فرماندار نوشهر از آتش‌سوزی ۱۰ هکتار از جنگل‌های کجور این شهرستان خبر داد گفت: این آتش‌سوزی در منطقه جنگلی "دلم" کجور رخ داده و ۱۰ هکتار از جنگل‌های این منطقه طعمه حریق شد.

محمدعلی قمی‌اویلی گفت: در این حادثه، آتش خسارت صد درصدی به عرصه ۱۰ هکتاری جنگلی و منابع طبیعی وارد کرد و باعث از بین رفتن گونه‌های درختی این منطقه شد.

فرماندار نوشهر گفت: از میزان وسعت ۱۰ هکتاری که طعمه حریق شد، چهار هکتار درختان میوه‌ بودند و ۶ هکتار نیز عرصه جنگلی بود که کاملاً در آتش سوخت.

۳۷۰۰ هکتار از کشتزارهای شهرستان بیله سوار در آتش سوخت

براساس برآوردهای اولیه براثر این آتش‌سوزی ۶۰ میلیارد ریال خسارت به کشاورزان منطقه بیله‌سوار در اردبیل وارد شده است. علت این آتش‌سوزی در حال بررسی است.


ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : جمعه 29 خرداد 1394  | 11:47 PM | نویسنده : مهدی گلشنی

ماموران پلیس توانستند با بهره‌گیری از اقدامات فنی و نظر پزشکی قانونی، پرونده مرگ جوان ۲۶ ساله‌ای را که پس از انتقال به زندان رجایی شهر جان باخته بود، مختومه کنند.

به گزارش مهر، ساعت ۹ شب سوم تیر ماه سال ۹۲، وقوع یک فقره درگیری در خیابان ابومسلم - خیابان ۲۵ متری محمودیان، به کلانتری ۱۵۷ مسعودیه اعلام شد؛ در مراجعه مأموران به محل و بررسی اولیه مشخص گردید که درگیری ما بین اعضای یک خانواده صورت گرفته است.

گزارش دعوای خانوادگی
در ادامه رسیدگی و انجام تحقیقات اولیه مشخص شد که درگیری بواسطه اعتیاد یکی از اعضای خانواده به نام «رضا» (متولد ۱۳۶۶) به مصرف موادمخدر و اعتراض سایر اعضای خانواده به این موضوع آغاز شده که با شدت گرفتن درگیری، رضا اقدام به تخریب قسمتی از اثاثیه منزل و درگیری با برادر خود کرده است.

یک مرگ مشکوک
با طرح شکایت خانواده از «رضا» و با تشکیل پرونده با موضوع تخریب عمدی و حسب دستور شعبه سوم بازپرسی دادسرای ناحیه ۱۴ تهران، متهم به زندان رجایی شهر منتقل شد اما پس از گذشت مدت کوتاهی از انتقال به زندان، به علت تشنج بیهوش و سریعاً به مرکز درمانی منتقل و با وجود انجام اقدامات درمانی فوت کرد.

پس از تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع «فوت مشکوک» و طرح شکایت خانواده متوفی، با صدور قرار عدم صلاحیت، پرونده از دادسرای امور جنایی کرج به دادسرای امور جنایی تهران ارجاع و به دستور شعبه پنجم بازپرسی دادسرای ناحیه ۲۷ تهران، پرونده در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.

شکایت از ماموران
با توجه به طرح شکایت خانواده متوفی مبنی بر طرح موضوع «انتقال نامناسب متوفی به کلانتری و زندان بعنوان علت مرگ»، تحقیقات در این خصوص در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت و در تحقیقات از مأموران کلانتری، مأمور بدرقه و همچنین زندانیان همراه متوفی مشخص شد که در زمان انتقال متوفی به کلانتری و زندان هیچگونه رفتار نامناسب و ضرب و شتمی از سوی مأموران با این شخص انجام نشده است.

