دكتر علي شريعتي
کم مانده بود جلوي مسجد به عوض الجزايريها هدف گلوله پليس قرار بگيريم. تنها ملت مسلماني كه در اين مسجد خبري از او نيست ايران است.
در جنوب شرقي پاريس بر سر در پرجلالي آياتي از قرآن مجيد به سبك مساجد و مدارس قديمه شهر خودمان نوشته شده است. در اين ساختمان بزرگ كافهاي است به سبك كافههاي شمال آفريقا مملو از آثار صنعتي شرق و مردم بر روي نيمكتهاي درازي كه از مخمل پوشيده شده است مينشينند و جلوشان سهپايهاي است كه بر روي آن سينيهاي يكنواخت برنجي كه نقوش زيبايي بر آن حك شده است گذاشتهاند. با اين ترتيب ميتوانند قهوه، چاي، قليانهاي نيپيچ بلند و غذايي كه بخواهند بر روي آن قرار دهند. در كنار اين كافه و رستوران انستيتو اسلامي و هتل اسلامي به چشم ميخورد. از در ديگر اين ساختمان ميتوان به باغ و صحن و رواقهاي مسجد رفت.
سبك معماري مسجد،مساجد آفريقايي قرون هفتم و هشتم را به ياد ميآورد كه آثارش از سبك معماري كليسا در آن به طور خفيفي احساس ميشود. تشريح اين مسائل گرچه شايد براي ما ايرانيها كه در دور دست هستيم جالب باشد. اما جالبتر و در عين حال دردناكتر از آن، مسائلي هست كه يك ايراني دور از وطن ناچار است آن را با هم وطنانش بخصوص آن دستهاي كه با او هم افقاند در ميان بگذارد.
غروب روز شنبه بود كه من هوس كردم از محيط شهوتآلود و تحريكآميز و آلوده پاريس شلوغ و از ميان زنان و مرداني كه در هر رهگذر يكديگر را در آغوش گرفتهاند و از ميان منجلاب تمدن پليد فرنگي لحظهاي در هواي آرام و پاك روحانيت و معنويت خانه زنگ زده و آلوده خويش را تطهير كنم.
من در جستجوي مسجد همراه با يكي از دوستان مصريم كه او هم براي اولين بار به مسجد پاريس ميآمد در و ديوار را ورانداز ميكرديم كه پليس فرانسه ايست داد. چهارتن مسلح بودند و ما دو تن يكي قرآني همراه داشت و ديگري ديكشنري دستها را بالا كرديم.
اما عوض ما پليس در همان حال دست مسلحاش ميلرزيد گذرنامههامان را نشان داديم وقتي مطمئن شد الجزايري نيستيم و به خصوص وقتي فهميد من ايراني از همان ايرانيهاي صلحجويي هستم كه شكر خدا زور مردم آزاري ندارم رهامان كرد.
هنگام غروب در مسجد را ميبندند و براي گذاردن نماز ميبايست زنگ زد تا در را باز كنند. شب فرا رسيده بود صحن مسجد و رواقهاي بزرگ در سكوت پرمعنا و پرجلالي غرق بود. همان هنگام كه به قول دكتر كارل خدا فضا را پر ميكند و هم به قول او من خدا را ميبينم و خدا مرا.
در گوشهاي نماز را خوانديم و رفيق مصري من رفت اما من دوست داشتم مدتي در آن سكوت با خود باشم مدتي گذشت مردي وارد شد كه از چهرهاش پيدا بود از آن مردان كميابي است كه در اندرون خودش زندگي ميكند. كنار ميزي كه هديه ملك فؤاد اول پادشاه مصر بود نشست، بيآنكه نمازي بگذارد يا قرآني بخواند بخود فرورفته بود.
مدتها همچنان گذشت و اين مسأله براي من هر لحظه جالبتر ميشد، به هر شكلي بود خودم را به او آوردم و او را متوجه كس ديگري جز خودش كردم.
