پرسش :
امامان بايد از چه جايگاهي نزد مردم برخوردار باشند؟
پاسخ :جواب اجمالي:
جايگاه امامان مانند پيامبران الهي است. هر وظيفه اي كه آنها بر عهده داشتند، امامان نيز موظف بر انجام آن بودند چون آنها همانند پيامبران منصوب خدا هستند و اطاعت از آنها واجب مي باشد؛ و مانند پيامبران هدايتگر اين مردم، به راه راست و نجات دهنده ي آنها از ضلال و گمراهي مي باشند. امامت يكي از اصول مذهب تشيّع مي باشد، كه انكار آن باعث شرك مي شود. در مورد جايگاه امامان در احاديث و اخبار اين چنين آمده است كه:
1 - امامت راه خداوند است.
2 - ائمه و امامان خلفاي خداوند بر روي زمين هستند.
3 - ناگزيريم كه پيشوا و امامي داشته باشيم.
4 - اگر امام زمان خود را نشناسيم، دين ما كامل نيست.
5 - اعمال ما با امامت سنجيده مي شود.
6 - بر ما مردم شيعه واجب است از اهل بيت پيروي نمائيم.
جواب تفصيلي:
براي جواب اين سؤال ابتدا بايد امامت را شناخت و از جايگاه آن مطلع بود، تا بتوان چگونگي آن را در نزد مردم ترسيم كرد. امام عبارت است از شخصي كه ارجحيت دارد بر تمام مردم. يا هادي است به راه راست يا هدايت مي كند و به راه ضلال.[1]
در فرهنگ شيعه، به جانشين پيامبر اطلاق مي شود، با واژه هايي چون خليفه، وصي، امير المؤمنين، ولي، مولّي تقريباً هم خانواده است. يعني: هم خليفه پيامبر و هم جزء اوصياء او مي باشند، و ولي ما و مولاي مؤمنان نيز هستند. مگر اينكه عنوان امير المؤمنين تنها در مورد علي ـ عليه السلام ـ اطلاق شده است، و جز او ساير امامان را امير المؤمنين خطاب نمي كنند. در فرهنگ شيعه اين عنوان تنها لقب آن حضرت است و خلفاي جور آن را غصب كرده اند، امامت يكي از مهم ترين اصول و اركان مذهب شيعه مي باشد. اگر مي بينيد كه دين اسلام به عنوان كامل ترين دين، معرفي مي شود، علاوه بر فضايل جامع و كامل بودن آن دين، يكي از پايه هاي گران سنگ اين دين، داشتن امامت است، كه دين خدا به حال خود رها نشده، و پس از رحلت پيامبر ـ صلي اللَّه عليه و آله و سلم ـ كتاب آسماني خداوند بر منطق و هدايت اماماني تفسير مي شود كه از جانب خداوند برگزيده شده اند.
همان طور كه امام باقر ـ عليه السلام ـ در حديثي مي فرمايند: "فريضه اي از پس فريضه اي نازل مي شد و ولايت آخرين فريضه بود كه خداوند عز و جل آيه ي "اليوم اكملت لكم دينكم و اتمت عليكم[2]" را فرو فرستاد. خداي بزرگ مي فرمايد: "بعد از اين ديگر فريضه اي بر شما نازل نمي كنم، چرا كه فرايض شما را كامل كردم."[3] براي اينكه بهتر متوجه شويم، چقدر امامت و ولايت، ارزش و قرب دارد، به اين حديث استفاده مي كنيم كه امام باقر ـ عليه السلام ـ مي فرمايند: "اسلام بر پنج چيز استوار است: نماز، حج، روزه، زكوة و ولايت" زاره سؤال مي كند، كداميك بالاتر است؟ امام باقر ـ عليه السلام ـ مي فرمايند: "ولايت. زيرا ولايت كليد آنهاست و صاحب ولايت راهنمايي بسوي آنها."[4]
حضرت علي ـ عليه السلام ـ امامت را به عنوان انجام كار امت و دين خدا ناميده است. "الامامه نظام الامه" و در خطبه ي 46 نهج البلاغه مي فرمايند: "زمامدار و ولي امر به منزله ي رشته اي است كه، مهره ها را گرد آورده، آن ها را به هم پيوند مي دهد، اگر رشته از هم بگسلد، مهره ها از يكديگر جدا شده، پراكنده گردند و ديگر هيچگاه، همه آنها سرجمع نشوند."[5]
براي جمع بندي اين مقدمه، به نقل اين حديث اكتفا مي كنيم كه، امام رضا ـ عليه السلام ـ مي فرمايند: "امامت، اصل اسلام است."[6] اسلام بدون امامت، هيچگاه دين كاملي نخواهد بود. چون پايه و اساس اسلام و كتاب وحي خداوند بر پايه و اساس امامت و تفسير امامت ريخته شده است.
