تسبیح اشک های سحر بی نتیجه نیست
در گریه دیده ایم اثر بی نتیجه نیست
باور کــنید آهِ جگر بی نتـــیجه نیست
این قدر باز ماندن در بی نتیــجه نیست
از انتـظار، پنجره ها باز می شوند
با نور چـشم تـو گره ها باز می شوند
تقـویم هـایمان هـمه زارند خــسته اند
این ابرها چگونه بـبارند خسـته اند
بی تو از این که جمـعه شمارند خسته اند
از برگ برگ خـود گـله دارند خسته اند
کارم غروب جمعه به اشکال خورده شد
دیدی هزار و سیصدمان سال خورده شد
نام تو می بـریم اگـر، قـــند می خوریم
پس ما به ردّ پـای تو پیـوند می خوریم
وقتی که ما به جان تو سوگند می خوریم
یعنی به دردِ لطف خـداوند می خوریم
مرحمتش گرفت گرفتار تـو شدیم
چله نشین لحظه ی دیدار تو شدیم
طرز نگاه تو به نظر جور دیگری است
خورشید از عنات این ذره پروری است
تکلیف ما اگر بپذیرید نوکری است
این چادری که خیمه زدیم ارث مادری است
ای آیه آیه آیه باران فاطمه
کوثرترین بیابان فاطمه
کاری که کرد عشق تو تقدیرمان نکرد
گریه برای دوری تو سیرمان نکرد
ما را ببخش این که غمت پیرمان نکرد
دست گناه امام زمان گیرمان نکرد
من دوست دارمت به امام رضا قسم
بر گریه های صبح و شب چشم شما قسم
احادیث پیامبران و امامان
مهدویت
دینی و مذهبی و قرآنی
دیدنی ها و شنیدنی ها
تاریخی
مهمترین اخبار
روانشناسی و طالع بینی
پزشکی و سلامت
ورزش
آشپزی و تغذیه
داستانهای آموزنده
عکس نوشته ها ،تصاویر و کاریکاتور
اشعار زیبا
پیامک
طنز و لطیفه
ضرب المثل
علم و فناوری و ترفند
اوستا
انجیل
سخنان بزرگان
سخنان آبراهام مازلو
سخنان آلبرت انيشتين
سخنان اُرد بزرگ
سخنان ارسطو
سخنان بزرگمهر
سخنان بودا