به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.


آداب قرائت بر دو قسم است:

1- آداب (ظاهريه)


2- آداب (بـاطنيـه)

«آداب ظاهريه قرائت قرآن»:

آداب قرائت بر دو قسم است:

1- آداب (ظاهريه)


2- آداب (بـاطنيـه)

«آداب ظاهريه قرائت قرآن»:

1- با طهارت بودن. (يعنى با وضو بودن)

2- با كمال ادب خواندن.

3- با طماءنينه در حال ايستاده يا نشسته، بدون اينكه تكيه دهد يا چهار زانو بنشيند.

4- شمرده، شمرده بخواند، چنانچه در قرآن مى فرمايد: و رتّل القرآن ترتيلا.

5- جهر متوسط (يعنى معمولى بخواند) اگر ايمن از ريا باشد و الاّ آهسته بخواند.

6- با حال حُزن و گريه و بكاء باشد.

7- با تحسين و تجويد قرائت، يعنى با در نظر گرفتن قواعد تجويد.

8- اداء حقوق قرائت، با اينكه اگر به آيه سجده رسيده سجده كند، و اگر به آيه عذاب 
رسيد به خدا پناه ببرد و استعاذه كند و اگر به آيه رحمت و مغفرت برخورد كرد استرحام و استغفار و شكرگزارى نمايد و به آيات بهشت مسئلت و درخواست كند. و به آيه دعاء، دعا نمايد، وبه آيه تكبير، تكبير گويد و به آيه تسبيح، تسبيح كند.

9- قبل از شروع به قرائت استعاذه كند (اعوذ باللّه من الشيطان الرجيم گويد).

10- پس از فراغ از قرائت هر سوره بگويد: صدق اللّه العلى العظيم و بلّغ رسوله الكريم اللّهم انفعنا به وبارك لنا فيه و الحمد للّه رب العالمين .1

آداب باطنيه 

1- فهميدن و پى بردن به عظمت كلام، به اين معنى كه بداند «قرآن» كلام الهى است كه از عرش عظمت حق نزول نموده تا به مرتبه افهام خلق رسيده براى اينكه بشر را از تيهِ ضلالت و سرگردانى به سرمنزل سعادت جاودانى هدايت كند.

و كليد خزائن گوهرهاى گرانبهائى است كه هر كه بچنگ آورد، بغناى حقيقى نائل گردد و آب حياتى است كه هركه بياشامد از زندگانى جاويد بهرمند شود و داروى شفابخشى است كه هركه بنوشد از دردهاى نهانى و آشكار شفا يابد.

2- دانستن و پى بردن به عظمت گوينده كلام، يعنى بداند كه گوينده آن خداوند بزرگ و آفريدگار و پروردگار جهانيان است كه ذات مقدسش جامع جميع كمالات و منزّه از همه عيوب و نواقص و مبرّا از احتياج است.

و نهايتى براى صفات كمالى و عظمت و كبريائى و علوّ او نيست و او حكيم على الاطلاق و عالم به جميع سرائر و نهان ها و ضمائر و قادر بر هر چيز وسيع و بصير و مُدرِك و لطيف و خبير است .

3- از طهارت ظاهر به طهارت باطن التفات نمودن، به اين معنى كه بداند، چنانچه ظاهر «قرآن» را بدون طهارت نمى توان مسّ نمود تا زمانى انسان از سخنان زشت و ناروا پاك نگردد و دل انسان از اخلاق ناپسند و صفات نكوهيده پيراسته نشود، حقيقت كلام حق را در نمى يابد و لذّت شيرينى آن را درك نمى نمايد.

 
در معانى آيات «قرآن» تدبّر نمودن، چنانچه در «قرآن» مى فرمايد

أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا

پس آيا در قرآن تدبر نمى كنند بلكه بر دلهاى آنان قفل زده شده.