با توجه به احاديثي كه نقل مي شود، ما به جايگاه امامت در نزد كسي كه امامان را در زمين خليفه خود قرار داده و آنها را جانشين پيغمبر ـ صلي اللَّه عليه و آله و سلم ـ و رسول خود برگزيده، پي خواهيم برد. و اجر و قرب آنها را در نزد پروردگار مطلع مي شويم. با اين تفاصيل، جايگاه امامان در نزد مردم بايد همانگونه باشد كه خداوند از ما خواسته است كه در تفسير آيه ي "تواصوا بالحق"[7] آمده است، از امام صادق ـ عليه السلام ـ كه فرموده اند:"يكديگر را به امامت سفارش كنيد"[8] و حق را به امامت، تعريف كرده اند. خداوند در حديث قدسي مي فرمايد: "محمد، اگر بنده اي مرا بپرستد، تا نفسش، قطع شود و مانند مشك، خشك شود، بعد پيش من آيد، در حالي كه منكر ولايت امامان باشد، او را به بهشت جاي نخواهيم داد."[9] و اين جايگاه امامت است. خداوند به عنوان مولا اين امر را به ما مي كند، كه ما بايد امر او را مطلع باشيم. در ادامه بايد گفت، امام جايگاهي به وسعت جايگاه پيامبر دارد و براي پيشبرد هدف پيامبر برگزيده شده، امام همچنان پيامبر، الگو، واسطه فيض خداوند، قضاوت امام قضاوت خداوند و امر و نهي او، امر و نهي خداوند مي باشد. بله اين است جايگاه امامان و ائمه ما.
حال براي اينكه جايگاه امامان را بشناسيم، سر فصلهايي را انتخاب كرده، كه هر سر فصل را با احاديثي "به منظور بهتر بازگو كردن" مزين مي كنيم:
الف - امامت راه خداوند است: هر امامي كه برگزيده مي شود، اولين هدفش شناساندن خداوند و توحيد مي باشد. كه سر فصل تمام جهان بيني ها، خداشناسي مي باشد. حضرت مهدي)عج( در دعاي ندبه مي فرمايند: "امامان بودند؛ راه رسيدن به تو و طريق دست يافتن به رضوان و خشنوديت."[10] و در حديثي ديگر از رسول اكرم ـ صلي اللَّه عليه و آله و سلم ـ نقل مي كنند "اگر كسي با كار هفتاد پيامبر، خدا را ديدار كند، اما ولايت ما خاندان را، به همراه نداشته باشد، خداوند از او نه توبه اي مي پذيرد، نه فديه اي."[11]
ب - ناگزير از داشتن حجت: براي فهميدن متشابهات قرآني و مشكلاتي كه در طول زمان، براي انسان ها پيش مي آيد، ناگزيريم، كسي را داشته باشيم، كه قرآن و راه درست را به طور صحيح براي ما تفسير كند. در حديثي از امام صادق ـ عليه السلام ـ نقل مي كنند، از امام پرسيده شد در معني اين آيه "انما انت منذر و لكل قوم هاد[12]" امام جواب دادند، پيامبر فرموده است، "منذر من هستم و علي ـ عليه السلام ـ هادي امت" و سؤال كردند: "آيا امروز هادي در ميان خانواده ما وجود دارد؟" سؤال كننده پاسخ داد: بله، و شما هادي هستيد، امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمودند: "خداوند، تو را رحمت كند، اگر اين آيه فقط در مورد يك شخص باشد، و آن شخص بميرد، در نيتجه دستوري كه در اين آيه داده شده و خود احكام قرآن از بين رفته، اما چنين نيست، بلكه پيوسته در هرزمان امامي است زنده و معني اين آيه همانطور كه براي مردم گذشته وجود داشته، براي آيندگان نيز وجود دارد."[13]
ج - اگر امام زمان را نشناسيم دين كامل نيست: با اين احاديثي كه در بالا و ذيل اين مقاله آمده، خواه ناخواه به اين نتيجه مي رسيم كه، در هر زماني امامي وجود دارد، و ما بايد در جهت شناختن اين فردي كه از طرف خداوند مأمور شده، تا در امور دنيوي و اخروي ما ناظر و حاضر و آمر باشد، بسيار كوشا باشيم، چون در حديثي از پيامبر اكرم ـ صلي اللَّه عليه و آله و سلم ـ آمده است: "من مات و هو لايعرف امامة مات فيه جاهليه"[14] و از حضرت علي ـ عليه السلام ـ نقل شده است كه در تفسير اين آيه سؤال مي شود: "و من اضل همن اتبع هواه بغيري هدي من اللَّه"[15] ايشان مي فرمايند: "يعني كسي كه دين خود را از ائمه ي هدي نگيرد."[16] و آنقدر در شناخت امام، پيامبر و معصومين مصرّند كه محمدبن سنان از امام صادق ـ عليه السلام ـ نقل مي كنند، كه ايشان در باب شناخت امام، اين چنين فرمودند: "كسي كه شريك قرار دهد، شخصي را كه از جانب خدا به امامت منصوب نشده، با امامي كه از جانب خدا تعيين شده است، مشرك خواهد شد."[17]
د - ائمه و امامان خلفاي خداوند هستند: هيچگاه خداوند انسان هايي را كه خلق كرده و آنها را اشرف مخلوقات ناميده است، بدون راهنما و راهبر و روش و كسي كه آنها را به طرف اصل آفرينش كه معرفة اللَّه مي باشد، رها نخواهد كرد، و كساني را مسئول اين امر خطير قرار داده است، كه جانشين شايسته و بايسته رسول ختمي مرتبت محمد مصطفي ـ صلي اللَّه عليه و آله و سلم ـ باشند.
