پرسش :
لطفاً بفرماييد علم امامان معصوم چگونه است؟ آيا مربوط به آينده هم مي باشد؟
پاسخ :علومي كه امامان معصوم از آن ها برخوردارند مي توان به دو دسته تقسيم نمود به اين بيان كه از دو منبع سرچشمه مي گيرند: 1 . تعليم پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ به ائمه ـ عليهم السّلام ـ 2 . الهام و تحدث.
بي شك اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ بيش از ساير مردم از علوم پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ بهره مند بودند، چنان كه دربارة آنها فرموده است: «به آنها چيزي نياموزيد زيرا آنها از شما داناترند»[1] خصوصاً آنكه شخص اميرالمؤمنين ـ عليه السلام ـ از دوران كودكي در دامان رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ پرورش يافته و تا آخرين لحظات عمر آن حضرت ملازم وي، و همواره در صدد فراگرفتن علوم و حقايق از پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ بود و پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ دربارة وي فرمود: «انا مدينة العلم و علي بابها»[2] من شهر علمم و علي در آن است» و از خود اميرالمؤمنين ـ عليه السلام ـ نقل شده كه فرمود: «رسول خدا هزار باب علم به من آموخت كه هر بابي هزار باب ديگر مي گشايد و مجموعاً مي شود هزار هزار باب تا آنجا كه از هر چه بوده و تا روز قيامت خواهد بود آگاه شدم و علم منايا و بلايا (مرگها و مصيبتها) و فصل الخطاب (داوري به حق) را فرا گرفتم.[3]
الهام و تحدّت:
البته علوم ائمه ـ عليهم السّلام ـ منحصر به آنچه از پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ بي واسطه يا باواسطه ـ شنيده اند نمي شود. بلكه آن بزرگواران از نوعي علوم غيرعادي نيز بهره مند بوده اند كه به صورت «الهام» و «تحدّث»[4] به آنها افاضه مي شده است، مانند الهامي كه به حضرت مريم و مادر موسي[5] ـ عليه السلام ـ شده با اينگونه علم برخي از ائمه ـ عليهم السّلام ـ كه در سنين كودكي به مقام امامت مي رسيدند به همه چيز عالم بودند و نياز به آموختن از ديگران نداشتند.
امام رضا ـ عليه السلام ـ در ضمن حديثي مفصل دربارة امامت فرمود: هنگامي كه خداوند متعال كسي را به عنوان امام براي مردم برمي گزيند به او سعة صدر، عطا مي كند چشمه هاي حكمت را در دلش قرار مي دهد و علم را به وي الهام مي كند تا براي جواب از هيچ سؤالي در نماند و در تشخيص حق، سرگردان نشود پس او معصوم و مورد تأييد و توفيق الهي بوده از خطاها و لغزشها در امان خواهد بود و خداي متعال، اين خصلت ها را به او مي دهد تا حجت بر بندگان و شاهد بر آفريدگانش باشد. و اين بخشش الهي است كه به هر كس بخواهد مي دهد.[6]
از حسين بن يحيي مدائني نقل شده كه از امام صادق ـ عليه السلام ـ پرسيدم: هنگامي كه سؤالي از امام مي شود چگونه و (با چه علمي) جواب مي دهد؟ فرمود: گاهي به او الهام مي شود و گاهي از فرشته مي شنود و گاهي هر دو.[7]
و در روايتي ديگر امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمود: امامي كه نداند چه مصيبتي به او مي رسد و كار او به كجا مي انجامد حجّت خدا بر بندگانش نخواهد بود.[8]
و نيز رواياتي از آن حضرت نقل شده كه فرمود: هر گاه امام بخواهد چيزي را بداند خداي متعال او را آگاه مي سازد.[9]
از آنچه گذشت بدست مي آيد كه علوم ائمه ـ عليهم السّلام ـ از دو طريق بوده است: يكي از طريق تعليم پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ به امام علي ـ عليه السلام ـ و از آن حضرت به ساير ائمه ـ عليهم السّلام ـ نسل به نسل، و ديگري از طريق الهام.
