پرسش :
آيا همه علوم ائمه ـ عليه السلام ـ لدني است و يا اكتسابي نيز هست؟
پاسخ :پاسخ اجمالي:
همه علوم امامان حضوري و لدني است زيرا:
اولاً: منابع علمي ائمه كه در قرآن و روايات ذكر گرديده، آگاهي به تمام معاني قرآن، ارث از رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و تأييدات الهي و الهايات قلبي وارتباط با فرشتگان بوده است، با وجود اين منابع چه نيازي به كسب علم نيز بشر است.
ثانياً: شرايطي كه علم ائمه معصوم دارد از حيطه قدرت بشر خارج است.
ثالثاً: در پاره اي از روايات تصريح شده است كه همه علوم مورد نياز را خداوند به ائمه داده است.
رابعاً: بعضي از ائمه در سنين طفوليت به امامت رسيده اند و از همه چيز آگاه بودند و نيازي به تعلم و فراگيري از ديگران نداشتند.
پاسخ تفصيلي:
با عرض سلام خدمت پرسشگر محترم، و با آرزوي سلامتي و عاقبت به خيري براي شما و همه شيعيان اهل بيت ـ عليهم السلام ـ
نخستين شرط براي تصدي مقام امامت علم و آگاهي و دانش نسبت به تمام معارف ديني و نيازهاي مردم و آنچه در امر تعليم و تربيت و هدايت و اداره جوامع انساني لازم است، مي باشند و بدون چنان علمي اين مسئوليت هرگز به انجام نمي رسد، و ائمه اطهار ـ عليه السلام ـ از چنين علمي برخوردار بودند و معلومات خويش را هرگز نزد معلمان و در مكتب خانه ها و كلاس هاي درس كسب ننموده اند بلكه آنچه علم داشته اند علم حضوري (لدني) بوده است زيرا:
اولاً: با دبير و تحقيق و تفحص در قرآن مجيد و روايات منابع علمي امامان در پنج منبع خلاصه مي شود.
1ـ آگاهي كامل از كتاب اللَّه
قرآن مجيد بگونه اي كه تفسير و تأويل و ظاهر و باطن و محكم و متشابه آنرا بخوبي مي دانند،[1] قرآن در اين باره فرموده: "ما يعلم تأويله اِلااللَّه و الراسخون في العلم". امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمودند: "راسخان در علم امير مؤمنان بعد از او هستند".[2]
2ـ وراثت از پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ :
پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ تمام معارف و شرايع اسلام را به علي ـ عليه السلام ـ آموخت و طبق بعضي از روايات علي ـ عليه السلام ـ با خط خود در كتابي نوشت و اين علم و آگاهي نسل اندر نسل به فرزندان علي ـ عليه السلام ـ يعني امامان معصوم رسيد.[3]
3ـ ارتباط با فرشتگان:
ائمه مانند خضر و ذوالقرنين و مريم كه مطابق ظاهر آيات قرآن با فرشتگان الهي ارتباط داشتند و حقايق از عالم غيب به آنان الهام مي شد، هستند.[4] از حسن بن يحياي مدائني نقل شده كه از امام صادق ـ عليه السلام ـ پرسيدم: هنگامي كه سئوالي از امامي مي شود چگونه (و با چه علمي) جواب مي دهد؟ امام فرمود: گاهي به او الهام مي شود و گاهي از فرشته مي شنود و گاهي هر دو.[5]
4ـ روح القدس:
از رواياتي كه در منابع اهل بيت ـ عليه السلام ـ وارد شده به خوبي بر مي آيد كه روح القدس روح مقدسي بوده كه با همه پيامبران و انبياء و معصومين بوده و امدادهاي الهي را در موارد مختلف به آنها منتقل مي ساخته.[6]
5ـ نور الهي:[7]
همانطور كه ملاحظه فرموديد منابع علم امامان معصوم متعدد و متنوع است در درجه اول آگاهي آنها به تمام معاني قرآن مجيد و در درجه دوم علومي است كه از رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ به آنها به ارث رسيده است و در درجه بعد تأييدات الهي و الهامات قلبي و ارتباط با فرشتگان و عالم غيب است، و در هيچ منبعي نقل نگرديده كه امامي نزد معلمي درس خوانده باشد و يا بعنوان متعلم در مكتب خانه اي حاضر شده باشد و اصولاً با وجود اين منابع متصل به علم لايتناهي الهي كه همه اش هم حضوري است چه نيازي است كه به علم حصولي در نزد افراد كه شأن علمي شان به مراتب از خود ائمه پايين تر است روي آورند.
ثانياً: امامان به عنوان جانشيان پيامبر كه قلمرو مأموريتش جسم و جان و دنيا و آخرت مي باشد بايد علم و دانشي در خور مأموريت عظيمشان داشته باشند تا مردم به آنها اعتماد كنند و دين و آيين خود را در اختيار آنها قرار دهند اين علم 1- بايد خالي از نقص و اشتباه باشد و گرنه جلب اعتماد نمي كند. 2- بايد در خور مأموريتشان باشد يعني از گذشته و حال و آينده آگاه باشند. 3- چون مأموريتشان ظاهر و باطن اجتماع و درون و برون مردم را شامل است اين علم بايد چنين معلوماتي باشد.[8] و پر واضح است كه علمي با چنين شرايطي از عهده بشر قاصر و عاجز بيرون است و تنها منبعي كه مي تواند چنين شرايطي داشته باشد اتصال به غيب و با علم لدني و حضوري است و الاّ از علم حصولي كه ساخته و پرداخته حس و تجربه بشري است چنين چيزي ساخته نيست.
