به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

آيا ممکن است سرنوشت انسان با کارهای خوب تغيير کند؟

با وجود دست تقدير الهی در زندگی انسان، نقش او در تعيين سرنوشت زندگی‌اش پذیرفتنی است.

آيا ممکن است سرنوشت انسان با کارهای خوب تغيير کند؟

به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛استاد مطهرى مى گويد: «اگر مقصود از سرنوشت و قضا و قدر الهی،‌انكار اسباب و مسببات و از آن جمله قوه و نيرو و اراده و اختيار بشر است، چنين قضا و قدر و سرنوشتى وجود ندارد و نمى تواند وجود داشته باشد.» (1)

 

باید دانست در عين حال كه دست تقدير الهی در زندگی انسان است و قضا و قدر الهی مردود نیست، نقش انسان در تعيين سرنوشت زندگی پذیرفتنی است. در حقیقت نقش انسان نه تنها مغاير با سرنوشت نيست، بلكه جزئی از همان سرنوشت است. در سرنوشت و تقدير انسان - چه مومن باشد و چه كافر- چنين است كه او سرنوشت خود را تعيين نمايد. در واقع اختيار داشتن انسان جزئی از تقديرات الهی است.

 

بشر هميشه خود را در سر چهار راه هایی می‌بيند. هيچ گونه اجباری كه فقط يکی از آن‌ها را انتخاب كند ندارد و ساير راه‌ها بر او بسته نيست. انتخاب يکی از آن‌ها به نظر، فكر و اراده او مربوط است؛ يعنی طرز فكر و انتخاب اوست كه یک راه خاص را معيّن می‌كند. (2)

 

اين كه از یک طرف مسئله تقدير الهی مطرح است و از طرف ديگر اختيار انسان، به اين معنا است كه خداوند مقرّر كرده كه انسان با اختيار و اراده خود، یکی از راه‌ها را انتخاب كند و آن راهی كه انسان با اراده خود انتخاب كرده، همان است كه مقدّر است. خداوند به قضا و قدر مقرّر كرده كه انسان با اختيار خود، آن راهی كه خداوند از ازل می‌داند، انتخاب كند. پس تقدير خداوندی اين است كه بشر افعال خود را از روی اختيار انجام دهد، نه اين كه تقدير او را به انجام یک طرف مجبور سازد. 

 

اميرالمؤمنين (ع) از كنار ديوار شكسته و كجى برخاست. پرسيدند: از قضاى الهى فرار مى كنی؟ فرمود: از قضاى الهى به قدر او پناه مى برم. (3) «يعنى درست است كه تا قانون عليت كه منتهى به فرمان خداست نباشد، ديوار شكسته سقوط نخواهد كرد، اما همان خداوند به من عقلى داده كه آن خود یک حلقه از سلسله قانون عليت است و یک عامل بازدارنده در برابر اين گونه حوادث. البته ديوار عقل و شعور ندارد و بدون اعلام قبلى سقوط مى كند. اما من مى توانم به قدر الهى پناه ببرم؛ يعنى با عقل خود چنان محل نشستن را اندازه گيرى كنم كه اگر ديوار سقوط كند روى من نيفتد.» (4)

 

در قرآن آيات زيادى وجود دارد كه به صراحت اختيار انسان و نقش اراده او را بيان داشته است؛ مانند آيه: «لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى؛ براى انسان چيزى جز حاصل سعى او نيست.» (5) و «اِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ؛ (6) خداوند سرنوشت هيچ قومى را تغيير نمى دهد، مگر خودشان آن را تغيير دهند.»

 

از آنچه ذكر شد؛ امكان تغيير قضا و قدر درموارد خاص به خوبی روشن گردید. اما تغيير قضا و قدر يا تبديل سرنوشت در روايات متعدد هم بيان شده است كه يکی از مهمترين ابعاد و عوامل اين تغيير، مقوله دعا است. 

 

پی‌نوشت ها:

(1). شهيد مطهری، مجموعه آثار، ج 1، ص 384

(2). همان، ص 385 

(3). شيخ صدوق، التوحيد ، ص 369

(4). ناصر مكارم شيرازی، پيدايش مذاهب، تنظيم مسعود مكارم، ص 31

(5). نجم (53) آیه 39

(6). رعد (13) آیه 11

 

 

انتهای پیام/

ادامه مطلب
چهارشنبه 25 اسفند 1395  - 7:55 PM

تقوا چیست؟

آیت الله مجتهدی تهرانی (ره)با ذکر حدیثی به موضوع تقوا در این دنیا می پردازد.

به گزارشحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛آیت الله مجتهدی تهرانی (ره)در تعریف تقوا و داشتن خوف الهی می گوید: راجع به خوف یک حدیثی بگویم، رسول خدا (ص) با اصحاب در جایی نشسته بودند، یک جوان آمد، بیابانهای حجاز ریگ های گرم، لباسهایش را درآورد و بنا کرد روی ریگ ها غلتیدن. پیامبر هم از دور نگاه می‌کرد که این جوان دارد بدن لختش را روی ریگ های حجاز که می گویند تخم مرغ روی آن ریگ ها بگذارند می‌پزند می‌گذارد. 

مرحوم مجتهدی در مورد گرمای طاقت فرسای سرزمین حجاز می گوید:قدیم می گفتند در مکه اگر تخم مرغ را روی زمین بگذارید، یه خرده که بگذرد می‌شود آن را خورد و تخم مرغ پخته می شود.