آغاز تحقیقات پلیسی
در بررسی پرونده فوت مشکوک متوفی مشخص شد که در زمان پیگیری پرونده در دادسرای امور جنایی کرج و حسب دستور قضایی، جسد متوفی  برای  تعیین علت مرگ به پزشکی قانونی منتقل و پس از بررسی‌های بعمل آمده، کمیسیون پزشکی قانونی تشکیل و علت مرگ متوفی «فشار بر عناصر حیاتی گردن» اعلام شده که در ادامه و با انجام بررسی‌های لازم، نظریه کارشناسی از سوی کمیسیون پزشکی قانونی اعلام شد: گاهی فشار بر عناصر حیاتی گردن به صورت آنی و در پی ضربه به مناطق حساس اتفاق می‌افتد که در مورد متوفی این امر بعید است و گاهی فشار بر عناصر حیاتی گردن با تأخیر و در پی ایجاد عوارض حادث می‌گردد که در این مورد، این زمان متفاوت بوده و تحقیقات قضایی و پلیسی راه گشا است .

انکار درگیری خانوادگی
با توجه به نتایج بدست آمده در طول تحقیقات بعمل آمده، تحقیقات از خانواده متوفی در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت؛ در تحقیقات نامحسوس از محل سکونت متوفی و خانواده وی مشخص شد که متوفی به علت اعتیاد به مصرف موادمخدر از نوع شیشه با خانواده‌اش درگیری داشته اما با این وجود اعضای خانواده متوفی در تحقیقات اولیه منکر هرگونه درگیری با متوفی می‌شدند. این در حالی بود که محتویات پرونده حکایت از آن داشت که در روز سوم تیر ماه ۹۲ و طی تماس این افراد با مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ مبنی بر وقوع درگیری خانوادگی، مأموران کلانتری به محل سکونت آنها مراجعه و در ادامه و با طرح شکایت آنها پرونده با موضوع «تخریب عمدی» تشکیل و متوفی به زندان محکوم شده است.

اعتراف به قتل
به دنبال تحقیقات تکمیلی و با توجه به تناقضات موجود در اظهارات خانواده متوفی، تحقیقات مستمر و تحصصی از اعضای خانواده متوفی در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت و سرانجام برادر متوفی بنام مسعود (۲۵ ساله) در جریان باز جویی های فنی و پلیسی به ماموران گفت: در روز حادثه زمانیکه به خانه آمدم، دیدم برادرم (متوفی) در حال کتک زدن خواهرم است؛ با توجه به اینکه برادرم به علت اعتیاد و بیکاری و متارکه از همسرش، سابقه درگیری با اعضای خانواده‌اش را داشت و به زور از اعضای خانواده   برای تهیه مواد پول می‌گرفت، من به کمک خواهرم رفتم که رضا با برداشتن لوله جاروبرقی چند ضربه به سرم زد که سرم دچار شکستگی و خونریزی شد؛ در حالیکه عصبانی شده بودم، با دست راست گلوی برادرم را گرفته و چند دقیقه فشار دادم که رضا سست شد و به زمین افتاد؛ سپس با ۱۱۰ تماس گرفته و با حضور مأموران، رضا به کلانتری منتقل شد.

تحقیقات ادامه دارد
سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر  گفت: با توجه به اعترافات صریح متهم و تحقیقات بعمل آمده مشخص شد که خانواده متوفی قصد داشته‌اند تا با سوء استفاده از فوت ناگهانی متوفی و طرح شکایت کذب، اقدام به دریافت دیه کنند که خوشبختانه با تحقیقات پلیسی در اداره دهم و بهره گیری از نظریه کارشناسی پزشکی قانونی، حقیقت مشخص و متهم اصلی پرونده (برادر مقتول) نیز با قرار قانونی و جهت انجام تحقیقات قانونی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.


ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : پنج شنبه 28 خرداد 1394  | 3:29 PM | نویسنده : مهدی گلشنی

زن جواني باطرح شکايتي در شعبه 706 دادسراي مشهد در اظهاراتش مدعي شد :چندي پيش يک آگهي کاري در يک روزنامه چاپ کردم که به واسطه آن فردي با شماره تلفن همراهم تماس گرفت و ابراز علاقه مرد شياد به من طي چندين بار تماس بيشتر شد تا اينکه در يکي از تماس ها از من خواست قراري بگذاريم تا يکديگررا ببينيم که من هم قبول کردم و بدبختي هايم از همان ديدار شروع شد .

