به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

امام کاظم علیه السّلام فرمودند:

مَن ذَکَرَ رَجُلاً مِن خَلفِهِ بِما هُوَ فیهِ، مِمّا عَرَفَهُ النّاسُ لَم یَغتَبهُ، وَ مَن ذَکَرَهُ مِن خَلفِهِ مِمّا لا یَعرِفُهُ النّاسُ، إغتابَهُ، وَ مَن ذَکَرَهُ بِما لَیسَ فیهِ فَقَد بَهَتَهُ؛

 

هر کس پشت سر دیگری چیزی بگوید که در او هست و مردم هم آن را می دانند، غیبت نکرده است، هر کس پشت سر دیگری چیزی بگوید که در او هست، ولی مردم نمی دانند، غیبت او را کرده است، و هر کس چیزی درباره کسی بگوید که در او نیست، به او بهتان زده است.

اصول کافی، ج2، ص358

شرح حدیث:

آبرو، از ارزشمندترین سرمایه های انسان در زندگی است.
هم حفظ آبروی خویش لازم است، هم آبروی دیگران.
یکی از اموری که به این سرمایه لطمه می زند، «غیبت» است، و دیگری «تهمت».
کسی که برای ارضای خواسته های درونی خویش، پشت سر دیگران حرف می زند و نقاط ضعف و عیب و خطا و گناهان آنان را برملا می سازد، گناه بزرگی مرتکب می شود؛ چون سبب بی آبرویی ایشان می گردد و برایشان دردسر می آفریند.
داستان حضرت یوسف(ع) و چندین سال زندان، به خاطر تهمتی بود که زلیخا همسر عزیز مصر به او زد.
برخی به راحتی پشت سر افراد غیبت می کنند و چون اعتراض شود، می گویند: خودم دیدم، این ضعف و خطا در او هست. خوب! اگر نباشد که تهمت می شود و گناهش بیش از غیبت است.
پیامبر خدا(ص) فرمود: می دانید غیبت چیست؟
گفتند: خدا و رسولش داناترند.
فرمود: درباره برادرت چیزی بگویی که خوشش نمی آید.
گفتند: اگر آنچه می گوییم در او وجود داشته باشد چه؟
فرمود: اگر در او باشد، غیبت است و اگر نباشد، تهمت.(1)

پی نوشت: 
1. محمد محمّدی ری شهری، میزان الحکمه، حدیث15503.
منبع: حکمت های کاظمی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام کاظم علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1390)

ادامه مطلب
دوشنبه 31 خرداد 1395  - 12:24 PM

امام کاظم علیه السّلام فرمودند:

اَلعَجَبُ کُلُّ العَجَبِ لِلمُحتَمینَ مِنَ الطَّعامِ وَ الشَّرابِ مَخافَهَ الدّاءِ اَن یَنزِلَ بِهِم، کَیفَ لا یَحتَمُونَ مِنَ الذُّنُوبِ مَخافَهَ النّارِ إذَا اشتَعَلَت فی اَبدانِهِم؛

 

بسیار شگفتا از آنان که از خوردنی و نوشیدنی پرهیز می کنند، از ترس آن که درد بر آنان فرود آید، امّا از گناهان از بیم آتش آن گاه که در بدنهایشان شعله افکنده، نمی پرهیزند!

مسند الامام الکاظم(ع)، ج3، ص251

شرح حدیث:

چشم مردم، ظاهربین است. زیانهای جسمی را می بینند، ولی زیانهای روحی را نه.
از آنچه به بدن و مال و دنیایشان ضربه می زند، پرهیز می کنند، ولی از آنچه به دین و ایمان و اخلاقشان آسیب می رساند، چندان پرهیز نمی کنند. آیا این شگفت نیست؟
در ادبیات ما، از دوست بد و نیش مار یاد شده و یار بد، خطرناک تر از مار بد معرفی شده است. زیرا:
مار بد، تنها تو را بر جان زند
یار بد بر دین و بر ایمان زند
این نشانه فهم عمیق تر از آسیبها و زیانهاست.
در حدیث امام کاظم(ع) هم این نکته مطرح است که مردم از غذاهای مشکوک و نوشیدنیهای نامطمئن پرهیز می کنند؛ چون از بیماری و ضرر جسمی آن می ترسند، ولی از گناهان هراس و پرهیز ندارند، با این که پیامدهای خطرناک و مهم گناه بیشتر است.
آیا سوختن در آتش قهر الهی، خطر کوچکی است که در کمین معصیت کاران است؟ پس چرا بی تفاوتی؟
اعمال خلاف انسان در دنیا تبدیل به شعله های آتش دوزخ می شود.
چرا هیزم جهنّم برای خودمان جمع می کنیم.

منبع: حکمت های کاظمی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام کاظم علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1390)

ادامه مطلب
دوشنبه 31 خرداد 1395  - 12:24 PM

از وصایای امام کاظم(ع) به هشام این بود:

لا تَمنَحُوا الجُهّالَ الحِکمَهَ فَتَظلِمُوها، وَ لا تَمنَعُوها اَهلَها فَتَظلِموُهُم؛

 

«حکمت» را به نادانان ندهید که به حکمت ظلم کرده اید؛ و آن را از اهلش دریغ نکنید، که به آنان ستم کرده اید.

بحارالأنوار، ج75، ص303

شرح حدیث:

«حکمت» سخنان خردمندانه و تجربه شده ای است که استوار و متین و سودبخش است و دانستن آنها انسان را در پیمودن راه زندگی کمک می کند.
لقمان را «لقمان حکیم» می گفتند؛ چرا که سخنانی پخته و صحیح می گفت و موعظه هایش بسیار سودمند بود.
قرآن کریم می فرماید: به هر کس حکمت داده شده، خیر فراوان داده شده است.(1)
خداوند حکیم است، یعنی کارهایش از روی حکمت است، نه بیهوده.
پیامبران مردم را هم تزکیه می کردند، هم به آنان کتاب و حکمت می آموختند.(2)
با این حساب، حکمت بسیار ارزنده است و بزرگان توصیه کرده اند که حکمت را از هر کس که بشود، فرا بگیرید.
بعضی شایستگی دریافت حکمت را ندارند؛ جاهلند و قدر و قیمت آن را نمی دانند، حیف است که سخنان حکیمانه به آنان گفته شود، چون هدر می رود و ظلم به حکمت است؛ مثل آن گوهری گرانبها را به کودکی بدهند که با آن بازی کند، او چون قدر آن را نمی داند، گُم می کند.
امّا دریغ کردن حکمت از اهلش هم درست نیست؛ چون به طالبان حکمت که لایق آنند، ظلم می شود.
محتوای این کلام، «مخاطب شناسی» را هم می رساند. گوینده باید ببیند سخنان با ارزش او را خریداری هست یا نه؟ اگر خریدار ندارد، آن را حراج نکند، که بزرگان گفته اند:
به بازاری که جنست را خریداری نمی باشد
مکن قیمت، مده ارزان که این سودا ضرر دارد

پی نوشت: 
1. بقره(2)، آیه 269.
2. جمعه(62)، آیه 2.
منبع: حکمت های کاظمی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام کاظم علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1390)

ادامه مطلب
دوشنبه 31 خرداد 1395  - 12:24 PM

عمروبن براهیم گوید: شنیدم امام کاظم(ع) می فرمود:

لَو اَنَّ النّاس قَصَدُوا فِی الطَّعامِ لَاستَقامَت اَبدانُهُم؛

 

اگر مردم در خوراک، میانه روی و اعتدال داشته باشند، بدنهایشان استوار و سلامت می شود.

