ابر
تقدیم به آنانکه از ابر، بارش را یاد گرفته اند
نه پوشاندن خورشید را
ای ابر آسمان
باران ببار
هرگز تو پرده میفکن به روی مهر
پنهان مکن تو قامت مهتاب را ز ما
در کار عشق باش
خورشید را مگیر
مهتاب را مپوش
مخفی مکن تو نور خدا را ز چشم ما
ای تیره ابر تار
با باد آمدی
با باد می روی
بس کن حجاب نور
ای ابر اگر که نباری ، چه کار من ؟
در کار خویش باش
که شرمنده می شوی
ای ابر تیره به پهنای آسمان
هرگز تو پرده میفکن به روی نور
بس کن تو رعد خویش
برقی که پر کند این دیدگان ما
بیهوده وحشت ما را طلب مکن
ما دل به دیدن رنگین کمان عشق
بعد از ترنُّم باران سپرده ایم
کیوان شاهبداغی