان میتوان مطالب متعددی در این باره نگاشت و از زوایای مختلف به آن نگریست. اما این نوشتار در صدد است در حد امکان به آینده گروههای افراط گرا در افغانستان و به تبع آن مشکلات مهم امنیتی ناشی از آن بپردازد.
مهمترین موضوعی که پس از مرگ ملاعمر مورد توجه قرار میگیرد، آینده گروهی است که سالها تحت رهبری و زعامت وی قرار داشته است.
ملااختر منصور و 3 چالش پیش رو
ملاعمر هرچند کمتر دیده میشد اما نقشی اساسی در انسجام گروههایی داشت که به نام طالبان گردهم آمده بودند. حال سوال اساسی که مطرح میشود این است که آیا ملااختر منصور که از سوی شورای رهبری به عنوان رهبر جدید انتخاب شده است میتواند این نقش را ایفا نماید یا خیر؟
مسیری که به نظر برای وی بسیار دشوار مینماید. چرا که وی مورد پذیرش برخی از نزدیکان ملاعمر قرار نگرفته است.
مانع دوم در مسیر این پذیرش، اتهاماتی است که این روزها متوجه وی میباشد. اتهاماتی نظیر توطئه برای قتل ملاعمر و پنهان کردن خبر مرگ وی و مدیریت این گروه از جانب وی و با نام ملا عمر.
به هر حال در مدت زمانی که از مرگ ملا عمر گذشته است اعلامیههایی به نام وی در سایت رسمی این گروه درج شده، که اثبات کذب بودنشان کار را برای مدعی جدید امیرالمومنینی سخت خواهد کرد.
اطلاعیههایی که اتفاقا چرخشهایی در مواضع این گروه در آنها مشهود است که مهمترین آن به موضع این گروه در برابر مذاکرات صلح با دولت و به رسمیت شناختن تلویحی دولت مرکزی افغانستان برمیگردد.
سومین چالشی که ملا اختر منصور باید بر آن فائق آید تا بتواند مجدداً طالبان را به نقطه پیشین برساند، چالش مذاکرات صلح با دولت است. باید توجه داشت که آن چه هویت طالبان را شکل داده و طرفداران خاص خود را به این گروه جلب کرده، مبارزه و سرسختی در مسیر دست یافتن به اهداف ادعا شده است.
حال اگر بنا باشد این گروه مانند بسیاری از احزاب و گروههای دیگر حتی در یک چشمانداز میانمدت به فرآیند سیاسی شدن وارد شود، آن گاه دست کم برای برخی پیروان خود دیگر جذابیت لازم را نخواهد داشت و میتواند موجب پیوستن آنها به گروه های دیگر شود.
موضوعی که با تایید خبر مرگ ملاعمر احتمالش افزایش خواهد یافت چرا که رهبر جدید هنوز نتوانسته پیروان را به خود جذب نماید و قدرت اقناع خود را بر آنها تثبیت نماید.
موضوع دیگری که انتشار و تایید این خبر را در این زمان خاص مورد توجه قرار می دهد، موضوع حضور داعش در افغانستان و مواجه شدن با رقیبی سرسخت و ریشهدار در منطقه یعنی طالبان است.
داعش رقیبی سرسخت برای طالبان
طالبانی که تجربه موفقی از همراهی با گروههای افراطی جهانگرای عربپایه نداشته است. بسیاری از رهبران طالبان سقوط امارت اسلامی افغانستان را به این همراهی نسبت میدهند و نگاه خوش بینانهای به گروههایی که داعیه یکپارچگی جهان اسلام دارند اما در اصل بر پایه مدیریت اعراب بنا شدهاند، ندارند.
لذا از ابتدای اعلام رسانهای حضور داعش در افغانستان طالبان به صورت رسمی علیه آنها موضع گرفته و مانعی سخت در مسیر استقرار این گروه به ویژه در مناطق تحت نفوذ این گروه بوده است.
حال، اعلام مرگ رهبر طالبان آن هم از جانب یکی از گروههای کوچک جدا شده از طالبان و پیوسته به داعش یعنی گروه «محاذ فدایی» میتواند معادلات را تا حدی به نفع داعش بر هم بزند. البته این موضوع خود میتواند عاملی برای ایجاد هم بستگی بین مدعیان قدرت در درون طالبان نیز باشد.
