به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

گونه ‏هاي زبان قرآن

گونه ‏هاي زبان قرآن
در حوزه بيان قرآن، نمي‏توان از يك نوع زبان سخن گفت، بلكه به جاي آن، بايد زبان تركيبي در گفتار قرآن را مطرح كرد و آن را با عنايت به شيوه‏هاي خاص بيان قرآني تبيين نمود. در اينجا، لازم است به مهم‏ترين جنبه‏هاي زبان، كه در آيات قرآن تجلّي يافته است، اشاره شود:
1. ظاهر و باطن: زبان قرآن داراي جنبه ظاهر و باطن است؛ ظاهرش براي بيشتر مخاطبان قابل درك است و الفاظ موجود در قرآن عهده‏دار بيان آن هستند. اما باطن قرآن فراتر از الفاظ و كلمات، نياز به دقت و تأمّل بيشتري دارد و هر كس نمي‏تواند بدان راه يابد، عده خاصي مي‏توانند به تأويل‏هاي قرآن دست يابند كه در قرآن از آنان به «راسخان در علم» تعبير شده است.2 پيامبر اكرم صلي‏الله‏عليه‏و‏آلهدر توصيف قرآن مي‏فرمايد: «و له ظهر و بطن؛ فظاهره حكمة و باطنه علم، ظاهره انيق و باطنه عميق»؛3 براي قرآن ظاهري و باطني است؛ ظاهرش حكمت و باطنش علم است، ظاهرش زيبا و باطنش ژرف و ناپيداست.
2. منطق و استدلال: قرآن در بسياري از موارد، با زبان استدلال با مخاطبان سخن مي‏گويد و مطالبش را از راه برهان و منطق ارائه مي‏دهد؛ چنان‏كه در باب توحيد مي‏فرمايد: «لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا.»4 به فرموده شهيد مطهّري در اينجا قرآن يك قضيه شرطيه تشكيل داده كه عبارت است از: مقدّم (وجود آلهه در زمين و آسمان) و تالي (فساد زمين و آسمان).5 اما نتيجه را به فكر و انديشه مخاطب واگذار نموده كه اگر به عقلش مراجعه كند و درباره آن تأمّل و تدبّر نمايد، به يقين، به وحدانيت خداي متعال پي خواهد برد.
3. حقيقت و مجاز: اصل در كلام هر گوينده‏اي، به ويژه خداي متعال، حمل بر حقيقت است؛ ولي در برخي موارد، به دليل وجود قراين عقلي يا نقلي، اراده معناي مجازي نيز جايز است. در قرآن كريم نيز اراده معناي غيرحقيقي وجود دارد كه با نظر به قراين، مي‏توان آن را فهميد؛ مانند «وَيَبْقَي وَجْهُ رَبِّكَ»6 به دليل آنكه اطلاق كلمه «وجه» به معناي حقيقي آن، يعني «صورت»، بر خداي متعال جايز نيست، از اين‏رو، با استفاده از قرينه عقلي، بايد واژه «وجه» را به «ذات» معنا كرد و گفت: ذات پروردگار باقي است. سيوطي بر اين اساس، آورده است: كلمه «وجه» در خداي متعال، به معناي حقيقي به كار نرفته، بلكه معناي مجازي آن مراد است كه ذات پروردگار باشد؛ يعني ذات حق تعالي باقي است.7
4. تشبيه و استعاره: استفاده از تشبيه و استعاره يكي از جنبه‏هاي مهم زبان قرآن است كه در بسياري از موارد، مشاهده مي‏شود. اين كار از محاسن گفتار و يكي از اسباب فصاحت و بلاغت در زبان قرآن به شمار مي‏آيد. قرآن كريم براي تعليم مخاطب، در مواردي از اين روش گفتاري بهره برده است؛ همچون تشبيه عالمي كه به علمش عمل نمي‏كند، به حمار: «كَمَثَلِ الْحِمَارِ يَحْمِلُ أَسْفَارا»8 (داستان كساني كه حامل تورات بودند و آن را به كار نبستند.)9
همچنين استعاره، يعني ارائه مطلبي از زاويه ديد شيئي ديگر،10 در زبان قرآن وجود دارد؛ مانند: «فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ.»11 به گفته سيوطيواژه «صدع» در لغت، به معناي شكستن شيشه است كه در اين آيه از باب استعاره، به معناي تبليغ به كار رفته است. به قرينه آنكه تبليغ و شكستن شيشه هر دو تأثيرگذارند، ولي تأثير اولي بيشتر از دومي است، از اين‏رو، در مقام تبليغ، از كلمه «صدع» استفاده كرده است.12
5. احساسات و عواطف: قرآن در بيان مطالب خود، زبان ديگري به نام زبان احساس و عاطفه نيز دارد و مخاطب اين زبان دل انسان است كه با تلاوت و شنيدن آيات قرآن متأثر مي‏گردد؛13 زيرا گزاره‏هاي ديني و قرآني افزون بر ارائه معارف، احساسات خاصي در انسان‏هاي متديّن پديد مي‏آورند كه از هيچ واقعيت عيني و واقعي و نفس‏الامري حكايت نمي‏كنند، جز احساسات دروني.14 نمونه‏هاي فراواني از تحريك احساسات در افراد مشاهده مي‏شود كه در اثر قرائت و استماع آيات قرآن، در آنها پديد آمده و موجب تحوّل دروني آنان شده است.
