از آیت الله بحجت (ره) پرسیدند چه عملی را بعد از نماز پیشنهاد می کنید ؟ ایشان فرمودند:
بعد از نمازها با خدا صبحت کن، بگو «خدایا تو غنى هستى و من فقیر، تو عزیز هستى و من ذلیل، تو مالک هستى و من مملوک و...» با خدا که صحبت کنى نطقت باز مىشود و با خلق هم خوب صحبت خواهى کرد.
اگر دیدى نماز و عبادتت سیرت نمىکند بعد از هر نماز بگو:
«اللَّهُمَّ اهْدِنِی مِنْ عِنْدِکَ وَ أَفِضْ عَلَیَّ مِنْ فَضْلِکَ وَ انْشُرْ عَلَیَّ مِنْ رَحْمَتِکَ وَ أَنْزِلْ عَلَیَّ مِنْ بَرَکَاتِک؛
خداوندا مرا از جانب خویش هدایت فرما و از فضل خویش بر من افاضه نما و از رحمت خود بر من بگستران و از برکات خویش بر من نازل فرما.»
نماز گشایش روزی
نماز، به زندگى انسان نظم مى بخشد و بدین وسیله بر کارها و برنامه هاى روزانه ى او تأثیر مى گذارد و کیفیت و بازدهى وى را بالا مىبرد.
نماز از نظر نهج البلاغه
علی (ع) بارها در نهج البلاغه از نماز و یاد خدا سخن به میان آورده است که در این زمینه کتابی به نام «نماز در نهج البلاغه» تألیف شده است که در اینجا جملاتی در مورد فلسفه ی ذکر و یاد خدا که مهمترین مصداقش نماز است از آن حضرت بیان شده است:
ایشان می فرماید: « اِنَّ اللهَ جَعَلَ الذِکرَ جَلَاءًَ لِلقُلُوبِ تَسمَعُ بِهِ بَعدَ الوَقَرَةِ وَ تُبصِرُ بِهِ بَعدَ العشوة » (بحار ج ۶۹ ص ۳۲۵)
خداوند ذکر و یادش را صیقل روح ها قرار داد که گوش های سنگین با یاد خدا شنوا و چشم های بسته با یاد او بینا شود.
به هر حال نماز به انسان بصیرت و دید می دهد چنانکه تقوا نیز بصیرت و فرقان می دهد.
آنگاه حضرت در مورد برکات نماز می فرماید:
« قَد حَفَّت بِهِم المَلَائِکَة و نُزلت عَلَیهمُ السَّکینَه وَ فُتِحَت لَهُم اَبوَابَ السَّمَاءِ وَ اُعِدَّت لَهُم مَقَاعِدَ الکِرَامَات »
فرشتگان آنان را در بر می گیرند و آرامش بر آنان نازل می شود، درهای آسمان بر آنان گشوده و جایگاه خوبی برایشان آماده می شود.
و در خطبه ای دیگر می فرماید:
« وَ انَّهَا لَتَحِتُّ الذُّنوبِ حَتَّ الوَرَق وَ تُطلِقُهَا اِطلَاقَ الرّبق » ( بحار ج ۳۳ ص ۴۴۹)
نماز گناهان را مثل برگ درختان می ریزد و گردن انسان را از ریسمان گناه آزاد می کند. آنگاه در ادامه تشبیهی جالب از پیامبر اکرم نقل می فرماید که:
نماز همچون جوی آب گرمی است که انسان روزی پنج مرتبه خود را در آن شستشو دهد، آیا دیگر آلودگی باقی می ماند؟
در خطبه ی ۱۹۶ گوشه هایی از مفاسد اخلاقی همچون کبر و سرکشی و ظلم را می شمرد و سپس می فرماید: درمان این مفاسد، نماز و روزه و زکات است.
آنگاه در مورد آثار نماز می فرماید:
« تَسکیناً لِاَطرَافِهِم، تَخشیعَاً لِاَبصَارِهِم، تَذلیلَاً لِنُفُوسِهِم، تَخفیضَاً لِقُلُوبِهِم، اِزَالَةً لِلخَیلاءِ عَنهُم »
نماز به همه ی وجود انسان آرامش می بخشد، چشم ها را خاشع و خاضع می گرداند، نفس سرکش را رام و دل ها را نرم و تکبر و بزرگ منشی را محو می کند.
«اِن اَوحَشَتهُم الوَحشَة آنَسَهُم ذِکرک »
به هنگام وحشت و اضطراب و تنهایی، یاد تو موجب انس و الفت آن ها می شود.
اما روشن است که همه ی مردم چنین بهره هایی را از نماز ندارند بلکه تنها گروهی هستند که شیفته ی نماز و یاد خدا هستند و آن را با تمام دنیا عوض نمی کنند.
اوقات نماز، طورى تنظیم شده است که نمازخوان عملا به نظم عادت مى کند و در تمام شؤون زندگى، آن را رعایت مى نماید.
و دیگر آن که نماز، در مشکلات و غم هاى دنیا، بهترین و مطمئن ترین تکیه گاه است و مى تواند در ناملایمات زندگى همانند چراغى فروزان، فرا روى انسان قرار گیرد.
تأثیر نماز در کار
ارزش یک انسان به معنویت و عبادت اوست، در حدیثى رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: مسلمان بى نماز بى ارزش است. این حدیث، به ما مى آموزد که نماز به انسان ارزش مىدهد و او را بالا مى برد و به جایى مى رساند که همه ى مردم خواهان او هستند؛ چون که یک نمازگزار واقعى مورد اعتماد همه است، اهل خیانت نیست، نمازگزار اهل کار است، و مى داند اگر مى خواهد نماز او را به معراج ببرد، باید به کار اهتمام بورزد و از کار کم نگذارد و دزدى نکند، و با تلاش دنبال معاش زندگى براى اهل خانواده برود، با این دید تولید جامعه بالا مى رود.