در این بین نقش گروههای فرعی که تا به امروز متحد طالبان بوده و دست کم اشتراک منافع و اهداف آنها را در یک جبهه قرار داده بود، اهمیت ویژه دارد.
باید توجه داشت در افغانستان گروههای مسلح بسیاری وجود دارند که به دلایل متعدد به ناامنی دامن زده و علیه دولت مرکزی مبارزه میکنند.
این گروهها اگر چه رسماً طالب نیستند اما فعالیتهایشان در همسویی با مواضع طالبان تا کنون عامل مهمی در قدرت این جریان داشته است.
اینها عموماً دایره نفوذ محلی داشته و تلاش میکنند قدرت خود را در منطقه خود تثبیت نمایند. پول یا حمایتی که منجر به کسب درآمد شود عامل مهمی در جذب چنین گروههایی به یک گروه بزرگتر خواهد بود.
لذا به نظر میرسد احتمال جذب این گروه ها از سوی داعش رو به فزونی است. بنابراین ملا اخترمنصور علاوه بر وظیفه ساماندهی شرایط داخلی طالبان باید نگاهی هم به وفاداری این گروهها داشته باشد که کار را به شدت برای وی سخت خواهد کرد.
پاکستان از انتشار خبر مرگ ملاعمر سود میبرد
اما نمیتوان در مورد طالبان چیزی نوشت و به پاکستان و به طور خاص اطلاعات ارتش این کشور نپرداخت. «آی اس آی» که متولی پرونده افغانستان و طالبان در این کشور است همواره بازیهای چندگانهای را در قبال این موضوع داشته است که پرداختن به آن از حوصله این نوشتار خارج است.
اما میتوان گفت انتشار و تایید این خبر در این بازه زمانی برای پاکستان بیش از هر بازیگر دیگری مفید بوده است.
تاخیر در جریان مذاکرات صلح که شواهدی دال بر عدم رضایت پاکستان از روند آن وجود دارد، نخستین منفعت آن است.
تلاش برای اثبات صداقت خود در موضوع پیماننامه امنیتی و مبارزه با گروههای افراط گرا نیز می تواند سود دیگری باشد که پاکستان از تایید این خبر خواهد برد.
البته ادامه ناامنی در افغانستان هم موضوع دیگری است که پرداختن به آن و منافعی که برای پاکستان میتواند داشته باشد نیازمند فرصتی موسع تر است.
تایید خبر مرگ ملاعمر و کورسوی امید مردم افغانستان
اما آن چه در پایان باید به آن پرداخت این است که تایید این خبر گره کور امنیت را در افغانستان کورتر خواهد کرد و ضربه اصلی را مردم مظلوم و ستمدیده این کشور خواهند خورد. چرا که با تایید این خبر چشم انداز مذاکرات صلح با طالبان که کورسوی امیدی را در دل مردم ایجاد کرده بود، دست کم در کوتاه مدت دچار تیرگی و غبارآلودگی خواهد شد.
همچنین این خبر و حواشی آن ضربهای جدی بر تفاهمنامه امنیتی دولتهای افغانستان و پاکستان خواهد بود. تفاهم نامهای که شاه بیت فعالیتهای امنیتی دولت جدید افغانستان بوده است و این ضربه شاید موجب شود که مردم افغانستان از این مسیر هم ناامید شوند.
ضلع سوم این گره کور و ناامیدی را می توان در اثبات مجدد ناتوانی نیروهای غربی در تامین امنیت و دست یابی به اخبار مربوط به دشمنان شماره یک خود میباشد.
موضوعی که طی سالهای حضور نیروهای غربی در افغانستان بارها به اثبات رسیده است و دیگر مردم امیدی به ایشان برای تامین امنیت خود ندارند. چرا که این نیروها به رغم ظاهر پرطمطراق خود حتی نتوانستهاند پس از قریب دو سال متوجه مرگ دشمن شماره یک خود شوند.
