تعریف وحی
الف: معنای لغوی: ابن منظور در لسان العرب میگوید: وحی به معنای اشاره كردن، نوشتن، رساله، الهام و كلام پنهانی و هر چیزی است كه به دیگری القاء شود، تعبیر «وحی الیه و اوحی» یعنی با او به گونهای بود كه از دیگران پنهان میداشت.
راغب اصفهانی میگوید: ریشه وحی به معنای اشاره تند و سریع است و به همین خاطر هركاری كه به سرعت انجام گیرد آن را وحی میگویند و این ممكن است در كلامی رمزی و كنایهای باشد و یا آوازی باشد مجرد از الفاظ و كلمات و یا به صورت اشاره به بعضی از اعضاء و یا به نوشتن.
ب: معنای اصطلاحی: وحی اصطلاحی ارتباطی معنوی است كه برای پیامبران الهی جهت دریافت پیام آسمانی از راه اتصال به غیب برقرار میشود و جز او هیچ شایستگی و توان چنین دریافتی را ندارد.
استعمالات وحی:
1. وحی به معنای الهام روحانی به ملائكه: «إِذْ یُوحِی رَبُّكَ إِلَی الْمَلائِكَهِ أَنِّی مَعَكُمْ»[1] «هنگامی كه پروردگارت به فرشتگان وحی میكرد كه من با شما هستم.»
2. الهام روحانی به انسان: «وَ أَوْحَیْنا إِلی أُمِّ مُوسی أَنْ أَرْضِعِیهِ»[2] «به مادر موسی وحی كردیم كه او را شیر ده.»
3. الهام روحانی به جمادات: «یَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحی لَها»[3] «آن روز است كه (زمین) خبرهای خود را باز گوید (همانگونه) كه پروردگارت بدان وحی كرده است.
4. وسوسه شیطانی: «وَ إِنَّ الشَّیاطِینَ لَیُوحُونَ إِلی أَوْلِیائِهِمْ لِیُجادِلُوكُمْ»[4] «و در حقیقت شیطانها به دوستان خود وسوسه میكنند تا با شما ستیزه نمایند.»
5. اشاره: «فَخَرَجَ عَلی قَوْمِهِ مِنَ الِْمحْرابِ فَأَوْحی إِلَیْهِمْ أَنْ سَبِّحُوا بُكْرَهً وَ عَشِیًّا»[5] «پس از محراب بر قوم خویش درآمد و ایشان را آگاه گردانید (اشاره كرد) كه روز و شب به نیایش بپردازید.
6. غریزه: «وَ أَوْحی رَبُّكَ إِلَی النَّحْلِ»[6] «پروردگار تو به زنبور عسل وحی (الهام غریزی) كرد.
7. وحی نبوی: این نوع وحی مخصوص انبیاءاست تفاوت انبیاء با دیگر افراد در وحی پذیری رسولان الهی است.«قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ یُوحی إِلَیَّ»[7] «من هم مثل شما بشری هستم جز این كه به من وحی میشود.»
اقسام وحی: ارتباط پیامبران با خداوند به سه طریق صورت میگیرد:
1. گفتار خداوند با پیامبر بدون هیچ واسطه.
2. گفتار خداوند با پیامبر از پشت حجاب شنیده شود. مانند شجره طور كه موسی سخن خدا را شنید ولی از طریق درخت.
3. گفتار خداوند با پیامبر با واسطه ملكی كه حامل وحی است.
این سه نوع وحی در این آیه آمده است: «ما كانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلاَّ وَحْیاً أَوْ مِنْ وَراءِ حِجابٍ أَوْ یُرْسِلَ رَسُولاً»[8] «و هیچ بشری را نرسد كه خدا با او سخن گوید جز از راه وحی یا از فراسوی حجابی یا فرستادهای بفرستد.»
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . سوره انفال، آیه 12.
[2] . سوره قصص، آیه 7.
[3] . سوره زلزله، آیه 4 و 5.
[4] . سورهانعام، آیه 112.
[5] . سوره مریم، آیه 11.
[6] . سوره نمل، آیه 68.
[7] . سوره كهف، آیه 110.
[8] . سورهشوری، آیه 51.