به من نگاه كرد و سلام كردم به تصور اين كه عرب است با عربي شكستهاي از او پرسيدم اول غروب چرا اينجا خلوت است و در را ميبندند؟
به فرانسه جواب داد من زبان شما را نميفهمم
گفتم شما اهل كجائيد؟
گفت پدرم از اهالي ويتنام است اما تقريباً خودم و تحقيقاً مادرم فرانسوي هستيم گفت شما عربيد؟
گفتم نه ايرانيم. گفت ايران همگي مسلمانند؟
گفتم آري؛ گفت پس چرا نه ملت و نه دولت ايران كمك مالي به ارتش الجزاير نميكنند؟ گفتم من از سياست چيزي سرم نميشود. گفت ايران به اين مسجد چرا هديهاي نكرده است.
گفتم اعليحضرت پادشاه ايران يك قالي ايراني نفيسي هديه كرده است.
گفت نه در كتابخانه و نه در انستيتو از ايران خبري نيست. چرا علماي ايران آثار خودشان را نفرستادهاند در حالي كه تعجب كردم چرا خزين?الجواهر و شجر?الانسان و كتاب در مضار ريش تراشي كه به تازگي در ايران انتشار يافته، در دسترس ايشان قرار نگرفته است، گفتم من اطلاعي ندارم شايد باشد من كتابخانه را نديدهام.
گفت مردم ديندار ايران چرا به انستيتو اسلامي پاريس كمكي نكردهاند؟ شكسته نفسي ايراني مرا واداشت كه از موقوفات وسيع ايران و از كمكهاي مالي متمكنين متدين ايران در برگزاري مراسم سينهزني و قمهزني و زنجيرزني و قفلبندي مطلبي به زبان نياورم.
در جواب گفتم من مايلم در اينباره اينجا تحقيقاتي بكنم و نتيجه را به يك مؤسسه مذهبي كه در ايران داريم و من عضو آن هستم اطلاع بدهم بيشك مردم ايران نسبت به سهم خود دريغ نخواهند كرد.
گفت بسياري از دانشجويان ايراني در پاريس چرا مشهور به فساد اخلاقي هستند؟
گفتم اينها نمايندهي اجتماع ايراني نيستند اينها بيشتر بچههايي كه در ايران از ادامه تحصيل عاجز ماندهاند و چون اهل درس و مطالعه نبودهاند در كلاسها و پشت كنكورها ميماندهاند و پدرانشان با تمكن فراواني كه داشتهاند آنها را ناشيانه به اين محيط روانه كردهاند و اينها كه به جاي قيد مذهبي يا تربيتي و يا درسي فقط پول دارند و آزادي ناچار چنين ميشوند وگرنه دانشجويان واقعي ايراني همواره موجب افتخار ميهن خود در اروپا بودهاند.
گفتم شما مسلمانيد يا براي ديدن مسجد به اينجا آمدهايد.
گفت من مسيحي ارتدكس بودم پدرم ابتدا بودايي بود اما به فرانسه كه آمد مذهب را رها كرد اما من بيش از دو سال است مسلمان شدهام. دشنامهاي فراوان كشيشان به محمد(ص) مرا به اسلام نزديك كرد و ترجمههايي از ابن فارض ابنالعربي موجب شد كه از راه عرفان به اسلام وارد شوم.
گفتم از شخصيتهاي اسلامي به كداميك بيشتر دل بستهايد.
گفت ابوبكر، عمر، علي و عثمان چهار لامپي هستند كه هميشه اطاق مرا روشن دارند و نور عمر خيرهكنندهتر است.
گفتم اما نور علي لطيفتر است. چنين به نظرم ميرسد كه اين نور جز اطاق اندرون روح را هم روشن ميسازد اينطور نيست؟
گفت شما براي آن كه همين حرف را ثابت كنيد پايتان را از جمع مسلمانان كنار كشيدهايد اينطور نيست؟
گفتم سخن از اين درازتر است و من بسيار مشتاقم كه درباره اين گونه مسايل اگر بخواهيد با شما وقت ديگري ملاقات كنم.
