به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

چگونه مزاح کنیم؟

روابط ما در جامعه می تواند طعم مزاح و شوخی را داشته باشد اما باید در آن حدود را رعایت کرد.

به گزارش حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ آیت الله مجتهدی تهرانی (ره)در مورد مزاح کردن با شرح حدیثی از امام صادق (ع)می گوید: روایت دارد که امام صادق (ع) از شخصی پرسید : مزاح هم می‌کنی؟ آن شخص گفت: نه. حضرت فرمودند: چرا؟ حتی دستور دادند که گاهی انسان یک مزاحی هم بکند. همه اش،خشک نباشد. اما کم، زیاد مزاح کردن ، تَذْهَبُ بِبَهاءِ المُؤمِن، قیمت مومن را می برد. آبروی مومن می رود. زیاد شوخی نکنید، اما گه گاهی عیب ندارد.

 

 مرحوم مجتهدی در ادامه با ذکر حدیثی ادامه می دهد:پیغمبر اکرم(ص) خرما می خورد و هسته های آن را جلوی امیرالمومنین (ع) می گذاشت. می خواست با امیرالمومنین شوخی کند و سر به سر امیرالمومنین بگذارد. بعد حضرت (ص) فرمودند:یاعلی ، خرما خیلی خوردی.

آیت الله مجتهدی (ره)ادامه می دهد: مثل بعضی ها که پرتغال می خورند و پوستش را آن طرف می گذارند. حضرت (ص) هم هسته های خرما را پیش امیرالمومنین (ع)گذاشت و فرمود: یاعلی ، خیلی خرما خوردی. امیرالمومنین (ع) هم جواب دادند:یا رسول الله ، کسی خرما زیاد خورده است که خرما را با هسته های آن خورده. چون جلوی پیغمبر (ص) هسته نبود.حضرت (ع) فرمود:خرما کسی خیلی خورده که آن را با هسته هایش خورده است. شوخی می کردند. حتما نباید آدم مثل مربای آلو اخمو باشد.

 

مرحوم مجتهدی در انتهای این بخش می گوید: یک قدری هم مزاح داشته باشید. اما حرف بیهوده نزنید. حرف لغو نزنید. آبروی کسی را نبرید.

 

 

منبع:

 کتاب بدیع الحکمة حکمت ۳۳ از مواعظ آیت الله مجتهدی تهرانی(ره)

انتهای پیام/

ادامه مطلب
چهارشنبه 25 اسفند 1395  - 7:56 PM

چگونه توبه کنیم که پذیرفته شود؟

چگونگی پذیرش توبه و بازگشت به درگاه الهی را در این گزارش بخوانید.

چگونه توبه کنیم که پذیرفته شود؟به گزراش خبرنگارحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ "ظهور رحمت خداوندی بر بندگان توبه کار" از جمله وعده های پروردگار به امت پرهیزگار است. قرآن کریم در آیات متعددی مردم را به توبه و رجوع از گناه و بازگشت به درگاه الهی تشویق و ترغیب کرده است. 
 
در این گزارش به چگونگی پذیرش توبه و ترغیب بندگان به اظهار ندامت و توبه پرداخته می‌شود.
 
در آیات 53 و 54 سوره زمر آمده: قُل یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلیَ أَنْفُسِهِم لاتَقنَطُوا مِن رَحمَةِ اللهِ إِنَّ اللهَ یَغفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ الغَفُورُ الرَّحِیمُ وَ أَنِیبُوا إِلی رَبِّکُم وَ أَسلِمُوا لَهُ مِن قَبلِ أن یَأتِیَکُم العَذابُ ثُمَّ لاتُنصَرُونَ .
 
«بگو ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده اید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را می آمرزد، به درستی که خداوند بخشنده مهربان است. و به درگاه پروردگارتان باز گردید و در برابر او تسلیم شوید، پیش از آنکه عذاب به سراغ شما آید، سپس از سوی هیچ کس یاری نشوید».
 
 خداوند حکيم براي نجات انسان از ورطه تباهي، «باب توبه و استغفار» را به روي بندگان خويش گشوده و آن ها را به پشيماني و طلب بخشش دعوت مي کند تا راه براي بازگشت اين انسان فريب خورده باز باشد و با اميدواري به لطف و رحمت بيکران الهي، بار ديگر براي تعالي روح خويش تلاش کند.
 
امام صادق (ع) می فرمایند: خداوند عز و جل به داود پيامبر، كه بر پيامبر ما و خاندانش و بر او درود باد، وحى كرد : اى داود ! هرگاه بنده مؤمن من گناهى كند و سپس از آن گناه برگردد و توبه نمايد و به هنگام ياد كردن از آن گناه از من شرم كند ، او را بيامرزم و آن گناه را از ياد فرشتگان نگهبان اعمال ببرم و آن را به نيكى بدل كنم . و از اين كار مرا با كى نيست كه من مهربانترين مهربانانم .
 