المحاسن، ص439

شرح حدیث:

اعتدال و میانه روی در هر کاری خوب است، حتی در خوردن.
پُرخوری از علل عمده بیماریهاست. کمبود بدن نسبت به ویتامینها و مواد لازم هم از عوامل مؤثّر در بروز امراض است.
از این رو خوردن متعادل، هم کمبود را جبران می کند، هم از عوارض پرخوری پیشگیری می کند. چه زیبا سروده است سعدی:
نه چندان بخور کز دهانت برآید
نه چندان که از ضعف، جانت برآید
خوردن غذا در حالی که چندان اشتهایی نداریم، زیانبار است. در توصیه های پزشکی معصومان(ع) آمده است: زمانی بخورید که میل دارید و وقتی دست از غذا بکشید که هنوز اشتها باقی است. این به یک معنا همان اعتدال است که در کلام امام کاظم(ع) آمده و به معنایی پرهیز از اسراف در طعام است که قرآن از آن نهی نموده و فرموده است: بخورید و بیاشامید، ولی اسراف نکنید.(1)
این حدیث آموزنده هم که نکته های سودمندی در تندرستی دارد، جالب است. امیرالمؤمنین(ع) به فرزندش امام حسن(ع) فرمود: می خواهی چهار نکته را به تو بیاموزم که با رعایت آنها از طبّ بی نیاز شوی؟ گفت: آری. حضرت فرمود:
تا گرسنه نشده ای بر سر طعام منشین
تا اشتها داری دست از خوردن بکش
غذا را خوب بجو
پیش از خواب هم به خلا (دستشویی) برو.(2)

پی نوشت: 
1. اعراف(7)، آیه 33.
2. الخصال، ص229.
منبع: حکمت های کاظمی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام کاظم علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1390)

ادامه مطلب
دوشنبه 31 خرداد 1395  - 12:24 PM

موسی بن بکر گوید: شنیدم که امام کاظم(ع) می فرمود:

اَللَّحمُ یُنبِتُ اللَّحمَ، مَن اَدخَلَ جَوفَهُ لُقمَهَ شَحمٍ اَخرَجَت مِثلَها داءًا؛

 

«گوشت» گوشت را می رویاند. هر کس یک لقمه «پی» وارد بدن خود کند، به همان اندازه، «درد» را از بدن بیرون می کند.

المحاسن، ص465

شرح حدیث:

گرچه بعضی «خام خواری» را ترویج می کنند و از خوردن گوشت پرهیز دارند، توصیه دینی استفاده از گوشت است.
خداوند، حیوانات حلال گوشت را برای استفاده بشر آفریده است.
پیامبران هم از گوشت گوسفند استفاده می کردند.
از غذاهای بهشتیان هم «گوشتهای بریان شده» است.
آنچه سبب رشد جسمی و تأمین نیازهای بدن می شود، تا حدّ زیادی در فرآورده های گوشتی قرار دارد، چه پرندگان، چه حیوانات دریایی مثل ماهی، چه دام از قبیل گاو و گوسفند و شتر.
اهمیت گوشت تا آن جاست که بهترین خوراکی به شمار می آید و در حدیث نبوی چنین می خوانیم:
«اَللَّحمُ سَیّدُ الطّعام فی الدُّنیا وَ الآخِره»(1)
گوشت، مهمترین و بهترین طعام در دنیا و آخرت است.
امام صادق(ع) هم فرموده است: گوشت از گوشت می روید. هر کس چهل روز گوشت نخورد، اخلاقش بد می شود، گوشت بخورید که شنوایی و بینایی را می افزاید.
البته نه در خوردن گوشت و نه در استفاده از پی، نباید زیاده روی کرد، که افراط در خوردن آنها عوارضی سوء دارد.

پی نوشت:
1. المحاسن، ج2، ص248.
منبع: حکمت های کاظمی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام کاظم علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1390)

ادامه مطلب
دوشنبه 31 خرداد 1395  - 12:24 PM

امام کاظم علیه السّلام فرمودند:

کَثرَهُ الهَمِّ تُورِثُ الهِرَمَ؛

 

اندوه بسیار، پیری می آورد.