اولين ملاقات من با او كه ما را به مسلماني قبول نداشت با يك دنيا سرافكندگي و شرم از ضعف و سستي و اهمال هموطنان خودم تمام شد. اكنون كه اين نامه را مينويسم آرزو ميكنم علماي اسلامي ايران، مقدسين متفكرين ايراني از خود در اين مسجد يادگاري بگذارند تا هم آبروي شيعه در برابر ديگر ملل و هم حيثيت اسلام در قبال كليساهاي معظم پرشكوه اينجا حفظ يا بهتر بگويم تأمين گردد.
اين جا پاريس است شهري كه در آن كلمه اسلام ياد الجزاير و تونس و مراكش خونين و دلير را در نظر مردم فرانسه بيدار ميكند، همواره اين نام اينجا همراه با وحشت و عظمت و گستاخي و بيباكي مسلمان توأم است. نگهداري اين موقعيت را اگر مفتي بودم بر وجوب عيني فتوي ميدادم انتظار دارم مردم پاك دامن ايران و بخصوص پاك مردان شهرما كه خود از مراكز بزرگ اسلامي است در اين مسجد بزرگ كه بيشتر به اهميت مسلمانان آفريقا به پاي داشته شده است خودي بنمايند و لااقل با هدايايي جامعه شيعه و و ملت ايران را در اينجا جزيي از پيكره اسلام معرفي كنند آستانه مقدس و مسجد گوهرشاد شايسته است هر يك يادگاري در مسجد پاريس داشته باشند.
به ياران بزرگوار و روش فكر كانون نشر حقايق اسلامي كه در اين گونه كارها پيش قدمند پيشنهاد ميكنم كه با فرستادن هديهاي خود را با بانيان بلند همت اين مؤسسه بزرگ در قلب اروپا سهيم كنند.
:: ادامه مطلب

آثار حضور در مسجد
مسجد خانه خدا در زمين (1) مركز وحي (2) و منبع فيوضات معنوي و بركات گوناگون براي نمارگزاران و جامعه اسلامي است. بي گمان مكاني كه چنين جايگاهي نزد خداوند دارد، حضور در آن، آثار فراواني را خواهد داشت و بدون ترديد شامل حال مكلفان و حاضران درمسجد اعم از زن و مرد نيز خواهد بود. كه درمقاله زير پيرامون آن سخن خواهيم گفت.آثار حضور در مسجد چنان متنوع است كه به سختي مي توان پيرامون تمامي آنها سخن گفت؛ چنانكه در يكي از احاديت امام علي (ع)، براي حضور درمسجد هشت اثر برشمرده شده است:
«من اختلف الي المسجد اصاب احدي الثمان؛ اخا مستفادا في الله، او علما مستطرفا او ايه محكمه او يسمع كلمه تدل علي هدي، او رحمه منتظره او كلمه ترده عن ردي، او يترك ذنبا خشيه اوحياء(3) كسي كه به مسجد رفت وآمد مي كند، يكي از منافع هشتگانه نصيب او مي شود: برادري مفيد و با ارزش در راه خدا، يا علم و دانش نو، يا دليل و برهان محكم ]براي تثبيت عقايد مي يابد.[ يا كلماتي كه موجب هدايت شود ]مي شنود[، يا رحمت مورد انتظاري ]شامل حال او مي شود[، يا مواعظي كه او را از فساد و گناه باز دارد.]مي شنود،[يا به خاطر ترس يا حيا و آبروي خود گناهي را ترك مي كند.»
برخي از آثار حضور در مسجد را مي توان به شرح زير مورد مطالعه قرارداد:
1- آثار عبادي
از مساجد به عنوان خانه هاي خدا در زمين (4) و نيز خانه هاي متقيان (5) و مؤمنان (6) ياد شده است. اين عنوان به خوبي ماهيت عبادي مسجد را نشان مي دهد و اينكه مسجدها، اولاً و اساسا براي ايجاد ارتباط بين بنده و معبود او و اعلام بندگي و عبوديت براي آفريدگار بنا مي شوند. براين اساس نيز اصلي ترين اثر حضور درآن در بعد عبادي خواهد بود؛«و اقيموا وجوهكم عند كل مسجد و ادعوه مخلصين له الدين كما بداكم تعودون» (7)«] هنگام عبادت[ درهر مسجد به سوي او توجه كنيد و او را بخوانيد و دين ]خود[ را براي او خالص كنيد. همچنان كه در آغاز شما را آفريد، بار ديگر در رستاخيز باز مي گرديد.»