زن جوان ادامه داد:مدتي که از اين ارتباط گذشت چهره اصلي وي برملا شد و او در يک تماس تلفني از من خواست برايش يک گوشي تلفن همراه بخرم و تهديد کرد اگر اين کار را نکنم فيلمي را که مخفيانه از من گرفته است در محل کار ، زندگي ام و فضاي مجازي پخش مي کند تا آبرويم برود .من هم از ترس آبرويم قبول کردم، اما اين اول راه بود و او دست بردار نبود .اخاذي هايش تا جايي رسيد که درآخرين مورد گفت: دو ميليون تومان به حسابم واريز کن و گرنه ...و بازهم تهديد هايش شروع شد و من هم که ديگر از اين اخاذي هاي پياپي خسته شده بودم اين شکايت را مطرح کردم .

بازپرس پرونده پس از شنيدن ادعاهاي زن جوان دستور احضار متهم را صادر کرد تا مرد شياد پاي ميز محاکمه حاضر شود و پاسخگوي اتهامات وارده باشد.

 

17302


ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : پنج شنبه 28 خرداد 1394  | 3:21 PM | نویسنده : مهدی گلشنی
خبرنگار واحد مرکزی خبر در صفحه اینستاگرام خود خبر اعدام قوی ترین مرد ایران به همراه عکس اعدام را منتشر کرد اما خود، ساعتی بعد ضمن عذرخواهی این خبر را تکذیب کرد.
حسن شمشادی با انتشار تصویر لحظه اعدام رضا قرایی قوی ترین مرد ایران در دوره های گذشته مسابقات این رشته، نوشت: رضاقرایی قویترین مردایران درسال ٨٦ و ٨٨ وقهرمان آسیا، كه اردیبهشت ٩٠ ، درنزاع خیابانی یک نفر را با شمشیر سامورایی به قتل رساند و دست یک نفر دیگه رو قطع کرده بود، بامداد ديروز اعدام شد.

قوی‌ترین مرد ایران اعدام شد+عکس

وی ساعتی بعد، با انتشار توضیح زیر، ضمن عذرخواهی، پست قبلی خود را تکذیب کرد:

تکذیب اعدام قوی‌ترین مرد ایران +عکس

تكذيب شد
.
چند ساعت پيش دوستان محترم و قابل وثوقي اين خبر رو با همين عكسها، در گروهي از خبرنگاران، منتشر كردند.
"رضاقرایی قویترین مردایران درسال ٨٦ و ٨٨ وقهرمان آسیا، كه اردیبهشت ٩٠ ، درنزاع خیابانی یک نفرراباشمشیرسامورایی به قتل رساند ودست یک نفردیگه روقطع کرده بود، بامداد ديروز اعدام شد"
.
من هم به استناد همون منبع، خبرش رو منتشر كردم . با زير سوال رفتن اصل خبر و عكس هاي مرتبط، و سكوت منبع خبر اصلي ارسال كننده خبر، مطلب قبل رو حذف كردم .
با عرض پوزش به خاطر اشتباه پيش امده از طرف منبع خبر و اينجانب و با احترام به همه شما بزرگواران و دوستان و همراهان .

منبع: مشرق

ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : پنج شنبه 28 خرداد 1394  | 3:21 PM | نویسنده : مهدی گلشنی
خنگوی سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران گفت: یک خانم میانسال بر اثر سقوط در چاه دچار مصدومیت شد.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران به نقل از مهر ،سید جلال ملکی درباره جزییات حادثه رخ داده در شرق تهران گفت: ساعت ۱۴:۴۹ دیروز حادثه سقوط در چاه واقع در خیابان نیروی هوایی کوچه ۴۲/۳ به سامانه ۱۲۵ اعلام و ماموران دو ایستگاه آتش نشانی به این محل اعزام شدند.