 

سپس ایشان در ادامه این حدیث می گوید:آن جوان خودش به خودش می گفت: بچش حرارت آتش دنیا را قبل از آنکه گرفتار آتش جهنم شوی. وقتی بلند شد که لباسش را بپوشد، رسول خدا (ص)به یک نفر فرمود: بروید به این جوان بگویید بیاید.

 

 رفتند صدایش کردند ، حضرت فرمود: این چه کاری بود که کردی؟ برای چه کردی؟

جوان گفت: خوف خدا مرا به این کار وادار می‌کند که می‌آیم لباسهایم را در می آورم این بدنم را روی ریگ های داغ حجاز می چسبانم و می‌گویم:بچش حرارت آتش دنیا را قبل از آنکه گرفتار آتش جهنم شوی

 حضرت فرمود: خوف حقیقی این است.

 

 مرحوم مجتهدی در ادامه این داستان می گوید: آن جوان راهش را کشید که برود، حضرت به اصحابش فرمود: بروید و به این شخص بگویید دعایتان کند. دعای این شخص مستجاب است. آن جوان سه تا دعا کرد: اَللهُمَّ اجْمَعْ اَمْرَنا عَلَی الهُدیٰ وَاجْعَلِ التَّقْویٰ زادَنا وَالْجَنَّةِ مَآبَنا.

آیت الله مجتهدی تهرانی (ره) در مورد این سه دعا می گوید:این سه دعا را حفظ کنید. همیشه بعد از نماز این دعا را بخوانید: خدایا امر ما را بر هدایت قرار ده، و زاد و توشه ما را چی قرار بده؟ تقوا.

 

مرحوم مجتهدی در تبیین تقوا و در شرح این حدیث می گوید: بهترین زاد و توشه برای عالم آخرت چیست؟ تقوا. تقوا چیست؟ تقوا این است که انسان از خدا بترسد. گناه نکند. واجبات خدا را به جای آورد. به چراغ قرمز دین که رسید ترمز ‌کند. به چراغ سبز دین که رسید برود. به حرام ترمز کند، به حلال آزاد است، این تقواست.پس بهترین زاد و توشه برای عالم آخرت تقواست. تقوا یعنی اعمال ما یک جوری باشد که اگر ما خبر نداشته باشیم، و ماموری ماهواره گذاشته باشد که اعمال ما را یک هفته زیر نظر بگیرد، سخنان ما، نگاه های ما، همه را و بعد از یک هفته بگویند: دیشب تلویزیون همه اعمال یک هفته این آقا را گذاشته و نشان داده، من اگر بشنوم ناراحت نشوم. اگر ناراحت نشدم باتقوا هستم. اما اگر ناراحت بشوم و بگویم وای وای چه کارهایی من کرده ام، همه را دیشب نشان داده اند، من تقوا ندارم.

 

 

 منبع: 

کتاب بدیع الحکمه حکمت ۳۲ از مواعظ آیت الله مجتهدی تهرانی(ره)

 

انتهای پیام/

ادامه مطلب
پنج شنبه 19 اسفند 1395  - 3:57 PM

آیا شیطان می‌تواند در خواب ما، خودش را جای اهل بیت (ع) نشان دهد؟

بارها در قصص و حکایات شنیده‌ایم که ابلیس و فرزندان او برای فریب انسان‌ها، حتی پیامبران و اولیای الهی، خودشان را به شکلی دیگر در آورده‌اند اما آیا چنین قضیه‌ای درباره اهل‌بیت هم می‌تواند صحت داشته باشد؟

به گزارش حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛  بارها در قصص و حکایات شنیده‌ایم که ابلیس و فرزندان او برای فریب انسان‌ها، حتی پیامبران و اولیای الهی، خودشان را به شکلی دیگر در آورده‌اند اما آیا چنین قضیه‌ای درباره اهل‌بیت هم می‌تواند صحت داشته باشد؟

 

در این باره روایاتی از ائمه اطهار علیهم السلام به ما رسیده است؛ از جمله:

 

در روایت حسنه ابراهیم‏ بن هاشم وارد شده که امام صادق‏ علیه ‏السلام در جواب سائلی که از افسانه خوابِ ابیّ‏بن کعب سوال نموده فرمود:

 

«ان دین اللَّه أَعزّ أن یری فی النوم.(1) امر دین عزیزتر و والاتر از این است که بخواهیم با خواب آن را سامان دهیم.»

 

همینطور رسول گرامى اسلام (ص) می‌فرماید: «الرؤیا ثلاثة: بشرى من الله، و تحزین من الشیطان، والذین یحدث به الانسان نفسه فیراه فى منامه؛ (2)خواب و رؤیا سه گونه است. گاهى بشارتى از ناحیه خداوند است، گاه وسیله غم و اندوه از سوى شیطان و گاه مسائلى است كه انسان در فكر خود می‌پروراند و آن را در خواب می‌بیند؛

 

 وقتی امر خواب بر این مبنا استوار است، چگونه خواب رحمانی را از رویای شیطانی می‏‌توان جدا کرد؟

 

امّا برخی برای حجیت بخشیدن به خواب در احكام به روایتی استدلال کرده ‏اند که از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به ما رسیده است كه حضرت فرموده است:

 

« من رآنی فی منامه فقد رآنی فإن الشیطان لا یتمثل فی صورتی ولا فی صورة أحد من أوصیائی»" هر کس مرا در خواب ببیند ، حتما مرا دیده است؛ زیرا شیطان در خواب هم به صورت من یا به صورت یکی از اولیایم ، در نمی آید."(3)

 

ولی در پاسخ باید بگوییم كه دیدار معصوم در خواب فرع آن است که او را در بیداری دیده باشیم، و گر نه چگونه می‏توان گفت: آنکه را در خواب دیده معصوم است. 