دلخوشی به عوامل بیرونی و گرههای کوری که از کلاف سردگم امنیت باز نخواهد کرد
در پایان می توان امید داشت این جریانات و اتفاقات، مردم و نخبگان افغانستان را به این باور برساند که امنیت امری درون زاست که با همدلی و همراهی مردم و دولتمردان کشور محقق خواهد شد و دل خوش داشتن به عوامل بیرونی برای تامین امنیت نه تنها گرهای از کلاف سردرگم امنیت باز نخواهد کرد بلکه در بزنگاهها گرههای کور دیگری نیز بر آن خواهد افزود.
انتهای پیام/
ادامه مطلب
رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا در مراسم تودیع خود که روز گذشته برگزار شد، خواستار ادامه حضور نیروهای نظامی آمریکا در اروپای شرقی شد.

به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، طبق گزارش وزارت دفاع آمریکا، «ریموند اودیرنو» رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا در مراسم تودیع خود از نیروهای ارتش آمریکا خواست که همچنان در اروپای شرقی باقی بمانند.
بنا به گزارش اسپوتنیک، در این مراسم تودیع و معارفه، «مایک میلی» بعنوان رئیس جدید ستاد مشترک ارتش آمریکا معرفی شد.
اودیرنو روز جمعه (دیروز) تصریح کرد: من به سربازان خود در اروپای شرقی فکر میکنم که به همپیمانان ما اطمینان میدهند. به هر حال سال گذشته، یک سرباز آمریکایی بعنوان «مرد سال» لیتوانی بود. این نشان میدهد که سربازان ما چه کسانی هستند... آنها... در جنگ جهانی علیه ترور در سراسر دنیا مبارزه میکنند.
طبق این گزارش، نیروهای مسلح آمریکا همچنین پلیس اوکراین و نیروهای مسلح اوکراین از جمله گردان نئونازی آزوف را آموزش میدهند و آنها را تجهیز میکنند.
اودیرنو در مصاحبهای که در روزنامه آمریکایی «وال استریت ژورنال» در ژوئیه 2015 منتشر شد تصریح کرد که در صدد است تمامی لشکر پیادهنظام چهارم کلرادو را بعنوان نیروی همتراز برای اروپا در نظر بگیرد.
وی سپس اعلام کرد که بالگردها، کارشناسان امور لجستیکی به طور مداوم میبایست در اروپا مستقر شوند و قرار است برای مواقع بحرانی مورد استفاده قرار گیرند.
طبق این گزارش، ظاهراً منظور رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا از بحران، افزایش تهدیدات روسیه برای اوکراین بوده است.
غرب به ویژه آمریکا، روسیه را به دامن زدن به ناآرامیهای شرق اوکراین و کمک به استقلالطلبان متهم میکنند و در همین راستا چندین دور تحریمهایی را علیه روسیه تحمیل کردهاند اما مسکو تمامی این اتهامات را رد کرده است.
انتهای پیام/م
ادامه مطلب
معاون وزیر خارجه کشورمان درباره بروز سوء تفاهم در نقل سخنانش در گفتوگوی ویژه خبری توضیحاتی را ارائه کرد.

به گزارش گروه سیاست خارجی خبرگزاری فارس، سید عباس عراقچی معاون امور حقوقی و بینالمللی وزارت امور خارجه در خصوص بروز سوءتفاهم در نقل سخنان وی در گفتوگوی ویژه خبری شبکه دو و اینکه برخی از خبرگزاریها از قول وی گفتهاند که برجام را مشمول اصل 77 قانون اساسی ندانسته و لذا بینیاز از تصویب مجلس شورای اسلامی قلمداد کرده است، گفت: چنانچه به اصل سخنان اینجانب رجوع شود، نه به آنچه بعضی خبرگزاریها به طور ناقص انتشار دادند، واضح است که اینجانب «بدون قضاوت قطعی حقوقی» عرض کردهام که در موضوع تصویب یا عدم تصویب برجام در مجلس شورای اسلامی، در کشور «دو نظر وجود دارد»: عدهای برجام را مشمول اصل 77 قانون اساسی میدانند که بر طبق آن «عهدنامهها، مقاولهنامهها، قراردادها و موافقتنامههای بینالمللی باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد». اما عده ای دیگر از حقوقدانان به سه دلیل معتقدند برجام مشمول اصل 77 نمیشود. اولا برجام به دلیل شکل تنظیم سند، و با استناد به قصد و نیت طرفها و به صراحت متن آن، تنها یک سند اجرایی مشتمل بر برخی اقدامات داوطلبانه از سوی دو طرف است که انجام هر کدام از این اقدامات منوط به اقدام طرف مقابل است و بنابراین نمیتوان آن را یک عهدنامه، مقاوله نامه، قرارداد یا موافقتنامه بین المللی دانست. ثانیا برجام ضمیمه یک قطعنامه شورای امنیت (قطعنامه 2231) شده و توسط قطعنامه مزبور مورد تایید واقع شده است، بنابراین مثل بقیه قطعنامههای شورای امنیت که به تصویب مجلس نمیرسند این قطعنامه و ضمیمه آن (برجام) هم نیاز به تایید مجلس ندارد و بالاخره ثالثا این عده معتقدند که به دلیل ورود شورای عالی امنیت ملی به موضوع هستهای از سال 1382 با تدبیر مقام معظم رهبری، این موضوع بر اساس اصل 176 قانون اساسی در حوزه صلاحیت شورای عالی امنیت ملی قرار میگیرد و مجلس نمیتواند ورود داشته باشد.