هر توبه‌اي قبول مي‌شود؟
 
امام على (ع) فرموده اند: مَن اُعْطِيَ التَّوبَةَ لَم يُحرَمِ القَبولَ ، ومَن اُعْطِيَ الاسْتِغْفارَ لَم يُحرَمِ المَغفِرَةَ . به هر كس (توفيق) توبه داده شود، از قبول آن محروم نمیشود و به  هر كس (توفيق) استغفار عطا گردد ، از آمرزش محروم نمی ‏ماند.
 

 

مهمترین شرایط توبه عبارت است از:

* پشیمانی و ندامت از صمیم قلب و تصمیم بر عدم ارتکاب دوباره.

* استغفار و طلب بخشش.

* تصمیم قاطع بر جبران گذشته و ادای حقوق، خصوصا اگر حق الناس باشد.
 

 

انتهای پیام/
ادامه مطلب
چهارشنبه 25 اسفند 1395  - 7:55 PM

هفت بند از ابراز فروتنی در برابر مقام الهی

پنجاه‌و‌سومین سفارش امام سجاد (ع) از ابراز فروتنی در برابر مقام الهی آمده است.

به گزارش خبرنگارحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ دعای پنجاه‌وسوم صحیفه سجادیه، در ۷ فراز با پرداختن به موضوع ابراز فروتنی در برابر خدا تنظیم شده است.

 

آموزه‌های دعا

* گنهکاران سرشکسته‌اند.

* با چه جرئتی می‌توان در برابر خدا گستاخی کرد!

* از خدا بخواهیم با بردباری‌اش از نادانی ما درگذرد.

* از خدا بخواهیم آنگاه که پایمان از دنیا بریده می‌شود و یادمان از خاطرها پاک می‌شود، بر ما رحم کند.

* از خدا بخواهیم در روز حَشر، ما را همراه اولیایش و در میان دوستدارانش قرار دهد.

 

وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي التَّذَلُّلِ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ:

و از دعای آن حضرت (ع) در اظهار فروتنی به درگاه حضرت حق:

 

رَبِّ أَفْحَمَتْنِي ذُنُوبِي، وَ انْقَطَعَتْ مَقَالَتِي، فَلَا حُجَّةَ لِي، فَأَنَا الْأَسِيرُ بِبَلِيَّتِي، الْمُرْتَهَنُ بِعَمَلِي، الْمُتَرَدِّدُ فِي خَطِيئَتِي، الْمُتَحَيِّرُ عَنْ قَصْدِي، الْمُنْقَطَعُ بِي. 

خداوندا گناهانم مرا از گفتار باز داشته و رشته سخنم از هم گسیخته، پس برای زشتی‌ام حجّتی ندارم، به این جهت اسیر بلیت خود، و گروگان عمل خویش، و سرگردان در خطا، و سرگشته از مقصد و با تمام وجود درمانده‌ام.

 

قَدْ أَوْقَفْتُ نَفْسِي مَوْقِفَ الْأَذِلَّاءِ الْمُذْنِبِينَ، مَوْقِفَ الْأَشْقِيَاءِ الْمُتَجَرِّينَ عَلَيْكَ، الْمُسْتَخِفِّينَ بِوَعْدِكَ سُبْحَانَكَ! أَيَّ جُرْأَةٍ اجْتَرَأْتُ عَلَيْكَ، وَ أَيَّ تَغْرِيرٍ غَرَّرْتُ بِنَفْسِي! 

خود را در جایگاه ذلیلان گنهکار و موقف تیره‌بختانی که بر تو جرئت کرده‌اند و وعده‌ات را سبک شمرده‌اند نگاه داشته‌ام، پاکی تو، با چه جرئت به نافرمانی‌ات برخاستم! و چگونه خود را به ورطه هلاکت افکندم!

 

مَوْلَايَ ارْحَمْ كَبْوَتِي لِحُرِّ وَجْهِي وَ زَلَّةَ قَدَمِي، وَ عُدْ بِحِلْمِكَ عَلَى جَهْلِي وَ بِإِحْسَانِكَ عَلَى إِسَاءَتِي، فَأَنَا الْمُقِرُّ بِذَنْبِي، الْمُعْتَرِفُ بِخَطِيئَتِي، وَ هَذِهِ يَدِي وَ نَاصِيَتِي، أَسْتَكِينُ بِالْقَوَدِ مِنْ نَفْسِي، ارْحَمْ شَيْبَتِي، وَ نَفَادَ أَيَّامِي، وَ اقْتِرَابَ أَجَلِي وَ ضَعْفِي وَ مَسْكَنَتِي وَ قِلَّةَ حِيلَتِي. 

آقای من، بر من که به رو درافتاده‌ام و بر لغزش من رحمت آور، و در برابر نادانیم با بردباری، و در مقابل بدکرداریم با احسان رفتار کن، زیرا به گناه خود اقرار دارم، و به خطایم اعتراف می‌کنم، این دست و سر من است که برای قصاص از نفس خود آن را به زاری تسلیم کرده‌ام، به پیری و سپری شدن عمر، و نزدیک شدن مرگ، و ضعف و ناتوانی و بینوایی و بیچارگی‌ام رحمت آور.