 

یعنی این روایت می فرماید كه شیطان در قالب و شكل پیامبر و دیگر معصومین نمی تواند ظاهر شود؛ ولی از كجا معلوم كه آنی كه در خواب بر ما به اسم پیامبر یا دیگر امامان ظاهر شده است و این ادعا را دارد ، واقعا در ادعای خود صادق است؟ تشخیص این امر برای ما كه پیامبر و دیگر ائمه را ندیده ایم غیر ممكن است ، چرا كه هیچ تصور صحیحی از حضرات معصومین علیهم السلام در ذهن خود نداریم تا آن را با آنچه در خواب دیده ایم تطبیق دهیم.

 

1. علامه مجلسی ، بحارالانوار ، ج 18 ، ص 354.

2. محمدی ری شهری ،‌میزان الحكمه ،‌ ج 4،‌ ص 16.

3. مازندرانی مولی صالح ، شرح اصول کافی ، ج 7 ، ص 377 .

 

انتهای پیام/

ادامه مطلب
پنج شنبه 19 اسفند 1395  - 3:56 PM

منزلت قانون در كلام پيامبر(ص)

جایگاه ومنزلت اجرای قوانین برای رسول اکرم(ص) را در این گزارش بخوانید.

به گزارشحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ رسول گرامی، كه خود نقش ابلاغ و اجرای قوانین حیات‏بخش اسلام را به عهده داشت، جایگاه و منزلت بالایی برای آن قایل بود. آن حضرت اجرای قوانین جزایی و كیفری اسلام (حدود) را بر متجاوزان به حریم قانون، بهتر از عبادت شصت سال و نیز برتر از بارش چهل شب باران بر زمین می‏‌دانست:

«حدٌّ یقامُ فی‏الارضِ أزكی مِن عبادهِ ستینَ سنهٍ»

«إقامهُ حدٍّ مِن حدودِ اللّهِ خیرٌ مِن مطرٍ اربعینَ لیلهٍ فی بلادِ اللّه»

آن حضرت از شفاعت كردن در برداشتن حدود الهی (قوانین جزایی و كیفری اسلام) به شدت نهی می‏كرد و این كار را موجب عذاب و عقاب خداوند در جهان آخرت می‏دانست:

 

«انّه نهی عَن الشفاعه فی الحدودِ و قالَ: مَن شَفَّعَ فی حدِّ مِن حدودِ اللّه لِیبطله و سَعی فی ابطالِ حدودهِ عذبّهُ اللّهُ تَعالی یومَ القیامه»

رسول گرامی افراط و تفریط در اجرای قانون را برنمی‏‌تافت. از آن حضرت روایت شده است كه فرمودند: روز قیامت حاكمی را می‌‏آورند كه هنگام اجرای حدود الهی، یك تازیانه كمتر از حد معین شده زده است. در مقام بازخواست، می‏گوید: خدایا به خاطر رحمت بر بنده تو این كار را كردم. به او جواب داده می‏شود كه آیا تو نسبت به بندگان من مهربان‏تر از من هستی؟ سپس امر می‏كند وی را به آتش بیفكنند. شخص دیگری را می‏آورند كه یك تازیانه زیادتر زده است و در مقام بازخواست می‏گوید: خدایا، به خاطر بازداشتن از معاصی تو چنین كردم. دستور داده می‏شود وی را نیز به آتش بیفكنند. 

و نیز از آن حضرت روایت شده است كه فرمودند: «اتَقی الناسِ مَن قالَ الحقَ فیما له و علیه»؛ پرهیزگارترین مردم كسی است كه حق را بگوید، چه به نفع وی باشد و چه به ضرر وی.

 

 

جایگاه قانون در سیره نبوی

 

بی‌‏تردید، یكی از مهم‏ترین عوامل موفقیت پیامبر در گسترش فرهنگ و تمدن اسلامی قانون‏پذیری ایشان، و از محوری‏ترین اصول در سیره ایشان نیز تعبّد به قوانین الهی بود.

پاس‏داری از حریم قانون و مجازات متجاوزان به حریم قانون با رعایت عدل و انصاف و حق محوری جایگاه مهمی در دین اسلام دارد. رسول گرامی نیز توجه و عنایت خاصی نسبت به این امر داشتند. قانون جایگاه بسیار بالایی در سیره آن حضرت داشت، به گونه‏ای كه در برابر هر نوع بدرفتاری كه به شخص ایشان می‏شد، نهایت گذشت و اغماض را به خرج می‏دادند، اما در مورد كسانی كه به حریم قانون تجاوز می‏كردند، مطلقا گذشت و اغماض نمی‏كردند و نسبت به مجازات قانون‏شكنان و اجرای قانون در مورد آنان لحظه‏ای درنگ نمی‏كردند و بدون مسامحه، اما با رعایت عدل و انصاف قانون الهی را اجرا می‏كردند؛ چرا كه قانون حافظ امنیت و كیان جامعه است و نمی‏توان آن را بازیچه این و آن قرار داد و جامعه را فدای فرد نمود. 