وی اضافه کرد: در خصوص این دو نظریه حقوقی، وزارت امور خارجه قضاوتی نمیکند و اصولا در مقام قضاوت هم نیست، چرا که تصمیم گیرندگان جای دیگرند. اما به لحاظ سیاسی و از منظر منافع ملی وزارت امور خارجه معتقد است از آنجا که هیچ یک از دیگر اعضای برجام، این توافق را در پارلمانهای خود به تصویب نمیرسانند، این با اصل توازن و تناظر در تعهدات طرفین، که مورد نظر میباشد، تنازع دارد.
انتهای پیام/
ادامه مطلب
وزارت خارجه ایران با صدور بیانیهای ضمن تبریک سالگرد پیروزی مقاومت اسلامی در لبنان آن را حاصل وحدت، همراهی و همدلی همه آحاد لبنان خواند و گفت: وحدت و انسجام داخلی بین طوایف مختلف لبنان، ضامن ثبات و امنیت و آرامش این کشور است.

به گزارش گروه سیاست خارجی خبرگزاری فارس، وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران با صدور بیانیهای ضمن تبریک سالگرد پیروزی مقاومت اسلامی لبنان در نبرد نابرابر با رژیم صهیونیستی در سال 2006 به دولت، ملت ارتش و مقاومت لبنان و به ویژه دبیرکل حزب الله٬ این پیروزی را حاصل وحدت و همراهی و همدلی همه آحاد لبنان برشمرد.
در این بیانیه آمده است: جمهوری اسلامی ایران معتقد است تنها وحدت و انسجام داخلی بین طوایف مختلف لبنانی، ضامن ثبات و امنیت و آرامش لبنان میباشد و این کشور را از هرگونه تهدیدات رژیم جعلی اسراییل و گروههای تکفیری و تروریستی حفظ میکند.
اهمیت مقاومت در مقابل دشمن صهیونیستی انکارناپذیر میباشد و جنگ 33 روزه سمبل ایستادگی و قدرت مردم در مقابل رژیم تا بن دندان مسلح صهیونیستی بود و بدون تردید ملت لبنان طعم شیربن این پیروزی را همواره به خاطر خواهد داشت.
سفر اخیر وزیر امور خارجه کشورمان به لبنان و مذاکرات به عمل آمده با مقامات و شخصیتهای مختلف لبنانی در این سفر سازنده و مثبت ارزیابی میشود و تهران ارتقاء مناسبات ایران و لبنان به عنوان دو کشور دوست را بار دیگر مورد تاکید قرار میدهد و استمرار حمایت همه جانبه جمهوری اسلامی ایران از دولت و ملت و ارتش و مقاومت لبنان را یادآور میکند.
در همین فرصت بار دیگر حمایت جمهوری اسلامی ایران از تکمیل پروسه سیاسی لبنان از طریق اجماع داخلی را اعلام میکند.