وی گفت: در قسمت حیاط یک منزل قدیمی چاهی وجود داشت که مدتها بدون استفاده بود.

ملکی ادامه داد: دهانه این چاه به هنگام عبور یک خانم ۶۰ ساله دچار تخریب می شود و وی به عمق ۱۵ متری این چاه سقوط می کند.

سخنگوی آتش نشانی افزود: آتش نشانان برای نجات این فرد پس از ایمن سازی کامل به داخل چاه رفته و با استفاده از تجهیزات مخصوص وی را بیرون آوردند.

وی اضافه کرد: این زن به شدت مصدوم و کاملا بی هوش شده بود و آتش نشانان وی را به عوامل اورژانس تحویل دادند.

ملکی به شهروندان توصیه کرد در منازلی که چاه قدیمی و بی استفاده وجود دارد یا چاه را کاملا بپوشانند و یا دهانه آن را ایمن سازی کنند.


انتهای پیام/

ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : پنج شنبه 28 خرداد 1394  | 3:20 PM | نویسنده : مهدی گلشنی

کاوش‌های علمی پزشکان قانونی مازندران پرده از راز یک جنایت افیونی برداشت.

به گزارش ایران، قربانی این جنایت زن جوانی است که 75 روز پیش با انتقال به بیمارستان بدون اینکه بتواند حرفی بزند به کام مرگ فرو رفت.

بنا بر این گزارش، عصر روز 13 فروردین ماه 94 بود که مرد جوانی پیکر بی‌حرکت یک زن را به بیمارستانی در شهر ساری آورد و ادعا کرد که بر اثر مصرف موادمخدر به کما رفته است.
تیمی از پزشکان بیمارستان اقدامات خود را برای بازگرداندن زن جوان به زندگی آغاز کردند اما با وجود تلاش‌های صورت گرفته زن جوان بدون آنکه به هوش بیاید روی تخت بیمارستان  تسلیم مرگ شد.

با مرگ خاموش این زن مسئولان بیمارستان ماجرا را به مأموران پلیس اطلاع دادند. دقایقی بعد اکیپی از مأموران کلانتری با هماهنگی مرکز 110 خود را بر بالین زن جوان رسانده و تحقیق درباره علت و نحوه مرگ او را در دستور کار قرار دادند.

از آنجایی که هیچ نشانه‌ای از ضرب و جرح  ظاهری در بدن قربانی حادثه مشاهده نمی‌‌شد، بررسی‌های نخستین پلیس هیچ دستاوردی را برای آنان نداشت، بنابراین جسد زن جوان برای تعیین علت مرگ به پزشکی قانونی انتقال داده شد.

در حالی که تجسس‌های علمی پزشکان قانونی درباره علت و چگونگی مرگ این زن در دستور کار متخصصان پزشکی قانونی قرار داشت  و آنها کاوش‌های خود را در این باره آغاز کرده بودند، جسد زن جوان از سوی بستگانش تحویل گرفته شده و به عنوان مرگ بر اثر تزریق موادمخدر به خاک سپرده شد.

با گذشت 75 روز از این ماجرا اقدامات علمی پزشکان قانونی نتیجه داده و پرده از راز یک جنایت افیونی برداشته شد.

متخصصان پزشکی قانونی اعلام کردند که قربانی حادثه بر اثر فشرده شدن مجاری تنفسی و خفگی جان خود را از دست داده است.

با این اعلام نظر به دستور بازپرس ویژه قتل دادسرای مرکز استان مازندران پرونده بار دیگر از سوی کارآگاهان دایره جنایی پلیس آگاهی مازندران به جریان افتاد و تحقیقات پلیسی برای به دست آوردن ردی از عامل یا عاملان جنایت آغاز شد.

مأموران در بررسی‌های خود دریافتند که قربانی حادثه اکرم نام داشته و از مدت‌ها پیش به موادمخدر اعتیاد داشت و جا و مکان مشخصی نداشت.