موسوي همداني مترجم تفسير الميزان مي‏نويسد: وقتي در تفسير قرآن به آيات رحمت يا غضب و يا توبه برمي‏خورديم، ايشان (علّامه طباطبائي) دگرگون مي‏شد و در مواقعي، سرشك از ديدگانش جاري مي‏گرديد. در يكي از روزهاي زمستاني كه زير كرسي نشسته بوديم، من تفسير فارسي را مي‏خواندم و ايشان عربي را. بحث در باب «توبه» و رحمت پروردگار بود. تأثّر ايشان در اين موقع، به حدي بود كه نتوانست به گريستن بي‏صدا اكتفا كند و با صداي بلند شروع كرد به گريه كردن و اشك ريختن و سرش را پشت كرسي كرد و به‏گريه‏ادامه داد.15
6. قصه و تمثيل: بيان مطالب عميق ديني و عقلي يا علمي در قالب مثل‏هاي معروف و قابل فهم براي مخاطبان از ديگر جنبه‏هاي زبان قرآن است كه به وفور در آن به كار رفته.16 خداوند خطاب به پيامبر مي‏فرمايد: «فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ»؛17 اين داستان‏ها را براي آنان بازگو كن، شايد بينديشند و بيدار شوند. در باب تمثيل هم مي‏فرمايد: «وَلَقَدْ ضَرَبْنَا لِلنَّاسِ فِي هَذَا الْقُرْآنِ مِن كُلِّ مَثَلٍ»؛18 ما براي مردم در اين قرآن از هرگونه مثال و مطلبي بيان كرديم.
5. رمز و اشاره: بيان محتواي عميق ديني به شيوه رمز و اشاره در قالب سلسله الفاظي كه حاكي از معاني ديگري هستند و بايد از آن كلمات و رموز عبور كرد و به معناهاي محكي و واقعي دست يافت.19 طرف‏داران رمزي بودن زبان قرآن با نگرش‏هاي گوناگوني در اين زمينه، بر اين امر اتفاق‏نظر دارند كه معناي ظاهري آيات قرآن مراد جدّي خداوند نيست و آن الفاظ و عبارات رموزي حاكي از معاني ديگري هستند. از اين‏رو، آنان به تغيير و تأويل معناهاي ظاهري قرآن دست مي‏زنند.20
7. عرف خاص: هرچند قرآن به زباني قابل فهم براي همه مردم سخن مي‏گويد، ولي در تبيين مفاهيم و ارائه مطالب، زبان خاص خود را دارد كه داراي اصطلاحات و روشي ويژه در فهم و تفسير آيات است.21 به نظر علّامه طباطبائي زبان قرآن زبان عرف خاص است كه عبارت از روش قرآن به قرآن و شيوه فهم و تفسير آيات با استفاده از آيات ديگر است؛ چراكه قرآن بيانگر همه چيز است.22 پس چگونه بيان‏كننده خود نباشد؟!23
8. جدل: «جدل» به معناي بحث و گفت‏وگو به منظور غلبه بر طرف مقابل،24 و در اصطلاح، سخن گفتن با مسلّمات عند الخصم، در قرآن به كار رفته است. داستان حضرت ابراهيم عليه‏السلام و گفت‏وگوي او با بت‏پرستان25 و شيوه بيان ايشان نمونه‏اي از جدال احسن است كه در قرآن كريم آمده و خداوند به استفاده از آن دستور داده است.26 بر اين اساس، يكي از جنبه‏هاي زبان قرآن شيوه جدال و گفت‏وگو به نوعي است كه بتوان با استفاده از مقبولات خصم، بر او غلبه يافت و وي را قانع و تسليم حق كرد.
