بزرگي نقل ميكند كه سه تا لاكپشت يك هندوانه را مي دزدند. و براي اين كه كسي آن ها را نبيند از آن محل دور ميشوند كه اين امر 15 سال طول ميكشد. وقتي ميرسند ياد مي آورند كه چاقو نياوردند. يكي از آنها بر ميگردد ^_^ كه چاقو بياورد كه 15 سال طول ميكشد. دو لاكپشت ديگر ميگويند او الان باز نميگردد بيا هندوانه را بخوريم كه نا گاه لاكپشت از پشت يك سنگ بيرون مي آيد و ميگويد: بي معرفتها ميدونستم كه بدون من هندوونه رو ميخوريد. ^_^
-----------------------------------------
روزی تو را ز مستی تشبیه به ماه کردم!
لامپ ۶۰ هم نبودی من اشتباه کردم!
---------------------------------------
تازگیها توی شهرداری استخدام شدم! اگه دوست داری سر کوچه وایسا تا ببرمت.