از سوی دیگر تحقیقات تکمیلی پلیس حکایت از آن داشت که روزهای آخر زندگی این زن در خانه‌ای در خیابان معلم ساری سپری شده و او در آنجا با مرد جوانی به نام محمدرضا زندگی می‌کرد.
با توجه به این یافته‌ها محل زندگی این مرد شناسایی و او از سوی پلیس بازداشت شد. با وجود انکارهای این مرد، وی  هنگامی که با دلایل پلیس روبه‌رو شد لب به اعتراف گشود و ماجرای قتل را به گردن گرفت.

براساس ادعاهای وی  ماجرا هنگامی رخ داده است که او و قربانی حادثه در جریان مصرف موادمخدر با هم بحث و جدل کرده‌اند و در این میان او برای لحظه‌ای گلوی زن جوان را فشار داده است تا او را ساکت کند اما قصد کشتن او را نداشته است.

قاتل ادعا کرده است: وقتی دیدم او بی‌حال شد ترسیدم و او را به بیمارستان انتقال دادم اما دیر شده بود.

تحقیقات قضایی و پلیسی در باره جزئیات این حادثه ادامه دارد.


ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : پنج شنبه 28 خرداد 1394  | 3:17 PM | نویسنده : مهدی گلشنی
گروه حوادث: مجری بدشانس برنامه ٩٠ بار دیگر طعمه سارقان شد. خودروی سفیدرنگ عادل فردوسی‌پور هدف دستبرد سارقان قرار گرفت. مدارک برنامه ٩٠، مدارک شخصی این گزارشگر فوتبال به سرقت رفت تا خاطره تلخ دستبرد به خانه‌اش بار دیگر تداعی شود.
 
 
عادل فردوسی‌پور باز هم طعمه سارقان شد
وقتی شیشه عقب خودروی پارک شده در کنار خیابان شکست هیچ‌کس تصور نمی‌کرد این خودرو متعلق به گزارشگر برنامه‌های فوتبال باشد. ظهر روز چهارشنبه عادل فردوسی‌پور به همراه دوستانش برای صرف ناهار به رستورانی در خیابان ظفر رفته بودند که سارقان وارد عمل شدند. ٢ ساعت بعد از بازگشت این مجری اما او با تصویر شکسته شدن شیشه عقب خودرواش روبه‌رو شد. بررسی‌های اولیه نشان می‌داد مدارک برنامه ٩٠، مدارک شخصی، دانشگاهی، دسته چک بانکی و کیف یکی از همکاران او از داخل خودرو‌اش به سرقت رفته است.

همین موضوع کافی بود تا ماموران کلانتری ١٠٣ گاندی برای رازگشایی از این حادثه به صحنه سرقت اعزام شوند. بررسی‌های اولیه نشان می‌داد سارق یا سارقان با شکستن شیشه عقب خودروی وی توانسته‌اند به داخل خودرو نفوذ کنند. ماموران در نخستين فرضيه بر اين باور هستند که عامل يا عاملان این سرقت از این‌که خودرو متعلق به عادل فردوسی‌پور بوده اطمینان داشته‌اند. با انتقال خودروی این مجری به پارکینگ یکی از رستوران‌های اطراف تحقیقات برای رازگشایی از این دستبرد آغاز شد.

تحقیقات پلیسی نشان می داد یک کیف حاوی کتابها و مدارک دوره دکترا و یک کیف دیگر شامل مدارک شخصی و کاری و دسته چک و همان دفتر معروف برنامه نود و نوشته های مربوطه به سرقت رفته است. البته کیف سومی هم که مربوط به یکی از همکلاسی های دوره دکترای فردوسی پور بوده به سرقت رفته است. مجری برنامه نود در این باره به سایت نود گفت که دفترچه برنامه نود از آن دفترهایی است که همیشه لازمش دارد و امیدوار است پیدا شود.

