پرسش :
«لو لا الحجة لساخت الارض باهلها» در اين روايت چه مطلب مهمي به چشم مي خورد؟
پاسخ :قبل از پرداختن به پاسخ به اين نكته بايد توجه داشت كه اين روايت به نحوي كه در سؤال ذكر شده است در كتب روايي معتبر نقل نشده و البته روايات فراواني قريب به اين روايت وجود دارد، مثل اين روايت كه از امام صادق ـ عليه السّلام ـ نقل شده است كه قال قلت لابي عبدالله ـ عليه السّلام ـ اتبقي الارض بغير امام قال لو بقيت الارض بغير امام لساخت؛ كه راوي از امام ـ عليه السّلام ـ سؤال مي كند كه آيا زمين بدون حجت باقي مي ماند و حضرت در جواب مي فرمايند: اگر زمين خالي حجت شود، اهل خود را فرو مي برد.[1] و از طرفي كلام اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ همانند قران داراي بطون متعدد مي باشد و ما به اندازة فهم خود از آن بهره مند مي شويم، لذا نكاتي را كه از اين روايت شريف، مي توان استفاده كرد به صورت مختصر تقديم مي نماييم:
مردم نيازمند امامت بوده، و لطف خداوند براي پاسخگويي به اين نياز مي باشد و جاي شك و ترديدي نيست كه مردم به خودي خود قادر به راه يافتن به مسير سعادت و خوشبختي نيستند و نياز به كساني دارند كه در راه سعادت و خوشبختي را به آنها نشان دهند و آنها را با واقعيت و حقيقت زندگي دنيوي و اخروي آشنا كند و اين نياز در هر زماني به لحاظ مقتضيات آن زمان متفاوت و بيشتر مي شود، كه خداوند چون نسبت به بندگان خود عنايت دارد و آنها را در برابر تسويلات و هجمه هاي شيطان تنها نمي گذارد از باب لطف و كرم، اين نياز را با ارسال رسولان خود و نصب اوصياء آنان، برطرف كرده است و لذا از سنن الهي اين است كه از آغاز آفرينش بشر را تحت سرپرستي يك راهنما و رهبري قرار داده است و براي هر قوم و ملتي پيغمبري فرستاده كه آن رسول، خلق خدا را از عذاب الهي ترسانيده و وصي او خليفه و جانشين و امام پس از او و مردم را هدايت و راهنمايي و ايصال به مطلوب كرده است و به همين منطق قوي آسماني تمام حكماء و فلاسفه و خردمندان جهان معتقدند كه بشر بدون رهبر و راهنما نبوده و نيست و نخواهد بود و در لسان شرع گفته شده زمين خالي از حجت نيست و هيچ وقت خالي از حجت نخواهد بود و بهترين شاهد صادق اين حقيقت آية مباركه رعد است كه مي فرمايد: براي هر قومي هادي وجود دارد و مفسرين گفته اند كه اين آيه دربارة طلب معجزة كفار است، لذا حضرت صادق ـ عليه السّلام ـ مي فرمايد: اگر در دنيا مردم به دو نفر تقليل يابند، يكي از آنها امام و حجت خدا بر خلق است.[2]
و هر گاه خداوند بخواهد ملتي را عذاب كند اول حجت خود را از مي ان آنان مي برد، چنان چه در اقوام پيشين مانند قوم عاد و قوم ثمود و رس و اصحاب ايكه و غيره، اول پيغمبران را بيرون مي برد و بعد عذاب نازل مي كند.