2- آثار علمي
كار كرد علمي مسجد در عصر رسول خدا(ص) و توصيه هاي ائمه (ع) دراين باره، ما را با يكي ديگر از آثار حضور درمسجد آشنا مي سازد. رسول خدا فرمود:«كل جلوس في المسجد لغو الا ثلاثه: قرائه مصل او ذكرالله او سائل عن علم (8) هر نشستي درمسجد بيهوده است، مگر اينكه براي سه كار باشد؛ خواندن قرآن، ذكر خدا، پرسش از علم.»
3- آثاراجتماعي
مسجد به عنوان يك مركز ديني براي عموم، نقش اساسي در شكل گيري اجتماعات مسلمين دارد.از اين جهت بطور طبيعي مي تواند كار كرد اجتماعي نيز داشته باشد. حضور زنان ومردان و تبادل اخبار و اطلاعات اجتماعي، جويا شدن از احوال هم و احوال مسلمين، تنها بخشي از اين ظرفيت بزرگي است كه مساجد دارند. در اين مكانها مؤمنان فرصت مي يابند با جمعي آشنا شوند كه از نظر دين و عبوديت با آنان همرنگ هستند و توان ايجاد گروههاي اجتماعي هماهنگ را دارند.بنابر اين آنان مي توانند از بين اهل مسجد برادران يا خواهران مناسبي، از حيث ديني، براي خود بيابند كه طبعاً آثار آن در ابعاد اجتماعي بروز خواهد كرد.
امام صادق(ع) فرمود: «لا يرجع صاحب المسجد باقل من احدي ثلاث خصال... و اما اخ يستفيده في الله(9) اهل مسجد به كمتر از يكي از سه چيز از مسجد بر نمي گردد ] كه يكي از آنها[ دوستي است كه از او در مسير خدا استفاده مي كند.»
زنان و مردان با حضور در مساجد، مي توانند از يك اجتماع سالم ديني بهره مند شوند.طبق روايتي كه از امام علي(ع) نقل شد، تأثيرات رفتاري كه حضور در مسجد برجاي مي گذارد، مي تواند جامعه ديني را از فساد و گناه پاك كرده و مسلمين را به سمت يك جامعه سالم هدايت كند:
«او كلمه ترده عن ردي او يترك ذنبا خشيه او حياء: يا كلماتي مي شنود كه او را از فساد و گناه باز مي دارد. و يا به خاطر ترس ] از خدا[ يا حيا و آبرو، گناهي را ترك مي كند.»
براين اساس حضور در مسجد، مي تواند نقش بازدارنده در ارتكاب جرايم و گناهان نيز داشته باشد.
4- آثار سياسي
مسجد همواره دركنار كاركرد اجتماعي، عبادي و معنوي خود، كانون سياسي در جامعه مذهبي نيز بوده است. اين موضوع چه در زمان پيامبر و چه در زمان خلفاء و امام علي(ع) و ديگران قابل پيگيري است و نمونه هاي فراواني درباره آن مي توان ذكر كرد.
دراين دوران نه تنها آثار سياسي حضور مردان در مسجد بلكه آثار سياسي حضور زنان در مسجد نيز مشهود است. كه حضور حضرت فاطمه(س) در مسجد و دفاع وي از حق ولايت علي(ع) يكي از آنهاست. همچنين سخنراني حضرت زينب در مسجد كه از مسلمات تاريخي است.(01) حضور زنان و مردان و تبادل اخبار و اطلاعات اجتماعي، جويا شدن از احوال هم و احوال مسلمين، تنها بخشي از اين ظرفيت بزرگي است كه مساجد دارند.