یکی از مغازه‌داران این خیابان که از نزدیک شاهد ماجرا بود در رابطه با این خبر گفت: «صدایی نشنیدم اما وقتی خیابان شلوغ شد متوجه شدم خودروی مجری برنامه ٩٠ هدف دستبرد سارقان قرار گرفته است. پلیس بلافاصله وارد عمل شد. بسیاری از مغازه‌های این منطقه مجهز به دوربین مداربسته هستند و ماموران با بررسی تصاویر این دوربین‌ها قطعا به‌زودی سارق خودروی این گزارشگر مشهور را شناسایی خواهند کرد.» با تشکیل پرونده مقدماتی تحقیقات برای دستگیری عاملان دستبرد به خودروی مجری برنامه ٩٠ ادامه دارد.

سرقت ميليوني از خانه عادل فردوسي‌پور
اين نخستین‌بار نيست كه عادل فردوسي‌پور هدف سارقان قرار مي‌گيرد و خبر سرقت اموالش جنجالي مي‌شود. هفت‌سال پيش يعني نهم دي‌ماه‌ سال ٨٧ هم خانه عادل فردوسي‌پور مورد دستبرد سارقان قرار گرفت. آن روز خبر رسيد كه از خانه عادل فردوسي‌پور مجري برنامه ٩٠ شبكه سوم سيما دزدي شده است. سارقان مبلغ يك‌هزار دلار و يك‌هزار يورو به همراه مقداري طلا و جواهر به همراه لپ‌تاپ فردوسي‌پور را دزديده بودند. مأموران با بررسي از صحنه ارتكاب سرقت دريافتند يك تيم از دزدان حرفه‌اي با روش توپي‌زني اقدام به سرقت از خانه اين مجري تلويزيوني كرده‌اند. از آن‌جا كه سرقت درست در زماني بود كه قسمت‌هاي جنجالي برنامه ٩٠ از صدا و سيما پخش مي‌شد، پليس پس از اطلاع از اين ماجرا اين احتمال را داد كه برخي از افراد با هدف خرابكاري دست به اين اقدام زده‌اند و از خانه وي سرقت كرده‌اند. اما تجسس‌ها چيز ديگري را نشان داد و مشخص شد كه يك تيم از دزدان كاملا حرفه‌اي به خانه عادل فردوسي‌پور كه به احتمال زياد بدون اطلاع از اينكه خانه متعلق به اوست، دست به سرقت زده‌اند. تحقيقات روي اموال سرقتي انجام شد تا اينكه چند متهم در يكي از شهرهاي غربي كشور شناسايي شدند.

با ادامه تحقيقات يكي از متهمان دستگير شد و با شروع تحقيقات به ١٠ سرقت به شيوه شكستن قفل اعتراف كرد. در ادامه ٢ متهم ديگر نيز دستگير شدند و به اين ترتيب هر ٣ متهم در بازجويي به ارتكاب سرقت اعتراف كردند. آنها به پليس گفتند: «پيش از سرقت از هويت صاحبخانه اطلاعي نداشتيم. ما مثل هميشه خانه‌اي را زير نظر گرفتيم و با هم نقشه سرقت از آن‌جا را طرح‌ريزي كرديم. ولي درست وقتي كه وارد خانه شديم، هنگام سرقت با ديدن يكي از عكس‌هاي موجود در خانه متوجه شديم آن‌جا متعلق به عادل فردوسي‌پور است. ولي قبل از آن در جريان ماجرا نبوديم.»

عادل فردوسي‌پور در مورد سرقت خانه‌اش كه آن زمان بسيار جنجالي شد و تيتر يك تمام رسانه‌ها بود، گفته بود: «طلا و برلیان‌هاي داخل خانه‌ام به سرقت رفته اما میزانش خيلي زياد نیست، طلای سفید، زرد و برلیان در خانه داشتیم که سرقت شده‌اند. همچنين ٢ فرش ابریشمی و ٢ تابلوفرش نفیس كه پدر و مادرم به من هدیه داده بودند هم سرقت شده ولي ارزش آن را نمی‌دانم.»

ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : پنج شنبه 28 خرداد 1394  | 3:15 PM | نویسنده : مهدی گلشنی
‌معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان زنجان گفت: تیراندازی روز گذشته در زنجان مربوط به تعقیب و گریز پلیس با سرنشینان یک دستگاه خودرو مشکوک بود.
به گزارش نامه نیوز ، سرهنگ جعفر کردلو اظهار کرد: روز گذشته نیروهای گشت نیروی انتظامی در یکی از خیابان‌های شهر متوجه حرکت بر خلاف جهت یک دستگاه خودرو می‌شوند که به علت مشکوک شدن به ماجرا دستور توقف به سرنشینان این خودرو را می‌دهند.

وی تصریح ‌کرد: در ادامه این دستور سرنشینان خودرو مذکور بدون توجه به دستور ایست با سرعت بیشتری اقدام به فرار می‌کنند که ماموران برای توقف خودرو پس از چند بار دستور ایست اقدام به تیراندازی به لاستیک‌های خودرو می‌کنند.

این مسئول ادامه داد: با بررسی‌های به عمل آمده مشخص شده خودرو مذکور چند ساعت قبل اعلام سرقت شده و سرنشین خودرو پسر مالک وسیله نقلیه بوده که خلاف جهت در حال حرکت بوده‌ و به دستور پلیس توجهی نکرده است.

وی به یک مورد تیراندازی دیگر اشاره کرد و یادآورشد: در این حادثه نیز دو فرد بر اثر مشکلات مالی با یکدیگر درگیر شدند که طلبکار اقدام به تیراندازی با تفنگ ساچمه‌ای کرده که بر اثر آن شیشه منزل فرد بدهکار شکسته و پای صاحب‌خانه نیز مجروح شده است. 
 
منبع: ایسنا

ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : پنج شنبه 28 خرداد 1394  | 3:11 PM | نویسنده : مهدی گلشنی

زن جوان، قاتل همسرش را به آغوش كشيد. برادر  ٣٢ ساله‌اش روي پا بند نمي‌شد. او كه پنج سال پيش شوهرخواهرش را به قتل رسانده بود، روز گذشته از قضات شعبه ٧٤ دادگاه كيفري استان تهران راي آزادي گرفت.

به گزارش اعتماد، ساعت ١٠:٢٥ صبح ديروز متهمي را به شعبه ٧٤ دادگاه كيفري استان تهران آوردند كه پنج سال پيش شوهرخواهرش را به خاطر طلاق دادن مخفيانه خواهرش با ضربات چاقو به قتل رسانده بود. صندلي‌هاي مخصوص اولياي دم در جلسه خالي بود. آنها پيش از اين با دريافت ديه ١٠٠ ميليون توماني، رضايت داده بودند و قرار بود پرونده متهم از جنبه عمومي جرم بررسي شود.

جوان بلندقامت، چهره‌اي كشيده داشت و به زور حرف مي‌زد. پشت سر او خواهرش نشسته بود. دستمال سفيدي در دست داشت و هرازگاهي آن را به گونه‌هايش مي‌كشيد. با دستور قاضي عبداللهي، رييس دادگاه، نماينده دادستان كيفرخواست را قرائت كرد و سرجايش نشست. پس از آن متهم، عليرضا به جايگاه احضار شد. جوان ٣٢ ساله پنج سال از عمر خود را پشت ميله‌هاي زندان گذرانده بود. او درباره روز قتل شوهرخواهرش گفت: «حامد شوهرخواهرم بود. او با خواهرم اختلاف داشت اما من فكر مي‌كردم از همين دعواهاي زن و شوهري است. تا اينكه يك روز خواهرم با ناراحتي به خانه آمد. از او پرسيدم چه اتفاقي افتاده. او گفت شوهرش طلاقش داده تا با زن ديگري ازدواج كند. او حتي مهريه‌اش را هم بخشيده بود اما فايده‌اي نداشت و حامد او را طلاق داده بود.»