مسند الامام الکاظم(ع)، ج3، ص265

شرح حدیث:

غم و غصّه، جسم را نحیف و لاغر می کند، اشتهای خوردن را از انسان می گیرد و در هضم درست غذا اختلال ایجاد می کند.
موضوعاتی که امروز، انسان معاصر را رنج می دهد عبارت از اینهاست:
احساس تنهایی و پوچی
احساس نداشتن پناهگاه و پشتیبان
ترس از مرگ و نابودی و ترس از آینده
غم و غصّه به خاطر ناکامیها و شکستها
حسرت و اندوه برای از دست دادن عزیزان یا اموال و... .
در مقابل آنچه به بشر روحیّه و نشاط و امید می دهد، عبارت است از:
احساس رضایت و خوشبختی از زندگی، آسان گرفتن مشکلات، خوش بینی و پرهیز از بدگمانی، آمادگی برای گذر از مرحله دنیا و ورود به مرحله آخرت، عمل صالح و نیکی به مردم.
در روایات ما آمده است:
وقتی دنیا گذراست، دل بستن به آن چرا؟
وقتی روزی و رزق مقدّر است، حرص و آز چرا؟
پس بی جهت غصه نخوریم و زندگی را به خاطر امور ناچیز و بی ارزش بر خودمان تلخ نسازیم. اندوه بسیار مایه پیری و بیماری است که جسد و بدن را آب می کند. یکی از پزشکان خارجی نوشته است:
«آنچه می خورید، باعث زخم معده نمی شود، بلکه آنچه شما را می خورد، نگرانی است که موجب پیدایش این زخم می شود.(1)».
این حرف آلکسیس کارل هم خواندنی است:
«پیشه وری که نداند چگونه به جنگ نگرانی برود، جوان مرگ خواهد شد.(2)

پی نوشت:
1. محمد جعفر امامی، نگرانی ها و ناامیدی ها، ص34.
2. همان، ص42.
منبع: حکمت های کاظمی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام کاظم علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1390)

ادامه مطلب
دوشنبه 31 خرداد 1395  - 12:24 PM

امام کاظم علیه السّلام فرمودند:

اِنَّما یُحتاجُ مِنَ الإِمامِ إذا قالَ صَدَقَ، وَ إذا وَعَدَ اَنجَزَ، وَ إذا حَکَمَ عَدَلَ؛

 

آنچه از امام و پیشوا انتظار می رود آن است که: هرگاه سخن گوید، راست بگوید؛ چون وعده دهد، وفا کند، و چون حکم کند، به عدالت رفتار کند.

حیاة الامام موسی بن جعفر(ع)، ج1، ص280

شرح حدیث:

جامعه نیازمند حکومت و حاکم است.
بدون رهبری و پیشوایی، شیرازه ی جامعه به هم می ریزد و آشفته بازاری پر از هرج و مرج به وجود می آید. امّا آنچه مهمّ است، ویژگیهای حاکم و پیشواست.
در این حدیث، سه صفت مهمّ برای امام و پیشوا بیان شده است:
- راستگویی
- وفاداری و پایبندی
- عدالت و دادگستری
این صفات، موجب اعتماد عمومی مردم به «نظام حاکم» می شود تا با حکومت همکاری کنند.
متأسفانه در تاریخ اسلام، نگذاشتند «امامان حق»، پس از پیامبر خدا(ص) عهده دار اداره جامعه شوند، بلکه کسانی با انگیزه های دنیاطلبانه بر این جایگاه والا تکیه زدند و امّت را از داشتن «امام صادق و امین و عادل» محروم ساختند.
خلفای اموی و عباسی، در دروغ و فریب و تزویر و خیانت به اموال عمومی و عیش و نوش و ظلم و حق کشی، بسیار زیرک و مرموز بودند و مستبدّانه با مردم برخورد می کردند و بیت المال مسلمانان را در راه لذّتهای شخصی یا تحکیم پایه های حکومت ظالمانه خود صرف می کردند.
بیچاره آن مردم، که گرفتار حکّام ظالم بودند، و چه مظلوم بود اسلام و قرآن، که لگدکوب قدرتهای باطل بود!