انتهای پیام/
ادامه مطلب
پس از ناکامی سیاست ۵۴ ساله تحریم و محاصره همهجانبه کوبا از سوی ایالات متحده آمریکا، واشنگتن تحت فشار افکار عمومی و کشورهای جهان، چارهای جز انتخاب مسیر دیپلماتیک و از سرگیری روابط با هاوانا نداشت.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری فارس، به دنبال انقلاب سال 1959 به رهبری فیدل کاسترو و برخی دیگر از رهبران انقلابی از قبیل چه گوارا، آمریکا ضمن نادیده گرفتن خواست کوباییها برای ساقط کردن فولخنثیو باتیستا ثالدیوار دیکتاتور این کشور، راه تقابل و تلاش برای سرنگونی دولت هاوانا را برگزید.
واشنگتن در مسیر تقابل همه جانبه با کوبا از همه ابزارها استفاده کرد. ابتدا آمریکا سفارت خود را در 54 سال پیش در هاوانا تعطیل کرد و سپس کوبا را محاصره اقتصادی و نظامی کرد حتی کار را به جایی رساند که با حمله نظامی و به زور جزیره گوآنتانامو را تصرف کرد. جای تامل است که واشنگتن این جزیره اشغال شده را به مقر مخوفترین زندان در جهان تبدیل کرده است.
26 آذر سال گذشته بود که باراک اوباما در یک سخنرانی از تصمیم خود برای ازسرگیری روابط دیپلماتیک با کوبا خبر داد و همتای کوبایی وی نیز در هاوانا از تصمیم خود برای برقراری روابط دیپلماتیک با واشنگتن خبر داد.
اوباما در این سخنان با اذعان به ناکامی سیاست تحریم و انزوای کوبا گفت: هم اکنون زمان رویکرد جدید با کوبا بوده و سیاست انزوای کوبا جواب نداد. 50 سال می گذرد و برادران کوبا همچنان بر کوبا حکومت میکنند. انزوا موثر نبوده و لازم است رویکردی جدید به کار گرفته شود».
در راستای هموار کردن مسیر سیاست جدید آمریکا در قبال کوبا، کاخ سفید فروردین سال امسال از خروج نام کوبا از فهرست کشورهای حامی تروریسم خبر داد و اعلام کرد که باراک اوباما کنگره را در جریان این موضوع قرار داده تا یکی از موانع ازسرگیری روابط دیپلماتیک دو کشور برداشته شود.
در ادامه همین روند بود که جان کری روز گذشته با سفر به هاوانا رسما در مراسم بالا کشیدن پرچم آمریکا و بازگشایی سفارت واشنگتن در کوبا پس از 54 سال شرکت کرد.
سوال اساسی آن است که دلیل واقعی تغییر سیاست آمریکا در قبال کوبا چه بوده است؟ آیا این موضوع به دلیل شعار انتخاباتی اوباما در سال 2007 و تعهد پر سر و صدای او به «تغییر» بوده و یا اینکه «آمریکا راه چاره و آلترناتیو دیگری نداشت؟»
با توجه به اذعان اوباما به ناکامی سیاست انزوا و تحریم کوبا میتوان گفت که واشنگتن چاره کار را در «تغییر مسیر و رویکرد» یافته است چرا که علاوه بر ناکارآمدی در سیاست اولیه خود در قبال هاوانا، واشنگتن در صحنه روابط بینالملل و افکار عمومی جهان فشار زیادی تحمل کرده است.
نمونه این فشار افکار عمومی جهان، انزوا و تنها ماندن آمریکا در قبال کوبا را میتوان در قطعنامههای پیایی مجمع عمومی سازمان ملل به وضوح دید.
از سال 1992 میلادی، مجمع عمومی سازمان ملل هر ساله پیشنویس قطعنامه مخالفت با تحریمهای آمریکا علیه کوبا را به رای گذاشته و این قطعنامه با حمایت اکثریت مطلق اعضا به تصویب رسیده است.
سال گذشته 188 کشور عضو سازمان ملل از مجموع 193 کشور عضو طی جلسه مجمع این سازمان برای بار بیست و سوم بار متوالی قطعنامه محکومیت تحریمهای آمریکا علیه کوبا حمایت کردند و تنها واشنگتن و اسرائیل با آن مخالفت کردند.
