گرامیداشت مقام والای امانت
گرامیداشت مقام والای امانت
و از دیدگاه برخی دیگر، نه واژه «عَرض» به مفهوم چیزی است که از ظاهر آن دریافت می گردد و نه واژه «اِباء» و سر باز زدن و نپذیرفتنِ امانت از سوی آسمان ها و زمین و کوه ها.
بلکه منظور از این بیان، گرامیداشتِ مقام والای امانت و امانت داری است، نه سخن گفتن با آسمان و زمین و کوه و سنگ.
چرا که در فرهنگ و ادبیات عرب این گونه سخن گفتن رایج است که بگوید: «از بهار پرسیدم» و یا «خانه را مخاطب ساختم».
و آن ها از پاسخ گفتن سر باز زدند که در اینجا منظورْ بیان حال است و نه پرسش و پاسخ ظاهری و زبانی.
بنابراین، منظور از امانت در آیه شریفه، همان نشانه های یکتایی و قدرت بی کران و دانش و حکمتِ وصف ناپذیرِ آفریدگار هستی است که به آسمان ها و زمین و کوه ها سپرده شده و آن ها آن نشانه ها را به نمایش نهادند و هر کدام با همه وجود بر یکتایی پدید آورنده خویش گواهی دادند.
اما انسان کفر گرا و حق ستیز در اثر بیدادگری و نادانی اش به انکار خدا پرداخت و راه شرک و بیداد در پیش گرفت.
انسان های تربیت نایافته
منظور از انسان در آیه شریفه که به ستمکار و نادان وصف شده است، کدامین انسان است؟
همه انسان ها یا گروهی خاص؟
به باور مفسران، منظور، همه انسان ها نیست.
بلکه انسان های ساخته نشده و تربیت نایافته و به توحید گرایی و پروا پیشگی و ایمان و ارزش های انسانی آراسته نشده مورد نظر است،
و آیه مورد بحث، نظیر این آیه است که می فرماید: سوگند به روزگار پیروزی حق بر باطل که انسان دستخوش زیان است.
و نظیر این آیه که می فرماید: انسان نسبت به پروردگارش سخت ناسپاس است. و نظیر این آیه است که: و اما انسان هنگامی که پروردگارش وی را می آزماید و عزیزش می دارد و به او نعمت بسیار می دهد، می گوید: پروردگارم مرا گرامی داشته است.
با این بیان منظور از انسان در آیه مورد بحث، بسان آیاتی که ترسیم گردید، انسان خودکامه و خشن و بیدادگر و تربیت نایافته و به ایمان و ارزش های والای انسانی و الهی آراسته نشده است نه همه انسان ها.
و نیز هرگز نمی توان گفت که منظور از انسان در آیه مورد بحث، نخستین انسان آفرینش است، چرا که او در قرآن شریف به برگزیده خدا وصف شده و برگزیده الهی را هرگز نمی توان به عنوان ستمکار و نادان وصف نمود.