 

مَوْلَايَ وَ ارْحَمْنِي إِذَا انْقَطَعَ مِنَ الدُّنْيَا أَثَرِي، وَ امَّحَى مِنَ الْمَخْلُوقِينَ ذِكْرِي، وَ كُنْتُ مِنَ الْمَنْسِيِّينَ كَمَنْ قَدْ نُسِيَ مَوْلَايَ وَ ارْحَمْنِي عِنْدَ تَغَيُّرِ صُورَتِي وَ حَالِي إِذَا بَلِيَ جِسْمِي، وَ تَفَرَّقَتْ أَعْضَائِي، وَ تَقَطَّعَتْ أَوْصَالِي، يَا غَفْلَتِي عَمَّا يُرَادُ بِي. 

مولای من، آنگاه که از من در این دنیا نشان و اثر قطع گردد، و از میان آفریدگان یادم محو شود، و همچون فراموش‌شدگان فراموش گردم، بر من رحم کن. مولای من و وقتی که صورت و حالم دگرگون شود، آنگاه که بدنم بپوسد و اعضایم از هم بپاشند و پیوندهایم بگسلد، بر من ترحم فرما. دریغا بر بی‌خبری من از آنچه مرا در پیش است!

 

مَوْلَايَ وَ ارْحَمْنِي فِي حَشْرِي وَ نَشْرِي، وَ اجْعَلْ فِي ذَلِكَ الْيَوْمِ مَعَ أَوْلِيَائِكَ مَوْقِفِي، وَ فِي أَحِبَّائِكَ مَصْدَرِي، وَ فِي جِوَارِكَ مَسْكَنِي، يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ.

مولای من، به وقت بیرون آمدنم از گور و برانگیخته شدنم به من رحم کن، و در آن روز جایگاهم را با اولیائت، و حرکتم را با عاشقانت و مأوایم را در جوارت قرار بده،‌ ای پروردگار جهانیان.

 

 

انتهای پیام/

ادامه مطلب
چهارشنبه 25 اسفند 1395  - 7:55 PM

عروس قرآن کدام سوره است ؟

الرحمن و نام دیگرش «آلاء» پنجاه و پنجمین سوره قرآن است كه مكی و 78 آیه دارد.

عروس قرآن کدام سوره است ؟به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوانالرحمن و نام دیگرش «آلاء» پنجاه و پنجمین سوره قرآن است كه مكی  و 78 آیه دارد.

 

در روایت سوره الرحمن ،عروس قرآن معرفی شده است.

 

وَ رُوِيَ عَنْ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع عَنْ آبَائِهِ عَنْهُ قَالَ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَرُوسٌ وَ عَرُوسُ الْقُرْآنِ سُورَةُ الرَّحْمَنِ جَلَّ ذِكْرُهُ 

 

براى هر چيزى عروسى است ، و عروس قرآن سوره الرحمن است.

 

علت اینکه سوره مبارکه الرحمان به عروس قرآن تشبیه شده است :

واژه ((عروس )) در زبان فارسى به خصوص ‍ زن اطلاق مى شود، ولى در فرهنگ عرب به مرد و زن هر دو مادام كه در مراسم عروسى هستند اطلاق مى گردد.

 

و از آنجا كه مرد و زن در چنين مراسمى در بهترين و زيباترين حالات و كاملترين احترامات قرار دارند اين واژه به موجودات بسيار زيبا و گرامى اطلاق مى شود.

 

در این سوره ، تكرار آيه ((فباى آلاء ربكما تكذبان )) آن هم در مقطع هاى كوتاه آهنگ جالب و زيبائى به سوره داده ، و چون با محتواى زيبايش آميخته مى شود و جاذبه خيره كننده اى پيدا مى كند لذا جای تعجب نیست که در روایت عروس قرآن نامیده شود.

 

پس به دلیل زیبایی های این سوره در الفاظ و به خصوص در معانی و محتوا ، این سوره مبارکه ، عروس قرآن نامیده شده است.

 

پیامبر اسلام(ص) فرمود: «هر چیزی عروسی دارد و عروس قرآن سوره "الرحمن" است»

 

 امام کاظم(ع) نیز روایتی به همین مضمون از پدران بزرگوار خود نقل کرده است.

 

امام صادق علیه السلام فرمودند: از قرائت سوره الرحمن و عمل به آن غافل نباشید زیرا این سوره در دل منافقان استقرار نمی یابد. در روز قیامت خداوند این سوره را به شكل انسانی در بهترین شكل و خوشترین بو وارد می كند تا اینكه در جایگاهی كه نزدیكتر از آن وجود ندارد نزد خداوند می ایستد آنگاه خداوند می فرماید چه كسی در دنیا همواره تو را قرائت می كرد؟

 

سوره الرحمن در جواب می گوید ای پروردگارم فلان و فلان پس از آن چهره ایشان سفید و نورانی می شود خداوند به این گروه می فرماید هر كس را كه دوست دارید شفاعت كنید آن گاه خداوند می فرماید به بهشت وارد شوید و هرجایی كه دوست دارید سكونت گزینید. 

 

از حضرت زهرا سلام الله علیها روایت شده است: قرائت كننده سوره الرحمن در ملكوت آسمان ها و زمین ها ساكن در بهشت فردوس خوانده می شود. 