15 تیر امسال هم «ایدریس جزایری» گزارشگر ویژه حقوق بشر و تحریمهای بینالمللی در سازمان ملل طی بیانیهای ضمن ابراز رضایت از برقرای مجدد روابط دیپلماتیک بین آمریکا و کوبا خاطرنشان کرد که روند عادیسازی روابط میان دو کشور باید شامل لغو تحریمهای آمریکا علیه کوبا نیز باشد.
در مراسم روز گذشته در هاوانا جان کری درباره ازسرگیری روابط دیپلماتیک دو کشور گفت که «بیایید از این به بعد دیگر دشمن و یا رقیب نباشیم بلکه دو کشور همسایه باشیم».
اما وزیر خارجه آمریکا به این موضوع اشاره نکرد که این واشنگتن بود که از ابتدای انقلاب مردم کوبا در سال 1959 مسیر «دشمنی» را در پیش گرفت و هر آنچه که توانسته علیه این کشور انجام داد.
حالا که پس از 54 سال آمریکا دوباره به کوبا برگشته باید دید آیا «تغییر سیاست انزوا و تحریم» به سیاست «داشتن روابط دیپلماتیک» واقعا چه تاثیراتی بر تعاملات دو کشور دارد اما چیزی که مشخص است آن است که واشنگتن چارهای جز تغییر سیاست در قبال هاوانا نداشته است و باید دید در ادامه مسیر به دنبال تحقق چه اهدافی است.
انتهای پیام/م
ادامه مطلب
یک سازمان غیر دولتی حقوق بشری در مصر در آماری تکاندهنده اعلام کرد که نزدیک به سه هزار مصری طی دو سال گذشته (دولت عبدالفتاح السیسی) به دست نیروهای امنیتی کشته شدهاند.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری فارس، یک سازمان حقوق بشری مصری اعلام کرد که در طول دو سال گذشته دست کم دو هزار و 799 نفر به دست نیروهای امنیتی مصری کشته شدهاند.
شبکه خبری «الجزیره»، گزارش داد که «سازمان مصری حقوق و آزادیهای فردی» که یک موسسه غیردولتی است در گزارشی اعلام کرده از ژوئن سال 2013 تا کنون نیروهای امنیتی مصری با استفاده از زور و خشونت و پایان دادن به اعتراضات مسالمت آمیز با استفاده از سلاح هزاران غیرنظامی را در این کشور به کام مرگ فرستادهاند.
بر اساس این گزارش دولت مصر روشهای دیگری را برای حذف مخالفان خود به کار گرفته که میتوان به شکنجه در داخل زندانها و جلوگیری از درمان محکومان سیاسی از درمان در زندان، شکنجه و عملیات ترور نام برد.
از زمان برکناری محمد مرسی از ریاست جمهوری مصر در سال 2013 تا کنون دولت «عبدالفتاح السیسی» رئیس جمهور مصر حامیان اخوان المسلمین را به تحریک برای خشونت و فعالیتهای تروریستی متهم میکند و در دسامبر سال 2013 با صدور حکمی این گروه را تروریستی و عضویت و حمایت از آن را جرم اعلام کرده است.
انتهای پیام/ب.ص
ادامه مطلب
نامزد ریاست جمهوری لبنان، دبیر کل حزبالله را «مردی فوقالعاده» توصیف کرد و افزود: علت مخالفتها در لبنان با نامزدی من برای ریاست جمهوری، ائتلاف با مقاومت است.

به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، «سید حسن نصرالله» دبیر کل حزب الله لبنان مخالفت جریان 14 مارس با ریاست جمهوریاش را ایستادگیاش در کنار مقاومت اسلامی خواند و درباره سنگاندازی برخی جریانهای سیاسی در مسیر حل مشکلات داخلی کشورش هشدار داد.
میشل عون شب گذشته در گفتوگو با تلویزیون «المنار» به ائتلافش با حزب الله و حمایت از مقاومت در رویارویی با رژیم صهیونیستی اشاره کرد و افزود: نبرد ما با اسرائیل با همه نبردها متفاوت است زیرا نبردی بود که همه ارتشهای عربی از تحقق آن عاجز بودهاند.