منبع: حکمت های کاظمی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام کاظم علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1390)

ادامه مطلب
دوشنبه 31 خرداد 1395  - 12:24 PM

امام کاظم علیه السّلام فرمودند:

لَیسَ مِن دَواءٍ الاّ وَ هُوَ یُهَیِّجُ داءًا، وَ لَیسَ شَیءٌ فِی البَدَنِ اَنفَعَ مِن اِمساکِ الیَدِ، اِلاّ عَمّا یَحتاجُ إلَیهِ؛

 

هیچ دارویی نیست، مگر آن که دردی را تحریک می کند. برای بدن هیچ چیز سودمندتر از امساک و نخوردن نیست، مگر آنچه مورد نیاز بدن باشد.

مسند الامام الکاظم(ع)، ج3، ص256

شرح حدیث:

چه در طبّ قدیم، چه در پزشکی جدید، مصرف دارو برای معالجه بیماریها، از یک جهت درمان بخش است یا درد را تسکین می دهد، و از سوی دیگر عوارض جانبی و اثرات سوء دارد.
بنابراین، تا انسان بتواند با «پرهیز»، به درمان بیماریها بپردازد، بهتر است. 
از پیامبر خدا(ص) نیز روایت است:
تا جایی که بدنت تحمّل درد را دارد، از دارو پرهیز کن. وقتی که دیگر تحمّل درد را نداشت، آن گاه به درمان بپرداز.(1)
نیز از حضرت علی(ع) نقل شده است:
«اِمشِ بِدائِکَ ما مشی بِکَ(2)».
تا وقتی درد، با تو راه می آید، تو هم با آن مدارا کن.
از این رو برای سلامتی و عافیت، هر چه می شود باید پرهیز و امساک کرد. «پرهیز درمانی» مناسب ترین راه و مطمئن ترین شیوه برای معالجه امراض است.
باز از کلام حضرت رسول(ص) بهره بگیریم که فرمود:
«الحِمیَهُ رأسُ الدّواء، و المِعدَهُ بیتُ الدّاءِ(3)».
پرهیز، اساس درمان است و معده، خانه درد است.

پی نوشت: 
1. طبرسی، مکارم الاخلاق، ص362.
2. نهج البلاغه، حکمت 27.
3. مکارم الاخلاق، ص362.
منبع: حکمت های کاظمی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام کاظم علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1390)

ادامه مطلب
دوشنبه 31 خرداد 1395  - 12:24 PM

امام کاظم علیه السّلام فرمودند:

لا تُضَیِّع حَقَّ اَخیکَ اِتّکالاً عَلی ما بَینَکَ وَ بَینَهُ، فَاِنَّهُ لَیسَ بِأخٍ مَن ضَیَّعتَ حَقَّهُ؛

 

حق برادر دینی خود را به اتّکای دوستی و رفاقت میان خود و او، ضایع مکن؛ زیرا کسی که حقّش را تباه کنی، دیگر «برادر» نیست.

حیاة الامام موسی بن جعفر(ع)، ج1، ص279

شرح حدیث:

این حدیث، با اندک تفاوتی از امیرمؤمنان(ع) نیز نقل شده است.(1)
ما همچنان که موظّف به ایثار، گذشت، احسان و نیکی به دیگرانیم، باید مواظب باشیم از انجام وظیفه واجب در برابر آنان کوتاهی نکنیم.
این وظایف، به صورت «حق» در روایات ذکر شده است.
برادر دینی به گردن ما حق دارد و ما نسبت به او تکلیف داریم.
رسیدگی به نیازها، کمک و یاری رساندن، تحمّل بر تندیهای او، گذشت از خطاها، پرهیز از غیبت و تهمت و تحقیر، یاد نیک و... از جمله حقوقی است که برادران مسلمان ما بر گردن ما دارند و نمی توان آنها را نادیده گرفت و بی اعتنا بود.
مجموعه این حقوق، در حدیث مفصّلی از امام سجاد(ع) نیز روایت شده است.(2)
برخی به حساب صمیمیت و خودمانی بودن، این حقوق را رعایت نمی کنند؛ مثلاً سخنان تحقیرآمیز یا رنجش آور درباره کسی می گویند، یا اگر مریض شد به عیادتش نمی روند، یا احترام او را نگه نمی دارند و می گویند ما با او خودمانی هستیم!
حضرت می فرماید: نباید به اتّکای این روابط حسنه، حقوق برادر مسلمان را ضایع ساخت. اگر تضییع حقوق کنیم، دیگر چه برادری؟ چه اخوّت؟

پی نوشت: 
1. نهج البلاغه، نامه 31 به امام حسن(ع).
2. ر ک: ابن شعبه حرّانی، تحف العقول، بخش سخنان امام سجاد(ع)، رساله الحقوق.
منبع: حکمت های کاظمی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام کاظم علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1390)

ادامه مطلب
دوشنبه 31 خرداد 1395  - 12:24 PM

امام کاظم علیه السّلام فرمودند:

لَإِقامَهُ الحَدِّ لِلّهِ اَنفَعُ فِی الأرضِ مِنَ القَطرِ اَربَعینَ صَباحًا؛

 

برپا داشتن و اجرای حدّ برای خدا، در روی زمین سودمندتر از چهل روز باریدن باران است.

تهذیب، ج10، ص146

شرح حدیث:

برای ایجاد امنیت اجتماعی و حفظ حریم افراد، برخی خلافها و گناهان «حدّ شرعی» دارد تا امنیت اجتماعی برقرار گردد و حریم افراد حفظ شود؛ مثلاً دست دزد را (با شرایطی خاص) باید قطع کرد، شرابخوار و زناکار را باید شلاّق زد، و قاتل را باید قصاص نمود. اینها «حدود الهی» است.
اجرای اینها، هم مانع گستاخی و حریم شکنی مجرمان می گردد، هم به جامعه امنیّت و آرامش می بخشد. از این رو در تعبیر امام آمده که نفع آن برای مردم بیش از آن است که چهل روز باران ببارد؛ چرا که باران، فقط منفعت مادّی و اقتصادی دارد، ولی اقامه حدود الهی از مفاسد و منکرات باز می دارد.
حضرت علی(ع) در یکی از سخنان خود که به بیان فلسفه ی برخی احکام اسلامی می پردازد، درباره این مسأله می فرماید:
«وَ اِقامَه الحُدودِ إعظاماً للمَحارم(1)»
خداوند، اقامه حدود را واجب فرمود، تا حرامها بزرگ داشته شود.
توضیح سخن آن است که اگر دزدی حرام است، با سارق باید برخورد قانونی و کیفری کرد، و گرنه سرقت در نظر او عادی خواهد شد و دوباره به دزدی خواهد پرداخت. بنابراین برای آن که قبح گناهان و جرایم از بین نرود و حریمها شکسته نشود، حدود الهی باید اجرا گردد. در راه اجرای حکم خدا هم نباید از تبلیغات سوء دشمن ترسید.
سعادت جامعه را خدا بهتر از مردم تشخیص داده و قانون وضع کرده است.

پی نوشت: 
1. نهج البلاغه، حکمت 252.
منبع: حکمت های کاظمی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام کاظم علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1390)

ادامه مطلب
دوشنبه 31 خرداد 1395  - 12:24 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 292

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 1743442
تعداد کل پست ها : 20595
تعداد کل نظرات : 20
تاریخ ایجاد بلاگ : جمعه 29 مرداد 1389 
آخرین بروز رسانی : پنج شنبه 25 مرداد 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

کد ذکر ایام هفته
اوقات شرعی

حدیث