تو مهری و ز ظهور سحر نشان داری
عجب شباهت ماهی به آسمان داری
به شش جهت ز نگاه تو نور می بارد
چه نسبتی، تو بگو با فرشتگان داری؟
غزل، غزل، ز کلامت سپیده می ریزد
دلی به روشنی عشق، بی گمان داری
برای چلچله ها، سهره ها، کبوترها
تو در بهار دلت، باغ ارغوان داری
امید، روی نگاه تو خانه می سازد
درون سینه، دلی پاک و مهربان داری
ز سمت سبز عدالت تو آمدی، ای خوب
که صد نشانه ز خورشید جمکران داری
ز بسکه داغ شقایق نشسته بر جانت
شبیه لاله، دلی سرخ و خون نشان داری