 

امام صادق علیه السلام فرمودند: اگر سوره الرحمن را بنویسند و همراه كسی كه درد چشم دارد باشد، بهبود می یابد.

 

لازم به ذکر است که واژه «عروس» اگرچه در زبان فارسى فقط برای دختران به کار می‌رود، ولى در فرهنگ عرب هم به داماد و هم به عروس، البته تا زمانی که در مراسم عروسى حضور داشته باشند، «عروس» گفته می‌شود. 

 

در توضیح علت توصیف این سوره به عنوان عروس دیدگاه‌های مختلفی بیان شده است:

 

 به این دلیل که مرد و زن در چنین مراسمى در بهترین و زیباترین حالات و کامل‌ترین احترام‌ها قرار دارند، به آنها عروس گفته می‌شود. از این‌رو؛ به این سوره نیز عروس قرآن گفته شده است؛ یعنی این سوره در بین دیگر سوره‌ها، زیباترین حالت دارد و از جایگاهی ویژه برخوردار است. 

 

 نام‌گذاری بدان علت است که این سوره با ذکر نعمت‌هاى خداوند مزیّن شده؛ همان‌طور که عروس با انواع زیورها زینت داده می‌شود. 

 

 هر چند همه قرآن عروس است، ولی حقیقتاً، سوره الرحمن عروس قرآن است؛ زیرا این سوره در آهنگ کلامی از موسیقی زیبا و موزون در تعبیر برخوردار است و هماهنگی خیره‌کننده‌ای دارد؛ به حدی که انگار این آیات به صورت شعر نگاشته شده‌اند. این سوره چنان سرشار از رحمت و نعمت طرب است، که قاری آن دچار اشتیاقی همچون شور و شوق عروس می‌شود.

 

خلاصه این‌که، زیبایی‌های لفظی و معنایی این سوره، به عنوان دلیل نام‌گذاری این سوره به عروس قرآن، اعلام شده است.

 

انتهای پیام /

ادامه مطلب
چهارشنبه 25 اسفند 1395  - 7:55 PM

آيا ممکن است سرنوشت انسان با کارهای خوب تغيير کند؟

با وجود دست تقدير الهی در زندگی انسان، نقش او در تعيين سرنوشت زندگی‌اش پذیرفتنی است.

آيا ممکن است سرنوشت انسان با کارهای خوب تغيير کند؟

به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛استاد مطهرى مى گويد: «اگر مقصود از سرنوشت و قضا و قدر الهی،‌انكار اسباب و مسببات و از آن جمله قوه و نيرو و اراده و اختيار بشر است، چنين قضا و قدر و سرنوشتى وجود ندارد و نمى تواند وجود داشته باشد.» (1)

 

باید دانست در عين حال كه دست تقدير الهی در زندگی انسان است و قضا و قدر الهی مردود نیست، نقش انسان در تعيين سرنوشت زندگی پذیرفتنی است. در حقیقت نقش انسان نه تنها مغاير با سرنوشت نيست، بلكه جزئی از همان سرنوشت است. در سرنوشت و تقدير انسان - چه مومن باشد و چه كافر- چنين است كه او سرنوشت خود را تعيين نمايد. در واقع اختيار داشتن انسان جزئی از تقديرات الهی است.

 

بشر هميشه خود را در سر چهار راه هایی می‌بيند. هيچ گونه اجباری كه فقط يکی از آن‌ها را انتخاب كند ندارد و ساير راه‌ها بر او بسته نيست. انتخاب يکی از آن‌ها به نظر، فكر و اراده او مربوط است؛ يعنی طرز فكر و انتخاب اوست كه یک راه خاص را معيّن می‌كند. (2)

 

اين كه از یک طرف مسئله تقدير الهی مطرح است و از طرف ديگر اختيار انسان، به اين معنا است كه خداوند مقرّر كرده كه انسان با اختيار و اراده خود، یکی از راه‌ها را انتخاب كند و آن راهی كه انسان با اراده خود انتخاب كرده، همان است كه مقدّر است. خداوند به قضا و قدر مقرّر كرده كه انسان با اختيار خود، آن راهی كه خداوند از ازل می‌داند، انتخاب كند. پس تقدير خداوندی اين است كه بشر افعال خود را از روی اختيار انجام دهد، نه اين كه تقدير او را به انجام یک طرف مجبور سازد. 

 

اميرالمؤمنين (ع) از كنار ديوار شكسته و كجى برخاست. پرسيدند: از قضاى الهى فرار مى كنی؟ فرمود: از قضاى الهى به قدر او پناه مى برم. (3) «يعنى درست است كه تا قانون عليت كه منتهى به فرمان خداست نباشد، ديوار شكسته سقوط نخواهد كرد، اما همان خداوند به من عقلى داده كه آن خود یک حلقه از سلسله قانون عليت است و یک عامل بازدارنده در برابر اين گونه حوادث. البته ديوار عقل و شعور ندارد و بدون اعلام قبلى سقوط مى كند. اما من مى توانم به قدر الهى پناه ببرم؛ يعنى با عقل خود چنان محل نشستن را اندازه گيرى كنم كه اگر ديوار سقوط كند روى من نيفتد.» (4)

 

در قرآن آيات زيادى وجود دارد كه به صراحت اختيار انسان و نقش اراده او را بيان داشته است؛ مانند آيه: «لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى؛ براى انسان چيزى جز حاصل سعى او نيست.» (5) و «اِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ؛ (6) خداوند سرنوشت هيچ قومى را تغيير نمى دهد، مگر خودشان آن را تغيير دهند.»