به مواردی ‏از اقدامات‏ آن ‏حضرت در این ‏زمینه، كه نشان‏دهنده جایگاه رفیع قانون در سیره آن حضرت است، اشاره می‏شود:

تساوی انسان‏ها در برابر  قانون به قدری حایز اهمیت است كه قرآن كریم اطاعت و تسلیم در برابر  قانون را از شرایط تحقق ایمان و صدق ادعای مدعیان آن برشمرده است:

«فَلاَ وَ رَبِّكَ لاَ یؤْمِنُونَ حَتَّی یحَكِّمُوكَ فِیما شَجَرَ بَینَهُمْ ثُمَّ لاَ یجِدُواْ فِی أَنفُسِهِمْ حَرَجا مِّمَّا قَضَیتَ وَیسَلِّمُواْ تَسْلِیما» (نساء: 65)، به پروردگارت سوگند كه آن‏ها مؤمن نخواهند بود، مگر اینكه در اختلافات خود، تو را به داوری بطلبند و سپس از داوری تو، در دل خود احساس ناراحتی نكنند و كاملاً تسلیم باشند.

قرآن كسانی را كه از قانون در صورتی كه مطابق خواست آن‏ها باشد اطاعت می‏كنند و اگر برخلاف خواست و مصلحتشان باشد اعراض می‏نمایند، به شدت مذمت می‏كند:

«وَإِذَا دُعُوا إِلَی اللَّهِ وَ رَسُولِهِ لِیحْكُمَ بَینَهُمْ إِذَا فَرِیقٌ مِّنْهُم مُّعْرِضُونَ وَ إِن یكُن لَّهُمُ الْحَقُّ یأْتُوا إِلَیهِ مُذْعِنِینَ» (نور: 48و49) آن‏گاه كه به سوی خدا و پیامبر خوانده شوند تا میان آنان داوری كند، ناگاه گروهی از آنان رویگردان می‏شوند، و اگر حق با آنان باشد سر سپرده به سویش می‏آیند.

رعایت عدالت در اجرای قانون

در نظام حقوقی اسلام، عدالت پایه و اساس را تشكیل می‏دهد و همه قوانین و مقرّرات، به ویژه قوانین كیفری، در جهت تحقق عدالت تشریع شده‏اند. از این‏رو، در اجرای قانون، به ویژه قوانین كیفری، رعایت عدالت جایگاه ویژه‏ای دارد. در قرآن كریم و روایات و سیره عملی رسول گرامی نیز برپایی عدالت از جایگاه و منزلت بالایی برخوردار است.

خداوند در قرآن كریم پیامبر را مأمور به برپایی عدل و استقامت در این راه معرفی نموده است:

«فَلِذلِكَ فَادْعُ وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ وَقُلْ آمَنتُ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ مِن كِتَابٍ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَینَكُم.» (شوری: 15)

در آیه‏ای دیگر، خطاب به مؤمنان، آنان را فرمان می‏دهد كه گواهان به عدل باشند و حتی در برخورد با دشمنان جانب عدل را رعایت نمایند:

«یا أَیهَاالَّذِینَ آمَنُواْ كُونُواْ قَوَّامِینَ لِلّهِ شُهَدَاء بِالْقِسْطِ وَلاَ یجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَی أَلاَّ تَعْدِلُواْ اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَی وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ» (مائده: 8)

رسول گرامی نیز در طول دوران رسالتشان اجرای عدالت را سرلوحه برنامه‏های خود قرار داده بودند؛ چنان‏كه حضرت علی(ع) در توصیف سیره آن حضرت می‏فرماید: «سیرتهُ القصدُ وَ سُنّتهُ الرُشد وَ كلامهُ الفَصلُ و حُكمه العدلُ»؛راه و رسم او معتدل، روشش صحیح و متین، سخنانش روشنگر حق از باطل، و حكمش عادلانه بود.

در دین اسلام، اجرای عدالت در جامعه، به شدت مورد تأكید قرار گرفته است. از این‏رو، اسلام همه افراد جامعه را در برابر قانون برابر می‏داند و هیچ‏گونه تبعیضی را در اجرای قانون بر افراد روا نمی‏شمارد و هرگونه تبعیض در اجرای قانون را به هر دلیل و عنوانی كه باشد، موجب سقوط و هلاكت جامعه می‏داند.

 

انتهای پیام/

ادامه مطلب
پنج شنبه 19 اسفند 1395  - 3:55 PM

چرا دعایمان مستجاب نمی‌شود؟

خداوند با توجه به کمال و سعادت و مصلحت انسان خواسته‌های او را اجابت می کند.

چرا دعایمان مستجاب نمی‌شود؟

به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ اگر به اوصاف الهی توجه کنیم و به صفات پروردگار ایمان بیاوریم و بدانیم خداوند بخشنده و مهربان است، در می‌یابیم که اگر خواسته‌های انسان بر آورده نمی شود، دلیلش بخل نیست.

 

خداوند با توجه به کمال و سعادت و مصلحت انسان خواسته‌های او را اجابت می کند. در دعای افتتاح می خوانیم: «اگر حاجتم را دیر برآوردی، از سر نادانی بر تو تندی کردم،‌ در صورتی که تأخیر در اجابت حاجتم برایم بهتر بوده است؛ زیرا تو به امور آگاهی».


شیطان در یکی از مواردی که انسان را وسوسه می‌کند، تأخیر استجابت دعا است. از این راه انسان را مأیوس می‌کند تا به خدا بدبین شود. ائمه اطهار (ع) به این نکته توجه داشته و همگان را از افتادن به دام بدبینی و سوء ظن به خدا برحذر داشته اند.  
 