وی با اشاره به فراخوان حزب مسیحی «جریان ملی آزاد» برای برگزاری تظاهرات در اعتراض به تمدید دورههای فرماندهی ارتش و نیروهای امنیتی، تاکید کرد که «هیچ کسی ضرورت تمدید را برای بنده تشریح نکرد» و «از پیروزی در این نبرد مطمئن هستم».
عون عدم توافق بر فردی برای تصدی سمت فرماندهی ارتش لبنان را ساختگی خواند و افزود: تا زمانی که حزب الله را به عنوان یک حزب مجاهد ملی به رسمیت نشناسند، طبیعی است که چنین سرنوشتی نیز در انتظار من نیز باشد.
وی درباره دبیر کل حزب الله نیز گفت: سید حسن نصرالله مردی فوق العاده است و او واقعا سید (از نوادگان پیامبر [ص]) است. از بیان صفاتش عاجزیم و ما همواره با هم (درباره قضایا) توافق فکری داریم. من و سید یک دیدگاه داریم و هم من به او اعتماد دارم و هم ایشان چنین اعتماد به من دارد.
رئیس فراکسیون «تغییر و اصلاح» پارلمان لبنان با بیان اینکه از این به بعد، شخصی که نماینده واقعی طائفهاش نباشد نمیتواند به ریاست جمهوری (لبنان) برسد، افزود: ما راهیابی شخصیت توافقی به ریاست جمهوری را میپذیریم البته در صورتی که سایر رؤسای قوای سه گانه نیز به صورت توافقی انتخاب شوند و نماینده اکثریت طوایفشان نیز نباشند.
وی با بیان اینکه بعد از توافق هستهای مسائل مهمتر از امور لبنان وجود دارند که منتظر ایجاد راه حل هستند، تاکید کرد که مشکل اصلی ما در انتخاب رئیس جمهور نیست بلکه در اجرای اصلاحات است که آغاز آن میتواند با پرونده انتخاب رئیس جمهور باشد.
انتهای پیام/ص
ادامه مطلب
با وجود تهدیدات متعدد از سوی کرهشمالی علیه برگزاری رزمایش مشترک آمریکا و کرهجنوبی در شبه جزیره کره، واشنگتن و سئول از برگزاری رزمایش مشترک خبر دادند.

به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، کره جنوبی و آمریکا روز شنبه (امروز) از برنامه دو کشور برای برگزاری رزمایش نظامی مشترک از هفته آینده خبر دادند.
به نوشته یونهاپ، با وجود آنکه کره شمالی بارها کره جنوبی و آمریکا را نسبت به برگزاری رزمایش نظامی در شبه جزیره کره تهدید کرده بود، سئول و واشنگتن هفته آینده رزمایش مشترک در شبه جزیره کره برگزار میکنند.
نیروهای نظامی آمریکا و کره جنوبی اعلام کردند هفته آینده رزمایش سالیانه مشترک خود در شبه جزیره کره را آغاز میکنند و خبر برگزاری این رزمایش را از تاریخ 17 تا 28 آگوست به اطلاع کره شمالی رساندند.
کره شمالی این اقدامات مشترک کره جنوبی و آمریکا را همواره محکوم کرده و تهدید کرده بود در صورت برگزاری دوباره رزمایش سالیانه در مقابله با آن به جنگ خواهد پرداخت.
امروز خبرگزاری رسمی کره شمالی در بیانیهای اعلام کرد که شدیدترین مقابله نظامی با این رزمایش مشترک آمریکا و کره جنوبی را به کار خواهد گرفت.
در این بیانیه آمده است کره شمالی قدرت شکست ناپذیر، مجهز به آخرین ابزارهای تهاجمی و دفاعی ناشناخته برای جهان میباشد که شامل تسلیحات بازدارنده اتمی است.
هفته گذشته نیز به دلیل انفجار مینهای کره شمالی در مرز دو کره که منجر به زخمی شدن افسران گشت کره جنوبی شد، تهدیداتی از سوی سئول علیه پیونگ یانگ بیان شد.
اختلاف در روابط دو کره بعد از جنگ سالهای 1950 تا 1953 همچنان وجود دارد و دو همسایه گاه و بیگاه یکدیگر را تهدید میکنند.
انتهای پیام/م
ادامه مطلب