 

از آنچه ذكر شد؛ امكان تغيير قضا و قدر درموارد خاص به خوبی روشن گردید. اما تغيير قضا و قدر يا تبديل سرنوشت در روايات متعدد هم بيان شده است كه يکی از مهمترين ابعاد و عوامل اين تغيير، مقوله دعا است. 

 

پی‌نوشت ها:

(1). شهيد مطهری، مجموعه آثار، ج 1، ص 384

(2). همان، ص 385 

(3). شيخ صدوق، التوحيد ، ص 369

(4). ناصر مكارم شيرازی، پيدايش مذاهب، تنظيم مسعود مكارم، ص 31

(5). نجم (53) آیه 39

(6). رعد (13) آیه 11

 

 

انتهای پیام/

ادامه مطلب
چهارشنبه 25 اسفند 1395  - 7:55 PM

تقوا چیست؟

آیت الله مجتهدی تهرانی (ره)با ذکر حدیثی به موضوع تقوا در این دنیا می پردازد.

به گزارشحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛آیت الله مجتهدی تهرانی (ره)در تعریف تقوا و داشتن خوف الهی می گوید: راجع به خوف یک حدیثی بگویم، رسول خدا (ص) با اصحاب در جایی نشسته بودند، یک جوان آمد، بیابانهای حجاز ریگ های گرم، لباسهایش را درآورد و بنا کرد روی ریگ ها غلتیدن. پیامبر هم از دور نگاه می‌کرد که این جوان دارد بدن لختش را روی ریگ های حجاز که می گویند تخم مرغ روی آن ریگ ها بگذارند می‌پزند می‌گذارد. 

مرحوم مجتهدی در مورد گرمای طاقت فرسای سرزمین حجاز می گوید:قدیم می گفتند در مکه اگر تخم مرغ را روی زمین بگذارید، یه خرده که بگذرد می‌شود آن را خورد و تخم مرغ پخته می شود.

 

سپس ایشان در ادامه این حدیث می گوید:آن جوان خودش به خودش می گفت: بچش حرارت آتش دنیا را قبل از آنکه گرفتار آتش جهنم شوی. وقتی بلند شد که لباسش را بپوشد، رسول خدا (ص)به یک نفر فرمود: بروید به این جوان بگویید بیاید.

 

 رفتند صدایش کردند ، حضرت فرمود: این چه کاری بود که کردی؟ برای چه کردی؟

جوان گفت: خوف خدا مرا به این کار وادار می‌کند که می‌آیم لباسهایم را در می آورم این بدنم را روی ریگ های داغ حجاز می چسبانم و می‌گویم:بچش حرارت آتش دنیا را قبل از آنکه گرفتار آتش جهنم شوی

 حضرت فرمود: خوف حقیقی این است.

 

 مرحوم مجتهدی در ادامه این داستان می گوید: آن جوان راهش را کشید که برود، حضرت به اصحابش فرمود: بروید و به این شخص بگویید دعایتان کند. دعای این شخص مستجاب است. آن جوان سه تا دعا کرد: اَللهُمَّ اجْمَعْ اَمْرَنا عَلَی الهُدیٰ وَاجْعَلِ التَّقْویٰ زادَنا وَالْجَنَّةِ مَآبَنا.

آیت الله مجتهدی تهرانی (ره) در مورد این سه دعا می گوید:این سه دعا را حفظ کنید. همیشه بعد از نماز این دعا را بخوانید: خدایا امر ما را بر هدایت قرار ده، و زاد و توشه ما را چی قرار بده؟ تقوا.

 

مرحوم مجتهدی در تبیین تقوا و در شرح این حدیث می گوید: بهترین زاد و توشه برای عالم آخرت چیست؟ تقوا. تقوا چیست؟ تقوا این است که انسان از خدا بترسد. گناه نکند. واجبات خدا را به جای آورد. به چراغ قرمز دین که رسید ترمز ‌کند. به چراغ سبز دین که رسید برود. به حرام ترمز کند، به حلال آزاد است، این تقواست.پس بهترین زاد و توشه برای عالم آخرت تقواست. تقوا یعنی اعمال ما یک جوری باشد که اگر ما خبر نداشته باشیم، و ماموری ماهواره گذاشته باشد که اعمال ما را یک هفته زیر نظر بگیرد، سخنان ما، نگاه های ما، همه را و بعد از یک هفته بگویند: دیشب تلویزیون همه اعمال یک هفته این آقا را گذاشته و نشان داده، من اگر بشنوم ناراحت نشوم. اگر ناراحت نشدم باتقوا هستم. اما اگر ناراحت بشوم و بگویم وای وای چه کارهایی من کرده ام، همه را دیشب نشان داده اند، من تقوا ندارم.