تربيت سياسي كه در مسجد ارائه مي شود، به دليل ماهيت مذهبي آن مي تواند نسلي را پديد آورد كه پشتوانه جامعه ديني باشند و در برابر حوادث سياسي هوشياري لازم را داشته باشند. از اين رو حضور زنان در كنار مردان در مسجد ضروري مي باشد، چرا كه اگر زنان از حضور در اين مكان محروم شوند، در واقع اين تربيت بطور ناقص انجام خواهد شد. درحالي كه بانوان به دليل تأثير عميق تر بر فرزندان و نقش تربيتي خود، در صورت برخورداري از تربيت سياسي مسجد، بلوغ سياسي را بطور شگفت انگيزي افزايش خواهند داد.
5- آثار روحي و اخلاقي
فضاي مسجد، نوراني و الهي است. چنان كه پيامبر اكرم(ص) نيز در حديثي به آن اشاره فرموده است: «ما جلس قوم في مسجد من مساجد الله تعالي يتلون كتاب الله] و[ يتدارسونه بينهم الا تنزلت عليهم السكينه و غشيتهم الرحمه و ذكرهم الله فيمن عنده (11) قومي ] با يكديگر[ در مسجدي از مساجد خداوند متعال براي تلاوت و آموختن قرآن ننشينند؛ مگر آن كه آرامش برايشان نازل و رحمت الهي شامل حال آنها شود و خداوند از آنها درميان كساني كه نزد او هستند ياد مي كند.»
در حديث ديگر از آن حضرت مي خوانيم كه فرمود: «من كانت المساجد بيته ضمن الله له الروح و الراحه و الجواز علي الصراط(21) هركس كه مسجدها خانه اش باشد، خداوند آسايش و آرامش و عبور از صرايط را براي او ضمانت مي كند.» و اين گونه است كه مؤمن در مسجد، به مانند ماهي در دريا مي ماند.
اطمينان و آسايش حاصل از حضور در مسجد، توانايي انجام صحيح وظايف و تكاليف شرعي ديگر را نيز بدست خواهد داد.دراين زمينه اين نكته را نيز يادآور مي شويم كه به دليل لطافت هاي روحي و تأثير پذيري عاطفي شديد در بانوان، نياز به حضور براي كسب آرامش قلبي، درباره آنان بيشتر احساس مي شود.از نظر اخلاقي نيز وضع به همين ترتيب است؛ زيرا اغلب زنان به دليل اينكه بيشتر عمر خود را در خانه ها صرف خانه داري و تربيت فرزندان مي كنند و بارها در مشكلات مختلف در تنگنا قرار مي گيرند، بيشتر از مردان نيازمند آرامش و يافتن محلي براي كسب راحتي رواني هستند و لذا در فضايي به نام مسجد كه اساس آن بر نورانيت، عبوديت و ارتباط خالق و مخلوق است، امكان فراهم شدن آن بيشتر است. ويژگي هايي كه در جماعت هست، در غير آن نيست.
امام صادق عليه السلام فرمود: «كان ابي اذا حزنه امر جمع النساء والصبيان ثم دعا و امنوا؛هرگاه پدرم از چيزي غمگين مي شد، زنها و بچه ها را فرا مي خواند و دعا مي كرد و آنها آمين مي گفتند.»
6- آثار معنوي و اخروي
در روايات از ثوابها و اجرهاي متعدد براي حاضران در مساجد، ياد شده است از جمله:الف) در تورات نوشته شده است كه (خداوند مي فرمايد:) مسجدها خانه هاي من در زمين هستند. خوشا به حال كسي كه خود را در خانه اش تميز كند و در خانه من به زيارتم بيايد و حق زائر اين است كه ميزبان او را محترم شمارد.» (31)
ب) قال رسول الله صلي الله عليه و آله: «المساجد سوق من اسواق الاخره قراها المغفره و تحفتها الجنه (41) مساجد بازاري از بازارهاي آخرتند. آمرزش (و بخشش) از وسايل پذيرايي آنها است و هديه آنها بهشت است.»