براي وضوح بيشتر اين امر، به تفسير آيه اي، از آيات قرآن كريم مي پردازيم: "الذين ان كّاناهم في الارض"[18] كه در تفسير اين آيه از حضرت صادق ـ عليه السلام ـ نقل شده است، كه امام فرمودند: "آنها ما هستيم و امام موسي كاظم ـ عليه السلام ـ هم، همين جمله را گفته است."[19]
و - سئيات و حسنات ما با ولايت سنجيده مي شوند: همه ما مي دانيم كه حال انسان ها، از دو صورت خارج نيست. يا به دستورات و اوامر خداي خود عمل مي كند و يا خير كه هر دو صورت اينها با دوست داشتن امامت و ولايت سنجيده مي شود. كه حضرت امير المؤمنين ـ عليه السلام ـ مي فرمايند: "حسنه، دوستي با ما و خانواده ي ماست و سئيه، بغض و كينه ماست."[20]
و در جاي ديگر از ايشان سؤال شد، اينكه مي گويند، در برابر هر حسنه و هر سئيه پاداش و جهنم هست يعني چه؟ كه حضرت پاسخ فرمودند: "حسنه، دوستي با خانواده ماست و سئيه، عداوت با خانواده ما."[21]
علامه مجلسي در بحارالانوار آورده كه علي بن ابراهيم، در تفسير خود گفته است، هر كس انزار به ولايت امير المؤمنين ـ عليه السلام ـ نداشته باشد، عملش باطل است.[22]
هـ - وجوب پيروي از اهل بيت: با مشاهده مثال هايي كه در بالا آمده است، به اين نتيجه مي رسيم كه فريضه بر ما كامل شده، و بر ما واجب است، اطاعت و پيروي از امامان، علاوه بر اينها نص صريحي، از پيامبر اكرم ـ صلي اللَّه عليه و آله و سلم ـ آمده است كه معروف به حديث ثقلين است كه در آن مي فرمايند: "من در ميان شما دو شيي ء گرانبها گذاشته ام، كه تا وقتي به آنها چنگ آويزيد، هرگز پس از من گمراه نشويد. يكي از آن دو بزرگتر و والاتر از ديگري است. يكي كتاب خدا، كه ريسماني است از آسمان به زمين كشيده و متصل، و دومي عترت و خاندان من. بدانيد كه اين دو از هم جدا نشوند تا بر لب حوض نزد من آيند."[23]
اما در اين باب كه آيا در ميان مردم چنين هست يا خير؟ بايد گفت: مردم با گردن نهادن به حكم ولايت فقيه، كه يكي از دستورات امامان ما مي باشد، و حتي تقليد از مراجع، به اين مهم دست يافته اند و جايگاه امامان را كامل تشخيص داده اند.
[1] . عقيدة الامامة عند الشيعه، علي احمد السالوس، ص 8.
[2] . سوره مائده3.
[3] . نور الثقلين، 33/589/1.
[4] . كافي، 5/18/2.
[5] . شرح نهج البلاغه، شيخ محمد عبده، ص 246، خطبه 46.
[6] . كافي، 1/200/1.
[7] . سوره والعصر، 3.
[8] . بحارالانوار، علامه مجلسي، ترجمه ي ج هفتم، ص 183.
[9] . بحارالانوار، علامه مجلسي، ترجمه ي ج هفتم، ص 183.
[10] . محمدي ري شهري، ميزان الحكمه، ج اول، ص 211.
[11] . محمد ري شهري، ميزان الحكمه، ج اول، ص 211.
[12] . سوره رعد، 8.
[13] . علامه مجلسي، بحارالانوار، ج دوم، ص 4.
[14] . ميزان الحكمه، محمدي ري شهري، ج اول، ص 219.
[15] . سوره قصص، آيه 50.
[16] . علامه مجلسي، بحارالانوار، ترجمه خسروي، ج دوم، ص 53.
[17] . علامه مجلسي، بحارالانوار، ترجمه خسروي، ج دوم، ص 52.
[18] . سوره حج، 41.
[19] . علامه مجلسي، بحارالانوار، ج هفتم، ص 139.
[20] . علامه مجلسي، بحارالانوار، ج هفتم، ص 39.
[21] . علامه مجلسي، بحارالانوار، ترجمه ي ج هفتم، ص 39.
[22] . بحارالانوار، علامه مجلسي، ترجمه ي ج پنجم، ص 138.
[23] . ميزان الحكمه، محمدي ري شهري، ج اول، ص 241.