 

 

 منبع: 

کتاب بدیع الحکمه حکمت ۳۲ از مواعظ آیت الله مجتهدی تهرانی(ره)

 

انتهای پیام/

ادامه مطلب
پنج شنبه 19 اسفند 1395  - 3:57 PM

حدیث امام علی(ع)درباره عیبجویی

هر روز یک حدیث از معصومین (ع) با مضامین دینی و اخلاقی در بخش قرآن و عترت منتشر می‌شود.

به گزارشحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛هر روز یک حدیث از معصومین (ع) با مضامین دینی و اخلاقی در بخش قرآن و عترت منتشر می‌شود.

 

امام علی علیه السلام:

 

مَن عابَ عِيبَ، و مَن شَتَمَ اُجيبَ، و مَن غَرَسَ أشجارَ التُّقى اجتَنى ثِمارَ المُنى.

 

 

هر كه عيبجويى كند، عيبجويى شود و هر كه ناسزا گويد، پاسخ (ناسزا) شنود و هر كه درختهاى تقوا بنشاند، ميوه هاى آرزوها را بچيند.

 

كشف الغمّه(ط-القدیمة) ج 2، ص 346 - بحارالانوار(ط-بیروت) ج 75 ، ص 79

 

 

انتهای پیام/

ادامه مطلب
پنج شنبه 19 اسفند 1395  - 3:56 PM

آیا شیطان می‌تواند در خواب ما، خودش را جای اهل بیت (ع) نشان دهد؟

بارها در قصص و حکایات شنیده‌ایم که ابلیس و فرزندان او برای فریب انسان‌ها، حتی پیامبران و اولیای الهی، خودشان را به شکلی دیگر در آورده‌اند اما آیا چنین قضیه‌ای درباره اهل‌بیت هم می‌تواند صحت داشته باشد؟

به گزارش حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛  بارها در قصص و حکایات شنیده‌ایم که ابلیس و فرزندان او برای فریب انسان‌ها، حتی پیامبران و اولیای الهی، خودشان را به شکلی دیگر در آورده‌اند اما آیا چنین قضیه‌ای درباره اهل‌بیت هم می‌تواند صحت داشته باشد؟

 

در این باره روایاتی از ائمه اطهار علیهم السلام به ما رسیده است؛ از جمله:

 

در روایت حسنه ابراهیم‏ بن هاشم وارد شده که امام صادق‏ علیه ‏السلام در جواب سائلی که از افسانه خوابِ ابیّ‏بن کعب سوال نموده فرمود:

 

«ان دین اللَّه أَعزّ أن یری فی النوم.(1) امر دین عزیزتر و والاتر از این است که بخواهیم با خواب آن را سامان دهیم.»

 

همینطور رسول گرامى اسلام (ص) می‌فرماید: «الرؤیا ثلاثة: بشرى من الله، و تحزین من الشیطان، والذین یحدث به الانسان نفسه فیراه فى منامه؛ (2)خواب و رؤیا سه گونه است. گاهى بشارتى از ناحیه خداوند است، گاه وسیله غم و اندوه از سوى شیطان و گاه مسائلى است كه انسان در فكر خود می‌پروراند و آن را در خواب می‌بیند؛

 

 وقتی امر خواب بر این مبنا استوار است، چگونه خواب رحمانی را از رویای شیطانی می‏‌توان جدا کرد؟

 

امّا برخی برای حجیت بخشیدن به خواب در احكام به روایتی استدلال کرده ‏اند که از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به ما رسیده است كه حضرت فرموده است:

 

« من رآنی فی منامه فقد رآنی فإن الشیطان لا یتمثل فی صورتی ولا فی صورة أحد من أوصیائی»" هر کس مرا در خواب ببیند ، حتما مرا دیده است؛ زیرا شیطان در خواب هم به صورت من یا به صورت یکی از اولیایم ، در نمی آید."(3)

 

ولی در پاسخ باید بگوییم كه دیدار معصوم در خواب فرع آن است که او را در بیداری دیده باشیم، و گر نه چگونه می‏توان گفت: آنکه را در خواب دیده معصوم است. 

 

یعنی این روایت می فرماید كه شیطان در قالب و شكل پیامبر و دیگر معصومین نمی تواند ظاهر شود؛ ولی از كجا معلوم كه آنی كه در خواب بر ما به اسم پیامبر یا دیگر امامان ظاهر شده است و این ادعا را دارد ، واقعا در ادعای خود صادق است؟ تشخیص این امر برای ما كه پیامبر و دیگر ائمه را ندیده ایم غیر ممكن است ، چرا كه هیچ تصور صحیحی از حضرات معصومین علیهم السلام در ذهن خود نداریم تا آن را با آنچه در خواب دیده ایم تطبیق دهیم.

 

1. علامه مجلسی ، بحارالانوار ، ج 18 ، ص 354.

2. محمدی ری شهری ،‌میزان الحكمه ،‌ ج 4،‌ ص 16.

3. مازندرانی مولی صالح ، شرح اصول کافی ، ج 7 ، ص 377 .

 

انتهای پیام/

ادامه مطلب
پنج شنبه 19 اسفند 1395  - 3:56 PM

شعر/ خواب چشمان تو دیدم که مسلمان شده ام

حوزه قرآن و عترت هر پنجشنبه شعری را به پیشگاه آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام تقدیم می کند.