ج) قال رسول الله صلي الله عليه و آله: «سبعه يظلهم الله في ظله يوم لاظل الاظله:... رجل قلبه متعلق بالمسجد اذا خرج منه حتي يعود اليه (51) هفت گروه در قيامت مورد توجه خدا قرار مي گيرند... (كه از جمله آنهاست) شخصي كه وقتي از مسجد خارج مي شود تا زمان برگشت مجدد، توجه اش به مسجد باشد.»
د) قال الصادق عليه السلام: اهل مسجد به كمتر از يكي از سه ويژگي باز نمي گردد: يا دعايي مي كند كه خداوند به بركت آن، او را به بهشت مي برد، يا دعايي مي كند كه به سبب آن بلاي دنيا را از او دور مي كند و يا...»
اين همه نشان مي دهد، حضور در مسجد، علاوه بر آثار دنيوي، از جنبه اخروي و كمالات معنوي نيز- به عنوان عاملي تاثيرگذار- مورد توجه است. نقل است كه شيخ الرئيس ابوعلي سينا براي ابوسعيد ابوالخير نوشت: چه لزومي دارد، مردم همه در مسجد اجتماع كنند، با اينكه خداوند از رگ گردن به انسان نزديكتر است. هر جا كه باشي اگر رابطه ات با خدا برقرار باشد، نتيجه خواهي گرفت. وي در پاسخ نوشت: اگر چند چراغ در يك جا روشن باشد، اگر يكي از آنها خاموش شد، چراغهاي ديگر روشن است، ولي اگر همان چراغها هر كدام در يك اطاق باشد، اگر يكي از آنها خاموش شد، آن اتاق در تاريكي فرو خواهد رفت. انسانها نيز اين گونه اند؛ تربيت سياسي كه در مسجدارائه مي شود، به دليل ماهيت مذهبي آن مي تواند نسلي را پديد آورد كه پشتوانه جامعه ديني باشند و در برابر حوادث سياسي هوشياري لازم را داشته باشند.
بعضي گناهكارند، اگر تنها باشند، شايد موفق به كسب فيوضات الهي نشوند، ولي اگر در جمع باشند، شايد خداوند به بركت افراد ديگر، آنها را هم مشمول بركات خود سازد (61)
پي نوشتها در سرويس معارف موجود است.
:: ادامه مطلب
واژه مسجد در قرآن
واژهي مسجد، جمعاً 28 بار در قرآن كريم ذكر شده كه در 22 مورد به صورت مفرد[1] و در 6 مورد ديگر، به صورت جمع آمده است.[2]
در اين آيات، به اهميت و جايگاه رفيع مسجد در اسلام، پاره اي از احكام مسجد و مسجد الحرام و احكام خاص آن، مسجد الاقصي و مسجد اصحاب كهف، اشاراتي شده است.
البته، آيه هاي ديگر نيز در قرآن دربارهي مسجد و اهميت آن آمده است كه هر چند لفظ مسجد در آنها نيامده است، ولي بنابر مفهوم اين آيات و گفتهي تمامي مفسران، مي توان در مورد مساجد، اين آيات را نيز ذكر كرد.
از آنجا كه در اين كتاب بر آن نيستيم تا به تفسير و تبيين تمامي اين آيات بپردازيم، تنها به ذكر آياتي كه بيانگر ابعاد گوناگون مسجد در جامعه اسلامي است، بسنده مي كنيم.
:: ادامه مطلب
با نگرشی اجمالی به تاریخ سرگذشت مساجد درمییابیم كه مساجد تنها برای ادای فرایض دینی نبوده بلكه علاوه بر پایگاه تجمع طبقات گوناگون اجتماع برای ادای وظایف شرعی و دینی، همواره مهمترین پایگاهی به شمار میرفته كه مردم و به خصوص جوانان و افراد بانفوذ، از این مكان مقدس استفاده میكرده در آنجا جمع میشدهاند تا دربارهی مسائلی سیاسی، اقتصادی، خدماتی و غیره به بحث و مذاكره بپردازند؛ از این رو پیوسته از این مكان مقدس به صورتی مردمی به منظور سیاست گذاریهای محلی استفاده میشده است.
