به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

آية الله مرعشى نجفى مى گويد:
در راه زيارت عسكريين (عليهماالسلام) و در جاده اى كه به امامزاده سيد محمد (عليه السلام) منتهى مى شود، راه را گم كردم و در اثر شدت تشنگى و گرسنگى از زندگى مايوس شدم و به حالت بيهوشى روى زمين افتادم. ناگهان چشم بازكردم، ديدم سرم در دامن شخص بزرگوارى است. آن شخص به من آب گوارايى دادند كه مانندش را درعمر خود نچشيده بودم. بعد از آن، سفره باز كردند، و در ميان آن دو يا سه عدد قرض نان بود كه از آن ها نيز خوردم. آن گاه به من فرمودند: اى سيد! قصد كجا را دارى؟ گفتم: حرم مطهر سيد محمد.

فرمودند: اين حرم سيد محمد است.
نگاه كردم ديدم در زير بقعه سيد محمد قرار داريم، در حالى كه من در قادسيه گم شده بودم و مسافت زيادى بين آن جا و حرم امامزاده سيد محمد وجود دارد.

در مدتى كه با آن شخص بزرگوار بودم، بهره هاى فراوانى نصيبم شد و مرا به انجام چندين عمل سفارش كردند؛ از جمله: تلاوت قرآن كريم ... و تسبيح فاطمه زهرا (س) و... ولى به ذهنم خطور نكرد اين آقا كيست، مگر زمانى كه از نظرم غايب شدند.
 
 

منبع:
نماز و عبادت فاطمه زهرا سلام الله عليها، عباس عزيزى، فصل هفتم، شماره 110.
ادامه مطلب
دوشنبه 28 اردیبهشت 1394  - 6:29 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 1716866
تعداد کل پست ها : 20595
تعداد کل نظرات : 20
تاریخ ایجاد بلاگ : جمعه 29 مرداد 1389 
آخرین بروز رسانی : پنج شنبه 25 مرداد 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

کد ذکر ایام هفته
اوقات شرعی

حدیث