ثالثاً: پاره اي از روايات تصريح شده است كه حجج الهي و ائمه معصومين ـ عليه السلام ـ همه علوم را از ناحيه خداوند تبارك و تعالي دريافت مي دارند كه در ذيل به دو نمونه از اين روايات اشاره مي كنيم:
1ـ حضرت امام رضا ـ عليه السلام ـ در ضمن حديث مفصلي درباره امامت فرمود: هنگامي كه خداي تعالي كسي را (به عنوان امام) براي مردم بر مي گزيند به او سعه صدر عطاء مي كند و چشمه هاي حكمت را در دلش قرار مي دهد و علم را به وي الهام مي كند تا براي جواب از هيچ سئوالي درنمانده و در تشخيص حق سرگردان نشود.[9]
2ـ حضرت امام صادق ـ عليه السلام ـ فرموده اند: "كسي كه گمان كند خدا بنده اي را حجت خويش در زمين قرار داده، سپيس تمام آنچه را او به آن نياز دارد از وي پنهان مي كند بر خدا افتراء زده است"[10] ملاحظه مي فرمائيد كه در روايت اول تصريح دارد بگونه اي علم به امامان الهام مي شود كه از هيچ سئوالي درنمانند و در روايت دوم ظاهر مي شود هر كس بگويد كه خداوند همه علوم مورد نياز امام را به او نداده به خدا افتراء زده، بنابراين نيازي به اكتساب نيست.
رابعاً: امامان معصوم ـ عليه السلام ـ از دوران كودكي از قوه قدسيه الهامي برخوردار بوده اند و نسبت به همه علوم و دانش ها مهارت داشته اند و در برابر همه پرسش هاي مردم در زمينه هاي گوناگون براي ايشان عرضه مي شد بدون آنكه به كتب و مأخذي مراجعه كنند بي درنگ پاسخ لازم و قانع كننده اي را ارائه مي نودند. استاد مصباح در اين زمينه مي فرمايد: بي شك اهل بيت پيامبر بيش از ساير مردم از علوم آن حضرت بهره مند بودند ولي علوم ائمه اهل بيت منحصر به آنچه از پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ شنيده بودند نبوده بلكه ايشان از نوعي علوم غير عادي نيز بهره مند بوده اند كه به صورت الهام و تحديث به ايشان افاضه مي شده است و با چنين علمي بود كه بعضي از ائمه اطهار در سنين طفوليت به مقام امامت مي رسيدند و از همه چيز آگاه بودند و نيازي به تعلم و فراگيري از ديگران نداشتند.[11]
حاصل آنكه همه علم امامان معصوم ـ عليهم السلام ـ حضوري و لدني بوده است و از ناحيه خداوند تبارك و تعالي به ايشان رسديه يا بواسطه پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و يا بواسطه الهام و يا بواسطه تحديث فرشتگان و نيازمند كسب علوم از دانشمندان بشري نبوده اند بلكه اين ائمه بوده اند كه مشكلات علمي دانشمندان را حل مي نموده اند و تاريخ بهريتن شاهد بر اين مدعا است.
براي مطالعه بشتر در زمينه علم امامان مراجعه كنيد به:
1ـ پيام قرآن اثر آيت اللَّه مكارم شيرايزي، ج9، ص115 تا ص132.
2ـ آموزش عقايد اثر استاد مصباح يزدي از ص320 تا ص325.
3ـ كتاب امامت و رهبري نوشته محمد حسين مختاري مازندراني از ص75 به بعد مراجعه نمائيد.
[1] . آيةاللَّه مكارم شيرازي، پيام قرآن )دار الكتب الاسلامية، چاپ چهارم، 1377) ج9، ص119.
[2] . اصول كافي، ج1، ص213.
[3] . آيةاللَّه مكارم شيرازي، پيام قرآن (پيشين) ج9، ص131-126.
[4] . آيةاللَّه مكارم شيرازي، پيام قرآن (پيشين) ج9، ص131-126.
[5] . آيةاللَّه مكارم شيرازي، پيام قرآن (پيشين) ج9، ص131-126.
[6] . آيةاللَّه مكارم شيرازي، پيام قرآن (پيشين) ج9، ص131-126.
[7] . آيةاللَّه مكارم شيرازي، پيام قرآن (پيشين) ج9، ص131-126.
[8] . آيةاللَّه مكارم شيرازي، پيام قرآن (پيشين) ج9، ص116-115، با مقداري تغيير و تلخيص.
[9] . مجلسي، بحار الانوار، ج26، ص137.
[10] . مجلسي، بحار الانوار، ج26، ص137.
[11] . استاد مصباح يزدي، آموزش عقايد (سه جلد در يك جلد) انتشارات سازمان تبليغات اسلامي، چاپ سوم، 1378، ص322-321.