امیرمؤمنان(ع) می فرماید: «دیر اجابت نمودن خدا، ‌تو را ناامید نکند که همانا بخشش،‌ بسته به مقدار درخواست است و چه بسا در اجابت دعای تو تأخیر رخ دهد تا درخواست تو طولانی‌تر گردد و بخشش او کامل‌تر شود. چه بسا چیزی را خواسته‌ای و تو را نداده و بهتر از آن را در این دنیا یا آن دنیا داده و یا بهتر آن بوده که آن را از تو باز دارد. چه بسا چیزی را طلب نمودی که اگر به تو می داد،‌ تباهی دین و دنیای خود را در آن می‌دیدی» (1)
 
پس تأخیر در استجابت دعا، نشان کم لطفی و کم محبتی خدا نیست؛ بلکه گاهی بر عکس، هرچه بیشتر تأخیر شود، دلیل بر بیشتر دوست داشتن خداست.


امام صادق (ع) می‌فرماید: «وقتی مؤمنی دعا می کند،‌ خداوند به ملائکه می فرماید: دعایش را مستجاب نمودم، ولی آن را نگه دارید و عطا نکنید که من دوست دارم صدای این بندة مؤمن را بشنوم. بنده‌ای هم هست که دعا می کند و خداوند می فرماید: زود حاجتش را بدهید که آوازش را دوست ندارم» (2)
  
اگر کسی بداند خداوند در عوض عدم اجابت دعا در دنیا، چه پاداشی برای او در آخرت در نظر گرفته است، هرگز نا امید نمی‌شود.  
 
امام صادق(ع) می فرماید: «روز قیامت خداوند متعال می فرماید: ای بنده من!‌ تو مرا خواندی و من اجابتت را به تأخیر انداختم. اکنون ثواب و پاداش تو چنین و چنان است. پس مؤمن آرزو می‌کند که کاش هیچ دعایی از او در دنیا اجابت نمی‌شد، برای آن ثواب و پاداش نیک که می‌بیند» . (3)
 
از روایات استفاده می شود که هیچ دعایی بی اثر نیست و هر دعایی در دنیا و آخرت تأثیر مناسب خود را دارد، پس در واقع هر دعایی به اجابت می‌رسد، اما گونه‌های اجابت مختلف است. 
 
امام سجاد (ع) می فرماید: «دعای مؤمن یکی از سه فایده را دارد: یا برای او ذخیره می‌گردد یا در دنیا برآورده می‌شود یا بلایی را که می‌خواست به او برسد،‌ از وی می‌گرداند».  (4)
 
براى استجابت دعا باید شرایطى را آماده نمود و موانعى را برطرف ساخت. به برخى از شرایط و موانع اشاره در این گزارش اشاره شده است: 
 
* دعا و ارتباط مداوم با خدا در هر حال؛ 
 
خداوند به پیامبرش دستور می‌دهد که «نفس خویش را در کمال شکیبایى در هر بامداد و شامگاه به دعا کردن و جلب خشنودى خدا وادار کن» 
   
* دعا باید از صمیم قلب باشد؛ 
 
تمام ذرات وجود انسان چیزى را بخواهد و طلب کند و دل و زبانش با عمل و رفتارش هماهنگ باشد. 
 
* اعتماد به خدا و اطمینان به اجابت او؛ 
 
امام صادق(ع) فرمود: «خدا دعایى را که از دل غافل و بى خبر برخیزد، مستجاب نمی‌کند. پس وقتى دعا می‌کنى، از عمق دل به او روى آور (و دلت را با زبانت همراه گردان) و سپس به اجابت دعایت مطمئن باش» (5)
 
*دعا باید در کنار تلاش و تدبیر باشد؛ 
 
پیامبر اکرم(ص) فرمود: «الداعى بلا عمل کالرامى بلا وتر؛ کسى که دعا می‌کند و به دنبال آن تلاش و عمل نمی‌کند، مانند آن است که بى چله کمان تیر می‌اندازد» (6)
 
دعا نمی‌تواند جاى تلاش و برنامه ریزى در زندگى را بگیرد، بلکه کامل کنندة آن است. 
 

زمان دعا؛ 
 
دعاى پنهانى و در تاریکى شب زودتر به اجابت می‌رسد، مخصوصاً در قنوت یا سجده نماز «وتر» که بعد از خواندن هشت رکعت نماز شب و دو رکعت نماز شفع خوانده می‌شود.  


امام سجاد (ع) فرمود: «گناهانى که دعا را بازمی‌گرداند و مانع اجابت می‌شوند، عبارتند از: بددلى و سوءظن به مؤمنان و کارهاى آنان؛ طینت و درونى ناپاک داشتن؛ نفاق و دورویى با برادران و خواهران ایمانى؛ عدم اطمینان به اجابت دعا؛ تأخیر نمازهاى واجب (و نخواندن آن در اوّل وقت فضیلت) تا آن که وقت آن بگذرد؛ بدزبانى و فحاشى و اهانت کردن؛ نزدیک نشدن به خدا به وسیله صدقه و کارهاى نیک» (7)


و نیز فرمود: «از جمله گناهانى که مانع اجابت دعا مى‌گردد، نافرمانى و رنجاندن خاطر پدر و مادر است» (8)
 


پی نوشت‌ها: 
1. نهج البلاغه، نامه 31. 
2. اصول کافی، ج 4، ص 245. 
3. همان، ص 247. 
4. تحف العقول، ص 202. 
5. بحارالانوار، ج 93، ص 305. 

6. عدة الداعى، ص 97. 
7. معانى الاخبار، ص 271 
8. همان، ص 270.