عليرضا به ساعتي رسيد كه حامد را به قتل رساند. او گفت: «نمي‌خواستم او را بكشم فقط مي‌خواستم ثابت كنم خواهرم تنها نيست. به حامد زنگ زدم و در يك خرابه قرار ملاقات گذاشتم. وقتي آنجا رسيديم به حامد گفتم چرا خواهرم را مخفيانه طلاق دادي؟ وقتي آمدي خواستگاري‌اش او خانواده داشت حالا خيال كردي وقتي مي‌خواهي طلاقش بدهي نبايد به كسي بگويي؟ داشتيم با هم بحث مي‌كرديم كه كنترل خود را از دست دادم و با چاقو به او زدم. حامد مجروح شد و به زمين افتاد. نمي‌خواستم بكشمش.» كلمات از بغض گلوي عليرضا به سختي عبور مي‌كرد. رييس دادگاه نگاهي به خواهر قاتل انداخت و علت جدايي او از همسرش را پرسيد. 

زن جوان، صورتش را پاك كرد و گفت: «حامد مي‌گفت زن را بايد هر شش ماه يك بار عوض كرد. او مي‌خواست دوباره ازدواج كند. مي‌گفت قبل از ازدواج با من با چند زن ديگر هم بوده و به رابطه‌هاي زياد عادت كرده. من جدايي را قبول نمي‌كردم اما او اصرار مي‌كرد و زندگي را سخت كرده بود. بعد از مدتي حتي مهريه‌ام را هم بخشيدم اما دست آخر به جدايي راضي شدم و توافقي طلاق گرفتيم.»

لحظه‌اي سكوت بر جلسه حاكم شد. يكي از قضات به متهم گفت: «تو با چاقو سر قرار رفتي. چه تضميني است كه اگر آزاد شوي، بار ديگر اين جرم را تكرار نكني؟» عليرضا سرش را بالا آورد. كمي چين به صورتش افتاد و با بغض گفت: «من پشيمانم. توبه كرده‌ام. الان پنج سال است در زندانم. نمي‌خواستم آن روز با قتل تمام شود. مي‌خواستم ثابت كنم خواهرم تنها نيست.»

قاضي عبداللهي نگاهي به ساعت روي ديوار انداخت. ١٥ دقيقه از جلسه رسيدگي به پرونده گذشته بود. او از متهم خواست براي آخرين دفاع از جايش بلند شود اما عليرضا گفت هيچ دفاعي ندارد و پشيمان است. او گفت: «اميدوارم خانواده مقتول من را ببخشند. نمي‌خواستم آن‌طور تمام شود.»

قضات دادگاه، گوش خود را به زبان يكديگر سپردند. مي‌خواستند حكم متهم را صادر كنند. آنها اختيار داشتند از سه سال تا ١٠ سال زندان براي عليرضا ببرند. همهمه بر جلسه حاكم شد. صداي بستن دستبند بر دستان متهم در فضا پيچيد. سرباز زندان مي‌خواست او را ببرد كه ناگهان يكي از قضات به جلو خم شد و گفت: «تو همين امروز آزاد مي‌شوي». همه روي صندلي‌هايشان به عقب رفتند. پاهاي عليرضا شل شد و خواهرش بي‌اراده از جا برخاست.

جلسه به پايان رسيده بود. پشت در شعبه ٧٤، خواهر مقتول، برادرش را به آغوش كشيده و مي‌گريست. عليرضا در بهت فرو رفته بود و رنگ به رخسار نداشت. متهمان به قتل پرونده‌هاي ديگر كه در انتظار برگزاري دادگاه‌شان بودند، خيره به آنها نگاه مي‌كردند. يكي از متهمان كه جاي جراحت چاقو روي صورتش نمايان بود از عليرضا پرسيد: «چه حكمي به تو دادند؟» عليرضا كمي اين پا و آن پا شد و گفت: «آزاد شدم.» نگاه اين متهم بر دهان عليرضا خشكيد. صداي نفرين خانواده پسري كه او كشته بود، از انتهاي راهرو مي‌آمد. او برخلاف عليرضا براي خود، مجالي براي زندگي دوباره نمي‌ديد...


ادامه مطلب
نظرات 0

تعداد کل صفحات : 176 :: 110 111 112 113 114 115 116 117 118 119 >