پرسش :
آيا نبي اكرم و ائمه ي اطهار داراي ولايت مطلقه هستند؟
پاسخ :همان گونه كه مي دانيد طبق اعتقادات اسلامي، ولايت فقط از آن خداوند است و فقط اوست كه بر همگان ولايت دارد؛ هم ولايت تكويني و هم ولايت تشريعي و حق هر گونه دخل و تصرفي را در مخلوقات خود دارد.
و باز بر اساس اعتقادات ديني، خداوند مي تواند اين ولايت را به كس ديگري هم افاضه كند؛ يعني به او نيز چنين حقي را بدهد كه بر بندگان و مخلوقات ديگر ولايت داشته باشد؛ اما اين كه خداوند به چه كسي اين ولايت را اعطا مي كند، مستلزم دليل قطعي است و بدون دليل نمي توان پذيرفت كه كسي از ناحيه ي خداوند حق دارد بر ديگران ولايت داشته باشد. آن چه كه دليل قطعي بر آن داريم، ولايت نبي اكرم و ائمه ي اطهار عليهم السلام است؛ يعني يقيناً و قطعاً، هم به دليل عقلي و هم به دليل نقلي، پيامبر و ائمه ي معصومين عليهم السلام افرادي هستند كه خداوند ولايتي را كه خود، اصالتاً و بالذات داراست، به ايشان هم عنايت فرموده است.
امّا اين كه محدوده ي ولايت تا چه حدي است و از كجا مي توان فهميد كه ولايت اعطا شده به پيامبر و ائمه و يا حتّي افراد ديگر، محدود است يا مطلق، بايد رجوع كرد به دليلي كه طبق آن دليل، اصل ولايت اثبات مي شود؛ يعني همان دليلي كه بيان مي كند چه كسي ولايت دارد و ولايت به چه كسي اعطا شده است، همان دليل و يا ادله ي ديگر، محدوده ي ولايت را مشخص مي كند. اگر قرار باشد ولايت مقيّده باشد، با دليل بيان مي شود؛ مثلاً دليل داريم كه پدر و جد پدري بر فرزند ولايت دارد و محدوده ي ولايت هم مشخص شده است؛ هم چنين ولايتي كه براي حاكم شرع يا ولايتي كه براي وَلي طفل صغير و يا شخص مجنون بيان شده است، محدوده ي آن را هم مشخص كرده است. و اگر در جايي ولايت وجود نداشته است، استثنا شده و مشخص شده كه در اين مورد ولايت وجود ندارد.
در خصوص ائمه ي پيامبر و اطهارعليهم السلام، ادله اي كه ولايت را اثبات مي كنند كاملاً مطلقند و بيان نكرده اند كه ولايت در چه زمينه اي وجود ندارد بلكه مطلق گفته اند كه ايشان بر بندگان و مخلوقات ديگر خداوند ولايت دارند.
بنابراين، چون دليلي وجود ندارد كه ايشان در زمينه ي خاصّي ولايت ندارند پس مشخص مي شود كه ولايت اين بزرگواران مطلقه است و محدود و مقيد به چيزي نيست؛ به عنوان مثال به اين آيه ي شريفه دقت فرمائيد: "و ما كان لِمومنٍ و لا مؤمنة اذا قضي اللَّه و رسوله امراً ان يكون لهم الخيرة من امرهم"[1] هيچ مرد و زن با ايماني حق ندارند هنگامي كه خدا و پيامبرش امري را لازم بدانند با آن مخالفت نمايند.
دقت كنيد كه در اين آيه نمي فرمايد امري را لازم بدانند كه از امور عبادي يا اجتماعي يا اخلاقي و يا... باشد بلكه مطلق است؛ يعني در هر زمينه اي پيامبر و خداوند براي كسي تصميمي بگيرند، او حق مخالفت ندارد و اين يعني ولايت مطلقه. يا اين كه قرآن كريم فرموده است: "النبي اولي بالمؤمنين من انفسهم"؛ پيامبر از خود مردم بر خودشان بيش تر ولايت دارد. اين ولايت مطلق است و دليل بر تقييد آن ذكر نشده است.
هم چنين است مسئله ي ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام كه پيامبرصلي الله عليه وآله فرمودند: "من كنت مولاه فهذا علي مولاه"؛ يعني هر كسي من مولاي اويم و بر او ولايت دارم، علي هم مولاي اوست و بر او ولايت دارد. حضرت نفرمودند ولايت علي عليه السلام مقيد است يا در زمينه ي خاصّي من ولايت دارم ولي علي عليه السلام ندارد.
پس هم اصل ولايت بايد با دليل قطعي ثابت شود و هم محدوده ي آن كه در موارد سؤال شده، به نمونه هايي از ادله ي ولايت و مطلقه بودن ولايت اشاره شد. بنا بر اين، اثبات ولايت، اطلاق آن را به همراه دارد و تقييد و محدود ساختن آن نيازمند دليل است. اگر دليلي بر محدود بودن ولايت وجود داشته باشد، به همان اندازه محدود مي شود كه در اين جا وجود ندارد.
[1] . سوره ي احزاب، آيه ي 36.