 

 

انتهای پیام/

ادامه مطلب
پنج شنبه 19 اسفند 1395  - 3:55 PM

مسخره کردن حضرت عیسی بر روی صلیب!

داستان به صلیب کشیده شدن مسیح طبق آیه صریح قرآن و برخی شواهد موجود در کتاب مقدس مردود بوده که یکی از این شواهد موجود در کتاب مقدس، تناقض‌گویی نویسندگان این کتاب در مورد داستان ساختگی تصلیب است.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،  دین مسیحیت، یکی از ادیان بزرگ الهی و ابراهیمی است؛ ولی با وجود اینکه آورنده‌ی آن پیامبر بزرگ الهی بود و دین بی‌نقص و کاملی در آن روزگار، به مردم ارائه داد، اما برخی از مدعیان، این دین را از اساس تحریف کردند. یکی از تحریفاتی که در مسیحیت رخ‌داده، افسانه‌ی به صلیب کشیده شدن عیسی مسیح است. داستان به صلیب کشیده شدن مسیح طبق آیه صریح قرآن  و برخی شواهد موجود در کتاب مقدس مردود بوده که یکی از این شواهد موجود در کتاب مقدس، تناقض‌گویی نویسندگان این کتاب در مورد داستان ساختگی تصلیب است. 
 
  
 
مرقس در انجیل خود به نقل داستان به صلیب کشیده شدن عیسی مسیح پرداخت و عنوان می‌کند زمانی که عیسی مسیح بر روی صلیب در حال جان دادن بود، همه‌ی کسانی که از آنجا رد می‌شدند او را به سخره گرفته و با حالت استهزا به وی طعنه و کنایه می‌زدند: «دو دزد را نیز در همان وقت در دو طرف او به صلیب کشیدند. به‌این‌ترتیب، پیشگویی کتاب آسمانی به انجام رسید که می‌فرماید: او جزو بدکاران محسوب خواهد شد. کسانی که ازآنجا رد می‌شدند، او را دشنام می‌دادند و سر خود را تکان داده، با تمسخر می‌گفتند: تو که می‌خواستی خانه خدا را خراب کنی و در عرض سه روز باز بسازی، چرا خودت را نجات نمی‌دهی و از صلیب پایین نمی‌آیی؟ کاهنان اعظم و رهبران دینی نیز که در آنجا حضور داشتند، مسخره کنان می‌گفتند: دیگران را خوب نجات می‌داد، اما نمی‌تواند خودش را نجات دهد! ای مسیح، پادشاه اسرائیل، از صلیب پایین بیا تا ما هم به تو ایمان بیاوریم! حتی آن دو دزد نیز در حال مرگ، او را ناسزا می‌گفتند.» اگرچه معلوم نیست منظور نویسنده‌ی انجیل از پیشگویی کتاب آسمانی مبنی بر جز بدکاران محسوب شدن عیسی مسیح چیست، اما هر آنچه هست بالاخره به روایت مرقس که شاید خود نظاره‌گر ماجرا بوده و یا از شخصی شنیده، عیسی مسیح به صلیب کشیده شد و همگان حتی دو دزدی که به همراه مسیح، آنان را به صلیب کشیده بودند، به مسخره کردن و ناسزا گفتن به عیسی مسیح پرداختند. 
 
  
 
لوقا یکی دیگر از انجیل نویسان، اگرچه داستانی شبیه داستان مرقس را روایت کرده است اما در برخی از موارد مطلبی برخلاف روایت مرقس نقل کرده است. برخلاف مرقس، لوقا معتقد است که آن دو دزد و جنایت‌کاری که به همراه مسیح به صلیب کشیده شده بودند نه‌تنها هر دو به ناسزاگویی و مسخره کردن عیسی مسیح نپرداخته بلکه یکی از آنان که شاید به‌اشتباه طعنه‌ای به مسیح زده باشد، به‌تندی با سرزنش دوست خود مواجه شده و از حرف نامربوطی به عیسی مسیح زده بر حذر می‌شود: «دو جنایتکار را بردند تا با او اعدام کنند. نام محل اعدام، جلجتا (کاسه سر) بود. در آنجا هر سه را به صلیب میخکوب کردند، عیسی در وسط و آن دو جنایتکار در دو طرف او… یکی از آن دو جنایتکار که در کنار عیسی مصلوب شده بود، به‌طعنه به او گفت: اگر تو مسیح هستی، چرا خودت و ما را نجات نمی‌دهی؟ اما آن دیگری، او را سرزنش کرد و گفت: حتی در حال مرگ هم از خدا نمی‌ترسی؟ ما حقمان است که بمیریم، چون گناهکاریم؛ اما از این شخص، یک خطا هم سر نزده است. سپس رو به عیسی کرد وگفت: ای عیسی، وقتی ملکوت خود را آغاز کردی، مرا هم به یاد آور! عیسی جواب داد: خاطر جمع باش که تو همین امروز با من در بهشت خواهی بود!» 
 
