شیخ ابن بابویه روایت کرده است از احمد بن فارس ادیب که گفت: من وارد شهر همدان شدم و همه را سنّی یافتم به غیر یک محله که ایشان را بنی راشد می گفتند و همه شیعه ی امامی مذهب بودند، از سبب تشیّع ایشان سوال کردم. مرد پیری از ایشان که آثار صلاح و دیانت از او ظاهر بود، گفت:سبب تشیّم ما آن است که جدّ اعلای ما که ما همه به او منسوبیم به حج رفته بود، گفت: در وقت مراجعت پیاده می آمدم، چند منزل که آمدیم در بادیه روزی در اول قافله خوابیدم که چون آخر قافله برسد بیدار شوم. چون به خواب رفتم بیدار نشدم تا آنکه گرمی آفتاب مرا بیدار کرد و قافله گذشته بود و جاده پیدا نبود.
احادیث پیامبران و امامان
مهدویت
دینی و مذهبی و قرآنی
دیدنی ها و شنیدنی ها
تاریخی
مهمترین اخبار
روانشناسی و طالع بینی
پزشکی و سلامت
ورزش
آشپزی و تغذیه
داستانهای آموزنده
عکس نوشته ها ،تصاویر و کاریکاتور
اشعار زیبا
پیامک
طنز و لطیفه
ضرب المثل
علم و فناوری و ترفند
اوستا
انجیل
سخنان بزرگان
سخنان آبراهام مازلو
سخنان آلبرت انيشتين
سخنان اُرد بزرگ
سخنان ارسطو
سخنان بزرگمهر
سخنان بودا