9. تعليم: زبان قرآن زبان تعليم و آموزش معارف الهي به انسان است. از اين‏رو، به نخستين انسان، يعني حضرت آدم عليه‏السلامعلم اسرار آفرينش و نام‏گذاري موجودات را آموخت.27 تكرار فراوان مشتقّات واژه «علم» در آيات متعدد قرآن، گواه بر آن است كه مهم‏ترين جنبه زبان قرآن زبان تعليم و ياد دادن و ياد گرفتن است. وظيفه مهم پيامبر تلاوت آيات و تعليم كتاب خدا به مردم و وظيفه مردم نيز فراگرفتن معارف قرآن از آن حضرت بوده است.28
10. تربيت: پرورش انسان مهم‏ترين جنبه زباني قرآن است كه به شيوه‏هاي گوناگون به اجراي آن پرداخته و در حقيقت، مي‏توان گفت: هدف اصلي قرآن تربيت افراد بشر بوده است. هرچند قرآن كريم در زمينه‏هاي گوناگون علوم انساني سخن گفته است، ولي نمي‏توان پذيرفت كه زبان قرآن زبان اقتصاد، روان‏شناسي، حقوق يا جامعه‏شناسي است؛ اما مي‏توان به اين امر اذعان كرد كه زبان قرآن زبان تربيت است و قرآن براي پرورش انسان‏ها نازل شده؛ زيرا همه آيات قرآن داراي پيام تربيتي است
دانش‏آموخته حوزه علميه و دانشجوى دكترى قرآن و علوممحمّد احساني.
2ـ «و ما يعلم تأويله ألا اللّه و الراسخون فى العلم» آل‏عمران: 7؛ تفسير آنها (آيات متشابه) را جز خدا و راسخان در علم نمى‏دانند.
3ـ سيد محمّدحسين طباطبائى، الميزان، بى‏تا، ج 1، ص 12.
4ـ انبياء: 22.
5ـ مرتضى مطهّرى، آشنايى با قرآن، 1372، ج 1، ص 50.
6ـ الرحمن: 27.
7ـ جلال‏الدين سيوطى، الاتقان فى علوم‏القرآن، 1363، ج 2، ص 123.
8ـ جمعه: 5.
9ـ همان، ج 2، ص 141.
10ـ دان آرا استيور، فلسفه زبان دينى، 1384، ص 232.
11ـ حجر: 94.
12ـ جلال‏الدين سيوطى، الاتقان، ج 2، ص 18.
13ـ مرتضى مطهّرى، آشنايى با زبان قرآن، ج 1، ص 35.
14ـ همان، ج 1، ص 161.
15ـ غلامرضا گلى‏زواره، جرعه‏هاى جان‏بخش، 1380، ص 226ـ227، به نقل ازوقف ميراث جاويدان1، ص 25.
16ـ ابوالفضل ساجدى، زبان دين و قرآن، 1383، ص 227.
17ـ اعراف: 176.
18ـ زمر: 27.
19ـ همان، ص 471.
20ـ همان، ص 359.
21ـ محمّدعلى رضايى، كلاس درس.
22ـ نحل: 89.
23ـ سيد محمّدحسين طباطبائى، الميزان، ج 1، ص 11.
24ـ راغب اصفهانى، مفردات الفاظ‏القرآن، 1426، واژه «جدل»، ص 189.
25ـ انعام: 77.
26ـ نحل: 125.
27ـ بقره: 21.
28ـ جمعه: 2.
ادامه مطلب
جمعه 25 اردیبهشت 1394  - 2:16 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 1495650
تعداد کل پست ها : 20595
تعداد کل نظرات : 20
تاریخ ایجاد بلاگ : جمعه 29 مرداد 1389 
آخرین بروز رسانی : پنج شنبه 25 مرداد 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

کد ذکر ایام هفته
اوقات شرعی

حدیث