  
 
یکی از دو انجیل معتبر لوقا و مرقس در تناقض آشکاری، معتقد است که آن دو دزد و جنایت‌کار، عیسی مسیح را مسخره کرده و به وی ناسزا گفتند و دیگری معتقد است آن دو این کار زشت را نکرده بلکه یکی از آنان به ستایش عیسی مسیح پرداخته است. آیا این نوع تناقض‌گویی‌ها، شاهدی بر ساختگی بودن اصل داستان نمی‌تواند باشد؟ چطور ممکن است در مورد حادثه‌ی به این مهمی اگر واقعیت داشته باشد، دو حواری بزرگ مسیح چنین اشتباهی انجام دهند. آیا آنان همراه پیامبر خود نبودند؟ آیا او را تنها گذاشته و حفظ جان خود را بر جان عیسی مسیح ترجیح دادند؟ به‌راستی آیا آن‌ها از واقعیت‌های رخ‌داده خبر داشته یا انجیل خود را بر اساس شنیده‌ها نوشتند نه واقعیت‌ها؟ 
 
      
 
منبع:ایکنا

انتهای پیام/

ادامه مطلب
دوشنبه 4 بهمن 1395  - 11:14 AM

دعای امام سجاد(ع) در نماز شب

امام سجاد(ع) در سی و دومین دعا از صحیفحه سجادیه به خواندن ادعیه خود در نماز شب اشاره می کند.

به گزارش خبرنگارحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛دعای سی‌ودوم صحیفه سجادیه، از این کتاب در ۳۵ فراز تنظیم شده و دعای امام زین‌العابدین(ع) بعد از نماز شب است.

در این گزارش می خوانیم که: 

 

بقیه در ادامه مطلب

ادامه مطلب
دوشنبه 27 دی 1395  - 11:47 AM

کنترل زبان در کلام امام علی (ع)

به خدا سوگند پرهیزکاری را ندیدم که تقوا برای او سودمند باشد مگر آنکه زبان خویش را حفظ کرده باشد و همانا زبان مومن در قلب او است.

به گزارشحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛امام علی (ع)در قسمتی از خطبه 176 کتاب شریف نهج البلاغه در روزهای نخست خلافت خود در سال 35 هجری قمری در مورد کنترل زبان می فرماید:مواظب باشید که اخلاق نیکو را درهم نشکنید و به رفتار ناپسند مبدل نسازید.زبان و دل را هماهنگ کنید.مرد باید زبانش را حفظ کند.زیرا همانا این زبان سرکش، صاحب خود را هلاک خواهد کرد.

سپس امام در ادامه می فرماید:به خدا سوگند، پرهیزکاری را ندیدم که تقوا برای او سودمند باشد مگر آنکه زبان خویش را حفظ کرده بود.همانا زبان مومن در قلب او و قلب منافق از پس زبان اوست.زیرا مومن هرگاه بخواهد سخنی گوید، در ابتدا می اندیشد.اگر نیک بود اظهار می دارد و چنانچه ناپسند، پنهانش می کند.در حالی که منافق آنچه بر زبانش آمد می گوید و نمی داند چه به سود او و چه حرفی به ضرر اوست؟

سپس امیرالمومنین علی (ع)به حدیثی از رسول خدا(ص)در مورد کنترل زبان استناد می کند و می فرماید:برادرم رسول خدا (ص)نسبت به کنترل زبان هشدار می داد و می گفت:ایمان بنده ای استوار نگردد تا دل او استوار شود و دل استوار نشود تا زبان استوار گردد.

همچنین امام علی(ع) در انتهای این قسمت از خطبه می فرماید:پس هرکس از شما بتواند خدا را در حالی ملاقات کند که دستش از خون و اموال مسلمانان پاک و زبانش و زبانش از آبروی مردم سالم ماند، باید چنین کند.

انتهای پیام/

ادامه مطلب
دوشنبه 27 دی 1395  - 11:47 AM

قرآن کتابی آرامش‌بخش برای تمام بشریت

قرآن آرامش را برای روح و روان آدمی به همراه آورده و تنها کتابی است که انسان از هر لحاظ بدان نیازمند است.

رسول اسماعیل زاده مدیر مرکز ترجمه سازمان فرهنگ و ارتباطات و مترجم قرآن کریم به زبان آذری، در گفتگو با خبرنگارحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛پیرامون چگونگی فعالیت خود در حوزه تالیف و ترجمه اظهار داشت: بنده حدودا از سال 69-70 در این حوزه فعالیت داشته ام. اولین کتاب من در سال 1369 با موضوع روزه و نماز به چاپ رسید و دومین اثر اینجانب کتابی از شهید مطهری با موضوع علل گرایش به مادی‌گری بود.  

وی افزود: تحصیلات بنده در زمینه حقوق جزا و جرم شناسی است که در این حوزه هم فعالیت هایی داشته ام، اما بیشتر آثاری که توسط اینجانب ارائه شده در زمینه ترجمه متون کلاسیک اسلامی از زبان عربی و فارسی به زبان ترکی آذربایجانی بوده است. مهمترین اثری که در این زمینه ارائه داده ام؛ ترجمه قرآن کریم به زبان ترکی آذربایجانی است که با سه الفبای فارسی، لاتین و سیریلیک به چاپ رسیده و برنده جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران در سال 86  بوده است.

 این مولف در ادامه گفت: نهج البلاغه هم جزء آثار ترجمه بنده بوده و به اضافه ترجمه برخی کتاب های مختلفی با موضوعات فقه، حقوق، اخلاق و احکام که تشخیص داده ام باید به زبان مقصد ترجمه شود. همچنین اولین رساله و توضیح المسائل را اینجانب به زبان ترکی آذربایجانی ترجمه کرده ام. این رساله که متعلق به حضرت آیت الله گلپایگانی بود، در سال 72 به زبان ترکی ترجمه شد و پس از آن رساله های متعددی از روی آن به انتشار رسید. «اجوبه الاستفتائات» حضرت آیت الله خامنه ای (حاوی مجموعه فتاوا و نظریات فقهی ایشان)، کتاب های شهید مطهری، حضرت امام خمینی (ره)، شهید بهشتی و آیت الله جعفر سبحانی از دیگر آثار بنده بوده که به زبان ترکی آذربایجانی در ایران و باکو به انتشار رسیده است.