شعر/ خواب چشمان تو دیدم که مسلمان شده امبه گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ «محمد قاجار» شاعر آیینی کشورمان که در مدح و مرثیه اهل بیت علیهم السلام اشعاری را از خود منتشر کرده است، سروده ای را به پیشگاه قدسی آقا اباعبدالله الحسین (ع) تقدیم کرده که در ادامه با هم می خوانیم.

 

خواب چشمان تو دیدم که مسلمان شده ام

باده از دست تو نوشیدم و سلمان شده ام

 

غرق رویای تو بودم دل شب تا دم صبح

زان که بیدار شدم سخت پشیمان شده ام

 

یار دیرینه من، کودکیم با تو گذشت

نان تو خورده ام و عاشق این نان شده ام

 

من شنیدم به گدایان ز کرم می بخشی

زین سبب آمدم و دست به دامان شده ام

 

من کجا... سفره ارباب کجا... شاه کجا

بیشتر از طلبم دادی و حیران شده ام

 

گوشهٔ مجلستان را به جهانی ندهم

وارد سلطنت ملک سلیمان شده ام

 

شجره نامه من در حرم کربُ‌بلاست

من عراقیم و چندیست به ایران شده ام

 

به سرم باز زده حال و هوای حرمت

که دخیل حرم شاه خراسان شده ام

 

محمد قاجار

 

 

انتهای پیام/

ادامه مطلب
پنج شنبه 19 اسفند 1395  - 3:56 PM

منزلت قانون در كلام پيامبر(ص)

جایگاه ومنزلت اجرای قوانین برای رسول اکرم(ص) را در این گزارش بخوانید.

به گزارشحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ رسول گرامی، كه خود نقش ابلاغ و اجرای قوانین حیات‏بخش اسلام را به عهده داشت، جایگاه و منزلت بالایی برای آن قایل بود. آن حضرت اجرای قوانین جزایی و كیفری اسلام (حدود) را بر متجاوزان به حریم قانون، بهتر از عبادت شصت سال و نیز برتر از بارش چهل شب باران بر زمین می‏‌دانست:

«حدٌّ یقامُ فی‏الارضِ أزكی مِن عبادهِ ستینَ سنهٍ»

«إقامهُ حدٍّ مِن حدودِ اللّهِ خیرٌ مِن مطرٍ اربعینَ لیلهٍ فی بلادِ اللّه»

آن حضرت از شفاعت كردن در برداشتن حدود الهی (قوانین جزایی و كیفری اسلام) به شدت نهی می‏كرد و این كار را موجب عذاب و عقاب خداوند در جهان آخرت می‏دانست:

 

«انّه نهی عَن الشفاعه فی الحدودِ و قالَ: مَن شَفَّعَ فی حدِّ مِن حدودِ اللّه لِیبطله و سَعی فی ابطالِ حدودهِ عذبّهُ اللّهُ تَعالی یومَ القیامه»

رسول گرامی افراط و تفریط در اجرای قانون را برنمی‏‌تافت. از آن حضرت روایت شده است كه فرمودند: روز قیامت حاكمی را می‌‏آورند كه هنگام اجرای حدود الهی، یك تازیانه كمتر از حد معین شده زده است. در مقام بازخواست، می‏گوید: خدایا به خاطر رحمت بر بنده تو این كار را كردم. به او جواب داده می‏شود كه آیا تو نسبت به بندگان من مهربان‏تر از من هستی؟ سپس امر می‏كند وی را به آتش بیفكنند. شخص دیگری را می‏آورند كه یك تازیانه زیادتر زده است و در مقام بازخواست می‏گوید: خدایا، به خاطر بازداشتن از معاصی تو چنین كردم. دستور داده می‏شود وی را نیز به آتش بیفكنند. 

و نیز از آن حضرت روایت شده است كه فرمودند: «اتَقی الناسِ مَن قالَ الحقَ فیما له و علیه»؛ پرهیزگارترین مردم كسی است كه حق را بگوید، چه به نفع وی باشد و چه به ضرر وی.

 

 

جایگاه قانون در سیره نبوی

 

بی‌‏تردید، یكی از مهم‏ترین عوامل موفقیت پیامبر در گسترش فرهنگ و تمدن اسلامی قانون‏پذیری ایشان، و از محوری‏ترین اصول در سیره ایشان نیز تعبّد به قوانین الهی بود.

پاس‏داری از حریم قانون و مجازات متجاوزان به حریم قانون با رعایت عدل و انصاف و حق محوری جایگاه مهمی در دین اسلام دارد. رسول گرامی نیز توجه و عنایت خاصی نسبت به این امر داشتند. قانون جایگاه بسیار بالایی در سیره آن حضرت داشت، به گونه‏ای كه در برابر هر نوع بدرفتاری كه به شخص ایشان می‏شد، نهایت گذشت و اغماض را به خرج می‏دادند، اما در مورد كسانی كه به حریم قانون تجاوز می‏كردند، مطلقا گذشت و اغماض نمی‏كردند و نسبت به مجازات قانون‏شكنان و اجرای قانون در مورد آنان لحظه‏ای درنگ نمی‏كردند و بدون مسامحه، اما با رعایت عدل و انصاف قانون الهی را اجرا می‏كردند؛ چرا كه قانون حافظ امنیت و كیان جامعه است و نمی‏توان آن را بازیچه این و آن قرار داد و جامعه را فدای فرد نمود. 

