و اما بعدی دیگر از قرآن کریم ترجمه آنرا بسیار مشکل می کند و آن اینستکه قرآن کریم کتابی است که هرکلمه و هرجمله اش معانی متعددی می تواند داشته باشد
و اما بعدی دیگر از قرآن کریم ترجمه آنرا بسیار مشکل می کند و آن اینستکه قرآن کریم کتابی است که هرکلمه و هرجمله اش معانی متعددی می تواند داشته باشد . آیات و کلمات قرآن کریم بگونه ایند که مانند یک حقیقت کلی موارد و مصادیق متعددی را شامل می شوند تا جایی که از بعضی روایات فهمیده می شود معانی الفاظ و آیات قرآن کریم بی نهایت است مثل روایتی که می فرماید : هر حرف قرآن هفتاد هزار معنا دارد . و این مطلب به هیچ وجه مبالغه نیست . مطلبی که ممکن است در اینجا به ذهن اهل علم مخصوصا طلابی که مباحث اصولی را گذرانده اند برسد این است که مگر ممکن است متکلم از کلام خود بی نهایت معنا را اراده کند در حالیکه بعضی اصولیون قائلند اراده چند معنا از کلمه ممکن نیست . جواب این است که در مقابل این عده ، افرادی هم قائلند که اراده بیش از یک معنا برای متکلم ممکن است بطور مثال حضرت علامه جوادی آملی معتقد است اراده معانی متعددی که در طول هم باشند ممکن است . ما هم معتقدیم چنین است و می افزاییم که هرگاه سخن در مورد یک وجود سِعی باشد که در تحت آن در اطوار بی نهایت هستی حقایق بی نهایت وجود داشته باشد ، بیان مطلبی در مورد آن وجود گسترده شامل همه موارد و مصادیق آن خواهد شد . مثلا اگر آسمان حقیقتی گسترده در سرّ عالم باشد هرآنچه در مورد آسمان در قرآن گفته شود بر تمام مصادیق آن قابل تطبیق خواهد بود . مثلا قرآن می فرماید ما آب را از آسمان نازل کردیم . وقتی که دانسته شد منظور از آسمان ،حقیقتی است که مافوق مراتب مادون خودش است آنوقت می توان قائل شد که از آسمان جان آدمی که مافوق جسم اوست نیز آب علم و حیات نازل شود کما اینکه عالمان علم النفس به این حقیقت معترفند . ضمن اینکه ناظر بر نزول آب باران از آسمان آفاقی بر زمین هم خواهد بود . مبحث معانی گسترده الفاظ قرآن کریم را بعضی بزرگان از جمله علامه طباطبایی تهرانی تحت عنوان "وضع الفاظ برای معانی اعم" در تفسیر سوره مبارکه نور و در تحت آیه نور مطرح می کند و برخی دیگر از بزرگان مانند آیت الله صمدی آملی آنرا تحت عنوان " اصالت معانی آسمانی الفاظ قرآن" مطرح می فرمایند . ایشان معتقدند در فهم معانی الفاظ قرآن کریم معنای آسمانی و غیر مادی آن مقدم است . معنای اعم یا معنای آنسویی الفاظ یا معنای لفظ به لحاظ وجود سعی آن در سر عالم همه تعبیرات مختلف از یک حقیقتند . این گستردگی معنایی الفاظ قرآن مترجم را بر این می دارد که هر کلمه را با دقت و وسواس بیشتری ترجمه نماید تا در برگیرنده همه موارد صدق آن باشد . بطور مثال در قرآن تعبیر موازین وجود دارد . در آیه 6 سوره قارعه می خوانیم : فاما من ثقلت موازینه . با مراجعه به ترجمه های این آیه مشاهده می شود که بعضی مترجمین رسمی قرآن این کلمه را به : کفه ترازو ترجمه کرده اند در حالیکه این معنا از مقصود قرآن در اینجا بسی دور است اگر درست هم باشد تنها یک مصداق را شامل می شود. موازین جمع میزان است و میزان بر وزن مفعال یعنی آلت سنجش وزن . بهترین ترجمه کلمه میزان ، معیار سنجش وزن است . وقتی ما اینگونه آیه را ترجمه کنیم باید مقداری به فتانت خواننده هم اعتماد داشته باشیم که بداند وزن هرچیزی به حسب آن چیز است لذا اگر کمی اندیشه کند در می یابد که قرآن در اینجا یک اصل القا فرموده است و آن اینستکه هر انسانی که در زندگی خود معیارهای ارزشمند و سنگینی انتخاب کند در مسیر رسیدن به آن معیار و الگو کمالات ارزشمندی نصیبش می گردد لذا زندگی او زندگی رضایتبخشی خواهد بود اما اگر معیارها و میزانهای او سبک و کم ارزش باشند به کمالی نمی رسد و در هاویه حسرت خواهد سوخت .