و آقا اميرالمؤ منين عليه السلام فرمود: در عبادت بدون علم، و در قرائتِ بدون تدبير و فكر خيرى نيست


4- با خضوع و خشوع و رقّت قلب و خوف خدا قرائت كردن، چنانچه از حضرت صادق عليه السلام روايت مى كند:

من قرء القرآن يخضع ولم يرقّ قلبه ولم ينشاء حزنا و وجلا فى سرّه فقد استهان بعظيم شاءن اللّه و خسر خسرانا مبينا

كسى كه «قرآن» بخواند و خاضع نشود و رقت قلب نداشته باشد و در باطنش حزن و ترس پيدا نشود، به تحقيق به امر بزرگ خدا توهين كرده و زيان آشكارائى نموده .2

5- با حضور قلب و ترك حديث نفس كه روح هر عباداتى است ، «قرآن » خواندن.



6- در معانى آيات «قرآن» تدبّر نمودن، چنانچه در «قرآن» مى فرمايد أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا 3 پس آيا در قرآن تدبر نمى كنند بلكه بر دلهاى آنان قفل زده شده. و آقا اميرالمؤ منين عليه السلام فرمود: در عبادت بدون علم، و در قرائتِ بدون تدبير و فكر خيرى نيست.4

7- متحقق شده به حقايق «قرآن» از اعتقادات واخلاق فاضله و اعمال صالحه چون قرآن مشتمل بر توحيد و بيان صفات و افعال صانع عالم و اوصاف و احوال روز قيامت و بهشت و دوزخ و علّت بعثت انبياء و صفات و رفتار آنها و تمجيد از گروندگان به پيغمبران و تقبيح مخالفين آنان.

و بيان صفات حسنه و اخلاق پسنديده و همچنين صفات سيّئه و اعمال نكوهيده و ذكر فوائد اطاعت و ايمان و عمل صالح و زيان‌هاى معصيت و كفر و اعمال زشت، و بيان قصص و حكايات امم گذشته، و غير اينها از امور ديگر مى باشد كه خواننده «قرآن» بايد از هر قسمت از اين امور كاملاً بهره‌بردارى كند.

به امور اعتقاديه آن معتقد، و به اخلاق فاضله‌اش متخلّق، و به اعمال شايسته‌اش عامل گردد. از قصص آن عبرت گرفته، به وعده‌هاى «قرآن» اميدوار و از وعيد آن بهراسد.

8- تخصيص: يعنى متوجه باشد كه خداوند او را مخاطب قرار داده با وى تكلم مى كند و گويا در محضر پيغمبر صلى الله عليه و آله بوده و از زبان آنحضرت كلام الهى را مى شنود.

9- تاءثير قلبى: يعنى از مواعظ «قرآن» متعظ و متذكر شود، (پند بگيرد) اوامر آن را امتثال، و از نواهى آن اجتناب كند، به ذكر نِعَم الهى كه مى رسد شكرگزار و از بليّات و نعماتش استعاذه نمايد و به حول و قوّه الهى متمسّك و از هر حول و قوّه‌اى بيزارى جويد و توفيق امتثال اوامر و اجتناب از نواهى «قرآن» را از خدا طلب نمايد.

10- ترقّى به درجات و مراتب كلام حق به اين معنى كه:
در مرتبه اول: خود را مقابل حق ببيند كه با خدا تكلم مى كند.
و در مرتبه دوم: كلام حق را بشنود كه بنده‌اش را مخاطب قرار داده با او سخن مى گويد.
در مرتبه سوم: خدا را به چشم دل ببيند، چنانچه از «حضرت سيّد الشهداء عليه السلام» و از «حضرت صادق عليه السلام» روايت شده است كه:5 

خداوند بر بندگانش در كتاب خود و كلام خود تجلّى مى نمايد.6

_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ 
 
1- تفسير اطيب البيان: ص.33
2- جامع السعادات: ص 614.
3- سوره محمد صلى الله عليه و آله: ص23.
4- جامع السعادات: ص614.
5- جامع السعادات: ص617.
6- تفسير اطيب البيان: ص.1/34
ادامه مطلب
جمعه 25 اردیبهشت 1394  - 2:31 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 1495761
تعداد کل پست ها : 20595
تعداد کل نظرات : 20
تاریخ ایجاد بلاگ : جمعه 29 مرداد 1389 
آخرین بروز رسانی : پنج شنبه 25 مرداد 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

کد ذکر ایام هفته
اوقات شرعی

حدیث