اسماعیل زاده در پاسخ به این سوال که پیش از این ترجمه ترکی قرآن توسط اشخاص دیگری صورت گرفته یا خیر؛ ابراز داشت: در گذشته حدود 120 نوع ترجمه ترکی اعم از ترکی قدیم و معاصر به چاپ رسیده است. به عنوان مثال ترجمه و تفسیر «ملا محمدحسن شکوی زاده» تحت عنوان «البیان فی تفسیرالقرآن» که تفسیر مختصری از قرآن کریم است. این کتاب دو جلدی تقریبا 100 سال پیش در قفقاز منتشر شد که به زودی توسط اینجانب به زبان معاصر به چاپ خواهد رسید. تفسیر مختصر سه جلدی دیگری توسط «میر محمدکریم موسوی باکویی» تحت عنوان «کشف الحقائق عن نکت الایات والدقائق» حدود 94 سال پیش در باکو به چاپ رسیده است.  

وی ادامه داد: بنده قبل از مبادرت به ترجمه، کلیه این آثار را از نظر صحت و سقم و نقاط ضعف و قوت مورد ارزیابی قرار داده و با پیشنهاد حضرت حجت الاسلام و المسلمین سید جواد گلپایگانی ترجمه قرآن را آغاز کردم. بعدها با همکاری موسسه «ترجمان وحی» در قم که اختصاصا به ترجمه قرآن پرداخته و دارای گنجینه گرانبهایی از ترجمه قرآن به زبان های مختلف دنیاست و همچنین با استفاده از نظریات ترجمه ایِ اساتیدی از حوزه علمیه قم به ویژه مرحوم «محمدهادی معرفت» این ترجمه ارائه گردید که مورد تایید واقع شد و به انتشار رسید.


اسماعیل زاده در بخش دیگری از گفتگو پیرامون قرآن این کتاب آسمانی تصریح کرد: قرآن تنها کتابی ست که انسان از هر لحاظ بدان نیازمند است. موسیقی به کار رفته در این کتاب در هیچ اثر دیگری یافت نمی شود تا جایی که بسیاری از  افرادی که در عرصه موسیقی عالم زمان خود بوده اند، با شنیدن صوتی از قرآن آن را ماورای موسیقی دنیوی دانسته اند. به اعتقاد من معجزه بودن قرآن نیز در همین است که نه شعر بوده و نه شعر نیست. کتابی که آسمانی و الهی بوده و ادبیات و ژانر خاص خودش را دارد. انسان وقتی با موسیقی و نظم موجود در کلمات، واژه ها و عبارات قرآن انس می گیرد بی شک متوجه خواهد شد که این کتاب بسیار خواندنی ست. کتابی که آرامش را برای روح و روان آدمی به همراه آورده و برای تمامی افراد جامعه با هر سطح سوادی قابل تامل و اثرگذار است.   

  وی افزود: نکته قابل توجه پیرامون قرآن آنکه، این کتاب آسمانی تنها برای آخرتمان نیست که برای مرده و ثواب و اندوخته آن دنیا قرائت شود، بلکه علاوه بر آن باید هر کس در زندگی به نیاز خود به این کتاب آسمانی واقف باشد. زیرا قرآن دارای متونی است که با فهم آن و گذر به بحر واژه ها و کلمات، با دریایی از اعجاز در زمینه ادبیات و مفهوم مواجه می شویم که تجربه آن بسیار لذت‌بخش است. جوانان ما باید قرائت و فهم قرآن را وارد زندگی مادی و معنوی خود کرده و سبک زندگی خویش را براساس آن قرار دهند.

این مترجم در پایان خاطرنشان کرد: از جمله آثاری که در دست انتشار دارم ترجمه قرآن برای عموم مردم است. ترجمه ای که پیشتر به انتشار رسید؛ ترجمه ای آکادمیک است. در ترجمه آکادمیک هیچ واژه یا جمله اضافی به کار نمی رود و به همین دلیل خواندن آن ممکن است ابهاماتی را برای عموم مردم به همراه داشته باشد، ولی ترجمه اخیر، با زبانی ساده تر برای عموم افراد به رشته تحریر درآمده است.


انتهای پیام/

ادامه مطلب
دوشنبه 27 دی 1395  - 11:46 AM

انفاق در راه خدا یکی از اعمالی است که اجر آن را فقط خود پروردگار می تواند محاسبه کند.اما انفاق کردن شرایطی دارد.

به گزارشحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ما شیعه و پیرو امامانی هستیم که همواره اعمالشان را در راه خدا انفاق می کردند و توصیه این بزرگواران به شیعیان این بود که این عمل را ترک نکنند.اما انفاق کردن شرایطی دارد که باید به آن پایبند بود.این شرایط به شرح زیر است:

 

بقیه در ادامه مطلب

ادامه مطلب
دوشنبه 27 دی 1395  - 11:45 AM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 91

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 1494230
تعداد کل پست ها : 20595
تعداد کل نظرات : 20
تاریخ ایجاد بلاگ : جمعه 29 مرداد 1389 
آخرین بروز رسانی : پنج شنبه 25 مرداد 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

کد ذکر ایام هفته
اوقات شرعی

حدیث