بنابراين علوم ائمه با علوم اكتسابي ساير انسانها تفاوتهايي دارند به اين بيان كه آن بزرگواران علاوه بر علم معمولي با اذن پروردگار از علم غيب نيز برخوردارند و از همه چيز آگاهي دارند و گذشته و آينده را مي دانند در روايتي از امام صادق ـ عليه السلام ـ نقل شده كه فرمود: علم گذشته و آينده تا روز قيامت نزد ما است.»[10]
البته علم غيب ذاتاً مخصوص خداي متعال است و هيچ كس غير از او عالم به چنين علمي نيست و لكن علم غيب كه ائمه از آن برخوردار است ذاتي نيست بلكه عرضي و خدادادي است و فقط با اذن خدا از چنين آگاهي برخوردارند.
در روايتي آمده است كه «ائمه هر گاه بخواهند چيزي را بدانند، خداي سبحان آن را ( بوسيله الهام) به وي اعلام مي كند.»[11] از اين روايت استفاده مي شود كه علم ائمه مانند علم خداي متعال مطلق نيست بلكه ارادي و اشائي[12] است.
سعدي اين معنا را به صورت بسيار زيبايي چنين سروده است:
يكي پرسيد از آن گم گشته فرزند
كه اي روشن روان پير خردمند
زمصرش بوي پيراهن شنيدي
چرا در چاه كنعانش نديدي
بگفت احوال ما برق جهان است
دمي پيدا و ديگر دم نهان است
گهي بر طارم اعلي نشينيم
گهي بر پشت پاي خود نبينيم[13]
در نتيجه ائمه ـ عليهم السّلام ـ علاوه بر علم حصولي و معمولي داراي علم غيب نيز مي باشند و از آينده و گذشته آگاهي دارند البته باز تأكيد مي گردد كه علم غيب ائمه ـ عليهم السّلام ـ ذاتي نيست بلكه به اذن و اجازه خداوند مي باشد.
براي مطالعه بيشتر به كتب ذيل مراجعه گردد:
1 . علم امام، محمد اصبغي.
2 . تفسير نمونه، مكارم شيرازي، ج 2 / 326، دارالكتب الاسلاميه.
حديث:
امام باقر ـ عليه السلام ـ فرمود:
اگر زبانهاي شما لجام و بندي مي داشت سود و زيان هر مردي را برايش گزارش مي دادم[14]
[1] . عاملي، حر، وسائل الشيعه، ج 8، ص 139، بيروت، داراحياء التراث العربي، بي تا.
[2] . صدوق. عيون اخبار الرضا، 1 / 72، بيروت، مؤسسه اعلمي، اول، 1404 ق.
[3] . صدوق، الخصال، ص 643، قم، جامعه مدرسين، بي تا.
[4] . كليني، محمد بن يعقوب، اصول كافي، كتاب الحجة، ج 1، ص 264، و ص 296 تهران، دارالكتب اسلاميه، سوم 1388 ق.
[5] . مريم، 17 ـ 21، آل عمران / 42.
[6] . اصول كافي، ج 1، ص 198 ـ 203.
[7] . مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، ج 26، ص 58،بيروت، مؤسسه الوفاء دوم، 1403 ق.
[8] . اصول كافي، ج 1، ص 258.
[9] . سفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات الكبري، ص 335، مؤسسه اعلمي، بي تا، بي جا.
[10] . خصيبي، ابي عبدالله، الهداية الكبري، ص 238، بيروت، مؤسسه البلاع، چهارم، 1411 ق.
[11] . صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات الكبري، ص 335، مؤسسه الاعلمي، بي تا، بي جا.
[12] . به اين معنا كه امام هر گاه اراده كند چيزي را بداند خداوند آن را به او الهام مي كند.
[13] . سعدي، گلستان، ص 84، تهران، كتابفروشي اسلامي، بي تا.
[14] . اصول كافي، 1 / 264.