بحث اختیار انسان و جن در مورد هدایت تشریعی است بدین صورت که خداوند متعال پس از خلقت جن و انس آنها را هدایت نموده و انها را با رسول ظاهری راهنمایی و هدایت نموده و راه سعادت و شقاوت را برای آنها روشن نموده، منتهی در پذیرش این هدایت آنها را مختار گذاشته تا در سایۀ افعال اختیاری خود راه کمال را بپیمایند.
بحث اختیار انسان و جن در مورد هدایت تشریعی است بدین صورت که خداوند متعال پس از خلقت جن و انس آنها را هدایت نموده و انها را با رسول ظاهری راهنمایی و هدایت نموده و راه سعادت و شقاوت را برای آنها روشن نموده، منتهی در پذیرش این هدایت آنها را مختار گذاشته تا در سایۀ افعال اختیاری خود راه کمال را بپیمایند.
در داستان حضرن سلیمان چنین سخنی را نمی یابیم؛ یعنی حضرت سلیمان علیه السلام آنها را در اطاعت خدا مجبور نساخت«چون عمل جبری ارزشی ندارد» بلکه از آنها در گسترش سلطنت خود استفاده نمود که بحثی دنیوی است.
به این آیات توجه بفرمائید:
1- «وَ لِسُلَيْمانَ الرِّيحَ عاصِفَةً تَجْرِي بِأَمْرِهِ إِلى الْأَرْضِ الَّتِي بارَكْنا فِيها وَ كُنَّا بِكُلِّ شَيْءٍ عالِمِينَ؛ وَ مِنَ الشَّياطِينِ مَنْ يَغُوصُونَ لَهُوَ يَعْمَلُونَ عَمَلاً دُونَ ذلِكَ وَ كُنَّا لَهُمْ حافِظِينَ؛[1] و تندباد را مسخر سليمان ساختيم كه به فرمان او به سوى سرزمينى كه آن را پربركت كرده بوديم حركت مىكرد، و ما از همه چيز آگاه بودهايم.و گروهى از شياطين را (نيز) مسخر او قرار داديم كه برايش (در درياها) غواصى مىكردند و كارهايى غير از اين براى او انجام مىدادند و ما آنها را (از تمرد و سركشى) حفظ مىكرديم».
2- «وَ لِسُلَيْمانَ الرِّيحَ غُدُوُّها شَهْرٌ وَ رَواحُها شَهْرٌ وَ أَسَلْنا لَهُ عَيْنَ الْقِطْرِ وَ مِنَ الْجِنِّ مَنْ يَعْمَلُ بَيْنَ يَدَيْهِ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَ مَنْ يَزِغْ مِنْهُمْ عَنْ أَمْرِنا نُذِقْهُ مِنْ عَذابِ السَّعِيرِ؛ َیعْمَلُونَ لَهُ ما يَشاءُ مِنْ مَحارِيبَ وَ تَماثِيلَ وَ جِفانٍ كَالْجَوابِ وَ قُدُورٍ راسِياتٍ اعْمَلُوا آلَ داوُدَ شُكْراً وَ قَلِيلٌ مِنْ عِبادِيَ الشَّكُورُ؛[2]و براى سليمان باد را مسخر ساختيم كه صبحگاهان مسير يك ماه را مىپيمود، و عصرگاهان مسير يك ماه را، و چشمه مس (مذاب) را براى او روان ساختيم، و گروهى از جن پيش روى او به اذن پروردگار كار مىكردند، و هر كدام از آنها از فرمان ما سرپيچى مىكرد او را از عذاب آتش سوزان مىچشانديم!؛ آنها هر چه سليمان مىخواست برايش درست مىكردند، معبدها، تمثالها، ظروف بزرگ غذا همانند حوضها! و ديگهاى ثابت (كه از بزرگى قابل حمل و نقل نبود، و به آنها گفتيم:) اى آل داود شكر (اينهمه نعمت را) بجا آوريد، اما عده كمى از بندگان من شكرگزارند».
بنا براین این تسخیر ربطی به اطاعت خدا که بحث اختیار در آن جاری است ندارد و مربوط به امر دنیوی است.
بله می توان چنین گفت که اطاعت امر حضرت سلیمان علیه السلام خود می توانسته واجب باشد که در این صورت امر او امر خداست؛ لذا مخالفت آن عقاب آور است که در جواب می توان گفت: این جبر تنها در مورد خاص و در راستای بسط حکومت حضرت سلیمان علیه السلام بوده و عمومیت نداشته به صورتی که آنها از جمیع جهات سلب اختیار شده باشند.
[1].الانبیاء/81.
[2].سبا/13.