و شكی نیست كه مساجد باید دارای مدیریتی قوی و توانمند باشند، یعنی ائمهی جماعات باید خود اوّلین برنامهریز باشند تا بتوانند مساجد را هم به منظور تقویت بنیهی دینی و مذهبی و هم به منظور بهرهبرداری مسائل سیاسی، اجتماعی و ارتقای میزان آگاهی آحاد مردم مهیا سازند، بنا به تعریف علمی مدیریت: «مدیریت، علم و هنر هماهنگی، برنامهریزی سازماندهی،كنترل و نظارت، ابزار، افراد و منابع، به منظور نیل به هدف است».
لذا به منظور رسیدن به اهداف مذكور نیاز به پیش بینی، برنامهریزی سازماندهی امكانات و نیروها و در نهایت، كنترل و نظارت بر اجرای برنامهریزیها است. قدر مسلم همهی اینها اداره كنندهای میطلبد كه با در نظر گرفتن شرایط مكانی و زمانی مساجد، اعمال مدیریت اصولی و اساسی كند، یعنی امكانات موجود مسجد را به خوبی و به دقت شناسایی و موقعیت مكانی مسجد را كاملاً تجزیه و تحلیل نماید و با در نظر گرفتن ابعاد گوناگون آن، شناخت دقیقی از آن داشته باشد و گروههای سنی متفاوت را كه با مسجد سر و كار دارند، شناسایی كند، گرایشهای جوانان و میان سالانی كه با مسجد سرو كار دارند شناخته شوند، آنگاه با مد نظر قرار دادن كلیهی مواردی كه اشاره شد، برنامههای فرهنگی، تبلیغی، علمی، هنری و غیرهی خویش را پیریزی و در حین اجرا، نقاط ضعف و قوت را بررسی كند، لكن برای فراهم كردن چنین زمینهای توجه به مسائل دیگری به شرح زیر ضروری است:
:: ادامه مطلب
رونق و شكوفایی مسجد در ایجاد و تداوم فرهنگ دینی بسیار مؤثر است. امروزه با توجه به تهاجم فرهنگی گسترده دشمنان انقلاب و اسلام و تغییر نگرش افكار عمومی درباره دین و دین داری، لازم است مسجدها با شیوه ها و ابزار نوینی، رسالت دینی خود را انجام دهند.
در این راستا، نخست موانع و سپس علل رونق و شكوفایی مسجد را بررسی می كنیم. می دانیم كه تقویت علل رونق و شكوفایی مسجد، در برخی موارد به مسائل گوناگون و پیچیده اجتماعی و فرهنگی مربوط می شود كه ارائه راه كارهای اصلاحی در حد این كتاب و متناسب با فضای رسانه را مشكل می كند. بنابراین، به مطرح كردن علل شكوفایی مبتنی بر رفع موانع بسنده می كنیم و از طرح راه حل مستقلی برای رفع موانع اجتناب می كنیم. ضمن اینكه عنوان موانع و شیوه بحث و تحلیل موانع و علل آن تا حدود زیادی راه كارها را نشان می دهد.
موانع
وضعیت نوین فرهنگی و شكل گیری نظام جدید ارزشی جامعه، دین داری را در مراحل ویژه ای قرار داده و بینش افكار عمومی را نسبت به كیفیت عمل به دستورهای دینی دگرگون كرده است. در این فضا، مسجد به عنوان برترین پایگاه دینی كه در گسترش فضایل و تربیت دینی افراد جامعه مؤثر است، با چالش هایی روبرو است كه از شكوفایی آن جلوگیری می كنند. در این بخش می كوشیم موانع بالندگی و استقبال عمومی از مسجد را بررسی كنیم.
:: ادامه مطلب
از این رو صلاحیّتها و شایستگیهای او به طور مستقیم بر مسجد اثر می گذارد و آن را در راستای رسیدن به «مسجد نمونه» یاری می كند.