نكته دوم: امّا غايت و سبب ذاتي براي ايجاد عالم است و بدون او جهان نابود مي شود. وقتي خداوند متعال موجودات را بر اساس سلسلة شرافت و خست و به نحو ابداع خلق كرد ابتداء پايين ترين آنها را از حيث خست و پستي كه همان مواد عنصري، به خصوص عناصر ارضي كه منبع خست و كثافت و بعد از لطافت بودند، خلق كرد. بعد از آن خداوند اراده فرمود تا موجوداتي را كه در نهايت شرف و بزرگي هستند، خلق كند و آنها را سبب كمالي و غايي براي موجودات پست قرار دهد، لذا زمين را براي نبات و نبات را براي حيوان و حيوان را براي انسان خلق كرد و غايت و نهايت انسان را مقام امامت كه همان انسان كامل باشد، قرار داد، انسان كاملي كه سلطان اين جهان است و خليفة خدا بر روي زمين است و هر چه در اين عالم وجود دارد براي او خلق شده است. و لذا چيزي كه همة عالم براي او خلق شده است، اگر وجود نداشته باشد اين عالم هم وجود نخواهد داشت و از درجة وجود ساقط مي شود. خداوند متعال مي فرمايد: «هو الذي خلق لكم ما في الارض جميعا؛» اوست كسي كه هر چه در زمين است براي شما خلق كرده است.[3] چون انسان اشرف اكوان زميني است و سبب و غايت براي وجود آن است و اگر انسان از روي زمين از بين برود جماد و نبات و حيوان همه مرتفع مي شود و اگر حجت و امام هم از روي زمين از بين برود، تمام مردم از بين مي روند، چون امام و حجت، غايت براي وجود انسان است. و غايت و غرض وجود امام، حصول امامت و زعامت نيست تا اين كه اگر كسي به او رجوع نكرد يا از نظرها غايب شد، غرض فوت شود. بلكه همانم به كمال رساندن انسان و راهنمايي او به سرچشمة هدايت و سعادت است كه مردم در اين زمان با پيروي هوا و هوس از نور الهي امام زمان (عج) محروم شده اند و اعمال شان حجاب براي آن نور رحمت هستند.[4]
نكته سوم: براي حجت مصاديق ديگري هم وجود دارد مثل عقل انساني كه يكي از حجت هاي خداوند بر خلق است ولي در اين روايت مراد از حجت، امام است چون در روايات فراوان ديگري به جاي لفظ حجت، لفظ امام آمده است كه به بعضي از آنها اشاره مي كنيم.
ابوحمزه ثمالي از امام صادق ـ عليه السّلام ـ نقل مي كنند كه: قال قلت له اتبقي الارض بغير امام قال لو بقيت الارض بغير امام ساعه لساخت؛[5] و همچنين از امام رضا ـ عليه السّلام ـ نقل شده است كه قال قلت له تكون الارض و لا امام فيها، فقال ـ عليه السّلام ـ لا اذاً لساخت باهلها[6] و روايات ديگر.[7]
نكته چهارم: همان طور كه قرآن وجود پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ در بين مردم را موجب در امان ماندن آنها از عذاب الهي معرفي مي كند[8] ائمه ـ عليهم السّلام ـ هم امان اهل زمين از عذاب و غضب الهي هستند و لذا اين روايت بيان مي دارد كه اگر زمين از حجت خالي بماند دستگاه آفرينش به هم مي خورد، و زمين اهل خود را فرو مي برد و لذا امام محمد باقر ـ عليه السّلام ـ فرمود: خداوند تبارك و تعالي ما را حجت خود در زمين و امان براي اهل آن قرار داد و هرگز زمين بدون حجت خدا نمي ماند و مادامي كه حجت در بين اهل زمين باشد، زمين آنها را فرو نخواهد برد.[9]
در پايان از اين كه پاسخ سؤال شما، طول كشيده معذرت خواهي مي نمايم، و چنان چه در مورد جواب اشكال يا توضيح بيشتري لازم بود، در مكاتبه بعدي بيان بفرماييد.
منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. رسائل عرفاني و فلسفي حكيم قائين، حكيم قائيني، ص 53، انتشارات علمي فرهنگي، چ اول، تهران 1364 ش.
2. زمينة تفسير قرآن، قدرت الله شاه مرادي، ناشر: افست، چ اول، تهران، 1361 ش.
3. مصلح جهان از ديدگاه قرآن، عباس راسخي، ص 166، انتشارات مفيد، چ اول، تهران.
[1] . ثقه الاسلام كليني، اصول الكافي، ج1، ص 179، دار الكتب الاسلاميه، تهران، 1365 ش.
[2] . ثقه الاسلام كليني، اصول الكافي، ج1، ص 179، دار الكتب الاسلاميه، تهران، 1365 ش.
[3] . بقره، 29.
[4] . ملاصدرا، شرح اصول كافي، ج 2، صص 478، 489، 504، 507، مؤسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگي، تهران، چ اول، 1367 ش.
[5] . شيخ صدوق، اكمال الدين، ج 1، ص 201، دار الكتب الاسلاميه، قم، 1395 ق.
[6] . شيخ صدوق، عيون اخبار الرضا، ج 1، ص 272، انتشارات جهان، 1378 ق.
[7] . شيخ صدوق، علل الشرايع، ج 1، ص 198، مكتبه الداوري، قم؛ و فتال نيشابوري، روضه الواعظين، ج 1، ص 199، انتشارات رضي، قم؛ و محمد بن جرير طبرسي، دلائل الامامه، ص 231، دار الذخائر للمطبوعات قم.
[8] . انفال، 33.
[9] . شيخ صدوق، كمال الدين، ج 1، ص 204، دار الكتب الاسلاميه، قم، 1395 ق.