به مواردی ‏از اقدامات‏ آن ‏حضرت در این ‏زمینه، كه نشان‏دهنده جایگاه رفیع قانون در سیره آن حضرت است، اشاره می‏شود:

تساوی انسان‏ها در برابر  قانون به قدری حایز اهمیت است كه قرآن كریم اطاعت و تسلیم در برابر  قانون را از شرایط تحقق ایمان و صدق ادعای مدعیان آن برشمرده است:

«فَلاَ وَ رَبِّكَ لاَ یؤْمِنُونَ حَتَّی یحَكِّمُوكَ فِیما شَجَرَ بَینَهُمْ ثُمَّ لاَ یجِدُواْ فِی أَنفُسِهِمْ حَرَجا مِّمَّا قَضَیتَ وَیسَلِّمُواْ تَسْلِیما» (نساء: 65)، به پروردگارت سوگند كه آن‏ها مؤمن نخواهند بود، مگر اینكه در اختلافات خود، تو را به داوری بطلبند و سپس از داوری تو، در دل خود احساس ناراحتی نكنند و كاملاً تسلیم باشند.

قرآن كسانی را كه از قانون در صورتی كه مطابق خواست آن‏ها باشد اطاعت می‏كنند و اگر برخلاف خواست و مصلحتشان باشد اعراض می‏نمایند، به شدت مذمت می‏كند:

«وَإِذَا دُعُوا إِلَی اللَّهِ وَ رَسُولِهِ لِیحْكُمَ بَینَهُمْ إِذَا فَرِیقٌ مِّنْهُم مُّعْرِضُونَ وَ إِن یكُن لَّهُمُ الْحَقُّ یأْتُوا إِلَیهِ مُذْعِنِینَ» (نور: 48و49) آن‏گاه كه به سوی خدا و پیامبر خوانده شوند تا میان آنان داوری كند، ناگاه گروهی از آنان رویگردان می‏شوند، و اگر حق با آنان باشد سر سپرده به سویش می‏آیند.

رعایت عدالت در اجرای قانون

در نظام حقوقی اسلام، عدالت پایه و اساس را تشكیل می‏دهد و همه قوانین و مقرّرات، به ویژه قوانین كیفری، در جهت تحقق عدالت تشریع شده‏اند. از این‏رو، در اجرای قانون، به ویژه قوانین كیفری، رعایت عدالت جایگاه ویژه‏ای دارد. در قرآن كریم و روایات و سیره عملی رسول گرامی نیز برپایی عدالت از جایگاه و منزلت بالایی برخوردار است.

خداوند در قرآن كریم پیامبر را مأمور به برپایی عدل و استقامت در این راه معرفی نموده است:

«فَلِذلِكَ فَادْعُ وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ وَقُلْ آمَنتُ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ مِن كِتَابٍ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَینَكُم.» (شوری: 15)

در آیه‏ای دیگر، خطاب به مؤمنان، آنان را فرمان می‏دهد كه گواهان به عدل باشند و حتی در برخورد با دشمنان جانب عدل را رعایت نمایند:

«یا أَیهَاالَّذِینَ آمَنُواْ كُونُواْ قَوَّامِینَ لِلّهِ شُهَدَاء بِالْقِسْطِ وَلاَ یجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَی أَلاَّ تَعْدِلُواْ اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَی وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ» (مائده: 8)

رسول گرامی نیز در طول دوران رسالتشان اجرای عدالت را سرلوحه برنامه‏های خود قرار داده بودند؛ چنان‏كه حضرت علی(ع) در توصیف سیره آن حضرت می‏فرماید: «سیرتهُ القصدُ وَ سُنّتهُ الرُشد وَ كلامهُ الفَصلُ و حُكمه العدلُ»؛راه و رسم او معتدل، روشش صحیح و متین، سخنانش روشنگر حق از باطل، و حكمش عادلانه بود.

در دین اسلام، اجرای عدالت در جامعه، به شدت مورد تأكید قرار گرفته است. از این‏رو، اسلام همه افراد جامعه را در برابر قانون برابر می‏داند و هیچ‏گونه تبعیضی را در اجرای قانون بر افراد روا نمی‏شمارد و هرگونه تبعیض در اجرای قانون را به هر دلیل و عنوانی كه باشد، موجب سقوط و هلاكت جامعه می‏داند.

 

انتهای پیام/

ادامه مطلب
پنج شنبه 19 اسفند 1395  - 3:55 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 2

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 1467549
تعداد کل پست ها : 20595
تعداد کل نظرات : 20
تاریخ ایجاد بلاگ : جمعه 29 مرداد 1389 
آخرین بروز رسانی : پنج شنبه 25 مرداد 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

کد ذکر ایام هفته
اوقات شرعی

حدیث