البتّه تردیدی نیست كه این مهمّ بی آن كه امام جماعت دارای خصلتها و ویژگیهای لازم باشد، تحقّق نمی یابد. بر پایه منابع اسلامی، برای آن كه امام جماعت بتواند مسجد را در زمینه های گوناگون به پیش بَرَد باید از ویژگیهای زیر برخوردار باشد:
1. عدالت؛ یعنی نیرویی درونی كه او را از دست یازیدن به هر گونه گناه و آلودگی باز دارد.[1]
2. مروّت؛ یعنی پرهیز از كارهایی كه شخصیّت او را در دیدگان خوار و بی مقدار سازد؛ هر چند آن كارها گناه نباشد.[2]
3. برخورداری از مراتب علمی لازم تا بتواند بار هدایت علمی ـ فكری مسجد را بر دوش گیرد. از همین روست كه در روایات اسلامی، تأكیدی خاصّ بر نمازگزاردن پشت سر عالم و دانشمند شده است.
درحدیثی از پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ آمده است:«كسی كه پشت سر عالمی نماز بگزارد، همچون كسی است كه در نماز به پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ اقتدا كرده است.»[3]
4. برخورداری امام جماعت از تقوا و فضیلتهای اخلاقی تا بتواند مسجد را در زمینه های تربیتی بارور نماید. بر همین اساس، از دیدگاه فقه اسلامی، نمازگزاردن با امامی كه پرهیزگارتر، مورد اطمینان و دارای فضیلتهای بیشتری باشد، برتر است.[4]
:: ادامه مطلب
از این رو می توان گفت: یكی از رسالتهای مسجد نمونه پرورش نیروهای متعهّد برای اداره امور جامعه اسلامی است.
همچنین مسجد نقش مهمّی در شناسایی نیروهای انسانی و كارآمدی دارد كه نظام اسلامی نیازمند آنهاست. زیرا معمولاً كسی كه در مسجد حضور می یابد، بخش مهمّی از توانایی و استعدادهای خود را آشكار می كند.
در سایه رفت و آمد به مسجد، خُلق و خویها، آداب و منشهای افراد تا اندازه زیادی هویدا می شود. این شناسایی در روابط افراد با یكدیگر سازنده و مؤثر است. حاكمیّت اسلامی نیز می تواند از این گذر، نیروهای متعهّد و مورد نیاز خود را بشناسد. امامان معصوم ـ علیهم السّلام ـ در سخنان خود به این نقش مسجد اشاره نموده اند. در حدیثی از امام رضا ـ علیه السّلام ـ آمده است كه: «نماز جماعت سبب می شود تا مؤمنان بتوانند درباره یكدیگر شهادت دهند.»[1]
مسجد و امر به معروف و نهی از منكر
امر به معروف و نهی از منكر دارای نقشی بس بزرگ در سلامت جامعه اسلامی است. مسجد بستر مناسبی برای تحقّق این دو فریضه بزرگ الهی است. زیرا مسجد مركز حضور و تجمّع نیروهای زُبده و برگزیده است كه:«لا یَأتِی المَسْجِدَ مِنْ كُلِّ قَبیلهٍ إلاّ وافِدُها و مِنْ كُلِّ اَهْلِ بَیْتِ الاّ نَجِیبُها»[2]
مسجد پایگاه جوانمردانی است كه در برابر تعرّض به مقدّسات دینی بر می آشوبند و عرصه را بر متجاوزان به حریم دین تنگ می كنند.[3] مسجد، جایگاه گرد آمدن فرزندان مكتب است؛ آنان كه با یك دست قرآن و با دستی دیگر سلاح برگرفته اند. این حضور نشان قدرت و عزت اسلام و مسلمانان است و سبب می شود تا خیره سران نتوانند به حریم دین تجاوز كنند.[4] ضمن اینكه اجتماع در مسجد، خود اقامه یك معروف بزرگ الهی یعنی «نماز» و دیگر شعایر دینی است.
:: ادامه مطلب
|
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2894264
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396